تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 31 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):زيبايى مرد به شيوايى زبان اوست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1817280679




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

ناگفته هاي صالحي از پرونده هسته اي و حمله به سفارت انگليس/جامعة جهاني و افکار عمومي مخالف جنگ و نظاميگري است


واضح آرشیو وب فارسی:روز نو:



ناگفته هاي صالحي از پرونده هسته اي و حمله به سفارت انگليس/جامعة جهاني و افکار عمومي مخالف جنگ و نظاميگري است
دکتر علي اکبر صالحي، شخصيتي ميانه رو بوده و هست و به دليل مشي مصلحانه و خيرخواهانهاي که داشته و دارد در همه دولتهاي پس از انقلاب داراي مسئوليتهايي علمي، مديريتي، تخصصي، سياسي و... را بر عهده داشته است.
روز نو : محمد بردبار:دکتر علي اکبر صالحي، شخصيتي ميانه رو بوده و هست و به دليل مشي مصلحانه و خيرخواهانهاي که داشته و دارد در همه دولتهاي پس از انقلاب داراي مسئوليتهايي علمي، مديريتي، تخصصي، سياسي و... را بر عهده داشته است. 
به گزارش روزنو، ستاره صبح گفت و گوي مشروحي با اين دانشمندِ سياستمدار انجام داده است. پرسشهاي علي صالحآبادي، مدير مسئول روزنامه ستاره صبح و پاسخهاي وزير پيشين وزارت  امور خارجه و رئيس کنوني سازمان انرژي اتمي جالب و خواندني است. بخش نخست اين مصاحبه در اين شماره از نظر شما ميگذرد.
***
با توجه به آشنايي شما با نظام بينالملل و سازوکارهاي موجود در آن که يک نظام آنارشي است، تحليل شما از اين نظام چيست؟
اگر بخواهيم نظام حاکم بر دنياي امروز را با قيدي که شما به آن اشاره کرديد تعريف کنيم، ابتدا بايد اين پرسش را طرح کنيم که مرجعِ چنين قيدي چيست؟ نظام حاکم بر جهان کنوني نسبت به نظامهاي پيشين حاکم بر جهان آنارشيستي است يا خير؟ ابتدا بايد مرجع فکري خودمان را در اين زمينه روشن کنيم تا بتوانيم در بابِ پاسخ آن وارد بحث و گفتمان شويم.
نکتهاي که در اينجا بايد بدان اشاره کنم اين است که هر دو عنوان آنارشي و آنارشيست داراي يک ريشه هستند. آنارشي به معناي درهمريختگي است که از درونش آنارشيست شکل ميگيرد. با توجه به جهتگيري دنيا به سمت عقلانيت، اعتقاد من بر اين است که ميتوان نظام حاکم بر جهان را به سه دورة برده¬داري، استعمار و استکبار تقسيم کرد. در دورهاي وضعيت جهان بسيار بغرنج بود و تفاوتي ژرف ميان کشورهاي پيشرفته و عقبمانده وجود داشت. اگر رجوعي به آن دوران داشته باشيم وضعيت اندوهبار ايران را نيز شاهد خواهيم بود. چندي پيش فيلم يتيمخانة ايران را تماشا کردم که به نحو احسن وقايع آن دوران را به تصوير کشيده بود که ساخت چنين مستندي جاي تقدير و تشکر دارد. پدران ما از قحطيهاي آن دوران سخن ميگويند که چگونه مردم براي پيدا کردن قرص ناني در مهاجرتهاي خود به شهرهاي ديگر در ميان راه تلف ميشدند. يکي از اقدامات مرسوم در آن دوران شناسايي اجساد و دفن آنها بود. در آن دوران، استکبار و استبداد به شدت ميتاخت و در آن شرايط بود که مردم شروع به فکر کردن و برانگيخته شدن کردند. مردم از خود پرسيدند که چه بايد کرد؟ تا پيش از دوران مدرن اگر سرزميني قصد لشگرکشي به سرزمين ديگري داشت سالها زمان ميبرد، اما در 3 سدة اخير اين امر تسهيل شده و در نتيجه مردم براي رهايي از بردگي و بندگي ديگران به خود آمدند و اين برانگيختگي، بسياري از کشورهاي آسيايي، آفريقايي و آمريکاي لاتين را در بر گرفت تا براي رسيدن به استقلال و بازيابيِ هويت حقيقيِ خود مبارزه کنند. در همين راستا بود که جنبش عدم تعهّد از سوي کشورهايي که خود را متعهد به دو بلوک شرق و غرب نميدانستند تشکيل شد و پس از آن بالندگي در ميان کشورهاي جهان سوم رو به آغاز نهاد. کشوري مانند اندونزي که جامعهاي عقبمانده و توسعهنيافته بود، توانست خود را تا حدودي از آن شرايط برهانَد. کشورهاي ديگري در آسياي شرقي از جمله مالزي که تاريخشان گوياي وضعيت نابسامان گذشتة آنان است امروز توانستهاند به کشورهايي پيشرو تبديل شوند. اين دوران بهويژه از دهه 50 ميلادي به اين سو سرعت گرفت و اين کشورها توانستند در دهههاي 70 تا 90 خودشان را پيدا کنند و از دل آنها قدرتهايي همچون کرهجنوبي، مالزي و اندونزي پديدار شود. مثال ديگر کشور تايلند است که به تازگي پادشاه خود را از دست داده و امروز يک کشور صنعتي شده است. اگر نظري بر تايلند 3 دهه پيش بيندازيم رخدادهاي تلخ و شگفتآوري را شاهد خواهيم بود، بهويژه زماني که جنگ ويتنام در جريان بود. اکنون همان کشورها تبديل به کشورهايي پيشرو در اقتصاد شدهاند. تفاوت ميان کشورهاي استعمارگر و کشورهاي در حال توسعه همچنان عميق است، اما اين تفاوت ديگر مانند سدههاي پيشين نيست. قبل از انقلاب اسلامي که من در بيروت دانشجو بودم يادم است که ايسمها و گرايش¬هاي مختلفي از جمله مائوئيسم، کمونيسم، سوسياليسم، نهيليسم و... وجود داشت و دين در آن زمان مهجور بود. آگاهي نسبت به دين بسيار کم بود و من در خاطرم است آن زمان تعداد قابل توجهي دانشجوي ايراني در دانشگاه بيروت تحصيل مي¬کردند. در يکي از آن سالها، عيد نوروز با ايام محرم همزمان شده بود؛ اکثريت مي¬خواستند جشن نوروز را برپا کنند و ما دو سه نفري به اين امر اعتراض کرديم و موجب شگفتي اکثريت شد و لذا تصميم گرفتيم که در جشن شرکت نکنيم. در آن زمان دانشجوي مذهبي بودن عجيب بود و ذهنيتها بر اين مبنا بود که در دانشگاه مگر ميتوان به مذهب اعتقاد داشت. دين به عنوان ابزاري که بتواند جامعه را به حرکت در بياورد، تمدنساز و جامعهساز باشد مطرح نبود. زماني که انقلاب اسلامي ايران رخ داد جهان وارد يک مرحلة جديد شد و همانطور که آن ژنرال معروف رژيم صهيونيستي گفته بود، لرزه بر اندام نظام حاکم بر دنيا افتاد. زماني که انقلاب اسلامي در ايران به پيروزي رسيد، دين به عنوان مرجعيت سياسي و عامل حرکتي نوين در جامعه مطرح شد که نشان ميداد ميتواند منشاء حرکت اجتماعي و پايهگذار ساختارها و زيرساختهاي حکمراني جديد باشد. باور اين مسئله براي ملل غربي سخت و دشوار بود. پارادايم و انديشهاي جديد در فلسفه سياسي جهان که با عنوان اسلامِ سياسي شناخته ميشد شکل گرفت. اين سخن از روي غلوّ و تمجيد از انقلاب اسلامي نيست. اگر به دوران پيش از انقلاب رجوع کنيم و تعداد کرسيهاي اسلامشناسي، شيعهشناسي و کتابهاي منتشرشده در حوزه اسلام را با پس از انقلاب مقايسه کنيم به شکوه و عظمت انقلاب اسلامي پي خواهيم برد. به اعتقاد من پس از پيروزي انقلاب اسلامي در ايران، حرکتي نو و جدي در دنيا شکل گرفت که به اعتقاد من جهان را به سوي يک فرهيختگي سياسي، يعني آگاهي مردم در امر سياست به پيش ميبرد.
