تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 25 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):دوست ندارم جوانى از شما [شيعيان] را جز بر دو گونه ببينم: دانشمند يا دانشجو.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1829593045




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

آرای دانشمندان فریقین درباره اهل بیت(ع) در حدیث ثقلین - بخش اول انحصار اهل بیت بر اصحاب کساء


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: آرای دانشمندان فریقین درباره اهل بیت(ع) در حدیث ثقلین - بخش اولانحصار اهل بیت بر اصحاب کساء
خبرگزاری فارس: انحصار اهل بیت بر اصحاب کساء
مراد از اهل بیت در آیۀ تطهیر و حدیث ثقلین آن افرادند که همانند قرآن معصوم‌اند و از سوی خدا از هر ناپاکی دورند و هرگز از قرآن جدا نیستند.

  چکیده از مسائل بسیار مهم در حوزه فهم و شناخت هر مکتب، وجود افرادی است که تبیین و توضیح مکتب به عهدۀ آنان است تا افراد دیگر با دخالت‌های غیرعالمانه، زمینۀ سردرگمی را برای پیروان مکتب فراهم نکنند. حال در باب مکتب اسلام این پرسش مطرح است که آیا همان‌گونه که قرآن کریم تبیین دین را به عهدۀ رسول خدا(ص) گذاشته، خود آن حضرت نیز تبیین دین را برای دوران پس از خود به عهده کسی یا کسانی واگذار کرده که برای مسلمانان مراجعه به غیرمجاز نباشد و در نتیجه، اگر فرد غیرمسئول غیرمجاز به تبیین دین پرداخت، معتبر نیست یا واگذار نکرده است؟ همچنین اگر افرادی را برای این کار معیّن فرموده، آنان چه کسانند؟ خلاصه اینکه، مرجعیّت دین بعد از پیامبر(ص) به عهده کیست؟ پاسخ اینکه احادیث زیادی برای این منظور از پیامبر بزرگوار اسلام(ص) به یادگار مانده است، به‌ویژه حدیث ثقلین که به جداناپذیری اهل بیت و عترت از قرآن و به تمسّک امّت به آنان و تضمین گمراه نشدن در صورت تمسّک بر قرآن و اهل بیت(ع) تأکید می‌نماید، این حدیث با تعابیر متعدّد در منابع فریقین آمده است، امّا به دلیل اینکه میان دانشمندان اسلام در مراد از اهل بیت اختلاف پیدا شده، عملاً رسالت این حدیث ناتمام مانده است! این مقاله با بررسی تطبیقی اقوال دانشمندان و محدّثین اسلام (اعمّ از سنّی و شیعه) در باب سند و محتوا (به‌ویژه محتوا)ی حدیث ثقلین، نظریّه جامع و مدلّل در این مورد را در اختیار خوانندگان قرار داده است و آن اینکه همه علمای شیعی و اکثریّت قریب به اتّفاق مفسّرین، دانشمندان و محدّثین اهل سنّت بر این باورند که مراد از اهل بیت در آیۀ تطهیر و حدیث ثقلین آن افرادند که همانند قرآن معصوم‌اَند و از سوی خدا از هر ناپاکی دورند و هرگز از قرآن جدا نیستند و آنان کسی جز علی(ع) و حضرت زهراء(س) و حسنین(ع) نمی‌باشد و امّت موظّف هستند تنها به اینها مراجعه کنند و تمسّک نمایند وگرنه به فرمایش نبوی گمراه خواهند شد. کلیدواژگان ثقلین، قرآن، اهل بیت، عترت، کساء مقدّمه از احادیث بسیار معروف، بلکه متواتر در میان فریقین، «حدیث ثقلین» است. اکثر محدّثان اهل تسنّن آن را صحیح و متواتر دانسته‌اند؛ مثلاً احمد بن حنبل از پیامبر خدا(ص) با اسناد به زید بن ارقم، صحابی معروف، چنین نقل کرده است که زید می‌گوید: پیامبر خدا(ص) در غدیر خُم، ایراد خطبه نمود و پس از حمد و ثنای الهی و پند و اندرز به حاضران، فرمود: «أَلاَ یَا أَیُّهَا النَّاسُ، إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ یُوشِکُ أَنْ یَأْتِیَنِی رَسُولُ رَبِّی عَزَّ وَجَلَّ، فَأُجِیبُ، وَإِنِّی تَارِکٌ فِیکُمْ ثَقَلَیْنِ، أَوَّلُهُمَا کِتَابُ اللهِ عَزَّ وَجَلَّ فِیهِ الْهُدَى وَالنُّورُ، فَخُذُوا بِکِتَابِ اللهِ تَعَالَى، وَاسْتَمْسِکُوا بِهِ، فَحَثَّ عَلَى کِتَابِ اللهِ، وَرَغَّبَ فِیهِ. قَالَ: وَأَهْلُ بَیْتِی، أُذَکِّرُکُمُ اللهَ فِی أَهْلِ بَیْتِی، أُذَکِّرُکُمُ اللهَ فِی أَهْلِ بَیْتِی، أُذَکِّرُکُمُ اللهَ فِی أَهْلِ بَیْتِی: ای مردم!  