واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: صداي پاي آب در خانهاي سبز
«مهرباني با طبيعت»؛ اين عبارت سه كلمهاي را روزي چندبار تكرار ميكند تا فراموش نكند كه تمام لحظههاي زندگياش را مديون باور به آن است؛ باوري عميق كه...
نویسنده : مهلا روحي داريان
«مهرباني با طبيعت»؛ اين عبارت سه كلمهاي را روزي چندبار تكرار ميكند تا فراموش نكند كه تمام لحظههاي زندگياش را مديون باور به آن است؛ باوري عميق كه تنها در سطح يك شعار يا ذهنيت زيبا باقي نماند، بلكه در نتيجه تحقيق و پژوهش به ايده رسيد و بعد به مرحله اجرا، تا اينكه نهايتاً در مكاني بعد از نمك آبرود و بهتر است بگويم آهنگر كلا، يعني همان جايي كه قرار گفتوگوي ما بود، نمونهاي عيني از آن را ديديم و حس كرديم. مجموعه پذيرايي و گردشگري و دفتر كاري سبز و پايبند به اصل «مهرباني با طبيعت». فريدون عبيدي تمام زندگي حرفهاياش را صرف عينيت بخشي به اين عقيده كرده است؛... آب، باد، خاك، آتش؛ جريال سيال چهار عنصر در سازههايي كه از دل طبيعت سر بر ميآورند و سبز ميشوند، بيآنكه تن زمين را آزرده و زخمي كنند، بيآنكه تصويري ناهمگون و زمخت بر پيكر دشت و جنگل ترسيم كنند. خانههايي سبز و پايبند به اصول «مهرباني با طبيعت».
بازگشت به معماري سبز
زماني بشر در غارها يا روي درختان مأمني براي خود ميساخت يا خانهاي از درخت و برگ يا آنچه طبيعت سبز در اختيار او ميگذاشت در دل كوه و جنگل و دشت بنا ميكرد و اين نحوه اسكان در آشتي كامل با طبيعت بود، اما انسان امروز با گسترش بيرويه شهرها در پي توسعه صنعتي كمر به نابودي طبيعت بسته است و هرساله ميليونها درخت ميميرند، هزاران كوه ميشكنند تا سازههاي خشن و بيروح آهني و سيماني سربرآورند. اما در سالهاي اخير خستگي و هراس انسان از اين خشونت ناشي از ساخت و سازهاي صنعتي، او را به معماري سبز بازگردانده است. اين معماري در پي سازگاري و هماهنگي با محيط زيست، يكي از نيازهاي اساسي بشر در جهان كنوني است. هدف از ايجاد ساختمانهاي سبز بهبود يافتن آب و هوا، جلوگيري از اتلاف انرژي مصرف شده جهت سرمايش و گرمايش و جلوگيري از اثرات منفي ساخت و ساز بر محيط زيست است. در معماري سبز احترام به طبيعت و احترام به انسان در اوج خود لحاظ شده است. معماران سبز ميخواهند به مردم بباورانند كه طرحهاي اقليمي و زيستمحيطي كمتر از تزئينات رايج كنوني زيبا نيست.
مهندس فريدون عبيدي كارشناس ارشد معماري و پژوهشگر معماري سبز نيز يكي از همين معماران است كه 20 سال مطالعه و پژوهش و يك دهه فعاليت اجرايي خود را مصروف تحقق شعار «آشتي معماري با طبيعت» كرده است. عبيدي ميگويد: «از زماني كه واژهاي به نام مدرنيته در انديشه و ايده انساني شكل گرفت و رفتار او مبتني بر عينيتبخشي به اين واژه شد، كم كم تمامي آنچه حاصل زندگي سنتي او بود رنگ باخت و انسان دست به تغيير و تخريب چهره طبيعت پيرامون خود زد. اين تغييرات البته نتوانست خواستههاي درون انسان را برآورده كند، به همين دليل سعي در بازگشت به گذشته نمود، اما اين بازگشت نيز نتوانست انسان را به سنت او وصل كند چراكه اولاً گذشته با چهرههاي تخريب شده از رفتار متهورانه بشر در عصر جديد به جا مانده بود و ثانياً انسان همچون ماشيني خودكار تاب درك آنگونه زيستن را نداشت، لاجرم تنها راهكار را براي خود رجوع به نوعي معماري نوستالژيك و سبز با تلاش براي نهايت پايبندي به حفظ محيط زيست ديد.»
