واضح آرشیو وب فارسی:گیل نگاه:
گیل نگاه: حرفهای این روزهای من تلخ است و من شرایط اجتماعی و اقتصادی کشور را نگرانکننده میبینم یکی از نگرانیهای دیگرم این است که در بازی بقایی و روحانی بمانیم و ثبات ایران را از دست بدهیم و هیچچیز بهاندازه بیثباتی ایران، ما را نمیترساند.«متأسفانه همگان شاهد بودهاند که ارائه اطلاعات و ادعاهای کذب و ایراد تهمتهای ناروا به یک روال در بالاترین سطوح مدیریت کشور تبدیل گردیده و همواره از آن بهعنوان بهانهای برای توجیه تصمیمات نادرست و پوشاندن ضعفها، بیتدبیریها و ناکارآمدیها و بعضاً آسیب رساندن به منافع ملی استفاده شده است.اینجانب در نیمه دوم سال ۱۳۹۲ طی نامهای سرگشاده، خواستار انجام مناظرهای تلویزیونی و شفاف شدم تا از رهگذر آن، مسائل بهطور مستند برای مردم بیان شود اما تکرار اتهامات، تنها پاسخی بود که به افکار عمومی داده شد«.و «اینجانب» کسی نیست جز محمود احمدینژاد، در نامهای که این بار به مقصد داخل نوشته شد، خطاب به حسن روحانی میگوید: «صندوق توسعه ملی با ۵۵ میلیارد دلار سرمایه و ۳۲ میلیارد دلار موجودی و بانک مرکزی با حدود ۱۰۸ میلیارد دلار ذخایر ارزی و حدود ۲۲ میلیارد دلار طلب از محل فروش نفت، تحویل دولت فعلی شده است و باید معلوم شود که این درآمدهای کلان در کجا و چگونه هزینه شده است.»در رابطه با این ادعای رئیسجمهور سابق، سعید لیلاز در گفتگو با عصر ایران اظهار کرد: بدترین نوع اسراف و ریختوپاشی که در تاریخ مکتوب اقتصاد ایران سابقه دارد، در سالهای ۸۴ تا ۹۲ اتفاق افتاد. متوسط رشد اقتصادی ایران در این سالها به کمتر از ۲ درصد رسید.استاد تاریخ اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی گفت: در رابطه با این ادعا، البته خود دولت باید جوابگو باشد نه من.اما آنچه مشخص است به نسبت داده، ستانده و نسبت منابعی که ما به اقتصاد ایران تجهیز کردیم و پاسخ دریافتی و حاصلی که گرفتیم سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ که متوسط رشد اقتصادی ایران به کمتر از ۲ درصد رسید و یکی از بدترین سالهای همه تاریخ مکتوب اقتصادی ایران بوده است؛ یعنی علیرغم اینکه ما در سال ۱۳۹۰ بیش از ۹۵ میلیارد دلار کالا و خدمات وارد ایران کردیم رشد اقتصادی ما فقط به ۴ درصد رسید. درحالیکه ما مجبور بودیم به ازای هر یک درصد رشد اقتصادی ۲۵ میلیارد دلار در سال ۹۰ کالا و خدمات دریافت کنیم همین الان و امسالی که من با شما صحبت میکنیم این ۲۵ میلیارد دلار به ۸ میلیارد دلار کاهش پیدا کرده است.وی افزود: این عدد در سال ۸۱، دو و نیم میلیارد دلار بوده است؛ یعنی بدترین نوع اسراف و ریختوپاشی که در تاریخ ایران سابقه دارد حتی بدتر از ۱۳۵۰ و سالهای ۵۲ تا ۵۶، بدون اینکه بخواهم اسم احمدینژاد و دولتش را بیاورم در این سالها اتفاق افتاده است. من معتقدم اگر این مناظره در یک محیط آرام و یک محیط کارشناسی انجام بگیرد خیلی مناظره خوبی خواهد بود.لیلاز خاطرنشان کرد: اینکه خزانه خالی بوده یا پر پول، در اقتصاد ایران یک نوع بازی با کلمات و اعداد است و ما باید ببینیم چقدر منابع تزریق کرده، چه میزان ستانده داشتیم و در این وسط چه مقدار از بین رفته است؛ یعنی «چه بهصورت حیف، اسراف یا بهرهوری پایین و چه بهصورت میل یا دزدی». همه این دو مورد در آن سالها یعنی در دوره ۸۴ تا ۹۲ در تاریخ ایران بیسابقه بوده است؛ یعنی کوهی از درآمدهای نفتی، انبوهی از واردات و جالب اینکه الان میگویند ما در کشور برای خارجیها اشتغال ایجاد میکنیم همین دیروز دریکی از خبرگزاریهای اصولگرا نوشته بود و اینها دروغهای بزرگ است.