واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: استاد ادبیات دانشگاه تفلیس: ایران و گرجستان از قرن 12 روابط ادبی داشتهاند تهران – ایرنا – استاد ادبیات فارسی دانشگاه دولتی تفلیس با بیان اینکه روابط ادبی ایران و گرجستان از قرن 12 میلادی برقرار بوده است، گفت: استقلال گرجستان، نقطه عطفی در این روابط بود.
به گزارش ایرنا، "نومادی بارتایا" رئیس بخش زبان و ادبیات فارسی و ایرانشناسی در دانشگاه دولتی تفلیس، روز پنجشنبه در نشستی در تهران گفت، روابط ادبی میان دو کشور را میتوان به سه دوره متفاوت تقسیم کرد:* دوره نخست: از قرن 12 میلادیاین قرن، سر آغاز روابط جدیِ ادبی میان ایران و گرجستان بود. در این زمان، گرجیها کشوری مستقل و نیرومند داشتند و با شیروان شاهان (حکومت ایرانی قفقاز) رابطهای نزدیک برقرار کرده بودند. بسیاری از شاهکارهای ادبیات فارسی نیز در همین دوره به زبان گرجی ترجمه شد که از آن جمله میتوان به شاهنامه فردوسی، کلیله و دمنه، چند منظومه از نظامی گنجوی، منظومه عنصری و "ویس و رامین" اشاره کرد. شاهنامه در این برهه آنچنان در گرجستان محبوب شد که بسیاری از نامهای این اثر فردوسی را وارد فرهنگ ملی گرجیان کرد. تا همین امروز هم ما در گرجستان نامهایی مانند رُستُمی (رستم)، زورابی (سهراب)، منوچَری (منوچهر)، گُدِرزی (گودرز)، گیوی (گیو)، تَماز (طهماسب) و... را داریم که اسمهایی رایج میان مردم هستند. بهویژه، داستان رستم و سهراب آنقدر برای گرجیان جذاب بود که شاهنامه را با اسم "رستمنامه" میشناختند.پس از این دوره، در دوران مغولها و تیموریان اطلاعات دقیقی از روابط فرهنگی میان دو کشور در دست نیست. اما در دوران صفویان، روابط ادبی از سر گرفته شد.*دوره دوم: از صفویانایران و گرجستان از دوران صفوی به مدت سه قرن روابط بسیار نزدیکی داشتند. بسیاری از کارهایی که پیشتر از ادبیات فارسی به گرجی ترجمه شده بود و بعضا از میان رفته بود، در همین زمان دوباره به زبان گرجی ترجمه شد. مثلا شاهنامه، "ویس و رامین" و منظومههای نظامی دوباره به گرجی ترجمه شدند.پس از صفویان، ایران و گرجستان به مدت 200 سال ارتباط سیاسی نداشتند و روابط فرهنگی نیز بسیار ضعیف شد.*دوره سوم: قرن بیستمدوره سوم از روابط ادبی میان دو کشور، از سالهای نخست قرن بیستم آغاز شد. "اَمباکو چِلیدزه" نخستین کسی بود که در این دوره، ادبیات کلاسیک فارسی را به گرجی ترجمه کرد. او شش سال در بانکهای ایران کار میکرد و زبان فارسی را بهخوبی میشناخت. تفاوت کار امباکو چلیدزه با کار نیاکان گرجستان، این بود که او بسیاری از شعرهای غنایی را نیز از فارسی به گرجی ترجمه کرد.زمانی که رشته ایرانشناسی در دانشگاه تفلیس راهاندازی شد، ایرانشناسان افزون بر پژوهشهای علمی، آثار ادبیات فارسی را نیز به گرجی ترجمه کردند؛ با این تفاوت که پژوهشگران ایرانشناسی در دانشگاه تفلیس، آثار زبان فارسی میانه (اشکانی و ساسانی) و زبانهای باستانی ایران را هم به گرجی برگرداندند.** استقلال گرجستان؛ نقطه عطف روابط ادبی با ایرانپس از استقلال گرجستان از شوروی، ایران یکی از نخستین کشورهایی بود که این کشور را به رسمیت شناخت. روابط ادبی ایران و گرجستان در دوران پسا استقلال، این ویژگی منحصربهفرد را داشت که از شکل یکجانبه به دوجانبه تغییر ماهیت داد. یعنی تا پیش از آن، تنها گرجیها بودند که آثار ادبیات فارسی را میخواندند، اما پس از استقلال، ادبیات گرجستان نیز به ایران معرفی شد؛ به طوری که برای مثال مجموعه شعر "پلنگینه پوش" اثر "روستاوِلی" در مدت 10 سال دو بار به زبان فارسی ترجمه شد.دکتر "نومادی بارتایا" در پایان سخنانش از حمایتهای سفارت ایران و رایزنی فرهنگی کشورمان در گرجستان که امکان دسترسی گرجیها را به منابع ادبی فراهم کردهاند، سپاسگزاری کرد و گفت چنین وضعیتی در دوران شوروی وجود نداشت و "مثلا ما در دوران دانشجویی اصلا به منابع فارسی دسترسی نداشتیم."پس از سخنان بارتایا، دکتر "الکساندر چولوخادزه" استاد مطالعات ایرانی و رئیس بخش شرقشناسی دانشگاه گرجستان نیز دو گزارش درباره "اهمیت گذرگاههای منطقه قفقاز در تاریخ ایران باستان" و "روابط ایران و گرجستان در دوره هخامنشی بر اساس یافتههای باستانشناسی" ارائه کرد. این نشست با حضور شماری از اندیشمندان و به همت "پارک علم و فناوری دانشگاه تهران" و "بنیاد مطالعات قفقاز" در محل این بنیاد برگزار شد.شبد*9163*9122*خبرنگار: زمان رضاخانی* انتشار دهنده: مهدی نعمتی
30/10/1395
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 47]