تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833709931
بررسی تطبیقی معرفت فطری خدا در الهیات کالوینی و الهیات اسلامی - بخش دوم و پایانی قلب، جایگاه معرفت فطری
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: بررسی تطبیقی معرفت فطری خدا در الهیات کالوینی و الهیات اسلامی - بخش دوم و پایانیقلب، جایگاه معرفت فطری
از نظر علامه طباطبایی انسان داراى فطرتى خاص است که او را به سنت خاص زندگى و راه معینى که منتهى به هدف و غایتى خاص (خداوند) مىشود، هدایت مىکند.
ج) بررسی تطبیقی یک. وجوه اشترک براساس آرای علامه طباطبایی و جان کالوین پیرامون معرفت فطری خداوند میتوان وجوه مشترک نظرات ایندو در تبیین معرفت فطری خدا را اینگونه بیان کرد: 1. قلب، جایگاه معرفت فطری براساس هر دو دیدگاه الهیاتی، معرفت فطری یک معرفت درونی و قلبی است. بنابر نظر علامه طباطبایی، فطرت یا همان آفرینش ویژه (ساختار وجودی ویژه)، انسان را بهسوی علم به وجود خداوند هدایت میکند. در واقع انسان بهواسطه این آفرینش ویژه خود یک درک حضوری از خدای خویش مییابد. این نحو معرفت در لسان شرع «معرفت فطری خداوند» نامیده میشود (یثربی، 1383، ص215). آنچه از ظواهر کلمات علامه برمیآید آن است که این نوع معرفت به ذات اقدس الهی در انسان بهنحو مفهومی (چه تصوری و چه تصدیقی) نیست؛ بلکه بهصورت شهودی و حضوری، و منبع آن قلب انسان است. در الهیات کالوین نیز جایگاه معرفت فطری درون و قلب انسان است. کالوین دراینباره میگوید: «اینکه از آغاز جهان تاکنون هیچ آیین، شهر و بهطور خلاصه هیچ خانوادهای وجود نداشته است که بتواند بدون ایمان به وجود خداوند پیشرفت کند، این مسئله اعترافی تلویحی به این است که شناخت خداوند در قلوب همه حک شده است» (همان). وی میگوید: «در واقع لجاجت افراد ملحد ... گواه روشنی است بر اینکه این اعتقاد راسخ؛ یعنی اینکه خدایی وجود دارد، فطرتاً ذاتیِ همه است و در عمق جان و قلب همه حک شده است» (همان؛ p.173،Calvin, 1960). 2. هدایتپذیری انسان وجود این آگاهی درونی، منبع مسئولیت انسانها در قبال کارهای ناشایست خودشان است. حس الوهی در نهاد انسان مانع عذر و بهانهتراشی است. از دیدگاه کالوین، خداوند با قرار دادن این حس الوهی در درون انسانها ایشان را از درک و فهم خاصی نسبت به عظمت و شکوه خود بهرهمند کرده است تا آنها با تکریم الهی و اختصاص شئون زندگی خود به معبود خویش، راه سعادت را بپیمایند و راهی برای توسل به جهل و غفلت در برابر خداوند نداشته باشند. به تعبیر خود کالوین: «انسانها خود را با این درک و گواهی درونی محکوم میکنند؛ چراکه آنها از تکریم خدا و اختصاص دادن زندگی خود در راه رضای خداوند کوتاهی کردهاند» (Ibid, p.4). انسان با توجه به آگاهی درونی به خداوند و باورهای دینی، در قبال کوتاهیهای ارادی و آگاهانه خود مسئول است. او موظف است در علم و عمل در جهتی حرکت کند که خدشهای به کرامت الهی و رضایت او وارد نشود. در نگاه علامه، خلقت انسان براساس هدایت به سمت غایت خویش شکل گرفته است. اصل هدایتگری خداوند در این آیه کریمه مورد اشاره قرار گرفته است: «قَالَ رَبُّنَا الَّذِی أَعْطَى کُلَّ شَیءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى؛ گفت: پروردگار ما همان کسی است که به هر موجودی، آنچه را لازمه آفرینش او بوده، داده، سپس هدایت کرده است» (طه، 50)؛ همچنین آیه «سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الْأَعْلَى* الَّذِی خَلَقَ فَسَوَّى؛ منزه شمار نام پروردگار بلندمرتبهات را؛ همان خداوندی که آفرید و منظم کرد» (اعلی، 2-1). این خلقت ویژه در لسان قرآن «فطرت» نام دارد. علامه طباطبایی معتقد است این فطرت انسان را به سنت خاص زندگی و راه معینی که منتهی به هدف و غایتی خاص میشود، هدایت میکند؛ راهى که جز آن راه را نمىتواند پیش گیرد، «فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْها» (روم، 30). بنابراین انسان نیز مانند سایر انواع مخلوقات مفطور به فطرتى است که او را بهسوى تکمیل نواقص و رفع حوائجش هدایت نموده و به آنچه براى او نافع و آنچه مضر است، ملهم میکند. خداوند فرموده است: «وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها» (شمس، 8-7). انسان در این حال مجهز به جهاز بدنى نیز هست که با آن اعمال مورد حاجت خود را انجام دهد. انسان که در این نشئه زندگى مىکند، نوع واحدى است که سودها و زیانهایش نسبت به بنیه و ساختمانى که از روح و بدن دارد، سود و زیان مشترکى است که در افراد متفاوت اختلاف پیدا نمىکند (طباطبایی، 1374، ج16، ص268). آنچه میتوان فهمید این است که براساس هر دو دیدگاه، معرفت فطری انسان را در مسیر سیر الی الله هدایت میکند.[6] 3. تأثیر گناه بر این نوع معرفت هرچند کالوین گرایش به اعتقاد به خدا را ذاتی و فطری میداند، اما معتقد است این گرایش ممکن است تحتتأثیر گناهان قرار گیرد. بهاعتقاد پلاتینگا «در واقع اگر در جهان گناهی نمیبود، همه انسانها به خداوند اعتقاد پیدا میکردند؛ همانطور که به وجود اشخاص دیگر و جهان خارج اعتقاد دارند. آنچه که باعث میشود باور به خدا در نظر ما دشوار یا نامعقول جلوه کند، وضعیت گناهآلود و غیر طبیعی است» (پلانتینگا، 1380، ص157). پلانتینگا معتقد است هماکنون حس الوهی انسان براثر زیستن در محیطی گناهآلود در وضعیت کارکردی خوبی قرار ندارد؛ هرچند در همین وضعیت نیز هنوز هنگام مواجهه با وضعیتهای مناسب، باور ناظر به خداوند را تولید میکند. او معتقد است زمانی که این قوه معرفتی رو به زوال بینجامد و نتواند باور به خدا را تولید کند، انسان دچار بیماری معرفتیای[7] شده است که کالوین هم آن را وضعیت غیر معمول[8]مینامد. پلانتینگا کسانی مثل فروید، مارکس و اصولاً هر فرد غیرمؤمن به خدا را بیماری میداند که از سوء عملکرد معرفتی رنج میبرد. او معتقد است - همانگونه که کالوین میگوید - عدم اطاعت از فرامین الهی، اولین گناهی است که عملکرد قوه معرفتی (حس الوهی) را دچار کژکاری و انحراف میکند (Calvin, 1960, II,I, p.245). اینجاست که پای متافیزیک و کلام نیز به بحث وارد میشود. در واقع عقلانیت یا فقدان عقلانیت باور دینی، یک مسئله معرفتشناختی صرف نیست، بلکه باور دینی اساساً یک مسئله متافیزیکی و کلامی و دینی است؛ زیرا تأثیرات گناه بر معرفت انسان، بهخصوص در حوزه مسیحیت و باورهای دینی مثل آموزه گناه ازلی و فدیه مسیح، جزو مسائل غیر معرفتشناختیای است که در مسئله عقلانیت باور دینی تأثیرگذار است. البته کالوین در