تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایق‌سواری تالاب انزلی؛ تجربه‌ای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکس‌ترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1817591051
معمای قتل یا خودکشی؟ همسری که شب قبل از مرگ حرف می‌زد
واضح آرشیو وب فارسی:الف: معمای قتل یا خودکشی؟ همسری که شب قبل از مرگ حرف می‌زد
تاریخ انتشار : جمعه ۲۰ اسفند ۱۳۹۵ ساعت ۱۴:۰۰
به گزارش ایلنا، مرد در حالی که شوکه بود از آنها خواست با اورژانس تماس بگیرند. یکی از همسایه‌ها که تلفن در دستش بود با اورژانس تماس گرفت و درخواست کمک کرد. امدادگران خود را به محل رساندند و با پیکر نیمه‌جان زن جوان روبه‌رو شدند که دچار خونریزی شدیدی شده بود. او را سریع به بیمارستان رساندند که در میان راه جان خود را از دست داد. کارآگاه در مسیر برگشت به خانه بود که از کلانتری 40 تهران با او تماس گرفتند و خبر از فوت مشکوک زنی را دادند. سروان ابتدا به بیمارستان رفت. جسد لیلا هنوز در بخش اورژانس بود. کارآگاه به بررسی جسد پرداخت. دو ضربه چاقو به دو طرف شکم اصابت کرده بود. ضربه‌ای هم به گردن زن جوان خورده بود. همین سه ضربه باعث مرگ شده بود. به گفته دکتر بیمارستان، لیلا هیچ درگیری یا مقاومتی در برابر ضربات نداشته و به خاطر عمیق بودن ضربات، دچار خونریزی داخلی شده بود. سروان میری مشاهداتش را در دفترچه‌اش یادداشت کرد و از مامور کلانتری که در بیمارستان حضور داشت آدرس خانه زن جوان را گرفت تا صحنه خودکشی لیلا را بررسی کند. خانه لیلا تا بیمارستان فاصله‌ای نداشت .مقابل ساختمانی هشت‌طبقه توقف کرد. خودروی بررسی صحنه جرم در محل پارک بود. به طبقه پنجم رفت. تعدادی از همسایه در راهرو حضور داشتند و مردی جوان را دلداری می‌دادند. سروان وارد آپارتمان شد. ماموران تشخیص هویت در آشپزخانه در حال نمونه‌برداری بودند. حضور ماموران در آن محل نشان می‌داد زن جوان آنجا خودکشی کرده است. افسر کلانتری به سمت سروان آمد و در گزارش خود گفت: ساعت 4 از بیمارستان با ما تماس گرفتند و از مرگ مشکوک زنی خبر دادند. من راهی بیمارستان شدم. امدادگران اعلام کردند، مردی با آنها تماس گرفته و درخواست کمک کرده بود. آنها وقتی خود را به محل رساندند با پیکر زن جوان روبه‌رو شده که خون زیادی از او رفته بود. او را سریع سوار آمبولانس کرده و راهی بیمارستان شدند که لیلا در میان راه فوت می‌کند. بعد از تحقیق از مسئولان بیمارستان راهی اینجا شدم. آن طور که همسر لیلا می‌گفت؛ زن جوان دچار افسردگی شده و تحت درمان بوده است. در اتاق خواب هم قرص‌های او را پیدا کردیم. چه کسی متوجه خودکشی زن جوان شده بود؟ شوهرش. امروز زهرا چند بار با شوهرش تماس می‌گیرد و حرف‌های عجیبی از مرگ می‌زند. شوهرش به موضوع مشکوک می‌شود. عصر ناگهان تماس‌های همسرش قطع می‌شود و دیگر پاسخگوی تماس‌ها نبود. میثم سریع راهی خانه می‌شود و با پیکر غرق در خون همسرش روبه‌رو شده و از همسایه‌ها کمک می‌خواهد. لیلا پیش از این هم اقدام به خودکشی کرده بود؟ آن طور که ما تحقیق کردیم نه. سروان به بررسی خانه پرداخت. در مقابل گاز در آشپزخانه خون بسیاری ریخته شده بود که به نظر می‌رسید زن جوان آنجا خودزنی کرده است. روی اپن در فاصله دو متری گاز هم چاقوی خونی آشپزخانه قرار داشت. کارآگاه سپس به تحقیق از همسایه‌ها پرداخت. آنها شب قبل صدای درگیری میثم و لیلا را شنیده بودند، اما روز حادثه کسی متوجه صدای درگیری نشده بود. آنها عصر امروز با صدای کمک خواهی مرد جوان از خانه‌ها بیرون آمده و وقتی به طبقه پنجم آمدند با پیکر نیمه‌جان لیلا روبه رو شده بودند. سروان در پایان تحقیقات به بازجویی از میثم پرداخت تا گزارش ماجرا را به بازپرس اعلام کند. مرد جوان ناراحت و شوکه بود. سروان او را آرام کرد و خواست با دقت به سوال‌هایش پاسخ دهد. امروز چه اتفاقی افتاد؟ از صبح چند بار با من تماس گرفت. حرف‌هایی از مرگ می‌زد. فکر کردم به خاطر مشکل روحی که دارد این حرف‌ها را می‌زند. بعدازظهر دیگر تماس نگرفت. نگران شدم و چند بار با او تماس گرفتم که پاسخگو نبود. راهی خانه شدم و وقتی در را باز کردم با پیکر غرق در خون لیلا روبه‌رو شدم. به سختی نفس می‌کشید. از خانه بیرون آمدم و از همسایه‌ها کمک خواستم. یکی از همسایه‌ها با اورژانس تماس گرفت و امدادگران خود را به خانه رسانده و لیلا را به بیمارستان بردند که در میان راه فوت کرد. درگیری شب قبل برای چه بود؟ اختلاف بر سر سفر عید بود. او از من خواست به سفر برویم که قبول نکردم و دوباره داد و فریاد راه انداخت. بعد هم آرام شد . این درگیری جدی نبود. همسرتان چرا بیماری روحی داشت؟ ما متاسفانه بچه‌دار نمی‌شدیم. همین موضوع باعث شد همسرم دچار مشکلات روحی شود. تحت درمان پزشک بود. سروان پس از بررسی تمام شواهد گزارش خود را به بازپرس اعلام کرد. پاسخ معمای خدمتکار قاتل سروان میری با اشاره به 2 دلیل، خدمتکار را به عنوان قاتل معرفی کرد: 1- زمان قتل با زمان حضور خدمتکار متناقض بود. 2- او مدعی بود خانه را تمیز کرده و صبحانه را به مقتول داده که این موضوع با واقعیت صحنه قتل یکی نبود. ظروف هم نشسته بود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[مشاهده در: www.alef.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 34]
-
اجتماع و خانواده
پربازدیدترینها