به گفته عبيدي سالها دغدغه و تلاش وي براي ارائه نمونههاي عيني و الگويي در اين زمينه منتهي به ساخت مجموعه پذيرايي و خانه هنر و معماري آيلار در نمكآبرود شد. نمونهاي كه از سال 87 تا كنون، بيش از 30 تقديرنامه و رتبه داخلي و بينالمللي را براي وي به ارمغان آورده و در گزارشهاي منتشر شده مسابقه معماري ايران، به عنوان نمونهاي زيبا و منحصر به فرد در معماري سبز و ارگانيك توصيف شده است. عبيدي با اشاره به اينكه مهمترين دغدغهاش در ساخت اين سازه سبز، تخريب حداقلي طبيعت موجود بوده است، تأكيد ميكند: اين بخش كار در حقيقت انسانيترين و البته دشوارترين بخش احداث مجموعه بوده است تا جايي كه درختان صنوبر موجود كه در زمان ساخت بنا بسيار ظريف و شكننده بودند كوچكترين آسيبي نديدند.
همه چيز ملهم از طبيعت آرامشبخش
سقف و ديوارها همه چوبي، ميزها تنه درخت يك تكه و بدون دخل و تصرف، توربين آبي كه حركت و ريزش آب آن به فضا پويايي و طراوت ميبخشد، آسياب بادي و حركت آب در جويهايي كه تمام فضا را در برگرفته است، كندوج (فضاي ويژه) كه برگرفته از واژهاي گيلكي براي پذيرايي از مهمانان خاص است و گاريهاي زيبايي كه به عنوان باغچههاي متحرك پر از گياهان و گلهاي فصلي است.
بخشي از اين عناصر يادمانساز عبارتند از: كمترين دخالت مصالح غيرسنتي، يگانگي سازه با طبيعت، ايجاد حس همذاتپنداري و ارتباط و نيز يادآوري گذشته براي انسان امروز. صداي پاي آب را در دفتر كار معماري عبيدي ميشنوم. اينجا ميتواني ساعتها بشيني و با تمركز و حوصله فراوان كار كني. عبيدي ميگويد: «عصر حاضر عصر ساعتهاي حضور در دفتر كار است. بزرگترين حجم توليد، خدمات و فروش و بزرگترين برنامهها براي جمعيت انساني در دفاتر كار امروزي شكل ميگيرند و با همين نگاه دفتر كاري طراحي شد كه با همان رويكرد مهرباني با طبيعت، با انسان و احساس او نيز مهربان است.» آبنماي خارجي و داخلي، شومينه سنگي و صندلي و ميز پذيرايي كنار آن با گرماي زندگيبخش آتش، ميزكنفرانس چوبي كه صداي حركت آب از زير آن گوش را مينوازد، پوشش داخلي سقف از ني، سايهبان بهاري با بوتههاي پيچك، همگي فضايي طبيعي را فراهم ساخته است تا بتواني ساعتهاي متوالي در دل طبيعت و به دور از هياهوي شهر مملو از دود و آهن و صدا و امواج آزاردهنده فكر كني، ايدهپردازي كني و كار كني.
او مهرباني با طبيعت را انتخاب كرد
هنگام خداحافظي و در تمام ثانيهها و دقايق بازگشت به شهر دود و صدا و آهن به حرفهاي پايانياش ميانديشيدم. به اينكه ميتوانست مثل خيليها انرژي خود را صرف ساخت پاساژهاي بيروح آهني در كلانشهرها كند، كه در اين صورت نه تنها به جمع نامهربانان با طبيعت پيوسته بود، بلكه خود را براي هميشه از مهرباني با طبيعت و مهرباني با مسافران و رهگذراني كه لبخند رضايتشان را به او هديه ميكنند، محروم كرده بود.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۷ بهمن ۱۳۹۵ - ۲۱:۰۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 93]