 يعني به تعبير شما آنارشي در نظام بينالملل در حال افول است؟
من احساس ميکنم اين آنارشي مدنظر شما درحال زدوده شدن است. افکار عمومي جهان در حال حرکت به سمت تفکّر، شناخت و يا رسيدن به مرحلهاي پيش ميرود که توان جدايي حق از باطل را داشته باشد. ديگر کمتر ميتوان دنيا را فريب داد، در معناي ديگر، آن جهانِ برد و باخت و حذف کردنها به سمت جهان اشتراکات و همزيستيها در حال حرکت است. در حال حاضر، جامعة جهاني مخالف جنگ است و افکار عمومي در جهان از مردم ايالات متحده تا اروپا که تجربه دو جنگ جهاني را داشته است، مخالف جنگ و نظاميگرياند و اکنون شاهديم که چقدر نسبت به انتخاب ترامپ در آمريکا احساس نگراني ميکنند. به اعتقاد من دنيا مسير راستين خود را تشخيص داده است. افکار عمومي صراحتاً ميگويد جنگ نميخواهد و به دنبال رشد، علم و توسعه، پيشرفت و رفاه است. با پيدايش تکنولوژي رسانهاي، مردم نسبت به گذشته آگاهتر شده و نسبت به مسائل و حقوقشان جديت بيشتري بهخرج ميدهند. در روزهاي گذشته مقالهاي درباره چين ميخواندم که 700 ميليون نفر از فقر فلاکت بار نجات پيدا کردهاند. بنابراين به اعتقاد من دنيا در وضعيت آنارشي به سر نميبرد و واکنشهايي که به انتخاب ترامپ در سطح جهان شکل گرفت نيز ميتواند اثباتي بر اين مسئله باشد. افکار عمومي در جهان ديگر قصدي براي پذيرش سيستم¬هاي زورگو ندارد. به اعتقاد من اين مسير ادامه خواهد داشت، مگر آنکه اتفاق ناگواري رخ دهد که معادلات جهاني را مجدداً به دوران گذشته بازگرداند.
 همانطور که ميدانيد در ايالات متحده، گفتماني تهاجمي وجود دارد که نئوکانتهاي جمهوريخواه در آن تعريف ميشوند. امروز شاهديم که اطرافيان ترامپ نيز از همين حلقه هستند. در ايران نيز در دولتهاي نهم و دهم گفتمان تهاجمي راديکالي شکل گرفته بود. درمقابل، گفتماني تعاملمحور در دولت اصلاحات وجود داشت که شما نيز بخشي از اين جريان بوديد، کما اينکه امروز نيز اين گفتمان تعاملمحور در دولت تدبير و اميد وجود دارد. گفتماني که چه در دولت اصلاحات و چه در دولت کنوني به جمعبنديِ يکساني در رابطه با موضوع هستهاي رسيدهاند. تحليل و ارزيابي شما از تفاوت اين دو گفتمان تعاملي و تهاجمي چيست؟
به اعتقاد من بايد دولتها را بيطرفانه و جدا از گرايشهاي جناحي و سياسي قضاوت و ارزيابي کرد. يکي از نکات مثبت شخصيتهاي غرب اين است که خاطراتشان را بدون سانسور مينويسند، حتي اگر خطايي هم مرتکب شده باشند، بيپروا آن را بيان ميکنند. در حالي که شخصيتهاي ما زماني که خاطراتشان را مينويسند قصد دارند خودشان را قهرمان جلوه دهند، تا حدي که اشتباهاتشان را هم بهعنوان يک دستاورد مطرح ميکنند. از نقاط ضعف شرقيها اين است که کمتر ميتوانند ارزيابي بيطرفانه نسبت به حوادث تاريخي داشته باشند. ارزيابيهاي ما يا برگرفته از اعتقادات ماست يا خواستهها و تمايلاتمان.دولتهايي که پس از بنيصدر در ايران تشکيل شدند دولتهايي بودند که نه ميتوان يک سره آنها را تأييد و نه ردّشان کرد. انقلاب مولود تازهتولديافتهاي بود که نياز به پويايي داشت. من در هر دورهاي از رياستجمهوريها داراي مسئوليت بودم. از جمله رياست دانشگاه صنعتي شريف در سال 60، معاونت وزير و... 