بدانید که همانا من در آستانه دیدار با پروردگارم هستم و این در حالی است که دو شیء گرانبها را در میان شما باقی می‌گذارم. نخستین آن کتاب خداست که مایه هدایت و نور است. پس بدان چنگ زنید و آن را دریابید. پس مردم را برای روی آوردن به قرآن تشویق نمود. سپس فرمود: و شیء گرانبهای دیگری که پس از خود به جا می‌گذارم، اهل بیت من است. من شما را به اهل بیتم توجّه می‌دهم. این جمله را سه بار تکرار فرمود» (ابن‌حنبل، 1404ق.، ج 4: 367 و371). در اهمیّت این حدیث همین بس که علمای شیعه در بسیاری از کتاب‌های خود با استفاده از این حدیث به تحکیم عقاید خود پرداخته‌اند؛ مثلاً میر حامد حسین متوفّی 1306 قمری فصلی جامع در کتاب شریف عبقات‌الأنوار (ج 1تا 3) به این حدیث و راه‌های نقل آن اختصاص داده است. وی در بحث امامت این حدیث را بر احادیث دیگر مقدّم داشته است. از نظر سابقه تاریخی علمای شیعه و اهل سنّت از صدر اسلام در باب این حدیث نوشته‌هایی را به یادگار گذاشته‌اند که به برخی از آنها اشاره می‌شود: 1ـ علمای شیعه کتاب حدیث ثقلین از قوام‌الدّین محمّد وشنوی قمی، سعادۀ‌الدّارین فی شرح حدیث ثقلین از عبدالعزیز دهلوی، کتاب حدیث ثقلین (به زبان فارسی) از نجم‌الدّین عسکری و کتاب‌های متعدّد دیگر در این رابطه که ذکر بسیار کم آنها هم موجب اطاله کلام است. امّا از علمای اهل سنّت، نسائی در سُنَن و طبرانی در معجم کبیر، ترمذی در سُنَن در بحث مناقب، حاکم نیشابوری در المستدرک و دیگران این حدیث را آورده‌اند. در این مقاله تلاش شده است سند و محتوای این حدیث از دید فریقین در رابطه با ثقلین که دو یادگار گرانسنگ پیامبر خدا(ص) هستند، مطالعه شود و مد‌لّل‌ترین دیدگاه مشخّص گردد تا این روش تطبیقی، زمینۀ نزدیکی دیدگاه فریقین را در مسائل مهمّ اسلام فراهم کند. قبل از همه برخی واژه‌ها و اصطلاحات مربوط توضیح داده می‌شوند. 2ـ ثقلین «ثَقَل» با فتحۀ ثاء و قاف به معنای هر چیز گرانسنگ و باارزش است (معلوف، 1381: واژۀ ثقل) و در مجمع‌البحرین آمده است: «وَکُلُّ مَا لَهُ قَدر وَ وزن یَتَنَافَسُ فِیهِ فَهُوَ ثَقَلَ بِالتَّحرِیک: هر چیزی که دارای ارزش است [و] مورد رغبت همراه با رقابت قرار گیرد به آن ثِقل «با حرکت (فتحه)» گفته می‌شود» (الطّریحی، 1403ق.: واژه ثقل). بنابراین، منظور از ثقلین در این حدیث دو یادگار گرانبها و باارزش پیامبر خداست. ابن‌حجر در صواعق محرقه با توجّه به این نکته می‌گوید: «لِأَنَّ الثِّقلَ کُلٌّ نَفِیسٌ خَطِیرٌ مَصُونٌ وَهَذَانِ کَذَلِکَ إِذ کُلُّ مِنهُمَا مَعدَنُ العُلُومِ الدِّینَه وَالأَسرَارِ وَالحِکَمِ العِلِّیَّه وَالأَحکَامِ الشَّرعِیَّه: یعنی ثقل چیز باارزش وگرانبهای محفوظ است و این دو [قرآن و عترت] همین گونه‌اند، چون هر یک از آنها گنجینۀ علوم و اسرار و حکمت‌های عالی و احکام شرعیّه‌ هستند...» (ابن‌حجر الهیثمی، 1997م.: 438). 