واضح آرشیو وب فارسی:میگنا: چند نفر را می شناسید که در شغلی مغایر با مدرک تحصیلی شان اشتغال دارند؟ به احتمال زیاد خیلی ها؛ مهندسانی که حسابداری می کنند، کتابدارانی که مهندسی می کنند، گرافیست هایی که فروشندگی می کنند، ریاضی خوانده هایی که روان شناسی درس می دهند، کشاورزانی که دستفروشی می کنند و... شاید خیلی هم عجیب و غریب نباشد.میگنا: توجیهش هم این است که کار نیست و اوضاع اشتغال خراب است و از این دست دلایل. اما اینکه یک پزشک، شغل دیگری داشته باشد، دیگر با هیچ منطقی جور درنمی آید. تلاش کنی طبیب شوی و طبابت کنی و آن وقت بروی سراغ یک کار دیگر؛ مثلاً رانندگی. *تحمل بیکاری ندارید قید تخصص را بزنید! روزنامه ایران نوشت: محمد 5 سال پیش مدرک پزشکی عمومی اش را گرفته است. سربازی رفته و طرحش را هم گذرانده. حالا هم رزیدنت سال سوم روانپزشکی است و شهریور 97 فارغ التحصیل می شود. 7 صبح در بیمارستان کارت می زند و 3بعدازظهر ساعت کارش تمام می شود. این به غیر از روزهای شیفت است که به 7صبح فردایش متصل می شود. محمد از دو ماه پیش در یکی از تاکسی های آنلاین کار می کند. خیلی وقت پیش درخواست داده بوده اما دو ماه پیش بواسطه یکی از دوستانش توانسته مشغول شود. از کارش راضی است؟ خیر. مجبور است: «دلایل من برای این کار کاملاً مالی است. مسلم است که دوست ندارم با مدرک پزشکی رانندگی کنم. نه اینکه رانندگی کار بدی باشد اما در آن از تخصص و توانایی من هیچ استفاده ای نمی شود. تا قبل از اینکه رزیدنت شوم، داشتم در درمانگاه طبابت می کردم اما رزیدنت ها، دانشجو محسوب می شوند و اجازه طبابت ندارند یعنی در هیچ مطب یا درمانگاهی نمی توانند مشغول به کار شوند.» وضعیت رزیدنت ها به گفته محمد، مثل شتر گاو پلنگ است. یک امر کاملاً نامشخص. آنها از طرفی دانشجو محسوب می شوند و نمی توانند شغل داشته باشند و از طرف دیگر در بیمارستان، علاوه بر انجام وظایف آموزشی، اقدامات درمانی هم انجام می دهند. در واقع آن جور که می گوید بخش عمده ای از درمان در بیمارستان های دولتی از سوی رزیدنت هایی انجام می شود که بیرون از بیمارستان محل تحصیل، اجازه طبابت ندارند یعنی رزیدنت ها جای پزشکان خدمات می دهند اما همچنان دانشجو محسوب می شوند: «این وضعیت خیلی به ضرر ماست. در سایر رشته ها وقتی کسی دانشجوی دکترای تخصصی است، بالطبع می تواند با مدرک لیسانس و فوق لیسانس اش کار کند ولی ما چنین اجازه ای نداریم و همان پزشکی عمومی را هم نمی توانیم انجام دهیم. تنها در ساعات اداری در بیمارستان، طبابت می کنیم که آن هم شغل محسوب نمی شود چون در ازایش حقوق دریافت نمی کنیم. برای مان سابقه کار هم محسوب نمی شود و بیمه هم نیستیم، حتی بیمه درمانی. تنها کمک هزینه تحصیل را دریافت می کنیم که مبلغ اش یک میلیون و 50 هزار تومان است. البته من سال سوم هستم و کمک هزینه رزیدنت های سال اول و دوم زیر یک میلیون تومان است. در دولت جدید قرار بود کارانه ای از محل درآمدی که رزیدنت ها برای بیمارستان ها دارند، به آنها تعلق گیرد که چند بار حساب و کتاب کردند و هنوز خبری از کارانه نیست. البته آن هم مبلغ خاصی نمی شود و نزدیک به 300 هزار تومان می شود؛ یعنی هر چند ماه یک بار، 300 هزار تومان.» محمد مجرد است. رزیدنت های متأهل یک میلیون و 300 هزار تومان در ماه کمک هزینه می گیرند. همین مسأله هم باعث شده خیلی ها اصلاً قید تخصص را بزنند و تحصیل را نیمه کاره رها کنند . یکی شان عماد است. ازدواج کرده و یک دختر 3 ساله دارد. اجاره خانه و خرج زندگی آن قدر او را تحت فشار قرار داد که تخصص مغز و اعصاب را رها کرد و دوباره پزشک عمومی شد: «قبلاً اموراتم با همان پزشکی عمومی می گذشت. ما باید 4 الی 5 سال تخصص بخوانیم و در این مدت، شرایط بد مالی واقعاً ادامه تحصیل را مشکل می کند. کمک هزینه دانشگاه واقعاً دردی از ما دوا نمی کند. خیلی از رزیدنت ها برای تأمین مخارج زندگی، شغل های جانبی دارند. حسابداری، تدریس خصوصی، رانندگی و... البته با توجه به ساعت کاری و موظفی شیفت مان، کار ساده ای هم نیست. 4 سال زمان کمی نیست. اگرچه می دانیم این مشاغل جانبی موقتی است، اما به هرحال هم به لحاظ روحی برای مان مشکل ایجاد می کند و هم ما را از حرفه اصلی خودمان یعنی طبابت دور می کند. الان توصیه من به کسانی که می خواهند پزشک شوند این است که اگر خانواده متمولی ندارند، کمی بیشتر در مورد انتخاب شان فکر کنند یا لااقل قید تخصص را بزنند.» راننده های آژانس های آنلاین با مسافرها حرف نمی زنند. فقط در حد لزوم. قانون شان همین است. محمد تا به حال پیش نیامده با مسافرها هم کلام شود و صحبت به آنجا بیفتد که بله، او پزشک است و باقی قضایا. جزو راننده های ممتاز این آژانس است. امتیاز را مسافرها می دهند. می گوید امتیازم 85/4 است: «از این کار راضی نیستم. ترجیح می دادم در ساعاتی که بیمارستان نیستم، طبابت کنم. حالا مقدار ساعتی که به عنوان راننده می گذرانم با کاری که می توانم با دانش و مهارتم در این زمان انجام دهم، به لحاظ روانی و درآمدی تفاوت دارد. برای کسی که مهارت و دانش خاصی ندارد، رانندگی شاید خوب باشد و از درآمدش هم راضی باشد اما برای من باتوجه به زمانی که برای تحصیل و کسب مهارت گذرانده ام، اصلاً راضی کننده نیست. من پروانه دائم طبابت دارم و داشتم طبابت می کردم . چند بار تصمیم گرفتم تخصص را رها کنم و به وضعیت قبلی برگردم اما منصرف شدم. شرایط مالی واقعاً به ما فشار می آورد.» حتماً برای شما هم پیش آمده به بیمارستان های دولتی مراجعه کنید و گاهی با برخورد بد پزشکان مواجه شوید؛ پزشکان یا رزیدنت ها. «ما همیشه خسته ایم.» این را بهنام می گوید. رزیدنت جراحی: «بیماران همیشه فقط یک سوی ماجرا را می بینند. اینکه آمده اند بیمارستان دولتی و با آنها برخورد مناسبی شده یا خطایی صورت گرفته است. یک رزیدنت جراحی 500 ساعت در ماه کار می کند. خیلی وقت ها ممکن است در شرایطی با بیمار مواجه شود که در 48 ساعت گذشته، فقط 4 ساعت خوابیده باشد. در این شرایط امکان اشتباه زیاد می شود. اینجا سیستم درمانی فقط نیروی کار را می بیند و خواهان کار بیشتر و بیشتر از سوی نیروهاست، درحالی که در خیلی کشورها با توجه به حساسیت شغل طبابت، ساعت کار پزشک ها و رزیدنت ها را محدود کرده اند. در خیلی از کشورها یک رزیدنت حق ندارد بیشتر از 80 ساعت در هفته کار کند و اگر بخواهد بیشتر سر کار بماند، به او گفته می شود به خانه برود و استراحت کند،اما اینجا ما ساعت های زیادی را در بیمارستان می گذرانیم و تازه بعد از آن باید برویم سراغ شغل دوم مان.» طبق اعلام محمد باقر لاریجانی، معاون آموزشی وزارت بهداشت، در حال حاضر 190 هزار دانشجوی پزشکی در 60 دانشگاه ایران به تحصیل مشغول هستند. لاریجانی خرداد ماه امسال از افزایش 15 درصدی کمک هزینه رزیدنت ها خبر داده بود؛ افزایش کمک هزینه ای که به گفته رزیدنت ها هنوز اجرایی نشده است. علیرضا زالی رئیس سازمان نظام پزشکی هم اول شهریور ماه امسال همزمان با روز پزشک عنوان کرد که تلاش شده با اصلاح کتاب ارزش گذاری نسبی، ۲۰ درصدی که برای کمک جراح در نظر گرفته شده، از سوی سازمان های بیمه گر به رزیدنت هایی با سابقه دستیاری سه سال به بالا تعلق گیرد یا حداقل از آن سهمی داشته باشند. او همچنین از تنظیم نامه ای برای طرح موضوع در مجلس خبر داده و گفته بود: «در حال تدارک نامه و ارسال آن به کمیسیون بهداشت و درمان هستیم که اگر رسیدگی به مطالبات دستیاران در دستور کار قرار گیرد، با نماینده آنها از سراسر کشور جلسه ای برگزار کرده و با پروتکل های پیشنهادی، موضوع را پیگیری می کنیم.» بسیاری از رزیدنت ها هنوز از نحوه محاسبه و پرداخت کارانه، اطلاع درستی ندارند و چندان هم به آن امیدوار نیستند. ساعت کاری زیاد و مشکلات مالی، آنها را فرسوده می کند و امیدواری شان را کم، درحالی که قرار است متخصصانی شوند برای التیام دردها.
شنبه ، ۳۰اردیبهشت۱۳۹۶
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: میگنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 25]