واضح آرشیو وب فارسی:گیل نگاه:
گیل نگاه/گروه اجتماعی: دکتر فردین علیخواه جامعهشناس و عضو هیات علمی دانشگاه گیلان با ابراز نگرانی از رفتار برخی کاربران شبکههای اجتماعی گفت: با مرور بخشهایی از انتشار اخبار در شبکههای اجتماعی این ایده به ذهن خطور میکند که گویا قاعده «من اول دیدم» یا «من اول فرستادم» در اولویت است و مسئولیت اجتماعی و اخلاق دراینبین نقش چندانی ندارد.تاریخ وسایل ارتباطجمعی در قرن بیستماین استاد دانشگاه که در همایش «رسانه و آسیبهای اجتماعی» در ایلام سخن میگفت،اظهاراتش را با نقبی تاریخی به وسایل ارتباطجمعی در قرن گذشته آغاز کرد و گفت:وقتی تاریخ وسایل ارتباطجمعی در قرن بیستم را بررسی میکنیم متوجه میشویم که ارتباط بین رسانه و آسیبهای اجتماعی همواره موردتوجه فعالان اجتماعی و همچنین محافل دانشگاهی و پژوهشی بوده است.علیخواه توضیح داد: مسئله و یا پرسش اساسی در برههی مورداشاره آن بود که آیا این رسانهها صرفاً انعکاسدهنده آسیبها و جرائم هستند یا خودشان هم میتوانند در بروز آنها نقش داشته باشند. وسایل ارتباطجمعی واسط بین واقعیت اجتماعی و تودهی مخاطباناو با ذکر این نکته که منظور ما از وسایل ارتباطجمعی در قرن بیستم بهطور خاص رادیو ، تلویزیون و همچنین مطبوعات هستند ادامه داد: در این قرن وسایل ارتباطجمعی واسطه بین واقعیت اجتماعی و تودهی مخاطبان بودند. لذا این پرسش وجود داشت که رسانهها اخبار کدام آسیبهای اجتماعی را جهت انتشار انتخاب میکنند و دوم آنکه این اخبار چگونه منعکس میشود؟به گفتهی این جامعهشناس سوالات مورداشاره به دلیل پیامدها و آثاری بود که نوع انتخاب و نحوه انعکاس اخبار آسیبهای اجتماعی میتوانست بر مردم دربرداشتن باشد.نقش رسانهها در ناآرام جلوه دادن دنیای بیرون و درونعلیخواه سخنانش را با ذکر مثالهایی پی گرفت: مثلاً آیا اخبار آسیبهای اجتماعی باعث حساسیتزدایی یا حساسیتزایی نسبت به برخی آسیبها در جامعه میشد؟ آیا این اخبار زمینه افزایش ترس از جرائم را در جامعه افزایش نمیداد؟ آیا این احساس را به مخاطبان القاء نمیکرد که جهان از کنترل خارجشده است؟ آیا ناآرام جلوه دادن دنیای بیرون موجب ناآرام شدن دنیای درونی افراد نمیشود؟افزایش ترس و هراس جمعیاین جامعهشناس افزود:با توجه به آنکه بیشتر رسانههای مشهور و معروف جهان در کشورهای موسوم به سرمایهداری فعالیت میکردند و در این محیطها فروش و کسب سود معمولاً مدنظر بنگاههای اقتصادی قرار دارد مفسران معتقد بودند که برخی از رسانهها اخبار مسائل اجتماعی را بهعنوان یک کالا بستهبندی کرده و به توده مخاطبان میفروشند.به گفتهی او نگاه تاریخی مورداشاره بر این باور بود که این کالا به نحوی آراسته شود که بتواند هوش و حواس مخاطبان را جذب خودکرده و آنان را به رسانه وابسته کند.علیخواه در همین ارتباط توضیح داد:گمانهزنی در خصوص آثار رسانهها بر مخاطبان در حیطه جرائم بیاساس هم نبود چون برخی از تحقیقات نشان داد که رسانهها میتوانند باعث شوند تا مخاطبان به دنیای اطراف خود با عینک ترس نگاه کنند و افزایش ترس و هراس جمعی، خود تأثیراتی در روابط اجتماعی آنان داشت. ظهور شبکههای اجتماعی و تصور سخت زندگی بدون آنهااین جامعهشناس با ذکر این نکته که بهتدریج در اواخر قرن بیستم رسانههای جدید وارد زندگی مردم شدند گفت: این رسانهها توسعه یافتند. و در قرن بیست و یکم شبکههای اجتماعی به بخش جدائیناپذیر زندگی شهروندان جهان تبدیل شد بهگونهای که امروزه تصور زندگی بدون کمک از این شبکهها کمی دشوار شده است.علیخواه افزود: در مقایسه با رسانههایی که باید آنها را رسانههای سنتی بنامیم شبکههای اجتماعی ویژگیهای جدیدی داشتند که مهمترین ویژگی آن بود که مخاطب یا گیرنده به کاربر تغییر یافت. یعنی همه افراد میتوانستند پیام یا محتوا تولید کنند.
وقتی خبری از دبیر یا سردبیر نیستاو با اشاره به ویژگی دیگر شبکههای اجتماعی افزود: در این شبکهها فیلترها یا افراد واسط حذف میشوند یعنی دیگر مرحلهای با عنوان دروازهبان رسانهای وجود ندارد و خبری از دبیر یا سردبیر نیست و خود فرد تصمیم میگیرد و اخبار را منتشر میکند.لایه و دیس لایهعلیخواه پویا بودن شبکههای اجتماعی را از دیگر ویژگیها آنها دانست و گفت:در این رسانهها فرد پیام ارسال میکند، پیام دریافتی را میخواند و نظر میدهد و لایک یا دیس لایک میگیرد یعنی مراحل ارتباط پویاست.عضو هیات علمی دانشگاه گیلان با اشاره به اینکه این ویژگیها در رسانههای قبلی وجود نداشت گفت:عدهای از محققان این رسانهها را «سلف مدیا» یعنی «رسانهی خود» نامیدند. چون فرمان در دستان فرد قرارگرفته است و او میتواند به هر جهتی که اراده کند تغییر مسیر دهد.این جامعهشناس تغییرات مورداشاره را اتفاقات مثبتی در زندگی بشر اعلام کرد و گفت: چون اختیار و انتخاب افراد در حوزه رسانه افزایش یافت و قابلیتهای جدیدی در اختیار آنها قرار گرفت.وقتی رسانههای زرد هم سواد داشتندعلیخواه با ذکر یک اما ادامهی صحبتهایش را با اشاره به بحث آسیبهای اجتماعی، اینگونه پی گرفت:چون این حسن، همهی ماجرا نیست؛بهطور مثال وقتی رسانههای سنتی یا جمعی به موضوعاتی مانند نزاعهای دستهجمعی، خشونت خانوادگی، قتل، سرقت، خودکشی، طلاق، اعتیاد، روسپیگری و … میپرداختند حداقل دروازهبانانی وجود داشتند که کموبیش میدانستند در چه حیطهای مشغول فعالیت هستند. آنان از قدرت و اثرگذاری رسانه آگاه بودند و میدانستند که نحوه چینش کلمات و عکسها اثرگذار است.افرادی که به گفتهی این جامعهشناس از سطحی از سواد رسانهای برخوردار بودند حتی اگر رسانهی آنها اصطلاحاً «زرد» بودند اما میدانستند که باید نظر کارشناسان و متخصصان را هم در خصوص آسیبها جویا شوند. یعنی باوجودآنکه ضعفهایی داشتند ولی الزاماتی را رعایت میکردند.نگرانی بابت نحوه انعکاس اخبار آسیبهای اجتماعیاین جامعهشناس با ذکر این نکته که تأثیر نحوه انعکاس اخبار آسیبهای اجتماعی توسط شبکههای اجتماعی است جای نگرانی دارد توضیح داد: گسترش روزافزون شبکههای اجتماعی نگرانیهایی را در حیطه آسیبهای اجتماعی دامن زده است . به گفتهی او مسئلهی مدنظرش رشد آسیبهای مرتبط با شبکههای اجتماعی مانند خیانت یا سردی در روابط همسران نیست.علیخواه با ذکر مثالی از خودکشی گفت:تقریباً کمتر از چند دقیقه پس از وقوع یک خودکشی در فضاهای عمومی شهر ، هر عابری که موبایلی در دست داشته از این حادثه عکس گرفته و در شبکههای اجتماعی منتشر میکند. حتی برخی تلاش نکردهاند تا صحنه دلخراش متلاشی شدن جسم فرد متوفی بر روی زمین را بپوشانند و به همان شکل آنها منتشر کردهاند و این در حالی است که در برخی از گروهها اعضا نوجوان هم حضور دارند.وقتی برای انتشار فاجعهها هم مسابقه وجود دارداین جامعهشناس افزود: با مرور این شکل از انتشار اخبار آسیبها در شبکههای اجتماعی این ایده به ذهن خطور میکند که گویا قاعده ” من اول دیدم” یا “من اول فرستادم” در انتشار این نوع اخبار وجود دارد و مسئولیت اجتماعی و اخلاقی دراینبین گویا نقش چندانی ندارد.بازنشر فیلم از عروسی و احتمال از هم پاشیدن زندگیهای مشترکمثال دیگر علیخواه هم پدیده آشنای اکثر کاربران شبکههای اجتماعی است: در بسیاری از موارد شاهد هستیم که دعوا یا نزاع یک زوج یا اقوام او در یک عروسی بهراحتی توسط کاربران فیلمبرداری شده و توسط کاربران دیگر بازنشر میشود بدون اینکه کسی به موضوع “حریم خصوصی ” افراد بیندیشد و لحظهای از خودش سؤال کند آیا با بازنشر این فیلم، زندگی صاحب آن عروسی خراب نخواهد شد؟مارادونا را رها کنید،به غضنفر بچسبیدعضو هیات علمی دانشگاه گیلان اضافه کرد: گاهی اوقات هم شاهد هستیم در برخی از استانهای کشورمان بین مسئولین و اصحاب رسانه بهویژه مطبوعات تنشهایی در خصوص نحوه انعکاس و نیز میزان آسیبهای اجتماعی وجود دارد. بهنحویکه به طنز باید گفت: مارادونا را رها کنید و غضنفر را مهار کنید.مسئولیت اجتماعی در قبال حتی یک پیام سادهعلیخواه ادامه داد:باید همه نهادهای ذیربط چه انجمنهای غیردولتی، اصحاب رسانه و نیز سازمانهای دولتی بهعنوان تسهیل گر، کمک کنند تا سواد بصری کاربران شبکههای اجتماعی افزایش یابد و موضوع مسئولیت اجتماعی در قبال حتی یک پیام ساده در آنها جدی گرفته شود. پیامهای تنفرآمیز نسبت به جنسیت و اقوام و چند سؤال مهم قبل از بازنشراین جامعهشناس پیامهای شبکههای اجتماعی را مملو از «هیت اسپیچ» یا پیامهای تنفرآمیز نسبت به جنسیت و اقوام ذکر کرد و افزود: بر این باورم ما نیاز به جامعهپذیری رسانهای جدیدی داریم که پایههای اصلی آن پایبندی به اخلاق رسانهای در فضای شبکههای اجتماعی باشد. یعنی آنکه هر کاربر شبکههای اجتماعی قبل از بازنشر یک پیام پرسشهای از خود داشته باشد.پرسشهای مورداشارهی این جامعهشناس چنین است: آیا در پیام من موضوع تنفرانگیزی نسبت به جنسیت یا قومیت یا دین خاصی وجود دارد؟ آیا پیام من تجاوز به حریم خصوصی یک فرد است؟ آیا پیام من به جامعه صدمه روانی خواهد زد؟ آیا پیام من باانگیزه اطلاعرسانی انجام میشود یا انگیزه مشهور شدن خودم؟ آیا کسی که در این فیلم هست اجازه داده تا من فیلمش را پخشکنم؟
۲۰ اسفند ۱۳۹۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: گیل نگاه]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 42]