3ـ واژه اهل بیت واژه «اهل» در لغت به «شایسته، سزاوار و مستوجب» معنا شده است. این واژه اگر به شیء یا شخصی اضافه شود، معنای دقیق آن به مناسبت مضافٌ‌إلیه فهمیده می‌شود. راغب می‌گوید: «اهل فردی کسانی هستند که «مسکنی» آنها را جمع می‌کند و به طور مجازی، کاربرد «اهل بیت» شخصی در مورد کسانی است که با وی پیوند نسبی دارند» (راغب اصفهانی، بی‌تا: واژه اهل). بنابراین، می‌توان گفت «اهل بیت» در لغت به افرادی که ساکن یک خانه هستند، یعنی زن و فرزند و به طور مجازی، به معنای خویشاوندان فرد به کار می‌رود. امّا آیا در باب پیامبر خدا(ص) چون بیت آن حضرت محلّ نزول وحی و بیت نبوّت نیز بوده، باز این کلمه به معنای گفته شده اصلاق می‌شود یا اصلاً چگونه است؟ ظاهراً کلمه «اهل بیت» درباره ایشان دو کاربرد پیدا می‌کند؛ گاهی اهل بیت پیامبر گفته می‌شود و از بیت، محلّ سکونت و یا خویشاوندان آن حضرت اراده می‌شود. در این صورت، کلمه «اهل بیت» در مورد آن حضرت به همان معنایی است که درباره دیگران به کار می‌رود؛ یعنی به معنای خانواده یا به معنای مطلق خویشاوندان آن حضرت می‌باشد. امّا آن‌گونه که پیداست، قرآن کریم در باب اهل نبوّت اصطلاح خاص دارد؛ مثلاً درباره فرزند حضرت نوح(ع) می‌فرماید: ...إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ أَهْلِکَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَیْرُ صَالِحٍ... (هود/46). پس اهل بیت پیامبر به لحاظ ویژگی، محلّ نزول وحی و بیت نبوّت به معنای ساکنان خانه، خانواده یا مطلق خویشاوندان آن حضرت نمی‌تواند باشد، بلکه منظور افرادی است که از نظر عملی و صفات انسانی، شایسته بیت آن حضرت باشند. بنابراین، در نسبتِ «اهل بیت» به پیامبر(ص) باید حدّ و حدود آن از ناحیه شارع تعیین شود و شایستگی انتساب به بیت نبوّت از آن ناحیه مشخّص شود.  بر این اساس، شخصی مثل سلمان فارسی در اهل بیت قرار می‌گیرد و رسول خدا(ص) در باب ایشان می‌فرماید: «سَلمَانٌ مِنَّا أَهلُ البَیتِ» (امین، 1403ق.، ج 7: 274) و افرادی مثل امّ‌سلمه، زینب و عایشه از اهل بیت خارج می‌شوند. عایشه در جریان کساء که پیامبر(ص) با اشاره به افراد زیر عبا می‌فرمود: «الهی اینها اهل بیت منند» وقتی گفت: «یَا رَسُولَ اللّهِ أَنَا مِن أَهلِکَ؟ قَالَ: تَنَحّی فَإِنَّکَ إِلَی خَیرٍ» و شبیه این تعبیر پیامبر(ص) در باب زینب و امّ‌سلمه نیز هست (ر.ک؛ ثعلبی، 1422ق.، ج 8 : 39، 42 و 43). بدین دلیل، نووی، شارح صحیح مسلم که از دانشمندان برجسته اهل تسنّن است، درباره دو گروه روایت که یکی زنان پیامبر را اهل بیت معرّفی کرده است و دیگری آنان را از اهل بیت ندانسته، ضمن یادآوری تعارض این روایات، روایت دسته اوّل را به معنای لغوی گرفته و گفته است، زنان پیامبر از کسانی هستند که در خانه پیامبر(ص) ساکن بودند، نه اینکه از اهل بیت باشند (ر.ک؛ ابن‌حجّاج النّیشابوری، بی‌تا، ج 15: 180) نیز بدین دلیل است که وقتی از زید بن ارقم، یکی از راویان حدیث ثقلین، سؤال می‌شود که آیا زنان در اهل بیت اصطلاحی قرار می‌گیرند یا نه؟ وی جواب منفی می‌دهد (ر.ک؛ ابن‌حجر الهیتمی، 1997م.، ج 2: 425). از این رو، برخی از دانشمندان اهل تسنّن آیات و روایاتی را که واژه اهل بیت در آنها آمده است، نه تنها به رسول خدا(ص) و علی(ع) و فاطمه زهراء(س) و حسنین(ع) [اصحاب کساء] منحصر دانسته، بلکه اعلان کرده است که این مسئله از امر الهی است،چنان‌که أبوبکر حضرمی در رشقه الصّادی بعد از بیان اینکه جماهیر علماء و بزرگان ائمّه، با ادلّه متظافر، قائل بر تخصیص اهل بیت به اهل کسا هستند، می‌گوید: «... وَ مَا کَانَ تَخصِیصِهِم بِذَلِکَ مِنهُ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ إِلاَّ عَن أَمرٍ إِلَهِیَّ وَ وَحیٌ سَمَاوِیٌّ ...» (ابوبکر حضرمی، به نقل از؛ ثعلبی، 1422ق.