وی ادامه داد: میگویند که؛ در حال حاضر مقدار واردات نسبت به اوج سال ۱۳۹۰ حداقل به میزان ۲۵ تا ۳۰ میلیارد دلار کمتر و رشد اقتصادی ما امسال تقریبا ۷۰ درصد بیشتر از نقطه اوج ۱۳۹۰ است؛ بنابراین بهموازات افزایش درآمدهای نفت در دوره ۸۴ تا ۹۲ بهرهوری و انضباط مالی از اقتصاد بیرون رفته است؛ که پرنسیب من اجازه نمیدهد که بگویم تقصیر احمدینژاد است و بلکه به نظرم این ساختار بدین نحو دیگر کارایی ندارد.این کارشناس اقتصاد سیاسی بیان کرد: من معتقد نیستم که احمدینژاد مسئول مستقیم همه گرفتاریهای ایران است، اینیک نوع رد گم کردن است؛ و در حال حاضر ما به نهایت ناکارآمدی ساختاری رسیدهایم و این ساختار دیگر کار نمیکند.وی اضافه کرد: به همین مجلس دهم نگاه کنید، مگر این مجلس دهم را آقای احمدینژاد ایجاد کرده است. این مجلس یکی از بدترین عملکردها را در حوزه اقتصادی از خود نشان میدهد. نظارت استصوابی، نظام گزینشی مبتنی بر وفاداری نه کارآمدی نه شایستهسالاری و اینها دیگر کار نمیکند. این ماشین ازکارافتاده و روحانی سعی میکند که بزکدوزک کند.لیلاز ادامه داد: برچسبهایی که به اصلاحطلبها میزنند چه دردی از ساختار دوا میکند از این ساختار برونداد حاصل نمیشود. در ساختار مبتلا به فساد گیر دادن به بقایی و احمدینژاد هم مشکلی را حل نمیکند. من میگویم که اینها مخلوقات یک جریان و داستان بودند و هستند. هرگاه در تاریخ ایران درآمدهای نفتی ما بالا رفته است به دلیل نوع حاکمیت، ریختوپاش و اسراف زیاد شده است و این مساله نه احمدینژاد میشناسد نه هویدا نه خاتمی نه هاشمی رفسنجانی نه میرحسین موسوی.این تحلیلگر مسائل اقتصادی با اشاره به پیشبینی خود از این مساله در سال ۸۴ گفت: من قبلاً در مقالهای در سال ۸۴ تأکید و پیشبینی کرده بودم هرگاه درآمد نفتی در ایران زیاد شده، به دنبال آن فساد هم زیاد شده است، فارغ از اینکه چه جناح سیاسی در ایران حاکم بوده است؛ بنابراین نظرم این است که این دستگاه دیگر کار نمیکند و درنگ کردن روی محمود احمدینژاد و دوستانش رد گم کردن و منحرف کردن اذهان است.وی ادامه داد: اما اینکه شبکه بانکی ایران در حال فروپاشی است، تقصیر کیست؟ تامین اجتماعی ایران، نظام بهداشتی و درمانی ایران و نظام آموزشی ایران در حل فروپاشی است مقصر کیست؟! وقتی شما نگاه میکنید در همین دولت روحانی، حداکثر اصلاحطلبی که حکومت از آقای روحانی میپذیرد، آقای دانش آشتیانی است.لیلاز با یادآوری این مساله که «تا زمانی که سهم نفت در اقتصاد ایران به زیر ۷/ ۶ درصد جی دی پی کاهش پیدا نکند، وضعیت بهبود پیدا نمیکند» افزود: یک ساختار سیاسی مثل هر موجود زنده دیگری باید بداند که مساله «کارآمدی» مساله مرگ و زندگیاش است وقتی به این جمعبندی رسید، شروع میکند به شایستهسالاری نه وفادار سالاری، وفادار سالاری دیگر کار نمیکند.سعید لیلاز در پایان گفت: حرفهای این روزهای من تلخ است و من شرایط اجتماعی و اقتصادی کشور را نگرانکننده میبینم یکی از نگرانیهای دیگرم این است که در بازی بقایی و روحانی بمانیم و ثبات ایران را از دست بدهیم و هیچچیز بهاندازه بیثباتی ایران، ما را نمیترساند.
۱۶ اسفند ۱۳۹۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: گیل نگاه]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 13]