واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: دست روباه پیر را از مداخله در امور ایران قطع کنید
«اولويت ما، عقب راندن ايران در جبههاي است كه سعي دارد با ورود به آن، نفوذ خود را از تهران تا مديترانه بگستراند... توافق هستهاي با ايران بايد به دقت و سختگيرانه مورد نظارت قرار گيرد و هرگونه نقض آن بايد فوراً و با شدت، پاسخ داده شود» اين جديدترين گستاخي نخستوزير انگليس به جمهوري اسلامي ايران در ديدار با نمايندگان جمهوريخواه كنگره امريكاست.
نویسنده : محمد اسماعيلي
«اولويت ما، عقب راندن ايران در جبههاي است كه سعي دارد با ورود به آن، نفوذ خود را از تهران تا مديترانه بگستراند... توافق هستهاي با ايران بايد به دقت و سختگيرانه مورد نظارت قرار گيرد و هرگونه نقض آن بايد فوراً و با شدت، پاسخ داده شود» اين جديدترين گستاخي نخستوزير انگليس به جمهوري اسلامي ايران در ديدار با نمايندگان جمهوريخواه كنگره امريكاست.
اين اظهارات را زماني كه در كنار موضعگيري ساير مقامات غربي و از جمله امريكاييها قرار ميدهيم، پي خواهيم برد كه تخاصم با جامعه ايراني همچنان هدف نخست سياستمداران غربي است و اين دشمني نه تنها با توافق هستهاي رو به كاهش نگذاشته بلكه حجم و گستردگي بيشتري نيز به خود گرفته است، به گونهاي كه اعلام دشمني با ايران پاي ثابت سخنرانيها و ديدارهاي مختلف مقامات امريكايي و انگليسي است.
نخستوزير انگليس ماه گذشته نيز در تريبون ديگري كه اين بار در نشست اجلاس همكاري كشورهاي خليجفارس مهيا شده بود، موج جديدي از گستاخيها عليه كشورمان را كليد ميزند و با متهم كردن كشورمان به كشتار و قتلعام مردم منطقه بيان ميكند: «ما بايد همچنان به مقابله با دولتهايي كه نفوذ آنها بيثباتي منطقه را مشتعل ميكند، ادامه دهيم، بنابراين ميخواهم به شما اطمينان دهم كه من به وضوح تهديدي را كه ايران متوجه منطقه خليجفارس و در بُعدي وسيعتر، متوجه خاورميانه ميكند، مشاهده ميكنم.»
ترزا مي، به توهينهاي خود در اجلاس شوراي همكاري كشورهاي عربي خليج [فارس] بسنده نكرده و بلافاصله پس از اين اجلاس در گفتوگو با شبكه العربيه با تهديد خواندن ايران عنوان ميكند: «امنيت خليج[فارس]، امنيت بريتانيا به شمار ميرود و بريتانيا به كشورهاي حوزه خليج براي به عقب راندن اقدامات تهاجمي ايران كمك ميكند. ما نيز در اين نگراني و فعاليت موذيانه اين كشور و دخالتهاي آن در مناطق مختلف منطقه شريك هستيم.»
در حالي جروزالمپست چند ساعت پس از روي كارآمدن ترزا مي طي گزارشي روابط حسنه وي با رژيم صهيونيستي را نقطه قوت ميداند كه تمام نخستوزيران اين كشور از جمله ديويد كامرون نيز به همين سبك و سياق به جامعه ايراني توهين كرده و بارها ضمن گستاخي به مقامات ارشد كشورمان، سخن از اقدامات ضد بشري ايران به ميان آورده است. جروزالمپست با تحسين ترزا مي مينويسد: « مقامات صهيونيست با توجه به پيشينه و اظهارات «مي» از انتخاب او بسيار خرسند و راضي هستند. وي يك بار گفته است كه براي اسرائيل تهديدات و خطرات بسيار جدي وجود دارد، بايد با اين تهديدات مقابله كرد. از نظر «مي» يكي از تهديدات جدي براي اسرائيل، ايران است كه بايد با آن مقابله شود.»
گستاخی کامرون 10 ساعت پس از دیدار با روحانی
ديويد كامرون نخستوزير سابق انگليس پس از ديدار خود با حسن روحاني در حاشيه مجمع عمومي سازمان ملل در سال 93 كه نخستين ديدار رئيسجمهور- نخستوزير اين دوكشور پس از پيروزي انقلاب اسلامي بود و رسانهها و شخصيتهاي غربگرا در داخل كشور از آن تحت عنوان «ديدار تاريخي» ياد ميكردند، نيز بار ديگر موجي از توهينها را به جامعه ايراني ايجاد كرد.
ديويد كامرون تنها پس از گذشت 10ساعت پس از ديدار حضوري با حسن روحاني در تريبون عمومي سازمان ملل با اظهارات تندي عليه كشورمان، ايران را به حمايت از تروريسم متهم كرد و خواهان تغيير در برنامه هستهاي كشورمان شد. وي همچنين با ادبياتي تند و مداخلهجويانه خواهان تغيير رفتار ايران با مردمش ميشود.
اين گستاخي ديويد كامرون مانند ساير توهينهايي كه نسبت ايران و ايراني داشت، بدون پاسخ باقي ماند تا جايي كه مقامات دولت يازدهم ترجيح دادند موضع سكوت را نسبت به اينگونه سخنان اتخاذ كنند؛ سكوتي كه درباره گستاخيهاي اخير ترزا مي نيز مشابه آن را ميتوان مشاهده كرد به گونهاي كه بعد از اتهاماتي كه نخستوزير كنوني انگليس مطرح ميكند نه تنها رئيس جمهور پاسخ درخوري به همتاي انگليسي خود نميدهد بلكه دستگاه سياست خارجه نيز حاضر به پاسخي همتراز با اتهاماتي كه «مي» نسبت به ايران ميدهد، نيستند.
اين رويكرد دستگاه سياست خارجه در مواجهه با رفتارها و مواضع توهينآميز مقامات غربي با پرسش و ابهامات فراواني از سوي افكار عمومي نيز روبهرو شده است چراكه جامعه انتظار دارد طبق عرف ديپلماتيك رئيسجمهور يا حداقل وزير امور خارجه – و نه معاون وزير يا سخنگوي وزارت امور خارجه- به اينگونه اتهامات تحقيرآميز پاسخ قاطع داده و نشان دهند كه به عنوان نماينده ملت ايران در دفاع از حقوق مردم اين مرز و بوم اندكي ترديد به خود راه نميدهند.
نقش آشکار انگلیس در فتنه 88
توهينها و هتاكيهاي مستمر انگليسيها در حالي طي 5/3 سال گذشته افزايش چشمگيري پيدا كرده است كه در همين مقطع زماني بهبود روابط ميان انگليس و ايران به عنوان يك دغدغه اصلي توسط جريان غربگراي داخلي مطرح شد، آن هم در حالي كه جامعه ايراني اين پرسش را مطرح ميكردند كه بنا بر چه ضرورتي اصل بهبود با دولت انگليس كه برخلاف قانون مجلس نيز بوده بايد مورد توجه قرار بگيرد.
در آذرماه سال 1390 مجلس شوراي اسلامي در پاسخ به اقدامات ضدايراني انگليس در مجامع بينالمللي و حتي در داخل كشور تصميم به كاهش سطح روابط با لندن گرفت و برخلاف تبصره يك همين قانون كه تأكيد ميكند «در صورت تغيير سياستهاي خصمانه كشور مزبور وزارت امور خارجه ميتواند سطح روابط را ارتقا دهد» دولت بدون آنكه تغيير محسوسي در رفتار و سياستهاي اين كشور نسبت به ايران اتفاق افتاده باشد، تن به بهبود روابط با اين كشور داد كه يكي از نمونههاي آن انعقاد قرارداد نفتي با شركت انگليسي شل بود. اما مهمترين بخش از اقدامات خصمانه انگليسيها در قبال ايران را بايد تحركات دامنهدار و گسترده سفارت انگيس در غائله سال 88 دانست، آنجا كه برخي كاركنان اين سفارتخانه مداخلهجويي در امور داخلي كشور را تا جايي به پيش بردند كه در اردوكشيهاي خياباني آن سال حضور پيدا كرده و به تحريك معترضان به نتايج انتخاباتي ميپرداختند و در جهت ديگري با ارائه پول به سركردگان اصلي آشوب آنها را براي رفتارهاي راديكالي در كف خيابانهاي تهران تحريك ميكردند. در سطح ديگري از اقدامات مقامات اين كشور ميتوان به موضع گيريهاي رسمي آنها اشاره كرد كه در تريبونهاي بينالمللي از فتنهگران درخواست رسمي ميكردند تا به شورشهاي خياباني ادامه دهند.»
«مشروعيتزدايى از مقامات ايران و برنامه هستهاى كشورمان»، «مانعسازي يا ايجاد اخلال در دسترسى ايران به ابزار يا اقلام مورد نياز در برنامه هستهاى» و«مديريت عمليات جاسوسى و جمعآوري اطلاعات از ايران» نيز از جمله مواردي است كه مستنداً «ادوارد اسنودن»در تابستان امسال به آن پرداخته و از آن به عنوان تلاشهاي دولت انگليس براي ايجاد ناآرامي در ايران و حركت در مسير براندازي سياسي ياد ميكند.
به هر روي آنچه با توجه به اظهارات و جهتگيري مقامات ارشد انگليس مبرهن بوده و قابل استناد ميباشد اين مسئله است كه بعد از فتنه 88 رويكرد انگليسيها در مواجهه با جامعه ايراني اساساً تغييري نكرده چراكه به روايت مستندات تاريخي نقش مستقيم اين كشور در ترور چندين نفر از دانشمندان هستهاي كشورمان در سال 89 نيز با مديريت مستقيم اين كشور صورت گرفته است.
اين حجم از دشمنيها و گستاخيهای ديروز و امروز انگليسيها در حالي صورت ميگيرد كه دولت بايد در قبال اين دشمنيها و لفاظيها هتاكانه موضع متوازن و متناسبي گرفته و با ايجاد موانع جدي جهت دخالتهاي اين كشور از فتنه انگيزي در انتخابات بهار96 انگليسيها همانند سال 88 جلوگيري كند؛ فتنهانگيزيای كه ميتواند دوران تلخ غائله 88 را زنده و هزينههاي ناشي از آن را براي كشور وجامعه ايراني به شكل چشمگيري افزايش دهد.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۸ بهمن ۱۳۹۵ - ۲۰:۳۸
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 44]