تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایقسواری تالاب انزلی؛ تجربهای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکسترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1817387560
دوصد گفته چون نیم کردار نیست ..
واضح آرشیو وب فارسی:الف: دوصد گفته چون نیم کردار نیست ..
فرهاد طاهری*؛ 7 اسفند 1395
تاریخ انتشار : شنبه ۷ اسفند ۱۳۹۵ ساعت ۲۲:۱۵
درنظام آموزش وپرورش پیش از انقلاب اسلامی ، نخستین سالی که دانش آموزان مدارس ابتدایی می بایست درامتحانات پایان سال تحصیلی ، «خوشنویسی» را هم (که بدان خط می گفتند) امتحان دهند سال چهارم بود . یادش به خیر! گویی همین چند روز پیش بود آن روزهای سی وچند سال گذشتۀ درس خواندن در دبستان صالح تاکستان ! دبستانی ازنوع مدارس دورۀ پهلوی با کلاس های ساخته شده دریک ردیفِ جانب شمال مدرسه ، با نمای آجر بهمنی وحیاطی که چقدر درچشم ما کودکان بزرگ جلوه می کرد. درعوالم کودکی، دنیاها چقدر بزرگ ودنیاهای بعضی بزرگان ، البته چقدر کودکانه و حقیرو پست اند ! ما دانش آموزان سال چهارم دبستان ، چشم انتظارآقای مدیر بودیم تا وارد کلاس شود وسرمشق امتحان خط را به روی تختۀ سیاه بنویسد. دقایقی گذشت و مرحوم پدر، که مدیردبستان بود ، بی کت و کراوات به گردن ، وارد کلاس شد وبی توجه به احترامِ معلم و« برپای دانش آموزان » با گچ وبه خط زیبای نستعلیق نوشت : دوصد گفته چون نیم کردار نیست . ( بعدها متوجه شدم این سرمشق امتحان خط آن روز که شاید هم نسلان من نیز بارها بارها آن را دردفترهای خود با قلم نی ومرکب نوشته اند مصرع دوم بیتی است منتسب به فردوسی و اسدی طوسی که جای حرف و حدیث بسیاردارد ومحققان درباره اش مقاله ها نوشته اند. بزرگی سراسر به گفتار نیست / دوصد گفته چون نیم کردارنیست ). از امتحان خط آن روز تا امروز که بعد سی وهفت سال به قول بیهقی من این قصه آغاز می کنم ، آن سرمشق خط ، که در جلسه امتحان درمقابل چشم ما نوشته شد در زندگانی و سوانح متفاوت عمر در پیش چشم من گاه و بیگاه به جلوه آمده است . هربار که ازآسمان ، بی امان بارانی و برفی آمده ، یا برزمین، سیلی بنیان کن جاری شده ، یا زلزله ای با لرزشهای بی رحمانه کودک و پیروجوان را بی لانه وکاشانه کرده و جان ها ستانده ، یا آتش ِغفلت ونااحتیاطی ، شراره درتنه های تنومند جنگل ها یا در قامت بلند وبرافراشتۀ «پلاسکو» ها درافکنده و.... دریک کلام، غمی جانگزا، برسراین ملت ، سایه گسترانده و اشکها و آه ها وحسرت های «دیرماند» برانگیخته است من به یاد آن «سرمشق» افتاده ام. دربروز مصیبت ها ، «دوصد» که چه عرض کنم «هزاران صد گفته» از زبان کسانی معمولا می شنویم که باید حداقل «نیم کردار» از آنان دید . عمدتا ستاد بحران درچشم به هم زدنی فراهم می آید ، ترتیب مصاحبه ها باارباب رسانه ها ، بی درنگ داده می شود ، سخن های امیدوارکننده از زبان بسیاری از متولیان امر به گوش می رسد. همیشه هم تدارک کارها به نحو احسن دیده می شود ...والبته باز به قول بیهقی آگاه دانند که نه چنان است . البته بماند اینکه «سخن» به جای «کردار» ، «تأسف عمیق » به جای «دستی رساندن و کمک کردن » ، «غمخواری » به جای «غم زدایی » عادات دیرین بسیاری از مردم ما شده است . بسیاری از ما شاید به نوعی در سختی ها وبروزمصائب ، می کوشیم به کمترین سختی ومصیبت دچارشویم ولی قلبا هم از مصائب دیگران سخت متأثرمی شویم یا این گونه نشان می دهیم که سخت متأثرشدیم . درروحیۀ ومنش بسیاری از مردم ما بیشتر «تظاهر به کمک کردن» است تا به واقع «دستی رساندن و باری از دوش برداشتن» . درماجرای پلاسکو ، صحنه هایی از رفتارشماری ازمردم وتماشاگران دیده شد که واقعا شرم آوربود . همۀ مشکلات و درد سرها را هم به حساب ناتوانی مسئولان امرگذاشتن چندان منصفانه نیست . اما یک نکته ای که هیچ وقت از معمایش سردرنیاوردم آن بودکه چگونه است حوادث همیشه اتفاق افتادنی و وقایع «مکرر اندرمکرر» را ، «حوادث غیرمترقبه» نامیده وهمیشه هم از وقوعش غافلگیر شده اند . به یمن این همه ابزار واسباب علوم دقیقه و ماهواره های هواشناسی و...، و نیزباداشتن تجربه های ممتد سالها ...فکرنکنم نشود حدس زد که به هنگام بارش برف و گرفتن کولاک مثلا کدام قسمت جادۀ قزوین تا تاکستان برف گیروبسته خواهد شد تا نتوان چاره ای برایش اندیشید که نتیجه اش آن باشد تا این جادۀ 33 کیلومتری مستقیم و عریض و بدون کمترین پیچ و گردنه و کوه ، نصف روز بسته شود !! یا نتوان جاری شدن سیل را در مناطق مختلف کشور پیش بینی نکرد ومانع خسارتها نشد !! درکودکی ونوجوانی بارها در باغ های انگورتاکستان شاهد آن بودم که کشاورزان گونی های 100 کیلویی کشمش یا جعبه ها وصندوق های 60 -70 کیلویی انگور را ازپهلوهای الاغ یا قاطر واسب، بارآن حیوان می کردند . این «بار» زدن ها با چنان دقت و ظرافت و دوراندیشی همراه بود که در طی مسیر باغ تا خانه یا تا مغازه ( بامیانگین مسافت 10 کیلومتر ) بار ِچهارپا ذره ای نه به جوانب کج و نه سست وشل می شد . مثل «بارکج به منزل نمی رسد» آویزه گوش آنان بود . در تمام این مسیر که حیوان بارکش، از گذرگاه های تنگ وفراخ ، مرزها و معابرپردرخت ، وجوی های باغها ، یا از کوچه ها و مناطق مسکونی می گذشت «بار» به هیچ مانعی برنمی خورد و مزاحمت برای کسی ایجاد نمی کرد . آن کشاورزانِ عامی دانشگاه نرفته و«مهندس و دکتر» نبوده و دوره های مدیریت ندیده ، با برخورداری از هوش ذاتی و لیاقت فطری ونیزبا بهره بردن از سنجش تقریبی ذهن و حافظۀ چشمی ، درنهایت تدبیر ، تمام مسیر«باربر» را با ذکرجزئیات ( اینکه مثلا درفلان جا درخت تنومندی است که شاخ هایش مزاحم بارخواهد شد ) در ذهن خود به وضوح داشتند و طول و عرض بار حیوان را با لحاظ کردن آن مقیاس ها معین می کردند . یکی از پرسشهای ذهن من همواره این است چرا در شماری از مؤسسات و نهاد فرهنگی و تحقیقاتی این کشور، این قدر اصرار دارند بارها را کج ببندند وانتظارهم دارند آن بارهای کج به منزل برسد! همان کشاورزان ونیز مردمی که در کنارشان بودند ( اعم از مسئول و غیرمسئول ) به هنگام بروز مشکلات هم به فراخور توانایی خود می کوشیدند تا در رفع مشکلات برآیند .بد نیست خاطره ای بگویم . در سال های 1343 به بعد که ادارۀ فرهنگ تاکستان ( آموزش وپرورش ) تشکیلات « نمایندگی فرهنگ » داشت شخصی به نام ناصرحاجی زاده برفجانی ( از اهالی سیاهکل ) نمایندۀ فرهنگ بود . ناصرحاجی زاده فارغ التحصیل دوره کارشناسی رشتۀ معقول ومنقول از دانشسرای عالی بود . علاوه برتصدی نمایندگی فرهنگ ، رئیس تنها دبیرستان پسرانۀ شهر ( دبیرستان شاهپور) هم بود . معلمان قدیم تاکستان که افتخار همکاری با آقای حاجی زاده را داشته یا شاگرد دبیرستان شاهپور بوده جملگی به فضل وفرهیختگی و تسلط او به تمام مواد درسی دبیرستان معترف اند . هریک از معلمان دبیرستان که به دلایلی غیبت می کرده آقای رئیس دبیرستان بی درنگ به جای آن معلم سرکلاس می رفته و درس همان روز را به گونه ای تدریس می کرده که گویی سالها معلم همان درس بوده است . دریک کلام، این آقای رئیس دبیرستان و نمایندۀ فرهنگ از زمرۀ آن دسته از لیسانسیه های دانشسرای عالی تهران بود که بسیاری از استادان طراز اول دانشگاه های امروز می بایست با نهایت شرمندگی درحضورش لنگ می انداختند! سالی در موسم بهاران ، تاکستان در معرض هجوم سیلی بسیار ویران کُن قرار می گیرد . سیلاب ها از هرسو شهر را احاطه می کند . درماندگی ها و «چه کنم های» کشاورزان و اهالی شهرو صدای گریه زن ها به گوش نماینده فرهنگ می رسد . نمایندۀ فرهنگ ، بی درنگ به قلب ماجرا می زند و در مناطق بسیار حساس و پرخطر و در دهانه های اصلی مجرای سیل ، درکنارمردم حاضرمی شود .ازآنجایی که بنابه زمینۀ تربیت و محیط زندگی اش در نوجوانی و جوانی، انس دیرین با آب وآب بند و سیل بند داشته است ( منطقه گیلان ) راهکارهای مناسب را برای ایجاد مانع برسر راه آب وهدایت آن به سمت خارج کشور به درستی و سریع تشخیص می دهد و از مردم می خواهد که ابتکارعمل او را بی فوت وقت به کاربندند. حاجی زاده ، از تمام مردم می خواهد که تیرها چوبی بلندی را به صورت میخ های بزرگ در مجاری آب به زمین فرو ببرند و عده ای دیگر با ریختن خس وخاشاک وشاخه های درختان در چند صد متر بالاتر از تیرهای فرو رفته در آب ، زمینۀ نفس بند شدن جریان آب را فراهم آورند . جریان آب ، خس وخاشاک و شاخه های درختان را به تیرهای فرورفته متصل می کند و در نتیجه زور آب گرفته می شود . درمرحلۀ بعدی ، عده ای بیل به دست وارد عمل می شوند و باریختن خاک ، سیل بند را محکم ترمی کنند . در پرزور ترین والبته پرخطرترین موضع هجوم جریان آب ( درمنطقه ای خارج ازآبادی ) ، خود جناب نمایندۀ فرهنگ وظیفۀ فروبردن تیرهای چوبی را به صورت ضربدری به عهده داشته است . به روایت شماری از شاهدان ، آقای نمایندۀ فرهنگ ، کت وشلوار وکراوات را به کناری افکندو به دل سیل زد ... من همیشه فکرمی کنم اگر فی المثل الان چنین سیلی دریکی از مناطق کشور جاری شود ،( مثلا در همین تاکستان ) مقامات عمرانی و شهرداری آن شهر چقدر حاضرند مانند مرحوم ناصرحاجی زاده عمل کنند تا برسد به اینکه مقامات فرهنگی ( مثلا رئیس اداره آموزش وپرورش یا اداره ارشاد یا میراث فرهنگی ) چه خواهند کرد ؟ البته پیش بینی اینکه چه خواهند کرد چندان دشوار نیست . چون تاکنون بارها دیده ایم و شنیده ایم که بیشترشان چه کرده اند . و ای کاش بیشترشان مصداق آن سرمشق امتحان خط کلاس چهارم نمی بودند که : دوصد گفته چون نیم کردار نیست!!! * دانشنامهنگار و پژوهشگر تاریخ معاصر
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[مشاهده در: www.alef.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 84]
صفحات پیشنهادی
برخی ها گفته اند 30 سال تجربه کار داریم ولی 30 سال یک تجربه را تکرار کرده اند/ تجویز «ما نمی توانیم» در دولت ت
گیتی آنلاین - الان در کشور عده ای خود را با تجربه می پندارند به نوعی دچار خود تجربه پنداری شده اند می گویند 30سال دراین موضوع تجربه داریم اشتباه می کنند 30سال یک تجربه را تکرار کرده اند به گزارش گیتی آنلاین به نقل از حوزه احزابخبرگزاری فارس مهرداد بذرپاش عضو هیات رئیسه مجلس نهمنگاهی به فیلم ماجرای نیمروز/ رمزگشایی از ناگفتههای دهه 60
نگاهی به فیلم ماجرای نیمروز رمزگشایی از ناگفتههای دهه 60 پس از اکران عمومی ماجرای نیمروز شاهد آن خواهیم بود که توقع عمومی از سینمای ایران بالا خواهد رفت و مخاطب سینمای ایران به ویژه در بحث بازتولید تاریخ معاصر از سینمای ایران انتظارهای بیشتری پیدا می کند عصرایران مازیارکنایههای مطهری: ما خودمان ویزای مشهد صادر میکنیم/ محصوران گفتهاند مایل به وحدت هستند
کنایههای مطهری ما خودمان ویزای مشهد صادر میکنیم محصوران گفتهاند مایل به وحدت هستند علی مطهری به دعوت انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه فردوسی در دانشکده مهندسی این دانشگاه حضور یافت و به سوالات نمایندگان تشکلهای دانشجویی پاسخ داد آفتابنیوز نماینده انجمن اسلامی دانشجویان دخداداد عزیزی: گفتهاند درباره داوری حرف نزنیم
خداداد عزیزی گفتهاند درباره داوری حرف نزنیم سرمربی تیم فوتبال سیاه جامگان از قضاوت داور دیدار تیمش با سایپا انتقاد کرد آفتابنیوز خداداد عزیزی بعد از شکست یک گله تیمش برابر سایپا در نشست خبری بعد از این بازی گفت والله چه بگویم بازیکنانم زحمت خودشان را کشیدند به ما گفتهاترامپ:در مورد مهاجران نمی توانیم تن به خطر بدهیم
در دفاع از طرح جلوگیری از ورود مهاجران به آمریکا ترامپ در مورد مهاجران نمی توانیم تن به خطر بدهیم نیویورک - ایرنا - دونالد ترامپ رییس جمهوری آمریکا با این ادعا که اف بی آی هم اکنون هزاران پرونده تروریسم در مورد کسانی که از مرزهای آمریکا وارد این کشور شده اند در دست دارد گفت کهچرا با نگاه کردن به خورشید عطسه می کنیم؟
چرا با نگاه کردن به خورشید عطسه می کنیم تاریخ انتشار دوشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۱۲ ۰۰ افرادی که یکباره عطسه های مکرر می کنند در حقیقت یک رفلکس نسبت به خورشید نشان می دهند برای بسیاری از شما پیش آمده که در یک روز زیبا و آفتابی خانه را ترک می کنید به محض اینکه نور خورشید به صورت شسوخت ۲۰درصدی برای راکتور تهران تولید میکنیم/ هفته گذشته یک برنامه ۵ساله با روسها امضا کردم
سخنگوی سازمان انرژی اتمی سوخت ۲۰درصدی برای راکتور تهران تولید میکنیم هفته گذشته یک برنامه ۵ساله با روسها امضا کردم سخنگوی سازمان انرژی اتمی با بیان ابعاد مختلف سانتریفیوژهای IR۸ به چگونگی روند غنیسازی بیشتر از ۶هزار سو از سال دهم برجام به بعد پرداخت روز نو سخنگوی ساثبت نام نیمسال دوم دانشگاه عدالت تا ۱۳ بهمن ادامه دارد
ثبت نام نیمسال دوم دانشگاه عدالت تا ۱۳ بهمن ادامه دارد شناسهٔ خبر 3891771 - دوشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۲ ۳۱ حوزه و دانشگاه > آموزش عالی jwplayer display inline-block; براساس تقویم آموزشی نیمسال دوم سال تحصیلی ۹۶-۹۵ دانشگاه عدالت ثبت نام نیمسال دوم تحصیلی این دانشگاه تا ۱۳ بنمایش انیمیشن «در جستجوی دوری» در کاخ سفید/ ترامپ نگاه نکرد
نمایش انیمیشن در جستجوی دوری در کاخ سفید ترامپ نگاه نکرد شناسهٔ خبر 3891774 - دوشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۲ ۳۰ هنر > سینمای جهان jwplayer display inline-block; کاخ سفید فیلم انیمیشن در جستجوی دوری را به عنوان اولین فیلم در دوران ریاست جمهوری جدید نمایش داد به گزارش خبرگسخنگوی سازمان انرژی اتمی: سوخت 20 درصدی برای راکتور تهران تولید می کنیم/ هفته گذشته یک برنامه 5 ساله با روس ها
سخنگوی سازمان انرژی اتمی سوخت 20 درصدی برای راکتور تهران تولید می کنیم هفته گذشته یک برنامه 5 ساله با روس ها امضا کردم سخنگوی سازمان انرژی اتمی با بیان ابعاد مختلف سانتریفیوژهای IR۸ به چگونگی روند غنیسازی بیشتر از ۶هزار سو از سال دهم برجام به بعد پرداخت به گزارش میزان سازمان-
گوناگون
پربازدیدترینها