واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: 5 دليل براي استقبال از انتخابات
نویسنده : زينب عامري
شركت در انتخابات هميشه به عنوان يك حق و تكليف اجتماعي در جامعه اسلامي مطرح بوده است اما انتخابات امسال رياست جمهوري به پنج دليل از اهميتي دوچندان برخوردار است: 1- دوران كنوني را به جرئت ميتوان دوران اثبات كارآمدي جمهوري اسلامي دانست. اين شبهه در غرب كه حكومت ايران كارايي لازم را در داخل نداشته است، تنها ازمجراي انتخابات باطل و خنثي ميشود. زير سؤال بردن و ترديدافكني پيرامون كارآمدي نظام در عصر حاضر، يكي از خطرناكترين خدعههاي معاندان انقلاب دردو دهه اخير بوده است. حضور حداكثري مردم در عرصههاي گوناگون اجتماعي و سياسي اين شبهه غرب را بياثر خواهد ساخت و اين پيام را مخابره خواهد كرد كه:«نظام جمهوري اسلامي مورد حمايت و پذيرش آحاد ملت ايران بوده و نقطه اتصال قشرهاي مختلف سياسي محسوب ميشود وآنچه در جامعه وجود دارد تفاوتهاي نگرشي است و نه اختلافات ريشهاي و بنيادين.»
2- يكي از قديميترين ترفندهاي بدخواهان انقلاب اسلامي از ديرباز تاكنون، ايجاد نوعي جو نااميدي در جامعه بوده است. اين مسئله از مسير «حقه و القاي رسانهاي»اتفاق ميافتد. بررسي برنامههاي شبكههاي فارسي زبان طي چندين انتخابات گذشته چه در حوزه رياست جمهوري و ... پرده از اين حقيقت برميدارد كه قريب به اتفاق رسانهها با نزديك شدن به زمان انتخابات بر طبل نااميد نشان دادن مردم از كشور و نظام ميكوبند و تلاش ميكنند تا آن را به يك باورجمعي بدل كنند. اين استراتژي با دو هدف صورت ميگيرد: نخست دوركردن مردم از پاي صندوقهاي رأي و در صورت محقق نشدن اين هدف، سوق دادن افكار عمومي به سمت انتخاب گزينهاي ساختارشكن كه به سمت معيارهاي غرب نزديكتر است. اين رسانهها جوي را برجامعه حاكم ميكنند كه شايد در بطن واقعيت اصلاً وجود نداشته باشد اما به علت هجمه و تبليغات گسترده رسانهاي اين تصور ايجاد ميشود كه وجود دارد. متأسفانه اين جوسازيها اگر با يك عامل قوي شكسته نشود به باور عمومي و نهادينه شدن در جامعه تبديل ميشود. جوسازي عملاً ميتواند خالق يك حس يا حتي يك پديده اجتماعي شود. شركت حداكثري در انتخابات همان عاملشكننده جوسازيها پيرامون «نااميد كردن مردم از كشور و نظام» است كه ميتواند آن را خنثي كرده و نشاني بر قلب تپنده اميد در جامعه باشد.
3- يكي ديگر از انتقاداتي كه غرب از زمان تشكيل اولين دولت پس از انقلاب، به بدنه ايران اسلامي چسباند، «غيردموكراتيك» بودن و ضعف جمهوريت در داخل كشور است. حضور يك حكومت ديني و گرايش به سمت تفكر «ولايت فقيه»چيزي نبود كه با ذائقه غرب نسبت به منطقه و به ويژه ايران جور در آيد، لذا به فكر تغييرتدريجي ذائقه مردم افتادند. انگ غيرمردمي بودن حكومت و قدرت در ايران، همان بلوف سياسي غرب عليه ايران است تا از جمهوري اسلامي شاكلهاي مستبد براي جهان و حتي خود مردم ايران به تصوير بكشد. انتخابات مردمي در عرصههاي مختلف، باطل السحر «غير دموكراتيك» خواندن جمهوري اسلامي ايران است ونشان دهنده مردمي بودن قدرت دركشوراست.
4- يكي ديگر از موضوعات مهمي كه لزوم حضور درپاي صندوقهاي رأي را محرز ميسازد «امنيت درون مرزي و برون مرزي» است. اعمال قدرت در دنياي كنوني ديگر به طور مستقيم تنها به تسليحات جنگي و بنيه نظامي يك كشور باز نميگردد بلكه چرخشي محسوسي به سمت «اقتدار»و«تهديدكنندگي يا بازدارندگي از تهديد»داشته است. كشوري كه قادر باشد با اعمال اقتدار، تهديد را از مرزهاي خود دور نمايد بدون شك از قدرت بيشتري در عرصه بينالمللي برخوردار خواهد شد. اقتدار يك نظام بيش از توان جنگي به مشروعيت اجتماعي و نيروي انساني خود وابسته است. چنانچه قدرتي داراي پشتوانه مردمي باشد و ساير ملل اين حقيقت برايشان مسجل شود كه آن نظام مورد حمايت همه جانبه در داخل قراردارد، بدون شك در دفع تهديدها و تحقق امنيت براي خود موفقتر خواهد بود. حضور هرچه بيشتر مردم پاي صندوقهاي رأي در حقيقت امنيت كشور را بيمه مينمايد و يك جبهه بازدارنده فكري در مقابل دشمنان ايران و انقلاب اسلامي بنا ميكند.
5- تثبيت نظام ودستاوردهاي انقلاب اسلامي به ويژه در دوران پسابرجام و روي كارآمدن تفكر ترامپيسم در ايالات متحده، يكي ديگر از نتايج يك انتخابات پويا و باشكوه است. حضور مردم در صحنههاي گوناگون اجتماعي و سياسي، يكي از معيارهاي انقلابيگري است.«حساسيت نسبت به مسائل اجتماعي و سلامت قدرت سياسي»در كشور همان اصل باارزش و بنياديني بود كه انقلاب اسلامي را رقم زد. حضورمردم درعرصههاي گوناگون، قادر است اين حساسيت را به طور مستمر بازتوليد كند. در حقيقت رابطه ميان «حضور اجتماعي»و «درجه حساسيت نسبت به اوضاع جامعه» يك رابطه كاملاً متقابل و دوسويه است. حساسيت جامعه نسبت به سرنوشت خود، باعث حضور هرچه بيشتر در پاي صندوقهاي رأي خواهد شد و اين حضورسطحي از بلوغ و بالندگي اجتماعي را به ارمغان خواهد آورد و اين مهمترين عامل درتعالي و بهبود اوضاع يك جامعه است.
برخلاف آنچه شبه روشنفكران امروزي مطرح كرده و ادعا ميكنند هرچه يك جامعه باسوادتر وانديشمندتر باشد، ميل به حضور در عرصههاي اجتماعي كمرنگ شده و فرديت افزايش پيدا ميكند. رشد فكري اجتماع اگر در سايه آموزههاي ناب اسلامي و ايراني باشد اتفاقاً موجب گرايش بيشتر مردم به سمت مشاركت، دخالت و نظارت بر قدرت، سياست و حاكميت خواهد شد. دشمنان ايران و انقلاب امروزه از مجراي مردمي يا غيرمردمي بودن جمهوري اسلامي، آن را نشانه رفتهاند. ايجاد محيط فعال با نشاط و حضور حداكثري مردم در پاي صندوقهاي رأي نشاني بر رشد و بلوغ سياسي و اجتماعي و كارآمدي نظام و انقلاب اسلامي است.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۸ اسفند ۱۳۹۵ - ۲۰:۱۹
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 16]