واضح آرشیو وب فارسی:آخرین نیوز: اوبامای احمدینژاد، ترامپِ روحانی
به گزارش آخرین نیوز، فريدون مجلسي، تحليلگر روابط بينالملل در سرمقاله روزنامه شرق نوشت: در سالهايي که بيان برخي مواضع نادرست از سوي رئيس دولت وقت، موجب سودجويي و شادماني اسرائيل و شرکا ميشد، مذاکرات بيحاصلي نيز در جريان بود. شوراي امنيت به دليل همان شعارهاي زيانبخش، ايران را تهديدي براي صلح و امنيت جهان تشخيص داده بود و قطعنامههاي متوالي صادر ميشد. همان قطعنامههايي که کاغذپاره ناميده شد و موجب شده بود که هنگام پايان دوره رياستجمهوري و تحويل مسند، دولت منتخب با خزانهاي روبيده و زير صفر در شرايطي بيرابطه و محدود، به حسن روحاني واگذار شود! اگر تماسهاي مقدماتي در مسقط -که با نظر مقامات ارشد نظام صورت گرفت- نبود، همان زمان شرايطي پرهزينه براي کشور ايجاد ميشد و البته براي گشودن باب مذاکرات، دادن امتيازات بيشتر اجتنابناپذير بود. با رويکارآمدن دولت روحاني، فضا برگشت. مذاکراتي آغاز شد که از آن بوي صلح و سازگاري به مشام ميرسيد؛ امري که براي دشمنان منطقهاي و افراطيون داخلي آمريکا خوشايند نبود و ديديم که چگونه عربستان و اسرائيل خواهان مقابله با ايران بودند. برخي از دلواپسان داخلي هم آب بر آسياب دشمنان منطقهاي ميريختند. ترامپ از همان آغاز مبارزه انتخاباتي برجام را «زيانبارترين قرارداد براي دولت آمريکا» ناميد و خواهان ابطال آن بود. اکنون او رئيسجمهوری آمريکاست. اطراف وي را مشاوران حقوقي و سياسي و اقتصادي و امنيتي گرفتهاند. به او ميگويند که هر کاري دلش بخواهد، نميتواند انجام دهد. حتي ديديم که قضات محافظهکار نيز در ابطال فرمان آپارتايدي و غيرقانوني او درنگ نکردند. او با برجام که توافقي جمعي با تضمين قطعنامه شوراي امنيت است که تحريمهاي سازمان ملل را لغو کرده است، کاري نميتواند بکند؛ اما ميکوشد با سلاح تحريمهاي يکجانبه، با بهرهبرداري از برخي شعارهاي تهديدآميز و بهانهجويي از برخي اقدامات ايران، تحريم را توجيه و با تهديدهاي روي ميز آن را تشديد کند. براي اينکه ببينيم «براي مقابله با ترامپ، وجود يک دولت معتدل در ايران که به ابزار برجام مسلح است، چقدر کاربردي است»، بايد به اين نکته توجه داشته باشيم که اصولا مبناي خصومت ديرپاي ايران و آمريکا چيست؟ آيا ماجرا واقعا به حمايت دولت ٦٠ سال پيش آمريکا از سرنگوني دولت مصدق و جانشيني دولتي هوادار غرب بازميگردد؟ آيا به پذيرش شاه بيمار پس از انقلاب بازميگردد؟ يا واقعيت اين است که به حمايت کامل از امنيت و بقاي اسرائيل از سوي آمريکا و مخالفت ايران نسبت به امنيت و بقاي اسرائيل بازميگردد؟ شرايط سياسي در منطقه در آستانه و پس از انقلاب تغيير بسيار کرده است و مخالفت آغازين ايران با قرارداد کمپ ديويد و صلح «سادات و بگين» بود که اردن نيز به آن پيوست؛ اما مجموعه عربها و اتحاديه عرب در برابرش موضع گرفتند. اکنون بعد از ٤٠ سال آن موضعگيريها عليه اسرائيل، جاي خود را به سازش با آن و موضعگيري عليه دشمن فرضي مشترک يعني ايران داده است. دولتهاي عرب از اينکه از شعارهاي تند و تيز خود عليه اسرائيل دست برداشته و به سازش و برقراري رابطه تن دادهاند، از ملتهاي خود شرمسارند. ازاينرو هر بار که گرد هم جمع ميشوند همگي با تحريک ناسیوناليسم ساختگي و توسعهطلبي عربي درباره ادعاهايشان نسبت به جزاير ايران و نام خليج فارس شعار ميدهند و قطعنامه صادر ميکنند. هدف آنان محدودكردن ايران و عراق است و کوشيدهاند با تحريک اختلافات مذهبي و حمله گسترده و موتوريزه نظامي، دولت متکي به بخشي از اقليت ١٥درصدي عربي بعثي را زير نام «داعش» بر آن کشور حاکم کنند. مذاکرهکننده ارشد دولت اعتدالي حسن روحاني در آغاز تفاهم برجام در پاسخ نگراني شخصي از نزديکان حاکمان وقت آمريکا درباره «پرسش اصلي»، پاسخ داد: «آن کسي که آن شعارها را ميداد، اکنون رفته است». اگر اعتدال بر آن منوال ادامه داشته باشد و بتواند برخي مخالفان داخلي برجام و طرفداران آنگونه شعارها را به حمايت از حقوق مردم فلسطين و جبران خسارات تاريخي آنان در قالب حمايت از اقدام دستهجمعي اعراب و اتحاديه عرب و تبعيت از قطعنامههاي مغفولمانده شوراي امنيت ترغيب کند، امکان مصالحه و رفع خطر و ايجاد آرامش و امنيتي که لازمه توسعه روابط اقتصادي و توسعه اقتصاد و رفاه ملي است، وجود دارد؛ اما موضوعاتي مانند ريزگردها و مسائلي طبيعي که واقعيتهاي رفعشدنی هم در دل دارند، ناگهان رنگ سياسي به خود ميگيرند که برخوردنکردن با آن تبعاتي دارد و برخوردکردن هم عواقب بدتر. بهتازگی اردوغان در بحرين سخناني بر زبان رانده و حتي پاکستان همراه با آمريکا نيز مانند دوران اوباما نيست. روسيه هم به سازش براي بيطرفماندن به بهاي تثبيت دستاوردهاي خود در کريمه و شرق اوکراين تن خواهد داد. احمدينژاد با اوباما طرف بود که با شعار ديپلماسي و مذاکره آغاز کرده بود و اکنون، ترامپ و کابينه جنگي و ژنرالهاي آنچناني وي که «جنگ، کسبوکارشان است» در کاخ سفيد مستقر هستند. «حق» در سياست ابزاري براي رسيدن به منافع است. هدف سياست حفظ منافع ملی است. ايران در دوران اخير بارها تکرار کرده است که در حمله به هيچ کشوري پيشقدم نخواهد شد و به هيچ کشوري موشک پرتاب نخواهد کرد؛ مگر آنکه مورد تهاجم قرار بگيرد.
خبر را فوری دریافت کنید
طبیب خود باشید!
پنج شنبه, 28 بهمن 1395 ساعت 09:29
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آخرین نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 57]