، ج 8: 37). از این رو، به نظر می‌رسد آنان که روایت اهل بیت را به زنان پیامبر(ص) و یا به فامیل نسبی پیامبر(ص) شامل دانسته‌اند، بدون دقّت در معنای شرعی و اصطلاحی واژه اهل بیت، تنها به معنای لغوی توجّه کرده‌اند، در حالی‌که احکام ذکر شده در آیه تطهیر و حدیث ثقلین (مثل تطهیر، عصمت و غیر آن) را هیچ دانشمند به کسی غیر از اصحاب کساء قائل نشده است. پس این واژه یک اصطلاح شرعی است و بدین دلیل، جزو اهل بیت بودن یا نبودن فردی باید از سوی شارع تعین شود. حاصل اینکه اگر قرار است فردی در اهل بیت به اصطلاح شرعی قرار گیرد، باید با تعیین شارع باشد. از این رو، در لسان مبارک پیامبر خدا (ص) «اهل البیت» به معنای کاربرد شرعی در  نمونه اعلای شایستگی انتساب به بیت نبوّت تنها بر افرادی خاص تطبیق شده است و به صورت اصطلاح درآمده است، به گونه‌ای که هرگاه کلمه «اهل بیت» (و گاهی با افزودن کلمه «عترت») به کار می‌رود، همین افراد به ذهن متبادر می‌شوند؛ مانند «کِتَاب اللَّهِ وَ عِترَتِی اَهل بَیتِی» در حدیث ثقلین، «مَثَلُ اَهلُ بَیتِی کَمَثَلِ سَفِینَه نُوحٍ» در حدیث سفینه، «اللَّهُمَّ هَؤُلاَءِ أَهلُ بَیتِی» در احادیث مباهله و کساء، «اَهُلُ بَیتِی أَمَانٌ لِاُمَّتِی ...» در حدیث نجوم و ... . 4ـ آراء در بابِ «اهل بیت» در آیه تطهیر 1ـ4) انحصار اهل بیت به زنان پیامبر عدّۀ معدودی از مفسّرین، آن را خاصّ همسران پیامبر(ص) دانسته‌اند و آیات قبل و بعد را که درباره ازدواج رسول خدا(ص) سخن می‌گویند، قرینه این معنا شمرده‌اند، ولی روشن است که این نظر به چند دلیل زیر قابل قبول نیست: الف) ضمایر این قسمت آیه (إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا) برخلاف ضمایر قبل و بعد آیه، همه به صورت «جمع مذکّر» است و این نشان می‌دهد که اهل بیت غیر از آن افراد است. ب) مستندهای این دیدگاه، ضمن اینکه با هم تناقض دارد [چون برخی از روایات، زنان را از اهل بیت ندانسته است، لذا از نووی، شارح صحیح مسلم، ذکر شد که وی بعد از یادآوری تناقض آنها، روایتی را که شمول آیۀتطهیر به زنان را بیان می‌کند، تأویل می‌کند. امّا سخن خود نووی چنین است: «فَهَاتَانِ الرِّوَایَتَانِ ظَاهِرُهُمَا التَّنَاقُضُ وَالْمَعْرُوفُ فِی مُعْظَمِ الرِّوَایَاتِ فِی غَیْرِ مُسْلِمٍ أَنَّهُ قَالَ نِسَاؤُهُ لَسْنَ مِنْ أَهْلِ بَیْتِهِ. فَتُتَأَوَّلُ الرِّوَایَه الْأُولَى عَلَى أَنَّ الْمُرَادَ أَنَّهُنَّ مِن أَهلِ بَیتِهِ الَّذِینَ یُسَاکِنُونَهُ وَیَعُولُهُمْ ... وَلَا یَدْخُلْنَ فِیمَنْ حُرِمَ الصَّدَقَه...» (ابن‌حجّاج النّیشابوری، بی‌تا، ج 15: 180). ج) نه تنها خود همسران پیامبر(ص) چنین ادّعا نداشتند، بلکه رفتار برخی از همسران ( به دلیل آیات و روایات) شمول اهل بیت و آیۀ تطهیر و مقام عصمت به آنان را نفی می‌کند؛ مانند ماجرای شرکت عایشه در جنگ جمل که قیامی بود بر ضدّ امام برحق و سبب خونریزی فراوانی گردید. بی‌گمان این ماجرا قابل توجیه نیست و یا حتّی خود عایشه نیز بعد از این حادثه اظهار ندامت می‌کند (ر.ک؛ ثعلبی، ج 8: 43) و نیز عیب‌جویی «عایشه» از «خدیجه»، در حالی‌که خدیجه از فداکارترین و بافضیلت‌ترین زنان اسلام است و فداکاری و فضل وی در تاریخ اسلام مشهور است، این عیبجویی وی به قدری بر پیامبر(ص) ناگوار آمد که از شدّت غضب، مو بر تن مبارک او راست شد و فرمود: «به خدا سوگند که هرگز همسری بهتر از او نداشتم. او زمانی ایمان آورد که مردم کافر بودند و زمانی اموال خود را در اختیار من گذاشت که مردم همه از من بریده بودند!» (الموسوی، 1355 ق.: نامه 72). همچنین دستور توبه از سوی پروردگار متعال به برخی از همسران به دنبال آزار پیامبر خدا(ص)، واضح است که این اعمال همسران اجازه نمی‌دهد که کلمه اهل بیت بر آنان شامل شود (التّحریم/ 4). 2ـ4) شمول اهل بیت به زنان و فامیل پیامبر(ص) شمار کمی از مفسّرین با نادیده گرفتن احادیث متواتر و با استناد به برخی روایات بر این باورند که کلمه اهل بیت در آیۀ کریمه شامل همه خاندان پیامبر، اعمّ از مردان، همسران و خاندان او می‌باشد! لیکن بسیاری از دلایل فوق و نصوص فراوانی که قرینه روشن، بلکه صریح بر تفسیر مفهوم آیه و اهل بیت است، شمول اهل بیت در آیه و حدیث ثقلین بر همه خاندان و زنان پیامبر(ص) را نفی می‌کند. به تعبیر روشن، علاوه بر پاسخ‌هایی که به دیدگاه اوّل گفته شد، می گوییم «اهل بیت» و عترت منحصر در افرادی معیّن است و شامل زنان پیامبر یا آل‌عقیل، آل‌عبّاس، آل‌جعفر و یا حتّی همه آل‌علی نمی‌شود، به دلایل زیر: الف) آل‌عقیل، آل‌عبّاس، آل‌جعفر... و زنان پیامبر چنین ادّعایی نداشته‌اند، در هیچ روایتی از اینان ـ غیر از یازده معصوم از فرزندان امام علی(ع) چنین ادّعایی به چشم نمی‌خورد. ممکن است آنان ادّعا کرده باشند که از اهل بیت پیامبر و منسوب به بیت رسول هستند، لیکن ادّعای همسنگ بودن با قرآن را نداشته‌اند، چون آنان از تمام معارف قرآن آگاهی نداشتند، بلکه آنان تنها با تعلّم نزد دیگران چیزهایی در این زمینه آموخته بودند. ب) اگر همه آنان هم‌ردیف قرآن بودند و تمسّک به سیره و سنّت آنان موجب نجات از گمراهی می‌شد، نباید آنان با یکدیگر اختلاف می‌داشتند، چون کسانی که همسنگ قرآن هستند، مانند خودِ قرآن از اختلاف و تشتّت مصون می‌باشند. ج) واقعیّت موجود در زندگی منسوبین به بیت رسالت نیز حکایت از آن دارد که تنها حضرت علی(ع) و یازده امام پس از ایشان به همه معارف قرآن آگاه بودند. از این رو، در هیچ روایتی دیده نشده که آنان معنای آیه‌ای را که از ایشان می‌پرسند، ندانند یا در مقام احتجاج با دیگران درمانده گردند یا کسی بتواند دلیل آنان را ابطال کند (در این زمینه، کافی است به کتاب الإحتجاج عَلَی أَهل اللِّجاج اثر احمد بن علیّ طبرسی، از علمای قرن ششم، بنگرید. مؤلّف این کتاب احتجاج‌های معصومان را در این کتاب گرد آورده است).  امام رضا(ع) درباره اینکه چرا ائمّه طاهرین از پاسخ به پرسش‌ها درمانده نمی‌شوند و در احتجاج‌ها سرگردان نمی‌گردند، می‌فرماید: «إِنَّ العَبدَ إِذَا اختَارَهُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ لِأُمُورِ عِبَادِهِ شَرَحَ صَدرَهُ لِذَلِکَ وَأَودَعَ قَلبَهُ یَنَابِیعَ الحِکمَه وَأَلهَمَهُ العِلمَ إِلهَاماً فَلَم یَعیَ بَعدَهُ بِجَوَابٍ...» (کلینی، 1392ق.، ج 1: 384). آنان که در جستجوی حقیقت بوده‌اند، همواره در پیشگاه ائمّه معصوم به بلندای علوم آنان و ویژگی منحصر به فرد آنان در کشف حقایق قرآن معترف هستند؛ مانند قتاده از تابعین در مناظره با امام باقر (ع) (ر.ک؛ حرّ عاملی، 1409ق.، ج 27: 185). د) گرچه بین دانشمندان در تعیین مصداق «اهل بیت» در حدیث ثقلین اختلاف است، امّا قدر متقن در همه اقوال آنان این است که اصحاب مباهله که پیامبرخدا(ص) درباره آنان فرمود: «اللَّهُمَّ هَؤُلاَءِ أِهلِی» و نیز اصحاب کساء که همین تعبیر را درباره آنان به کار برده‌اند، در این مصداق داخل می‌باشد و در این تردیدی نیست. از سویی، اصحاب کساء نیز اجماع دارند که اهل بیت در حدیث ثقلین، فرزندان معصوم از نسل امام حسین(ع) می‌باشند. و) اهل بیت در آیه و حدیث ثقلین همان‌ها هستند که در کلام رسول خدا(ص)به اوصاف ویژه دیگری همچون «کشتی نوح»، «امان امّت از اختلاف» و ... موصوف شده‌اند. قطعاً این اوصاف برای هر کسی که صرفاً منسوب به بیت نبوّت باشد، نیست و تنها برای افرادی خاص که سرچشمه علم آنان از قرآن و سیره، سنّت ایشان منطبق بر کتاب خدا و همانند قرآن از مقام عصمت برخوردارند، قابل اثبات است وگرنه ممکن نیست هر مؤمنی که با پیامبر خدا(ص) رابطه قومی یا نسبی داشته باشد، از چنین مقام و موقعیّتی برخوردار شود، تعالیم وحی و سنّت و سیره رسول خدا چنین چیزی ندارد. 3ـ4) انحصار اهل بیت بر اصحاب کساء قریب به اتّفاق مفسّرین و دانشمندان اهل تسنّن و همه مفسرین و علمای شیعه با استناد به ادلّه و روایات بسیار زیادی که در منابع اهل سنّت و شیعه وارد شده، بر این باورند که آیه فوق و اهل بیت به اصحاب کساء (شامل علی(ع)، فاطمه زهراء(س) و حسنین(ع)) منحصر می‌باشد. برخی از ادلّه و روایات این دیدگاه را از نظر می‌گذرانیم. الف) روایاتی که از خود همسران پیامبر(ص) نقل شده است: از برخی از زنان پیامبر(ص) نقل شده است که هنگامی که پیامبر(ص) امیر‌المؤمنین علی(ع)، فاطمۀ زهراء(س) وحسنین(ع) را زیر عبا قرار داد و فرمود: خدایا اینها اهل بیت من هستند» و به دنبال آن، آیه تطهیر نازل شد، از پیامبر(ص) سؤال کردیم که آیا ما زنان پیامبر جزء این آیه هستیم؟ فرمود: شما خوبید، امّا مشمول این آیه نیستید! از آن جمله، روایتی است که بسیاری مانند ثعلبی در تفسیر خود از امّ‌سلمه نقل کرده است که وی می‌گوید: «پیامبر(ص) در خانه خود بود که فاطمه (ع) نزد آن حضرت آمد، پیامبر(ص) فرمود: همسر و دو فرزندانت حسن و حسین را صدا کن. آن بانوی بزرگ چنین کرد.  سپس غذا خوردند. بعد پیامبر(ص) عبا بر آنان افکند و فرمود: «اَللّهُمَّ هؤُلاءِ اَهْلُ بَیْتی وَ عِتْرَتی فَاَذْهِبْ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهِّرْهُمْ تَطْهیراً: الهی! اینها خاندان من‌هستند. هر پلیدی را از آنان دور کن و ایشان را از هر آلودگی پاک بدار». در اینجا آیه إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ ... نازل شد. امّ‌سلمه می‌گوید: عرض کردم: یا رسول‌الله! آیا من هم با شما هستم؟ حضرت فرمود: «اِنَّکِ إِلَی خَیرٍ»؛ یعنی تو بر خیر و نیکی هستی [امّا در زمره این گروه نیستی]» (ر.ک؛ ثعلبی، 1422ق.، ج 8: 42). طبرسی در مجمع‌البیان ذیل آیه مورد بحث و دیگران این حدیث را به طرق دیگر نیز از امّ‌سلمه به همین مضمون نقل کرده‌اند (ر.ک؛ طبرسی، 1372، ج 8: 559 و حسکانی، 1411ق.، ج 2: 56 به بعد). همچنین نیز ثعلبی نقل می‌کند: «هنگامی که از عایشه درباره جنگ جمل و دخالت او در آن جنگ ویرانگر سؤال شد. آن حضرت (با تأسّف) گفت: این تقدیر الهی بود! نیز هنگامی که درباره علی(ع) از او سؤال کردند.در پاسخ فرمود: «تَسأَلِینِی عَن أَحَبِّ النَّاسِ کَانَ إِلَى رَسُولِ الله صَلَّى اللهُ عَلَیهِ، وَزَوجٌ أَحَبُّ النَّاسِ کَانَ إِلَى رَسُولِ اللهِ، لَقَد رَأَیتُ عَلِیّاً وَفَاطَمَه وَحَسَناً وَحُسَینَا جَمَعَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیهِ بِثَوبٍ عَلَیهِم ثُمَّ قَالَ: اللَّهُمَّ هَؤُلاَءِ أَهلُ بَیتِی وَحَامَّتِی فَأذهِب عَنهُمُ الرِّجسَ وَطَهِّرهُم تَطهِیراً: عایشه گوید: گفتم یا رسول‌اللَّه! أنَا مِن أهلِکَ؟ قَالَ تنحی فَإنَّکِ إِلَی خَیرٍ: یعنی از من درباره کسی سؤال می‌کنی که محبوب‌ترین مردم نزد پیامبر(ص) بود و از کسی می‌پرسی که همسر محبوب‌ترین مردم نزد رسول خدا(ص) بود. من با چشم خود، علی، فاطمه، حسن و حسین را دیدم که پیامبر(ص) آنان را در زیر لباسی جمع کرده بود و فرمود: خداوندا ! اینها خاندان و حامیان من هستند. رجس را از آنها ببر و از آلودگی‌ها پاکشان فرما. من عرض کردم: ای رسول خدا! آیا من هم از آنها هستم؟ فرمود: دور باش! تو بر خیر و نیکی هستی [امّا جزء این جمع نمی‌باشی] (همان/ 43). از زینب همسر پیامبر(ص) نیز حدیثی در این معنا آمده است. ب) روایات فراوانی از صحابه متعدّد پیامبر(ص) درباره حدیث کساء وارد شده که حاکی است که پیامبر(ص)، علی(ع)، فاطمه(س) و حسنین(ع)را فراخواند و یا آنان به خدمت حضرت آمدند. پیامبر(ص) عبایی را بر آنها افکند و فرمود: «خداوندا! اینها خاندان منند. رجس و آلودگی را از آنها دور فرما. در این هنگام، آیه إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ نازل گردید». در تفسیر ثعلبی، بخشی به نام «أَقوَالُ المُفَسِّرینَ وَالعُلَمَاءِ بِإِختِصَاصِهَا بِأَصحَابِ الکَسَاءِ: اقوال مفسّرین و دانشمندان در اختصاص آیۀ تطهیر به اصحاب کساء»، «پیامبر، علی، فاطمه، امام حسن و امام حسین(ع)» آمده که در آنجا آرای بسیاری از بزرگان و مفسّرین اهل تسنّن مبنی بر انحصار آیۀ تطهیر بر اصحاب کساء آورده شده است (ر.ک؛ ثعلبی، 1422ق.، ج 8: 36). 5ـ هدف از جمع کردن در زیر کساء مطابق آنچه گفته شد، به وضوح می‌توان گفت که هدف پیامبر(ص) از جمع کردن آن بزرگان در زیر کساء این بوده است که حضرت می‌خواسته آیه تطهیر را تنها به این اشخاص منحصرکرده است و بگوید آیه فوق، تنها درباره این گروه است، مبادا کسی مخاطب را در این آیه به افراد دیگر بیت پیامبر(ص) و یا به همه کسانی که جزء خاندان پیامبر هستند، شامل بداند. شاهد مطلب اینکه رسول خدا(ص) بعد از نزول این آیه بر اساس روایات، به مدّت 6، 8 یا 9 ماه هنگام نماز صبح، مدام این آیه را کنار دَرِ خانه حضرت فاطمه زهراء(س) تلاوت می‌نمود و می‌فرمود: «الصَّلاَه یَا أَهلَ البَیتِ! إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا روشن است که این کار حضرت برای نهادینه کردن نزول آیه تطهیر در شأن اصحاب کساء بود و در واقع، حضرت می‌خواست در آینده تردیدی برای کسی باقی نماند (ر.ک؛ ثعلبی، 1422ق.، ج 8: پاورقی 37 و طحاوی، 1415ق.، ج 1: 231). شاهد دیگر اینکه در بعضی از روایات آمده است که پیامبر(ص) سه بار این جمله را تکرار فرمود: «خداوندا! اهل بیت من اینها هستند» پلیدی را از آنها دور فرما». ابن‌عبّاس نیز این حدیث را از پیامبر(ص) نقل کرده است (ر.ک؛ سیوطی، 1404ق.، ج 5: 199). لازم به یادآوری است که اوّلاً روایاتی که با صراحت گواهی می‌دهند این آیه تنها درباره اصحاب کساء نازل شده است (نُزِلَت فِی خَمسَه: فِی رَسُولِ اللَّهِ وَ عَلِیٍّ وَ فَاطِمَه وَ الحَسَنِ وَ الحُسَینِ(ع)) به قدری زیادند که بعضی از محقّقین آنها را متواتر می‌دانند (ر.ک؛ حسکانی، 1411ق.؛ ج 2: 20 به بعد). ثانیاً منابع و راویان احادیثی که دلالت بر انحصار آیه به پنج تن می‌کند، به قدری زیادند که موجب شده قریب به اتّفاق مفسّرین اهل تسنّن و قاطبۀ مفسّرین شیعه معتقد باشند که آیۀ تطهیر در باب پیامبر(ص)، علی، فاطمه، حسن و حسین(ع) نازل شده است و جای تردید در آن باقی نمی‌ماند (برای آگاهی بیشتر، ر.ک؛ مرعشی تستری، 1409ق.، ج 9: 309 و ثعلبی، 1422ق.، ج 8: 36 به بعد و حسکانی، 1411ق.، ج 2: 20 به بعد). صاحب تفسیر نمونه می‌گوید: «در شرح احقاق الحق بیش از هفتاد منبع از منابع معروف اهل سنّت گردآوری شده است و منابع شیعه در این زمینه از هزار هم می‌گذرد» (مکارم شیرازی و دیگران، 1374، ج 17: 302). مراجع قرآن کریم. آلوسی، محمود. (1415ق.). روح‌المعانی فی تفسیر القرآن العظیم. بیروت: دارالکتب العلمیّه. ابن‌حجّاج النّیشابوری، مسلم. (بی‌تا). صحیح مسلم بشرح النووی. بیروت: دارالفکر. ابن‌حجر الهیتمی، احمد بن محمّد. (1997 م.). الصّواعق المحرقه. با تحقیق عبدالرّحمن التّرکی. مصر: مؤسّسه الرّساله. ابن‌حنبل، احمدبن محمّد. (1404 ق.). المسند. تحقیق احمد محمّد شاکر. مصر: دار المعارف. امین عاملی، سیّد محسن. (1403 ق.). اعیان الشّیعه. بیروت: دار التّعارف للمطبوعات. امینی، عبدالحسین. (1368). الغدیر. تهران: دار الکتب الأسلامیّه. ترمذی، محمّدبن عیسی. (1407 ق). جامع سُنَن ترمذی. تحقیق احمد محمّد شاکر و دیگران. بیروت: دار احیاء التّراث العربی. ثعلبی، ابواسحاق احمد بن ابراهیم. (1422 ق.). الکشف والبیان عن تفسیر القرآن. بیروت: دار احیاء التّراث العربی. حاکم نیشابوری، محمّد بن عبدالله. (1411 ق.). المستدرک علی الصّحیحین. تعلیقات ذهبی. بیروت: دار الکتب العلمیّه. حرّ عاملی، محمّد بن حسن. (1409 ق.). تفصیل وسائل الشّیعهإلی تحصیل مسائل الشّریعه. قم: آل البیت لإحیاء التّراث. حسکانی، عبیدالله بن احمد. (1411 ق.). شواهد التّنزیل لقواعد التّفصیل. تهران: وزارت ارشاد اسلامی. سیوطی، جلال‌الدّین. (1404 ق.). الدّر المنثور. قم: نشر کتابخانه آیت‌الله نجفی مرعشی. شهرستانی، عبدالکریم. (1376). مفاتیح الأسرار و مصابیح الأبرار. تحقیق آذرشب. تهران: شرکه النّشر احیاء کتاب. طبرسی، فضل بن حسن. (1372). مجمع البیان فی تفسیر القرآن. تهران: انتشارات ناصر خسرو. طحاوی، أبوجعفر أحمد بن محمّد. (1415 ق.). شرح مشکل الآثار. تحقیق شعیب أرنؤوط. طبع أوّل. مصر: مؤسّسه الرّساله. الطّریحی، فخرالدّین بن محمّد. (1403 ق.). مجمع البحرین. تحقیق احمد الحسینی. بیروت: مؤسّسه الوفاء. فیروزآبادی، مرتضی. (1402 ق.). فضائل الخمسه. بیروت: طبع اعلمی. کلینی، محمّدبن یعقوب. (1392 ق.). اصول کافی. تصحیح بهبودی و غفّاری. ترجمه و شرح آیت‌الله کمره‌ای. چاپ چهارم. تهران: مکتبۀ اسلامی. مرعشی تستری، سیّد نورالله الحسینی. (1409 ق.). إِحقاق الحقّ و إزهاق الباطل. تعلیق آیت‌الله مرعشی نجفی. قم: کتابخانه نجفی. معلوف، لویس. (1381). المنجد فی اللّغه. تهران: ذوی‌القربی. معزّی ملایری، اسماعیل. (1371). جامع احادیث الشّیعه فی أحکام الشّریعه. زیر نظر آیت‌الله حاج آقا حسین طباطبائی بروجردی(ره). قم: طبع مهر. مکارم شیرازی، ناصر و دیگران. (1374).تفسیر نمونه. تهران: دار الکتب الإسلامیّه. الموسوی، عبدالحسین. (1355 ق.). المراجعات. بیروت: مؤسّسه الأعلمی للمطبوعات. نویسنده: محمد صدقی آلانق: دانشگاه علامه طباطبایی(ره) فصلنامه سراج منیر شماره 18 ادامه دارد...

95/05/09 :: 04:04





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 29]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن