واضح آرشیو وب فارسی:روز نو:
تفاوتهاي «باراک اوباما» و « دونالد ترامپ »
روز نو : اظهار نظرات تند مقامات آمريکايي عليه ايران و برجام در روزهاي گذشته تشديد شده است. ترامپ همانگونه که در روزهاي اخير با صدور فرمان هاي جنجالي خود در مورد مهاجران به جهان نشان داده که بر روي اهداف و شعارهاي خود ثابت قدم است و تلاش دارد تا در رابطه با برجام، آنچه را که خود درست مي پندارد بر ايران و دنيا تحميل کند. در اين رابطه گفت و گويي با دکتر سيد جلال ساداتيان،کاردار پيشين ايران در لندن انجام دادهايم که نقطه نظرات وي را در پي ميخوانيد: دکتر ظريف در مصاحبه اخير خود با روزنامه اطلاعات اظهار کرد که روزهاي سختي در انتظار برجام خواهد بود. نظر شما در اين رابطه چيست؟ حرف دکتر ظريف روشن و مشخص است، اما به دليل ديدگاه مثبتي که ما به اروپاييان داريم، سخن ايشان کمي نگرانکننده به نظر مي رسد. نبايد از ياد برد، تصميماتي که در کنگره ايالات متحده گرفته مي شود، با نحوه برخورد مقامات آمريکا با برجام متفاوت است. اگر قدرتهاي عضو اتحاديه اروپا که در حال حاضر با آمريکا در برخي مسائل و زمينهها دچار تضاد شدهاند، مدافع تعهدات بين المللي شوند، براي ايران نويد خوبي خواهد بود. همراهي اروپاييان با جمهوري اسلامي مي تواند سبب شود تا به آمريکا فشار وارد شده و اين کشور مواضعي را در آينده اتخاذ کند، که تعهد برجام نقض و يا تحريم هاي جديدي عليه ايران وضع شود. تحريم هاي جديدي که ميتوانند در مواردي نقض برجام هم باشند. اگر چنين شرايطي رخ دهد و اقداماتي از سوي آمريکاييها عليه ايران صورت گيرد، تشخيص و داوري اروپايي ها از اهميت بالايي برخوردار خواهد بود، چراکه کشورهايي از جمله انگليس، فرانسه و آلمان سه رأي مهم در 1+5 هستند و از سوي ديگر کشورهاي چين و روسيه نيز امکان دارد با ايران همراهي کنند. از سوي ديگر، اگر اروپاييها با دولت جديد ايالات متحده سازش کنند، ديگر صداي ايران به جايي نخواهد رسيد و همانگونه که دکتر ظريف در اظهارات خود بيان کرده اند، چالش هاي فراواني براي ايران ايجاد خواهد کرد. اين در حالي است که اگر اروپايي ها در موضع بين المللي خودشان ايستادگي و در مقابل برجام و تعهدات خودشان بايستند، در آن شرايط ممکن است بتوانيم آمريکا را به انزوا بکشانيم. نکته حائز اهميت ديگر، آزمايش موشکي ايران است که اروپايي ها را دچار ترديد کرده است. دکتر ظريف در رابطه با حقانيت موشکي ايران، در کنفرانسي که چندي پيش در آمريکا برگذار شد، در پاسخ به يک خبرنگار خارجي گفت: «زماني که عراق با موشک هاي خود ايران را هدف قرار ميداد، ايران يک موشک هم براي دفاع نداشت و با التماس از ديگران سلاح مي گرفتيم تا بتوانيم از خودمان دفاع کنيم». اروپا و آمريکا، آزمايش موشکي ايران را بهانهاي براي تشديد فعاليتهاي ضد ايراني خود قرار دادند. در سفري که نتانياهو به انگليس داشت، وي تلاش کرد تا انگليس را با خود همراه کند. آلمان نيز وضعيت چندان مطلوبي ندارد و فرانسه هم با وجود ماري لوپن در حال دچار شدن به تشتت است. تنها چين و روسيه باقي ميمانند که اين دو کشور نيز به فکر منافع خود هستند. دکتر ظريف با عنايت به مسائلي که در آينده با آن ها مواجه خواهيم شد، سخن از روزهاي سخت برجام در آينده زده اند. معاون ترامپ در اظهار نظري بيان کرده که دولت جديد آمريکا در خصوص برجام در روزهاي آينده مجدد تصميم گيري خواهد کرد. برخي معتقدند که اگر رئيس جمهور آمريکا توافقي را امضا کند، رئيس جمهور بعدي نمي تواند آن را نقض کند. به نظر شما آيا ممکن است آمريکا از توافق هستهاي کنارهگيري کند؟ رئيس جمهور آمريکا نميتواند توافق هستهاي را يکطرفه نقض کند، زيرا برجام پشتوانه قطعنامه 2231 شوراي امنيت را با خود به همراه دارد. البته اينگونه نيست که يک رئيس جمهور نتواند از اختيارات خود استفاده نکند. به ويژه در حال حاضر که ساختار سياسي آمريکا به صورت يکپارچه در دست جمهوريخواهان قرار دارد، اين امکان را براي ترامپ فراهم مي کند که خيلي از موارد را حتي اگر مشکل قانوني داشته باشند، از مجراي تسلط جمهوري خواهان بر ساختار سياسي آمريکا به سرانجام برساند. در رابطه با لغو دستور رئيس جمهور پيشين، براي يک زمان معين براي نمونه تا 6 ماه تصميمات پيشين را نمي توان لغو کرد و بايد مدت زمان قانوني آن به اتمام برسد، اما اينکه نتوان تصميمات رئيس جمهور پيشين را مادام العمر لغو کرد، چنين نيست. مايک پنس در اظهار نظري تند بيان کرده است که ايران نبايد ترامپ را محک بزند. باتوجه به چالش هايي که ميان ايران و آمريکا وجود دارد چقدر محتمل است اظهارات تند مقامات آمريکا به اقدامات تند تبديل شود؟ در اينکه اوباما و دولت دموکرات ها تلاششان بر اين بود تا با ايران مدارا کرده و با ديپلماسي رفتار کنند ترديدي وجود ندارد، اما تفاوت عميقي ميان رئيس جمهور پيشين و رئيس جمهور فعلي ايالات متحده وجود دارد. امروز براي تمامي دنيا آشکار شده است که نحوه گفتار اوباما و نحوه گفتار ترامپ در بيانات و اظهار نظراتشان متفاوت است. اوباما از زماني که وارد کاخ سفيد شد، اسرائيل و نتانياهو را تحقير کرد و او را به حضور نپذيرفت. نتانياهو به دعوت کنگره آمريکا به آمريکا رفته و در آنجا سخنراني کرد که همگان شاهد بودند چگونه برخورد اوباما و به حضور نپذيرفتن نتانياهو توسط او، چگونه جمهوريخواهان را ناراحت کرد. فشاري که براي جلوگيري از ساخت و ساز شهرک هاي صهيونيست نشين از سوي دولت اوباما به اسرائيل وارد مي شد، همگي از ناسازگاري دموکرات ها با صهيونيست هاي جنگ طلب بود، در حالي که امروز شاهديم نتانياهو به راحتي درمورد ساخت و ساز شهرک هاي صهيونيست نشين سخن به ميان مي آورد و با مقامات دنيا از جمله ترزامي ديدار مي کند. تحريکها از بيرون و از داخل توسط کنگره که اکثريت آن با جمهوري خواهان است که با دولت اوباما مخالف بودند، هرچند که لزوما با ترامپ هم همراه نيستند، آن سدي که در برابرشان تا پيش از ترامپ وجود داشت را ديگر در برابر خود نمي بينند. در نتيجه تحرکات نسبت به ايران و فشارهايي که براي به سرانجام نرسيدن برجام وارد مي کردند، اکنون فرصت را غنيمت شمردند تا بتوانند برجام را از کار بيندازند و تحريک ها را به حدي برسانند که ايران را ناقض برجام نشان دهند، نه آنکه خودشان را منزوي کنند تا دنيا بگويد آمريکا ناقض برجام است. قصد و هدف دولت ترامپ و جمهوري خواهان بر اين است تا با ايجاد فشارهاي مختلف بر ايران، نقض برجام را به دوش ايران بياندازند تا دستشان براي ايجاد هر نوع بحراني در ايران باز شود.
تاریخ انتشار: ۲۳ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۹:۱۴
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: روز نو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 91]