این وضعیت گناهآلود، یأس و نومیدی را رد میکند و معتقد است افراد باید بهدنبال کسب سعادت باشند. انسانها با درک درست از پذیرش مخالفت الهی و اعتراف و توبه میتوانند خود را در مقابل این خطر عظیم (بیماری معرفتی) مورد حمایت الهی قرار دهند. این حس حتی در موارد امکان ضعف ایمان میتواند در شرایط متعددی شکوفا و فعال شود؛ بهویژه مشاهده زیباییهای طبیعت مثل آسمان پرستاره شب یا آبشار میتواند باعث بهکار افتادن این احساس درونی شود (p.174 Plantinga, 2000,). کالوین معتقد است حتی با وجود مانع گناه نیز آدمی گریزی از دیدن خدا ندارد: «... در نتیجه انسانها نمیتوانند چشمان خود را باز کنند، ولی ناگزیر از دیدن او نباشند ... هرجا که چشمان خود را بدوزید، هیچ نقطهای در جهان نیست که در آنجا نتوانید دستکم جرقهای از جمال او را مشاهده نکنید» ( p.52،Calvin, 1960). پس میتوان چنین نتیجه گرفت این حس در همه انسانها یافت میشود و تولید باورمندی به خدا میکند. اگر انسانهایی یافت میشوند که منکر وجود خداوند هستند، بهدلیل عدم وجود این حس نیست؛ بلکه بهدلیل تأثیر محیط نامناسب پیرامونی بر عملکرد این قوه و در واقع وجود مرض معرفتی است. از نظر علامه طباطبایی معرفت فطری (شهودی و حضوری) انسان از خداوند، شناختی دائمی، اما قابل تشدید و تضعیف است. علامه رابطه مستقیمی بین معرفت خویش و معرفت الهی قائل است؛ هرچه نفس شناختِ حضوری قویتری نسبت به خود داشته باشد، از معرفت حضوری شدیدتری به خداوند بهره میبرد: «اعرفکم لنفسه اعرفکم لربّه» (شعیری، بیتا، ص4). این حدیث شریف عکس نقیض آیه 19 سوره حشر «وَ لَا تَکُونُواْ کاَلَّذِینَ نَسُواْ اللَّهَ فَأَنسَئهُمْ أَنفُسَهُمْ» محسوب میشود (طباطبایی، 1374، ج6، ص170). ملاک شدت و ضعف علم حضوری به خداوند، انقطاع از تعلقات مادی است؛ گاهی انقطاع بدون اختیار انسان و در حالت اضطرار و قطع امید در شداید روزگار پدید میآید، که در آیاتی نظیر رکوب سفینه به آن اشاره شده است. در مواردی دیگر، انقطاع اختیاری است. از نگاه علامه طباطبایی، انسانها برحسب انقطاع اختیاری از مادیات و صرف توجه به ماورای آن، بر سه طبقهاند: طبقه اول، انسانهاییاند که علاوه بر یقین به معارف لازمه الهیه، در انقطاع قلبی از عالم ماده استعداد دارند و دلبستگیشان فقط خداوند است. چنین افرادی با کسب ملکه تقوا تحت ولایت الهی قرار میگیرند و با قلب بهعنوان نفس که مالک قوای شناختی و تحریکی آدمی است، دراثر شناخت حضوری قوی از خداوند، به آگاهیهایی نائل میشوند که با منطق و فلسفه بهدست نمیآید و باطن آسمان و زمین را که همان وجه انتساب آنها به خداوند است، رؤیت کرده و در این راستا با حقیقت اشیا آشنا میشوند. طبقه دوم، افرادی هستند که به خداوند ایمان تام دارند، اما دراثر خواطر و واردات نفسانی، تامالانقطاع از این عالم نیستند؛ لذا اگرچه خدا را چنان عبادت میکنند که گویی او را میبینند، اما ایمان ایشان به غیب، از پسِ حجاب است. طبقه سوم را عموم مردم تشکیل میدهند که میتوانند اعتقاد صحیح درباره مبدأ و معاد بهدست آورند و فیالجمله طبق آن عمل کنند. ازآنجاکه طبقه اخیر تابع هوا و حب دنیایند و حرکات و سکناتشان دنیامحورانه است، عبادت ظاهریشان تأثیری در اشتداد وجودیشان نداشته و هویتی نازله دارند. این ضعف وجودی ممکن است تا آنجا تنازل پیدا کند که آیه نفس، در نظر صاحب آن هیچ دلالتی بر خداوند نداشته باشد. در چنین حالتی، فاعل شناسا علم به علم حضوری از خداوند ندارد و دچار غفلت از حق است (طباطبایی، 1382، ص17-12): «برای انسان یک نوع درک و شعورى است که با آن حقیقت و ذات هر چیزى درک مىشود، بدون اینکه چشم و یا فکر در آن بهکار رود؛ شعورى اثباتکرده که آدمى با آن شعور به وجود پروردگار خود پى برده، معتقد مىشود، غیر آن اعتقادى که از راه فکر و استخدام دلیل به وجود پروردگار خود پیدا مىکند؛ بلکه پروردگار خود را به وجدان و بدون هیچ ستر و پردهاى درک مىکند، و اگر نکند، بهخاطر این است که به خود مشغول شده و دستخوش گناهانى شده است که ارتکاب نموده، و این درک نکردن هم غفلت از یک امر موجود و مشهود است، نه اینکه علم بهکلى از بین رفته باشد. در هیچ جاى از قرآن هم آیهاى که دلالت کند بر زوال علم دیده نمىشود؛ بلکه همهجا از این جهل به غفلت تعبیر شده که معنایش اشتغال به علمى دیگر و در نتیجه از یاد بردن اوست، نه اینکه علم به وجود او بهکلى از بین رفته باشد» (همو، 1374، ج8، ص309). دو. وجوه افتراق با بررسی آرای این دو الهیدان پیرامون معرفت فطری خداوند میتوان برخی تفاوتها در نظرات آنها را اینگونه برشمرد: 1. انگیزه طرح کالوین بهعنوان یک مسیحی در دوران شکوفایی علم و تخطئه الهیات طبیعی از یک سو و دغدغه برای حفظ ایمان مسیحی از سوی دیگر با عنوان کردن حس الوهی اولاً مذهب خویش را از اعتراضات برآمده از فضای آن روز بهواسطه نقد الهیات طبیعی رهانید؛ ثانیاً مؤمنان مسیحی را در اعتقاد خویش به خدای مسیح دلگرم و خوشایند ساخت. این در حالی است که الهیون مسلمان ازجمله علامه طباطبایی چنین انگیزهای را نداشتهاند؛ بلکه فطرت دینی در لسان ایشان کاملاً سازگار و بلکه مکمل عقلانیت دینی است. نتیجه این دو ساحت معرفتی کاملاً منطبق و یکسان است. عقل و فطرت هردو انسان را به سنت خاص زندگى و راه معینى که منتهى به هدف و غایتى خاص مىشود، هدایت میکنند. فطرت انسانی با تولید درک شهودی از خداوند و گرایشات دینی و عقل نیز با ابزار برهان و باورهای پایه (بدیهیات) راه انسان را در جهت نیل به ایمان دینی هموار و روشن میکند (همان، ج20، ص543 ؛ ج12، ص240). 2. متعلق معرفت فطری متعلق معرفت فطری منبعث از حس الوهی کالوین، معرف خدای متشخص انسانوار است. کالوین معتقد است حس الوهی به ما برخی آگاهیها پیرامون قدرت خدا، عظمت و یگانگی او را میدهد (Calvin, 1960, I, III, p.2-3). البته این آگاهی انسانی دو خصیصه اصلی دارد: اولاً مبهم و مجهول است؛ ثانیاً با یک ترس[9] همراه است. این خداترسی در انسان وجود دارد و اگر هم در شرایط خاصی موقتاً از بین برود، در یک لحظه برمیگردد و با نیروی تازهای به انسان یورش میبرد (3.p Ibid,). کالوین همواره در توصیف حس الوهی از واژه «fear» بهمعنای ترس استفاده میکند و چگونگی آشفتگی ذهن انسان توسط این ترس را به تصویر میکشد (p.423 Jeffreys, 1997,). کالوین هیچ کجا ادعا نکرده است که این خداترسی چیزی پیرامون خیرخواهی خداوند آشکار میکند؛ با این حال زیبایی طبیعت[10] میتواند مقدمهای باشد بر اینکه حس الوهی باور به اینکه خداوند خیرخواه است را تولید کند (Ibid). اینجاست که الهیات کالوین با طبیعت گره میخورد؛ بهگونهای که یکی از سؤالات مورد بحث الاهیدانان این است که آیا کالوین معتقد است که الهیات طبیعی امکانپذیر است؟[11] کالوین در آغاز کتاب خویش بیان میکند که ما نمیتوانیم خویش را بدون درک و معرفت خداوند، درک کنیم؛ همینطور نمیتوانیم به معرفت خدا نائل شویم، مگر اینکه خویش را درک کنیم. در اینجاست که او معتقد است ما به صرف اینکه بدانیم خدا هست، نمیتوانیم به خویشتن معرفت یابیم. ما برای این منظور بایستی به معرفتی والاتر دست یابیم و آن اینکه خداوند کسی است که همگان بایستی او را حرمت نهند و پرستش نمایند، و تصدیق اینکه خداوند منشأ همه خوبیهاست و اینکه ما جویای هیچ چیزی به اندازه خدا نباشیم. معرفت حقیقی خداوند عبارت است از اینکه خداوند علت همه خوبیها، شعور و درستکاری در عالم است؛ علاوه بر اینکه او خیرخواه بندگان خویش است (Calvin, 1960, I, III, i). او این نوع معرفت را پارسایی[12] مینامد. روح پارسا به این مسئله که خداوند خالق همه خیرهاست، ایمان و اطمینان قلبی دارد و دائماً نسبت به پروردگار ابراز عشق، اطاعت و سپاسگزاری میکند (Ibid). بنابراین با توجه به رویکرد معرفتشناختی کالوین، متعلق معرفت فطری برآمده از حس الوهی همان روح پارسایی است؛ یعنی خداوند علت همه خوبیها، شعور و درستکاری در عالم است. البته در مورد معارف مستخرج حس الوهی آنچه مورد تأکید و بررسی کالوین و پیروان او مثل پلانتینگا میباشد، صفت خیرخواهی خداوند است ( p.422،Jeffreys, 1997). درحالیکه از نظر علامه طباطبایی متعلق معرفت فطری خداوند، توحید در ربوبیت و خالقیت است. علامه طباطبایی وجود امید در لحظههای بحرانی زندگی و شرایطی که انسان از همه اسباب طبیعی قطع امید کردهاند را بیانی برای اثبات توحید فطری در ربوبیت خدای تعالی میداند (طباطبایی، 1374، ج12، ص393). ایشان معتقد است شعور انسان، هم فقر ذاتی خویش و هم حقیقتی که این فقر را علاج مینماید را استدراک میکند. اعتراف نوع بشر به ربوبیت حقتعالی در عالم ذر ناشی از فقر ذاتی انسان به خداوند است (همان). انسان با تصور احتیاج و فقر ذاتی در خود، بلافاصله با علم حضوری به رب، مالک و مدبر خویش پی میبرد. علهالعلل بودن خداوند از نظر علامه توسط عقل انسان فهم و درک میشود (براساس اصل علیت)؛ درحالیکه کالوین علهالعلل بودن خداوند را فطری میداند. صفتی که کالوین در فطری بودن آن اصرار میورزد، صفت خیرخواهی خداوند است؛ ولی آنچه علامه بر فطری بودن آن تأکید دارد، وحدانیت حضرت حق است. 3. ماهیت معرفت فطری آنچه از ظواهر کلمات علامه برمیآید آن است که این نوع معرفت به ذات اقدس الهی بهنحو مفهومی (چه تصوری و چه تصدیقی) نیست؛ بلکه این نوع معرفت در انسان بهصورت شهودی و حضوری است. در واقع این نوع ادراک در انسان از نوع علوم حضوری است؛ مانند علم معلول به علت خویش. علامه از این نوع فطریات به معلومات فطری نام میبرد و معتقد است خداشناسی جزو همین نوع فطریات است (ر.ک به: یثربی، 1383، ص216). اما آنچه از الهیات فطری کالوین فهمیده میشود آن است که این نوع معرفت از سنخ گرایشات انسانی است. کالوین معتقد است معرفت به خدا گرایشی عمیق و فراگیر است که در قلوب ما استوار و راسخ میباشد (p.174، Calvin, 1960). این کشش طبیعی، فرازمانی و فرامنطقهای است؛ بر همین اساس است که یک فرد نامعتقد به خداوند، بهلحاظ معرفتی فاقد این حس نیست، بلکه در یک وضعیت غیر طبیعی (نامناسب) قرار دارد و مانند انسانهای وحشی و دور از تمدن است. این گرایش یک خصیصه همگانی برای موجودات انسانی است؛ البته همانطور که بیان شد، این گرایش به باورمندی خدا در شرایط محیطی مختلف فعال میشود. در واقع این تمایل بهصورت بالقوه در هر انسانی هست و لازم است به فعلیت برسد؛ ازاینرو باید بستر را فراهم نمود و موانع، نواقص و بازدارندهها را از سر راه آن زدود و نگذاشت سیمای حس الهی در وجود انسان بهواسطه گناه مکدر شود. بر این اساس، کالوین به انسانها توصیه میکند که مبادا شخص از دستیابی به سعادت محروم شود. خداوند نه فقط بذر دین (حس الوهی) که از آن سخن گفتهایم را در قلوب بشر کاشته است، بلکه پرده از خود میگیرد و هر روز خود را در همه مخلوقات جهان نمایان میسازد (پلانتینگا، 1380، ص 158). البته برخی کالوینیستهای مدرن، دیدگاه معرفتی کالوین را نظریهای در جهت اثبات عقلانیت گزاره «خداوند وجود دارد» تبیین و تفسیر کردهاند. پلانتینگا معتقد است حکم حس الوهی مبنی بر اینکه «خدا وجود دارد» میتواند بهطور پایهای مورد اعتقاد قرار گیرد و درعینحال شخص در باور خود به این گزاره هیچ تخلف معرفتی نیز نکرده باشد. در واقع آنها که در برابر حیرتشان از هنر الهی تسلیم و معتقد به وجود خدا میشوند، کاملاً در چارچوب وظیفه معرفتی خویش عمل کردهاند (Plantinga, 1983, p.670). بنابراین ماهیت معرفت فطری از نظر علامه از سنخ ادراک، و از نظر کالوین از سنخ گرایش است. نتیجه براساس دیدگاه کالوینی و اسلامی، محیط نامناسب موجب ضعیف شدن معرفت الهی نهفته در انسان میشود. بنابر دیدگاه علامه طباطبایی، معرفت فطری خدا درکی شهودی و حضوری است که انسان در وضعیتهای سهگانه (امید، نیاز و حب) آن را روشن و بدون شبهه درک میکند؛ درحالیکه برمبنای دیدگاه کالوین، خداوند یک قوه معرفتی را در درون انسانها در عرض دیگر قوای معرفتی قرار داده که مکانیزم آن بهگونهای است که با قرار گرفتن در وضعیتهای مختلف، معرفت به خداوند در انسان میتواند شکوفا گردد. دیدگاه اسلامی متعلق معرفت فطری خداوند را توحید در ربوبیت و خالقیت خداوند میداند؛ درحالیکه کالوین معتقد است متعلق معرفت فطری برآمده از حس الوهی همان روح پارسایی است؛ یعنی خداوند علت همه خوبیها، شعور و درستکاری در عالم است. البته در مورد معارف مستخرج حس الوهی آنچه مورد تأکید و بررسی کالوین و پیروان او مثل پلانتینگا میباشد، صفت خیرخواهی خداوند است. پی نوشت: [6]. البته محدوده و منزلت عقل در کنار این نوع معرفت در دیدگاه اسلامی روشنتر و متقنتر است. در الهیات کالوین منزلت عقل در مقابله با عقل ابزاری برآمده از دوران شکوفایی افول کرده است و بیشتر اتکای ایمان مسیحی بر معرفت درونی است تا عقلانیت الهیات طبیعی افولکرده آن دوران (باربور، 1362، ص24). [7]. Cognitive Disease [8]. Substandard position [9]. Dread [10]. Natrul beauty [11]. برای نمونه در مناظره بارت و برونر به این سؤال پرداخته شد (ر.ک به:Barth and Brunner, 1946). [12]. Piety مراجع - قرآن کریم. - افلاطون، مجموعه آثار، ترجمه محمدحسن لطفی، ج2، تهران: خوارزمی، 1380. - باربور، ایان، علم و دین، ترجمه بهاءالدین خرمشاهی، تهران: مرکز نشر دانشگاهی، 1362. - پلانتینگا، آلوین، عقل و ایمان، ترجمه بهناز صفری، مقابله و تصحیح حمید بخشنده، قم: اشراق، 1380. - دکارت، رنه، تأملات در فلسفه اولی، ترجمه احمد احمدی، تهران: مرکز نشر دانشگاهی، 1361. - شعیری، محمد، جامع الاخبار، بیجا: بینا، بیتا. - طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سید محمدباقر موسوی همدانی، قم: دفتر انتشارات اسلامی، 1374. - ــــــــــــــــــــــ ، اصول فلسفه و روش رئالیسم، قم: صدرا، بیتا. - ــــــــــــــــــــــ ، رساله الولایه، ترجمه صادق حسنزاده، قم: کتابسرای اشراق، 1382. - کاپلستون، فردریک، تاریخ فلسفه غرب، ترجمه امیر جلالالدین اعلم، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، 1386. - مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت: دار احیاء التراث العربی، 1403ق. - یثربی، سید یحیی، عیار نقد2، قم: بوستان کتاب، 1383. - Calvin, John, Institutes of the Christian Religion, Edited by John McNeill and translated by Ford Lewis Battles, Westminster Press, 1960. - Jeffreys, Derek.S, How Reformed is Reformed Epistemology? Alvin Platinga and Calvin’s Sensus Divinitatis, United Kingdom: Cambridge University Press, 1997. - Locke, John, An Essay Concerning Human Understanding, Pennsylvania: Pennsylvania State University, 1999. - Plantinga, Alvin, “Reason and Belief in God”, in Faith and Rationality Reasonand Belief in God, eds, Alvin Plantinga and Nicholas Wolterstorff Grand Rapids, Michigan: William B. Eerdmans, 1983. - ـــــــــــــــــــــــــــــــ, Warranted Christian Belief, New York: Oxford University Press, 2000. نویسندگان: مهدی فدایی: دانشجوی کارشناسی ارشد فلسفه دین پردیس فارابی دانشگاه تهران محمد جواد فلاح: دانش آموخته دکتری مدرسی معارف اسلامی و عضو هیئت علمی دانشگاه معارف اسلامی دو فصلنامه انسان پژوهی دینی شماره 30 انتهای متن/
95/05/14 :: 03:24
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 88]
صفحات پیشنهادی
تحلیل تطبیقی نقش خودشناسی در معرفت به خدا - بخش دوم و پایانی امتناع معرفت به پروردگار از طریق خودشناسی
تحلیل تطبیقی نقش خودشناسی در معرفت به خدا - بخش دوم و پایانیامتناع معرفت به پروردگار از طریق خودشناسی حکما و عارفان مسلمان با الهامگیری از آیات و روایات بهخصوص حدیث من عرف نفسه عرف ربه به طرح مهمترین راه خداشناسی یعنی راه انفسی که همان خودشناسی میباشد پرداختهاند دوممنوعیت فعالیت پزشکان، دندانپزشکان و داروسازان استخدام دستگاههای اجرایی در بخش خصوصی
ممنوعیت فعالیت پزشکان دندانپزشکان و داروسازان استخدام دستگاههای اجرایی در بخش خصوصی روز نو نمایندگان مجلس شورای اسلامی برای تامین نظر شورای شورای نگهبان در لایحه برنامه ششم توسعه با اصلاح ماده ۸۹ لایحه برنامه ششم توسعه هرگونه فعالیت انتفاعی پزشکی در مراکز تشخیصی آموزشیجهانبخش: باید چین و قطر را ببریم/ میخواهیم به دور دوم جامجهانی برسیم
جهانبخش باید چین و قطر را ببریم میخواهیم به دور دوم جامجهانی برسیمبخش ورزشی الف 10اسفند95مهاجم جوان تیم ملی ایران گفت دو بازی بسیار مهم با قطر و چین می تواند ایران را به جام جهانی نزدیک کند او عنوان کرد مردم ایران کیروش را دوست دارند و رابطه خوبی با این مربی دارند تاریخعکس/ دومین فرزند شیلا خداداد به دنیا اومد
عکس دومین فرزند شیلا خداداد به دنیا اومد دومین فرزند شیلا خداداد به دنیا آمد آفتابنیوز شیلا خداداد در صفحه اینستاگرم خود با انتشار عکسی خبر از به دنیا آمدن فرزند خود داد وی در صفحه خود نوشته است تولد زیباترین هدیه خداوند است که مانند سروشی روح بخش به زندگی نور امیدامام جمعه قصرشیرین: نظام جمهوری اسلامی به ملت ایران عزت بخشید
امام جمعه قصرشیرین نظام جمهوری اسلامی به ملت ایران عزت بخشید قصرشیرین- ایرنا- امام جمعه قصرشیرین گفت نظام جمهوری اسلامی به ملت بزرگ و فهیم ایران عزت و اقتدار بخشید و این نظام الهی هم اکنون تکیه گاه و پایگاه امنی برای مظلومان جهان است به گزارش خبرنگار ایرنا حجت الاسلام علی ملککدخدایی: هنوز به بررسی صلاحیتها ورود نکردهایم
کدخدایی هنوز به بررسی صلاحیتها ورود نکردهایم سخنگوی شورای نگهبان با بیان اینکه هنوز موضوع بررسی صلاحیتها در شورای نگهبان آغاز نشده است گفت اکنون هیئتهای اجرایی در اینباره اقدام کردهاند عباسعلی کدخدایی در گفتوگو با ایسنا با اشاره به موضوع بررسی صلاحیت کاندیداهای انتخابابررسی درخواست واترپلو و دوومیدانی در جلسه ستاد عالی بازیهای کشورهای اسلامی
بررسی درخواست واترپلو و دوومیدانی در جلسه ستاد عالی بازیهای کشورهای اسلامی درخواست واترپلو برای اضافه شدن و دوومیدانی مبنی بر افزایش سهمیه در بازیهای کشورهای اسلامی در جلسه ستاد عالی بازیها مورد بررسی میگیرد اصغر رحیمی در گفتوگو با ایسنا دربارهی این که چقدر احتمال افزایشپاس تماشایی جهانبخش مقابل تیم دوم هلند
پاس تماشایی جهانبخش مقابل تیم دوم هلند داوینسون سانچز اسچونه پنالتی و امین یونس در دقایق 72 82 و 88 سه گل برای آژاکس زدند تا تیم جهانبخش با نتیجه 4 بر یک بازنده شود بازی رفت آلکمار و آژاکس با تساوی 2 بر 2 خاتمه یافته بود که جهانبخش روی گل دوم تیماش همانند امشب به ووت وگورستکدخدایی خبر داد:لایحه برنامه ششم و سیاستهای کلی انتخابات در دست بررسی شورای نگهبان
کدخدایی خبر داد لایحه برنامه ششم و سیاستهای کلی انتخابات در دست بررسی شورای نگهبان سخنگوی شورای نگهبان ضمن تشریح دستور جلسه این هفته شورای نگهبان لایحه برنامه پنجساله ششم توسعه و سیاستهای کلی انتخابات را از جمله مواردی عنوان کرد که قرار است در این هفته توسط شورای نگهبان بررسی شدومین مجمع ملی «جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی» آغاز شد
دومین مجمع ملی جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی آغاز شدتاریخ انتشار پنجشنبه ۱۷ فروردين ۱۳۹۶ ساعت ۰۸ ۵۰ دومین مجمع ملی «جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی» صبح امروز در مجموعه شهر آفتاب آغاز شد به گزارش الف قرار است در این نشست از میان 10 نفری که در مجمع ملی اول ب-
گوناگون
پربازدیدترینها