 منظور اين است که دو نظريه که در حوزه روابط خارجي وجود دارد، يکي تهاجمي و ديگري تعاملي است. 
ببينيد هر دو درست است، اما در جاي خودش. ما نميتوانيم بگوييم اصلاً تهاجمي نباشيم و فقط تعاملي باشيم و يا برعکس. اصولاً عصبانيت و آرامش جزئي از وجود انسان است. انسان با خانواده خودش هم گاهي پرخاش ميکند و گاهي آرامش دارد. در دنياي سياست بايد تشخيص داد که کجا تهاجمي باشد که فرصتآفريني کند و کجا تعاملي که باز هم فرصت خلق کند. نتيجه هر دو اين نظريهها بايد فرصتآفريني باشد. اگر تهاجم ما در زمان درست باشد و فرصت بيافريند براي مردم هم مفيد خواهد بود. من اعتقاد دارم سياست ما بايد مدبرانه باشد؛ عبارت حکيمانة رهبري هست که ميفرمايد: سياستي درست است که در چارچوب عزت، حکمت و مصلحت باشد و سياست خارجي نبايد خارج از اين چارچوب باشد. عزت يعني جايي که شما بايد از جايگاه کشورت دفاع کني. بنابراين هر جا که از منظر اسلام به نفعمان است بايد جلو برويم و هرجا که به ضررمان است بايد بايستيم و تأمل کنيم. اين يعني حکمت سياسي.
 اگر به انقلاب چين دقت کنيم، مائو با انقلاب فرهنگي دانشگاهها را بست و استادان را به روستاها فرستاد، چرا که معتقد بود نيازي به دانشگاه نيست و بايد غذا توليد کرد، اما همين مائو توانست راه را براي چينِ نوين و مترقي باز کند. پرسش اينجاست که ما چه کرديم؟
درست ميفرماييد. مائو علاوه بر انقلاب فرهنگي دردسرساز راه ترقي و پيشرفت چين را هم باز کرد که چين را تبديل به کشوري کرد که الان شاهديد. ببينيد، مائو همان مائو بود، اما مائو باهوش بود و در طول زمان و با درک شرايط و حقايق روي زمين و پي بردن به اشتباهات خود و ارزيابي تحولات دنيا دلش براي مملکت خودش ميسوخت و راه را براي پيشرفت کشورش باز کرد. مسلماً مائو خائن به مملکتش نبود، اما خب، آرمانهايي هم داشت. مائو چيني را ديده بود که درگير جنگهاي ترياک بود، چيني را ديده بود که همه مردمش به قول معروف در گوشه خيابانها افتاده بودند؛ بدبخت و بيچاره بودند، بنابراين مائو قيام کرد. ناپلئون گفته است که چين يک اژدهاي خفته است، تحريکش نکنيد بيدار شود که اگر بيدار شود دنيا را ميبلعد؛ اين را ناپلئون گفته است. ببينيد، چين الان واقعاً تبديل به اژدهايي زرد شده که دارد دنيا را ميبلعد. الان اغلب کشورها از شير مرغ تا جان آدميزاد را از چين وارد مي¬کنند. 
