واضح آرشیو وب فارسی:گیل نگاه:
گیل نگاه/گروه اجتماعی: نرخ مشارکت عمومی در رشت پایین بوده و هر چقدر از گذشته به پیش میآییم مشارکتپذیری شهروندان کمتر و اعتماد عمومی کمرنگتر شده است. زیرا اساساً اعتمادسازی مستلزم باور عمومی است. و آنچه در فضای ذهنی شهر مشاهده میکنیم که باوریست که به نظر میرسد طی ده دههی اخیر با خدمات نامطلوب خدشهدار شده است.برای اینکه یک شهر به رشد و شکوفایی دست یابد نیاز به مشارکت در تمامی سطوح جامعه دارد. اهمیت مشارکت به حدی است که از آن به عنوان یکی از شاخصهای اصلی توسعه نام برده میشود و به عقیدهی جامعهشناسان دستیابی به توسعه بدون مشارکتپذیری شهروندان امکانپذیر نیست.اما همانگونه که اشاره شد اعتمادسازی رابطه مستقیم با باور عمومی دارد. اگر خدمات مطلوب ارائه نشود، باور به وجود نمیآید و اگر کیفیت زندگی پایین باشد، احساس تعلق شهروندان افول کرده و تمایل به مشارکت احساس نمیشود.اعتمادسازی وقتی حاصل میشود که در شهر خدمات مطلوب ارائه شود و شهر در مسیر اقتصادی شدن گام بردارد.قطعاً اقتصادی شدن شهر، سر دادن شعار نیست بلکه مستلزم فکر و اندیشه است. در کنار آن نیاز است سیمای شهری تغییر کند. آراستگی فضا، امنیت خاطر به وجود میآورد و با تغییر سیمای شهری احساس تعلق، افزایش سرمایهی اجتماعی و باعث افزایش امنیت شهروندان میشود. این تغییرات باید برای مردم محسوس باشد به شکلی که تاثیر آن را در زندگی خود حس کنند.ارائه خدمات مطلوب تنها حفظ و نگهداری شهر نیست بلکه به تناسب تغییرات سبک زندگی زیست شهری و نیازهای شهر و شهروند، خدمات هم نیاز به بروزرسانی و ایجاد زیرساختهای جدید دارد. به عنوان نمونه شهری که با مشکل افزایش جمعیت روبرو است، نیاز دارد سیستم حمل و نقل عمومی خود را توسعه دهد و به جای تشویق مردم برای استفاده از ماشین آنها را ترغیب به استفاده از سیستم حمل و نقل عمومی کند تا بدین شکل هم کیفیت زندگی ارتقا پیدا هم و هم از هزینههای شهر و شهروند کاسته شد به واسطهی کاهش آلودگیهای زیست محیطی، آلودگیهای صوتی، ترافیک، تنش و استرس و غیره…قطعا وقتی شهر به سمت اقتصادی شدن پیش میرود، به شکلهای مختلف تولید ثروت امکانپذیر میشود و در نتیجه اشتغال افزایش پیدا میکند. در این شرایط شهر به جای انسان صرفاً مصرفگرا، شهروند خلاق تربیت میکند. و این آرزوی غایی زمای محقق خواهد شد که شهر با پول خود شهروند بچرخد.هرچند طی یکی دو سال گذشته سیمای شهر تا حدودی تغییر کرده و شهروندان کم و بیش شاهد تغییراتی در شهر بودند اما قطعا انفعال شهر در دو دهه گذشته به حدی طولانی بود که اعتماد به همین سادگی حادث نشود.پیامدهای عدم اعتماد را در مشارکتگریزی شهروندان میتوان دید. به عنوان نمونه تنها ۱۲ درصد از شهروندان عوارض ساختمانی خود را پرداخت میکنند. البته شاید حق هم دارند چون معتقدند خدماتی در ازای آن نگرفتهاند. اما اگر شهرداری به سمت مردم برود و با خدمات مطلوب خود را اثبات کند، مشارکتپذیری نیز افزایش پیدا خواهد کرد.مردم نشان دادهاند که در مقابل خدمات خوب حاضرند هزینه کنند و مشارکتپذیر باشند. اما این امکان محقق نخواهد شد مگر مردم این اراده را در مجموعهی مدیریت شهری و شورای شهر حس کنند.توسعه حکم به اندیشه و عمل میکند نه شعار و جنجالآفرینی. زیرا اعتماد از دل نتیجه حاصل میشود و جنجالآفرینی نتیجهای جز انفعال و اتلاف انرژی شهر ندارد. عقلانیت اجتماعی حکم میکند که به مناطق کمبرخوردار توجه شود تا شهروند احساس برابری کند و اعتمادش جلب شود نه اینکه با شعارهای پوپولیستی شکاف بین جامعه را بیشتر کرد و بهجای مشارکتپذیر کردن شهروندان بینشان اختلاف انداخت. به عنوان نمونه اتفاقی که اخیراً در رشت افتاد و در بسیاری از مناطق کمبرخوردار پارکهای متعددی مثل پارک حاشیه کانال جی ۵ در پستک، احداث پارک شهیدان قناد در کیژده، افتتاح پارک سالار مشکات ساخته شد که میتواند سببساز اختلاط اجتماعی بین مناطقی که از نظر فرهنگی تفاوت معناداری دارند، بشود.اعتماد مردم با شعار دادن یا هیاهو بهدست نمیآید. اگر تفکر عقلانیت در بین تصمیمسازان شهری حاکم نباشد از این حیث میتواند فرآیند توسعه را کُند کند که به اعتماد عمومی خدشه وارد سازد. پارلمان شهری نیاز به همسویی و تعامل دارد. اگر مردم تعامل و مشارکت را بین سیاستگذاران خود نبینند، احساس نیاز به مشارکت نخواهند کرد. تفکر توسعه با سیاستبازی منافات دارد زیرا سیاستبازی رفتاری برآمده از عقلانیت نیست و اولین پیامد آن هم سلب اعتماد عمومی است. بنابراین خود مردم نقش مهمی در این فرآیند دارند تا با انتخاب خود کسانی را به عنوان نماینده برگزینند که اراده تغییر و توسعه در آنها باشد نه اراده شعار.
۲۳ فروردین ۱۳۹۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: گیل نگاه]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 41]