واضح آرشیو وب فارسی:الف: احمدینژاد، «مدودف» بقایی میشود؟
تاریخ انتشار : سه شنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۵ ساعت ۰۹:۲۷
باز هم بازگشته اند، پرحاشیه و پرسروصدا. می گویند پیروز انتخابات هستند و حتی در حال چینش سمت های پاستور هم هستند. حلقه اول اطرافیان احمدی نژاد سودای پاستور به سرشان زده است. به گزارش نامه، تحولات در اردوگاه احمدی نژادی ها اگر چه بسیار سریع و تند در جال رخ دادن است اما چندان غیر قابل پیش بینی نیست. به یک معنا اگر تا قبل از اعلام نامزدی حمید بقایی بنا به بیاینه و سخنان اطرافیان احمدی نژاد تصور می شد که احمدی نژاد لااقل به صورت آشکار وارد صحنه انتخابات نخواهد شد حالا اما پس از اعلام کاندیدا توری بقایی دیگر به راحتی می توان حدس زد احمدی نژاد و حامیانش چه کنش هایی در انتخابات خواهد شد . می توان پیش بینی کرد که آن ها سیاست ورزی در این خصوص را تا حد اعلای آن، یعنی حمایت قاطع و روشن احمدی نژاد از بقایی پیش خواهند برد .کما اینکه حتی در جدیدترین تحول حمید بقایی ، محمود احمدی نژاد را به عنوان معاون اول خود در دولت آینده معرفی کرده است. رونمایی از یک مدل انتخاباتی سیاست ایران در دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد روزهای عجیب و غریبی را سپری کرده است . او که در این دوران بارها روی خطوط قرمز حرکت کرده بود، حتی در ماههای آخر حتی جای خطوط قرمز را هم تغییر داد. خیلی ها با آنالیز رفتار سیاسی او میگفتند احمدینژاد میخواهد در پاستور بماند. میگفتند بنا دارد از مدل پوتین -مدودف استفاده کند. این را نه در سال آخر بلکه از همان روز اول دولت دومش میگفتند. آنجا که او سفت و سخت پای رفیق و فامیلش یعنی اسفندیار رحیممشایی ایستاد.او نهتنها هیچگاه این موضوع را رد نکرد که به مدل پوتین - مدودف میاندیشد، بلکه در ماههای آخر ثابت کرد تحلیلگران پر بیراه نمیگفتهاند. او مشایی را که چند وقتی بود از نظرها نهان کرده بود، بار دیگر مقابل قاب دوربینها قرار داد. دست در دست او شد و همراهش در شهرها و مراسم مختلف پرچمگردانی میکرد. این بار هم مخاطب را مردم قرار داده و با استفاده از واژه ملت این را تداعی میکرد که استراتژیاش همچنان تکیه بر ناسیونالیسم مذهبی و البته این بار با گفتمان بهار است. واژهسازیهای جدید آغاز شد. باز حاشیهها پیرامونش پدید آمد. این بار اما حجم واکنشها بیش از سابق بود چرا که طعم بازگشت و ماندن در قدرت در رفتار رئیسجمهور احساس میشد. او دیگر ابایی نداشت که بگوید رئیسجمهور محبوبش اسفندیار رحیممشایی است. حتی به این خاطر از نهاد ریاستجمهوری مرخصی گرفت تا برای ثبتنام در انتخابات ریاستجمهوری همراهیاش کند. انتقادها را به جان خرید و سخنرانی مهمی هم برای او در آخرین روز ثبتنام کاندیداها انجام داد. احمدینژاد میدانست اسفندیار رحیممشایی ممکن است نتواند از فیلتر شوراینگهبان عبور کند اما باز یک تصمیم غیرمنتظره گرفت و به تمام دولتیهایی که در انتخابات ثبتنام کرده بودند دستور انصراف داد. حالا او مانده بود و مدودفش. مدودف اما مدودف نشد. شورای نگهبان او را تایید صلاحیت نکرد. حالا همه نگاهها به محمود احمدینژاد دوخته شده بود؛ فردی که رفتارها و تصمیمات غیرمنتظرهاش در همه این سالها او را به فردی غیرقابل پیشبینی بدل ساخته بود. قالب تحلیلگران پیشبینی میکردند او یک «کنش» سیاسی مهم به این رویداد نشان خواهد داد. اخبار پشتپرده دهان به دهان منتقل میشد. میگفتند نامه نوشته و درخواست حکم حکومتی دارد. میگفتند جلسات مختلفی را برگزار کرده و رایزنیهای سنگینی در جریان است. برخی حتی پا را فراتر گذاشته و با بازکردن پرونده مباحث متافیزیکی و فرازمینی اخباری از تایید صلاحیت در آخرین لحظات قبل از انتخابات را مطرح میکردند. انتخابات 24خرداد برگزارشد؛ توسط دولت و وزارت کشور محمود احمدینژاد و البته بدون اسفندیار رحیممشایی. کار در همان مرحله اول تمام شد. حالا باز نگاهها به سمت احمدینژاد دوخته شده بود. او از خرداد 92 در تحولی غیرمنتظره یک احمدینژاد دیگر شده بود. واقعنگری در پهنه رفتارهای احمدینژاد نشان میدهد که او از همان روز اول خرداد احمدینژاد دیگری شده بود. باز وجهی و رخی دیگر از احمدینژاد. او نقشه راهی دیگر فراهم کرده بود. بازگشت به مدل قدیمی نزدیک به 4 سال از آن دوران گذشته و اکنون در سیری از تحولات محمود احمدی نژاد همان مدل سال 92 را پیش روی خود برای تداوم سیاست ورزی اش گذاشته است . او که تا همین چند روز پیش اعلام قطعی کرده بود که در انتخابات از کسی یا جناحی حمایت نخواهد کرد حمید بقایی ، نزدیکترین فرد به خودش را روانه میدان انتخابات کرده ، همه یاران را به حمایت از او فراخوانده و از همه مهمتر داستان معاون اولی را زنده کرده است . حمید بقایی در اظهاراتی گفته است :« به فضل الهی در صورت کسب اعتماد مردم بزرگوار ایران و تصدی مسئولیت خطیر ریاست جمهوری، با علم به خواست قلبی اکثریت قاطع ملّت، از جناب ایشان درخواست خواهم کرد تا در دولت جدید در بالاترین سطح ، حضور فعال و تعیین کننده داشته باشند.»، عبدالرضا داوری هم این گفتار را اینگونه تحلیل کرده است :« درخواست خاضعانه مهندس حمید بقایی از دکتر محمود احمدی نژاد برای تصدی سمت "معاون اول" در دولت دوازدهم، رونمایی از قله ارادت شاگرد به استاد است. حمید بقایی ذوب شده در بینش و منش و روش محمود احمدی نژاد بوده و از آنجاکه حرکت دولت در "راه احمدی نژاد" خواست عمومی ملت ایران است، یقین دارم که استاد تقاضای شاگرد را اجابت خواهد کرد.» و البته قبل از اعلام این مساله نیز اسفندیار رحیم مشایی برای اینکه نشان دهد سطح سیاست ورزی و بروز دادن احمدی نژاد در این ماجرا را تا کجا پیش خواهند برد گفته است :« آنچه از بیانات مقام معظم رهبری دریافت کردیم این است که دکتر احمدی نژاد فقط به عنوان نامزد حضور نداشته باشد. اگر از بیانات مقام معظم رهبری دریافت میکردیم که دکتر احمدی نژاد کلا حضور نداشته باشد هیچ فعالیتی شروع نمیکردیم.» همه این ها یعنی اینکه احمدی نژاد در انتخابات 96 ظهور کرده است ؛ نه در قامت کاندیدا بلکه در موقعیت کاربردی کردن مدل «پوتین - مدودف». احمدی نژاد ریسک بزرگی کرده است . تفسیر تازه او از ماجرای نهی ؛ که البته بسیار متفاوت است با او گفته ها و بیانیه های او در این مدت ، فاکتور تعیین کننده ای خواهد بود ، نه در ماجرای نامزدی حمید بقایی که در امور مربوط به خودش . او دوباره بیش فعالی پیشه کرده ؛ تحولات پیرامون خودش را به سرعت پیش می برد ، اتفاقات تازه را پی ریزی می کند، با همه این تفاسیر اما نتیجه چندان غیر قابل پیش بینی نیست.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 12]