 چين در زمينة توليد ناخالص ملّي به آمريکا نزديک ميشود.
بله، اين چيز عجيبيست. در مورد مائو بايد بگويم که يک تحول فکري در او رخ داد و در اواخر زمامداريش تصميمات شايستهاي را براي منافع مملکتش و آسايش مردمش گرفت. در کشور ما انقلاب شد. من يادم هست اوايل انقلاب برخي اعتقادات عجيبي داشتند و ميگفتند که بايد تمام اموال مردم را مصادره کنيم و سوسياليسم و کمونيسم و اسلاميسم قاطي شده بود. يافتن راه صواب و تشخيص مسير صحيح تا حدّي دشوار شده بود.
در هر دورهاي از رياستجمهوري در کشورمان، شرايط و فضاي اجتماعي متفاوتي حاکم بود. گاهي ما يک آرماني در ذهن داريم، حالا ممکن است کسي دنيا ديده¬تر باشد، مسلماً چنين کسي اطلاعات بيشتري دارد؛ جهان را ديده، تاريخ را خوانده و ميتواند مسائل را پيشبيني کند. من براي اين پيش‎بينيها هم مثال دارم. يک فردي ممکن است خيرخواه باشد، ولي با بيتجربگي وارد جريان انقلاب ميشود. ما خودمان زماني که رئيس دانشگاه شديم بيست و هفت هشت ساله بوديم. من رئيس دانشگاه صنعتي شريف شدم؛ خب يک جوان بيست و هفت هشت ساله با يک آدم چهل و پنجاه ساله خيلي فرق دارد. حالا خوشبختانه ما آن زمان تند و تيزي نکرديم، شعور داشتيم و عقلمان ميرسيد. ما نوعاً دو جور برنامهريزي داريم يکي برنامهريزي ذهني است که اول ذهنت کار ميکند، مطالعه ميکند که برنامهاي براي مثال بيست سال يا پنجاه سال تدوين کنيد. روش ديگر هم به نام برنامههاي سعي و خطاست، يعني بايد با بنبست روبه¬رو شويم تا راه اشتباه رفته را اصلاح کنيم، چون حوصله نداريم يک برنامه مطالعه شده زمان¬دار را بهطور صحيح طي کنيم. بعد از انقلاب بيشتر برنامهريزيهاي سياسي و اجتماعي ما ذهني نبود، بلکه سعي و خطايي بود. بنابراين در برههاي رئيسجمهوري با سليقه¬اي خاص و در برههاي ديگر فرد ديگري با سليقه و فکر کاملاً متفاوت داشتيم. اما همه اينها هرچند با هزينه¬اي گزاف باعث شد که پخته و پختهتر شويم، يعني در دوره هر رياستجمهوري ما يک واکسني بر ضد ناهنجاري¬هاي آن زديم، به قول معروف بر استنباطهاي نادرست آن. الان به نظر بنده داريم به يک حالت ثباتي ميرسيم. من اينجا ميخواهم اين را خدمت شما عرض کنم که دوران اصلاحات با دوران غيراصلاحات از خيلي جهات تفاوت داشته است. از عملکرد بنده در زمان آقاي دکتر احمدينژاد، سؤال کرديد، عملکرد بنده درحدود سه سالي که در سمت وزير امور خارجه بودم، موجود هست و مي¬توانيد به رسانه¬هاي آن زمان در خصوص موضع¬گيري¬هاي وزارت امور خارجه در خصوص برخي نابساماني¬هاي رخ داده مانند تسخير سفارت انگليس مراجعه کنيد.
 وقتي که سفارت انگليس توسط دانشجويان بسيجي تصرف شد، موضع شما چه بود؟
من شديداً به اقدام دانشجويان که در 8 آذر 1390 صورت گرفت، اعتراض و مخالفت کردم. به دليل اينکه چنين اقداماتي مناسبات کشور را با دنيا دچار چالش مي کرد و هزينه سياسي براي کشور داشت و روابط ما را با کشورهاي غربي تيره کرد. بد نيست بدانيد که ما در قضية آميا در آرژانتين از طريق ديپلماسي چه کرديم و چه دستاوردي به دست آورديم. يا در خصوص جنبش عدم تعهد که در تهران برگزار شد، 120 رئيسجمهور و نخستوزير و وزير امور خارجه در آن شرايط به ايران آمدند. همه اينها نتيجه سياست تعاملي بود که در دورهاي که من وزير خارجه بودم، انجام دادم.
 لطفاً از دوران سه سالي که وزير امور خارجه بوديد يک خاطره شيرين و يک خاطره تلخ تعريف کنيد. به ياد داريم که شما چندين جلسه با گروه 1+5 داشتيد. 
بنده دوره وزارت خارجه را کلاً دوره بسيار پُر هيجان و در عين حال دلنشيني ديدم. بنده به دنبال اين سِمت نبودم و بنابر تقدير وارد اين مسئوليت شدم. سال 84 که آقاي احمدينژاد رئيسجمهور شدند من آن موقع در جده معاون دبير کل سازمان کنفرانس اسلامي بودم. ايشان از من خواست که بيايم ايران و بروم وزارت خارجه يا وزارت علوم؛ من گفتم آقاي دکتر، جده هستم و جاي من هم خوب هست، اجازه بدهيد همين جا باشم که الحمدالله ماندم تا سال 88 که به ايران برگشتم و مجدداً ايشان پيشنهاد مسئوليت دادند. بنده اين بار آمدم سازمان انرژي اتمي. بعد از يک سالي که سازمان بودم گفتند برويد وزارت امور خارجه. حدود 6 ماهي که کلنجار رفتيم، عرض کردم ترجيح مي¬دهم در همين سازمان بمانم، ولي با اصرار ايشان توفيق خدمت در وزارت امور خارجه را يافتم. آن زمان نه در تونس اتفاقي افتاده بود، نه در منطقه و تنها بحران بينالمللي شديدي که ايران به آن مرتبط بود، همان پرونده هستهاي بود. گفتند يک نفر با سابقه هستهاي آمده وزرات امور خارجه که اين موضوع را حل و فصل کند، در صورتي که هدف اين نبود، اما اينطور تعبير شده بود. دو سه هفتهاي از ورود ما به وزارت امور خارجه نمي-گذشت که اعتراضات مردمي در تونس شروع شد. يکدفعه دامنه اين آتش گسترش يافت و به ليبي و مصر هم سرايت کرد. يادم هست که يکي از بزرگان در آن زمان به من گفتند آقاي صالحي شما چقدر خوشقدم بوديد. کاش زودتر ميآمديد.
يعني وقتي که ما آمديم وزارت خارجه منطقه به هم ريخته بود که اين خودش جاي تحليل جداگانه دارد. جنگ و تروريسم جهاني عليه سوريه هم شروع شد. پس از آن تحريمهاي به تعبير خودشان فلجکننده عليه ما شدت گرفت، سفارت انگليس تسخير شد، ناگهان اوضاع دگرگون شد و در آن شرايط بايد مديريت ميکرديم و پولهايمان هم که در هند بلوکه شده و 2 ميليارد يورو در هند داشتيم و بايد منتقل ميکرديم به اروپا که بدهيهايمان را بدهيم. هنديها نميدادند و اروپاييها هم نميپذيرفتند؛ در چنين شرايطي توانستيم به لطف الهي قضايا به نفع کشور و مردم ايران حل کنيم.... 
ادامه دارد...






تاریخ انتشار: ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۶:۰۵





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: روز نو]
[مشاهده در: www.roozno.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 38]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن