واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: دوزبانهها موفقترند
در عصر كنوني و با توجه به گسترش وسايل ارتباطي و ابزارهاي متفاوت صنعتي، نياز انسان به زبان براي ارتباط مؤثر و سازگارانه بيش از پيش احساس ميشود.
نویسنده : بهنام صدقي
در عصر كنوني و با توجه به گسترش وسايل ارتباطي و ابزارهاي متفاوت صنعتي، نياز انسان به زبان براي ارتباط مؤثر و سازگارانه بيش از پيش احساس ميشود. تسلط به يك زبان ديگر براي زندگي عمومي و سبك زندگي سازگارانه نياز محسوب ميشود و ديگر نميتوان تنها با اكتفا به زبان مادري در دنياي امروز پيشرفت كرد. اكنون دو زبانه بودن ضرورت است، چراكه از يك سو براي ارتباطي مؤثر و كارا با جهان پيرامون اهميت دارد و از سويي ديگر امكان دارد در يك كشور زبان رسمي جز زبان مادري باشد كه اين باعث ميشود فرد اگر شرايط و پيشزمينههاي تسلط به آن زبان را فراهم نكند در بيشتر زمينههاي تحصيلي و اجتماعي پيشرفتي نداشته باشد و در انزوا به سر برد. پس از اين رو مشخص است كه حتماً بايد در اين مورد تمهيداتي انديشيد.
دو زبانگي، رفتاري سازگارانه است
سبك زندگي مدرن طوري طراحي شده كه براي اينكه فرد در مقابل آن دچار استيصال نشود يا عجز و ناكارآمدي در استفاده از آن نداشته باشد، بايد سازگار شود و در مقابل آن گارد نگيرد، چراكه چنين واكنشي منجر به اين ميشود كه روزبهروز فرد از شرايط به وجود آمده اظهار ترس كند و نتواند به درستي خود را با وسايل يا افراد وفق دهد. پس ميتوان اذعان داشت كه دو زبانگي در عصر كنوني نوعي رفتار، واكنش يا عملي سازگارانه براي تطبيق با فعل و اكنون يا آينده و اتفاقات پيش رو است. از اين رو اهميت استفاده و يادگيري زبان در بستر محيطي غني نقش خاصي به خود ميگيرد.
هوش عمومي و اكتسابي دو زبانه ها
سجاد علمرداني، روانشناس و مشاور خانواده ميگويد: كودكان دو زبانه به واسطه اينكه ميتوانند انبوهي از اطلاعات را از رسانههاي مرتبط و جمعهاي مأنوس و نامأنوس به سمت خودشان بكشانند و توجه مثمر ثمرتري نسبت به آن داشته باشند، ممكن است هوش و عملكرد بهتري داشته باشند. در نتيجه در بحث پيشرفت تحصيلي و سازگاريهاي بين فردي هميشه در سطح خوب و مطلوبي به سر ميبرند.
اين كودكان كمتر توجهشان پرت ميشود يا وقتي در كلاس هستند كمتر اتفاق ميافتد بعد از بحث وقتي از آنها سؤالي پرسيده ميشود اظهار كنند كه حواسشان نبوده است. آنها تراكم بالايي از اطلاعات با ربط و بيربط هميشه سراغشان است كه در مواقع لزوم به صورت خودكار از آن استفاده ميكنند.
كودكاني كه به جز زبان مادري زبان ديگري را نيز ميدانند (حال ميتواند زباني باشد كه علاوه بر زبان قوميتي مثل آذري، زبان ملي مثل فارسي كنارش باشد يا زبانهاي فراگير ديگر را شامل شود) نسبت به ديگر بچههايي كه فقط از يك زبان استفاده ميكنند، داراي خلاقيت و تفكري واگراتر، بازتر، رساتر و سيالتر هستند. در نتيجه كاركرد بهتري در بسياري از مسائل پيچيده دارند و در بحث حل مسئله نيز مناسبتر از تكزبانهها عمل ميكنند.
دو زبانهها اجتماعيترند
برونگرا بودن و خواست مطالبات برحق شخص از جمله مزاياي هوش بالا و جسارت و دو زبانه بودن است. دو زبانهها در بسياري از اجتماعات به واسطه دانستن زبان ديگر بهتر پذيرفته ميشوند و استقبال از اين افراد در ميان جمع بيشتر است. آنان برخوردهاي صحيحتري دارند و در بيشتر اوقات، كارهايي كه به ارتباط و پيوندهاي اجتماعي نياز است در بين دو زبانهها به خوبي انجام ميگيرد. اين اجتماعي بودن باعث ميشود تعاملات بين فردي مناسبتري را اين افراد تجربه كنند و شرايط روحي مناسبتري داشته باشند.
دو زبانهها در زندگي عمومي و خانوادگي موفقترند
علمرداني ميگويد: در يك بررسي ساده متوجه ميشويم كساني كه از مهارتي خاص برخوردارند (اين مهارت ميتواند نوازندگي، شنا و يا... باشد اما مهارت زبان سواي اين مهارتهاست چراكه زبان نوعي تفكر را به فرد القا ميكند) هميشه نسبت به ديگر افراد كه داراي آن نيستند، وضعيت بهتر و قابل تأملتري دارند. زبان زيربناي شناخت است. زبان نوعي تفكر را به فرد القا ميكند و اين زبان است كه ميگويد بايد چگونه انديشيد يا به چه باور داشت و چگونه زيست. پژوهشها نشان ميدهد دو زبانهها، مشكلات كمتري به لحاظ ايجاد تعاملات دارند. همچنين ميزان اختلال رواني آنان چهار تا شش سال ديرتر از افراد تكزبانه است، چراكه افراد دو زبانه هميشه دسترسي بيشتر و راحتتري به افراد، منابع، ابزار و وسايل ارتباطي متنوع دارند. به علاوه مشخص شده است كه منابع زباني و لغوي با سازههايي مثل توجه و حل مسئله و ميزان و سرعت پردازش اطلاعات ارتباط تنگاتنگي دارد.
بايد چه تدابيري انديشيد؟
به گفته علمرداني، در عصر حاضر و با توجه به نيازهاي انسان براي سازگاري بيشتر و بهتر، اهميت دو زبانگي بيش از گذشته احساس ميشود، اما بايد چه تدابيري انديشيد كه اين پروسه به درستي طي شود.
در بسياري از متون علمي گفته ميشود زبان بايد قبل از سه سالگي آموزش داده شود يا حداقل معرفي شود تا تأثيرات تفكرياش را حفظ كند (در اينجا منظور زباني به غير از زبان مادري است). اين حرف صحيح است. چراكه زبان دوم براي اينكه اولاً سليس صحبت شود و ثانياً اثرات فراشناختياش را به نحو مناسب داشته باشد بايد در سير تحول زباني كودك آموخته يا معرفي شود.
عصر حاضر، عصر بيمرزي است
اين روانشناس ميگويد: عصر حاضر، عصر بيمرزي است، بيمرزي در زبان و شناختهاي فرهنگي و اجتماعي. پس براي اينكه فرزندانمان گرفتار پديده انزوا و عدم برقراري ارتباط نشوند بايد آنها را به سمت جلو و دنيايي جديد هل داد و سعي كرد براي آنها شرايطي فراهم كرد كه سازگاري خود را در حدي حفظ كنند كه براي حل مسائل موانع و مزاياي يك شرايط را بررسي كنند و تصميمات لازم را بگيرند. در نتيجه والدين بايد فرصتهاي مناسبي براي فرزندانشان فراهم سازند تا زبان دوم در جايي تمرين و تكرار يا در شرايط واقعي زندگي از آن استفاده شود.
تأكيد مقام معظم رهبري بر شكستن انحصار زبان انگليسي
مقام معظم رهبري در ديداري كه ارديبهشت ماه امسال با جمعي از معلمان داشتند ضمن تأكيد بر اهميت زبانآموزي، انحصار در يادگيري زبان انگليسي را آسيبزا دانستند. تأكيد هوشمندانه ايشان بر انحصارزدايي از آموزش زبان بود و اينكه زبانهاي بسيار ديگري براي يادگيري به عنوان زبان دوم وجود دارد. ايشان در اين زمينه ميفرمايند: «زبان خارجي را بايد بلد بود اما زبان خارجي كه فقط انگليسي نيست، زبان علم كه فقط انگليسي نيست. چرا زبانهاي ديگر را در مدارس بهعنوان درس زبان معين نميكنند؟ چه اصراري است؟ اين ميراث دوران طاغوت است، اين ميراث دوران پهلوي است. [مثلاً] زبان اسپانيولي؛ امروز كساني كه به زبان اسپانيولي حرف ميزنند كمتر از كساني نيستند كه به زبان انگليسي حرف ميزنند؛ در كشورهاي مختلف، در امريكاي لاتين يا در آفريقا كسان زيادي هستند. مثلاً ميگويم؛ بنده حالا مروج [زبان] اسپانيا نيستم كه بخواهم براي آنها كار بكنم، اما مثال دارم ميزنم. چرا زبان فرانسه يا زبان آلماني تعليم داده نميشود؟ زبانهاي كشورهاي پيشرفته شرقي هم زبان بيگانه است، اينها هم زبان علم است.»
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۵ اسفند ۱۳۹۵ - ۲۱:۰۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 15]