واضح آرشیو وب فارسی:قدس: تهديدهاي اسرائيل؛ رؤياي آشفته
فضاسازي رسانه اي روزهاي اخير، تهديدهاي برخي مقامهاي اسرائيلي و ارتباط مانورها با احتمال آمادگي رژيم صهيونيستي براي حمله به ايران، سوژه رسانه اي تبليغاتي برخي رسانه ها بود كه با تحليلهاي متفاوتي از سوي صاحب نظران سياسي و بين المللي روبرو شده است؛ اگرچه موضوع تهديدهاي تل آويو در سالهاي اخير از حجم قابل توجهي برخوردار بوده است و اين رژيم به فراخور شرايط، اظهارات جنگ طلبانه اي را نسبت به كشورهاي غيرهمسو با سياستهاي اربابان فرامنطقه اي خود تاكنون داشته است. اين جنجالهاي خبري را مي توان متغير تابعي از اتخاذ استراتژيهاي ايالات متحده عنوان كرد كه در ارتباط با موضعگيريهاي اين كشور در مقابل ايران قابل ارزيابي است. «شائول موفاز» وزير حمل و نقل اسرائيل چندي پيش خواستار حمله به تأسيسات هسته اي ايران شده بود كه اين تهديدها، نه تنها در داخل سرزمينهاي اشغالي با واكنش مثبت روبرو نشد، بلكه در سطوح منطقه اي و فرامنطقه اي نيز از حمايت ديگر كشورهاي همسو و حامي برخوردار نگرديد. اگرچه مقامهاي اين رژيم تلاش كردند با زير سؤال بردن سخنان «موفاز»، اظهارات وي را شخصي تلقي نموده و اعلام كنند كه موضوع حمله به ايران در دستور كار مقامهاي رژيم صهيونيستي نمي باشد، ولي با وجود مخدوش جلوه دادن سخنان «موفاز» مفروض اين ادعا توانمندي تل آويو را به نمايش مي گذارد كه هر كدام از مهره هاي سياسي بايد با ايفاي نقش جداگانه اي در عين اتخاذ مواضع متناقض، به برتري و توانمندي رژيم مذكور اذعان كنند. اظهارات اخير «موفاز» و مانورهاي رژيم اشغالگر قدس را مي توان نوعي جنگ رواني تلقي كرد كه به منظور تأثيرگذاري بر رفتار تهران در مناسبات هسته اي با كشورهاي غربي كليد خورده، تا از اين منظر ايران را وادار به پذيرش خواسته هاي غيرقانوني و مبتني بر زور نمايند كه جمهوري اسلامي تاكنون با پافشاري بر احقاق حقوق هسته اي خويش از منافع ملي خود عقب نشيني نكرده است. اتخاذ ساز و كار تبليغاتي به منظور ايجاد رعب و وحشت، راهكاري است كه تاكنون توانسته در پيگيري تعاملات كشورها ايفاگر نقشهاي ذهني آنها باشد، لذا با چنين رويكردي در كنار بهره گيري از ديپلماسي، از اين موضوع مهم نيز به اميد تسليم كردن ايران غفلت ننموده اند. ناكامي واشنگتن در پيگيري موافقتنامه امنيتي آمريكا و عراق را مي توان يكي از دلايل تهديدهاي اخير ذكر كرد، زيرا آمريكاييها در صدد بودند با عقد قراردادي با بغداد حضور بلند مدت امنيتي، سياسي و اقتصادي خود را در اين كشور تضمين نمايند، يك جاي پاي بسيار مهم و استراتژيك براي پيگيري طرحهاي خاورميانه اي خود پيدا كنند و در شرايطي كه رژيم صهيونيستي در جنبه هاي مختلف دچار ضعف است، عراق را جايگزين اين رژيم نمايند كه افشاگريهاي به هنگام ايران باعث شد، هدفهاي سلطه طلبانه آمريكا در عراق با ناكامي مواجه شود. از سوي ديگر، اكنون فصل تغيير رهبري در اسرائيل است و هركسي سعي دارد خود را پدر امنيت اسرائيل نشان دهد، زيرا مسأله مهم در اسرائيل، امنيت است، چنانكه شارون، باراك و اسحاق رابين نيز سعي داشتند خود را تنها عامل تأمين كننده امنيت نشان دهند. «شائول موفاز» از جمله نامزدهاي احراز پست نخست وزيري به جاي اولمرت پس از افشاي رسواييهاي اين مقام اسرائيلي محسوب مي شود، البته نبايد از ياد برد كه وزير حمل و نقل اسرائيل ضمن داشتن روابط نزديك با آمريكا، مذاكراتي آشكار و پنهان را نيز با مقامهاي آن كشور داشته است تا شايد از اين رهگذر، شريكي براي ساماندهي اقدامهاي خصمانه بيشتر عليه ايران بيابد. مواضع اخير «موفاز» عليه ايران تندترين لفاظي مقامهاي رژيم صهيونيستي عليه تهران است كه مي تواند با سخنان چندي پيش باراك اوباما، نامزد دموكراتها براي انتخابات رياست جمهوري آمريكا درباره ايران مرتبط باشد. مي توان به اين نكته نيز اذعان كرد كه سخنان تند مقامهاي آمريكايي و اسرائيلي در ارتباط با ايران بيانگر ناكامي آنها در ايجاد اجماع عليه تهران مي باشد كه با لحن تند و مواضع راديكالي در صدد هستند پوششي براي ناتواني تلاشهايشان عليه ايران بيابند. همچنين نگراني و تهديدهاي مقامهاي تل آويو عليه برنامه صلح آميز هسته اي ايران در حالي بيان مي شود كه همكاريهاي مستمر و شفاف تهران با آژانس بين المللي انرژي اتمي بر كسي پوشيده نيست، به نحوي كه واكنش استعفاي آقاي البرادعي در خصوص تهديدهاي اخير را مي توان دليل بر اثبات اين مدعا عنوان نمود. اين در حالي است كه زرادخانه مخوف سلاحهاي هسته اي رژيم صهيونيستي، خطري است كه علاوه بر تهديد امنيت و ثبات منطقه، پاسخگوي مراجع حقوقي و بين المللي نيست. سكوت يا مواضع توأم با تأييد ضمني برخي كشورهاي مدعي و پرچمدار مديريت بحرانهاي جهاني، با وجود برخوردار بودن تل آويو از 200 تا 300 كلاهك هسته اي، نه تنها در عمل به حمايت از اين رژيم جعلي پرداخته، بلكه دوگانگي معيارهاي آنها را كه با نقاب سازمان ملل و با سنگر گرفتن در شوراي امنيت، ادبيات حقوقي را بستر اقدامهاي سياسي قرار داده است نمايان نموده كه البته جامعه جهاني با اندك تأملي مي تواند غلبه رويكردهاي سياسي و امنيتي را بر اقدامهاي حقوقي شاهد باشد. اما رژيم صهيونيستي بايد بداند، در صورت هرگونه حماقت با فضاسازيهاي موجود عليه ايران، بار ديگر خاطره شكست اين رژيم در نبرد 33 روزه در اذهان تداعي خواهد شد. با اين تفاوت كه در جنگ مذكور، تل آويو با ظرفيتهاي سياسي، امنيتي و نظامي در حالي وارد معركه نبرد شد كه طرف مقابل نه يك كشور، بلكه يك گروه شبه نظامي فاقد حمايت مادي و معنوي لازم بود و نتيجه جنگ مذكور را بايد قبل از تحليلهاي صاحب نظران، در گزارش كميته «وينوگراد» تعقيب نمود كه رژيم اشغالگر قدس را با بحران سياسي و روحي رواني مواجه كرد. بديهي است ايران با برخورداري از توانمنديهاي متفاوت كه در دوران دفاع مقدس كسب كرده در صورت هر گونه تهديد خارجي از آمادگي لازم به گونه اي برخوردار است كه قادر مي باشد پاسخ دندان شكني به هر گونه ياوه گويي بدهد و اين عبارات شعار نيست، بلكه تفسير 8 سال دفاعي است كه بنا به روايت دوست و دشمن از آن به فرهنگ دفاع و مقاومت در ايران ياد مي شود.
سه شنبه 4 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: قدس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 363]