واضح آرشیو وب فارسی:الف: وحدت شکنی به سبک پایداری
بخش تعاملی الف - احمد شیرانی تک آبی
تاریخ انتشار : دوشنبه ۱۴ فروردين ۱۳۹۶ ساعت ۰۷:۴۸
معمولا یک جریان سیاسی مجموعه ای از تشکل های هم سو با اصول مشترک را به منظور تحقق آرمان های هدف، گردهم می آورد. بلوغ سیاسی یک جریان در سایه التزام و اجرای طیفی از مولفه های تشکیلاتی از جمله تاکید بر اشتراکات حداکثری و اختلافات حداقلی شکل می گیرد. جریان اصول گرا به عنوان یکی از دو جریان اصلی کشور دایره وسیعی از تشکل ها ازجمله موتلفه، جمعیت رهپویان، جبهه یکتا، جبهه پایداری و... را شامل می شود. در این بین تاثیرگذاری جبهه پایداری بواسطه حضور جمعی از نیروهای انقلابی که بسیاری از آنان سابقه وزارت و وکالت دارند و البته بواسطه حضور شخصیت قابل احترام و ممتاز دینی همچون علامه مصباح یزدی غیر قابل کتمان است. اما چنین جمعی با وزانتی اینچنینی نیز از خطا مبرا نیستند. کما اینکه جهت گیری های یک سویه آنان در انتخابات ریاست جمهوری 92 در کنار شاهکار سیاسی علی اکبر ولایتی موجب شد اصول گرایان بازی برده را با شکست عوض کنند. در آستانه انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم تداوم جهت گیری خودمحورانه جبهه پایداری موجی از نگرانی را در جریان انقلابی ایجاد نموده است. فرجام تلخ برجام ، وعده های محقق نشده اقتصادی دولت ، رکود سنگین ، انفعال دستگاه دیپلماسی ، کاهش رشد علمی ، متوقف شدن پروژه های مهمی چون پروژه های هوا فضا و... هر اصول گرایی را مجاب می کند که ضروری ترین تکلیف امروز هم افزایی سیاسی باشد. به نظر می رسد تکرار اشتباهات جبهه پایداری ریشه در پیش فرض غلط آنان دارد. جایی که آنان تصور می کنند بابصیرت ترین افراد هستند ، تنها آنان به دنبال انجام رسالت دینی خود می باشند و خواسته یا ناخواسته خود را به عنوان شاخص انقلابی گری معرفی میکنند. " ما به تکلیف خود عمل میکنیم ولو اینکه پیروز نشویم " این عبارت شاه بیت اظهار نظر اعضای جبهه پایداریست. اما سوال این است که آیا با وجود چهره هایی بعضا انقلابی تر از اعضای جبهه پایداری در سایر تشکلهای اصول گرا ، این دوستان با کدام دلیل منطقی صرفا خود را مفسر و عامل به اجرای منویات حکیمانه مقام معظم رهبری می دانند؟ آیا سایر نیروهای انقلابی خارج از چارچوب گفتمان انقلاب حرکت میکنند؟ آیا این منطقی است که هر یک از تشکل های اصول گرا با این استدلال که صرفا آنان به دنبال گفتمان انقلاب هستند بصورت منفرد حرکت کنند؟ آیا واقعا شرایط کشور و اردوگاه اصول گرایان شرایط اضطرار تکلیف منهای نتیجه است ؟ آیا واقعا تفاوت سطح انقلابی گری نامزدهای مورد نظر جبهه پایداری با سایر شخصیت های اصول گرا به حدی است که با علم به شکست در انتخابات و پیروزی جناح رقیب موجبات شکست جریان انقلابی را فراهم کنند و آنگاه خرسند باشند که حد اقل به تکلیف خود عمل کرده اند ؟ چرا جوان انقلابی را به شکست سیاسی با تم توجیه شرعی عادت میدهند؟ این درحالی است که تحلیل های واقع بینانه نشان می دهد که در صورت عبور از اختلاف و نوآرایی جریان انقلابی ، پیروزی حتمی و قابل دسترس است. چونکه آینده از آن حزب اللهی هاست. اخیرا آیت الله مصباح یزدی در دیدار با اعضای موتلفه عنوان نمودند : "هرگاه تشخیص بدهم کسی اصلح است از او حمایت میکنم ... برای شناخت اصلح به قول کسی هم نمی توانم اعتماد کنم و هیچ ائتلافی را هم نمی پذیرم." این در حالیست که در انتخابات 92 تمام نظرسنجی ها نشان میداد که محمدباقر قالیباف با فاصله معناداری از محبوبیت بیشتری نسبت به سایر نامزدها برخوردار بود و نامزد مورد حمایت جبهه پایداری ( سعید جلیلی ) در رتبه های سوم و چهارم در نوسان است. در آن روزها توصیه و تلاش های بزرگان اصول گرا از جمله مرحوم آیت الله مهدوی کنی برای راضی کردن نامزدهای اصول گرا برای کناره گیری به نفع نامزد مقبول بی نتیجه ماند و نتیجه تکلیف آن روز پاستور نشینی امروز روحانی است. سوال اساسی آن است که آیا واقعا دوستان پایداری از نظرسنجی ها و وضعیت سعید جلیلی اطلاع نداشتند؟ آیا انصافا طبق شاخص های مد نظر جبهه پایداری از حیث انقلابی گری هیچ تفاوتی بین قالیباف و حسن روحانی وجود نداشت؟ اگر سایر بزرگان اصول گرا همچون آیت الله موحدی کرمانی ، آیت الله یزدی و .. هر یک جداگانه مسیر آیت الله مصباح یزدی را بپیمایند ، به تشخیص خود عمل کنند ، به قول کسی هم اعتماد نکنند و ائتلاف را هم نپذیرند چه نتیجه ای حاصل خواهد شد ؟ چند برجام دیگر تحمیل می شود ؟[...] مقام معظم رهبری فرمودند: انقلابی باید بصیر باشد، باید بینا باشد، باید پیچیدگیهای شرایط زمانه را درک کند. مسئله اینجور ساده نیست که یکی را رد کنیم، یکی را اثبات کنیم، یکی را قبول کنیم؛ اینجوری نمیشود. قطعا انقلابی گری درجاتی دارد و التزام هر فرد به شاخص ها قابل تحلیل است اما اینگونه نیست که با کوچکترین نقدی، فردی را خارج از دایره تفکر انقلابی بدانیم. امید است دوستان دغدغه مند در جبهه پایداری با تحلیل آرمان گرایی واقع بینانه، سعه صدر، جذب حداکثری و فشردن دست دوستی اصول گرایان گام بلندی در تحقق آرمان های والای نظام اسلامی بردارند. در غیر اینصورت تک روی سیاسی موجب سرخوردگی جریان انقلابی و تنزل جایگاه مردمی جبهه پایداری خواهد شد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 16]