واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: در اولین روزهای شروع مسئولیت دونالد ترامپ بعنوان چهل و پنجمین رئیسجمهور آمریکا این کشور موافقتنامه برجام در کنار موضوعات مهمی چون الف ـ تنظیم روابط آمریکا با روسیه ذیل بحران سوریه.
ب ـ ترتیبات امنیتی خاورمیانه
ج ـ قطعنامه 2334 شورای امنیت و آثار آن بر امنیت اسرائیل ـ فلسطین و مقاومت د ـ تداوم بحران روسیه و اوکراین بر سر شبهجزیره کریمه و چالش اروپا در این رابطه هـ ـ آینده ناتو از منظر آمریکا
و ـ روابط آمریکا و کوبا... یکی از موضوعات چالشی و فراروی دولت جدید آمریکا خواهد بود. برجام از منظر 1+5 را میتوان ماحصل تلاشی گسترده در مسیر برقراری رابطه معقول و قابل کنترل میان برقراری حقوق حداقلی هستهای برای یکی از اعضای انپیتی در قبال رفع حداکثری نگرانی جامعه جهانی، قلمداد کرد. موافقتنامهای طولانی با مفادی پیچیده و قابل تفسیر که نهایتا پس از امضای نماینده اتحادیه اروپا و وزرای خارجه 7 کشور (آمریکا، روسیه، چین، انگلستان، فرانسه، آلمان، ایران) موجودیت یافته و در ادامه با تصویب قطعنامه 2231 شورای امنیت بر اعتبار و جایگاه بینالمللی آن افزوده شد. هفتــه گذشــته موسســه مطالعاتـی معتبــر (International Crisis Group) طی گزارشی تحت عنوان «وضعیت حاکم بر اجرای توافقنامه هستهای ایران» ضمن تشریح موضوعاتی چون تعهدات هستهای ایران و سایر کشورها، موقعیت و شرایط حساس امنیتی منطقه خاورمیانه، توانمندی موشکی ایران و... از پایان یافتن کشمکش 13 ساله حاکم بر موضوع هستهای ایران (افزایش تعداد سانتریفیوژها در قبال تشدید گام به گام تحریمها) به عنوان یک دستاورد یاد کرده است. ICG ضمن توصیه به ترامپ برای آغاز مذاکره مجدد با ایران بر سر برخی از مفاد برجام همچنین خواستار تلاش واشنگتن برای گشایش فضای گفتوگو با ایران در حوزهها و موضوعات غیرهستهای شده است. موسسه فوق ترامپ را اولین رئیسجمهور آمریکا دانسته که در طول 20 ساله گذشته و در بدو ورود خود به کاخ سفید، نباید نگران موضوع هستهای ایران باشد. ICG امکان کنترل سیاستهای منطقهای ایران و رفع نگرانی همپیمانان واشنگتن در منطقه خاورمیانه را بدون نیاز به تخریب برجام میسر دانسته و از واشنگتن خواسته مادامی که ایران به تعهدات خود ذیل مفاد این موافقتنامه متعهد است کانالهای ارتباطی خود با کشورمان را باز نگاه دارد. نگارنده با عبور از مبحث «ارزیابی مضار یا منافع ناشی از برجام بر امنیت و اقتصاد کشور» که خود بحثی پیچیده و طولانی است، معتقد است خاستگاه و ماهیت امنیتی موافقتنامه برجام از یک سو و ترتیبات جدید امنیتی حاکم در منطقه خاورمیانه اعم از بحران سوریه، آخرین چیدمان و حوزه فعالیت گروههای تروریستی، تحولات ترکیه، روابط ایران و عربستان، قطعنامه 2334 شورای امنیت درخصوص فلسطین، اقدام اخیر حماس و فتح برای تشکیل دولت ملی و... از سوی دیگر در مجموع پیچیدگی هر چه بیشتر این توافقنامه بینالمللی را در مرحله اقدام و عمل فراهم آورده است. در این میان روی کار آمدن دونالد ترامپ به بعنوان رئیس دستگاه اجرایی آمریکا که در طول مبارزات انتخاباتی خود بیش از سایر نامزدها از شعارهای ضدایرانی و ضد برجامی استفاده کرده، موجب افزایش نگرانیها درخصوص ضریب شکنندگی و ناکارآمدی برجام شده است. ملاحظه مهمی که به دلیل نقش بیبدیل اسلاف ترامپ یعنی آقایان اوباما و کری در مهندسی مفاد برجام، نمیتوان به سادگی از کنار آثار و تبعات آن گذشت. علی ایحال امروز برجام با همه کاستیها و نقاط ضعف و قوت خود بخش مهمی از ظرفیت دولت و دستگاه سیاست خارجی کشورمان را به خود اختصاص داده است. موافقتنامهای که برخی آن را مهمترین دستاورد جامعه بینالملل در حوزه خلعسلاح قلمداد میکنند. در این میان طبیعتاً یکی از بهترین گزینههای پیش روی کشورمان در دوران آغاز به کار آقای ترامپ افزایش حداکثری وحدت میان بازیگران داخلی در بهرهگیری از منافع برجام بوده و موافقین و مخالفین برجام باید به این واقعیت رسیده باشندکه «نه تنها آمریکا جهان نیست بلکه جهان بسیار بزرگتر از آمریکاست.» نگارنده معتقد است در کنار حفظ و تقویت وحدت کلمه به عنوان استراتژی بیبدیل امام امت ره (در اینجا در خصوص برجام) افزایش همهجانبه تعاملات کشورمان با سایر کشورهای جهان خصوصا دول و شرکتهای اروپایی و آسیایی و در عین حال تداوم حضور پرقدرت در عرصههای مختلف منطقهای در مجموع بهترین فرمول و استراتژی برای ارتقا حداکثری هم افزایی ملی و عبور از آزمون جدید فراروی برجام یعنی مهندسی نحوه مقابله با سیاستها و اقدامات ضدایرانی دولت آقای دونالد ترامپ و همفکران آمریکایی و اسرائیلیاش، میباشد. در این میان نباید فراموش کنیم سهامداران برجام محدود به دولت و شرکتهای ایرانی نبوده و خواه ناخواه منافع بسیاری از کشورها و همچنین شرکتهای بینالمللی به نوعی متاثر از این موافقتنامه بینالمللی خواهد بود. در این میان حال که کشورمان تمامی تعهدات خود اعم از خروج 98درصدی اورانیوم غنی شده، کاهش 70 درصدی سانتریفیوژهای فعال، بستن فردو ... را نقداً و در کسری از زمان ایفا نموده، پرواضح است موثرترین گزینه باقی مانده در افزایش حداکثری هزینههای دشمنان از یک سو و افزایش ضریب ایفای تعهدات طرف مقابل از سوی دیگر همانا ارتقاء ضریب وحدت ملی و صیانت از برجام (ولو به عنوان توافقی ضعیف از منظر مخالفان داخلی) خواهد بود. روندی که بازنگری در آن تنها در صورت نقض سیستماتیک یا هوشمند برجام از سوی طرفهای مقابل آن هم ذیل هدایت و دستور مقام معظم رهبری باید مورد تجدیدنظر قرار گیرد. نکته پایانی: با توجه به تصریح مقام معظم رهبری و تصمیم قاطع نظام جمهوری اسلامی ایران برای عدم ورود به حوزه تولید جنگ افزارها و بمبهای هستهای که بارها کتباً و شفاهاً مفاد آن به اطلاع جامعه جهانی رسیده و حتی سندی در این رابطه نزد سازمان ملل متحد ثبت و تودیع شده طبعاً منافع ملی حاصل از گام برداشتن صحیح و قدرتمندانه در مسیر اجرای مفاد برجام و پیگیری حقوق کشور در این مسیر با همه اشکالات و ایرادهای به حق وارد بر آن «ولو در دوران موسوم به ترامپیسم» بیش از تداوم سیاست پر هزینه قبلی یعنی تن دادن به سفت شدن گام به گام پیچ تحریمهای ظالمانه صرفاً در قبال افزایش تعداد سانتریفیوژها یا ذخایر اورانیوم غنی شده بلامصرف، میباشد. دکتر سید مجید تفرشی خامنه - پژوهشگر مسائل حقوقی و بینالمللی ضمیمه جام سیاست جام جم
پنج شنبه 7 بهمن 1395 ساعت 11:30
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 16]