محبوبترینها
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1840482817
دانشگاههای متورم، تحصیلکردگان بیکار!
واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: دانشگاههای متورم، تحصیلکردگان بیکار! تهران- ایرنا- حمیدرضا خانکه معاون پژوهشی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی در گفت و گو با روزنامه اطلاعات با بیان اینکه ابتدا باید دید نهاد آموزش عالی با چه منطقی تاسیس شده است، گفت: وظیفه اصلی آموزش عالی تربیت نیروهایی متخصص به منظور کمک به توسعه کشور و در راستای تحقق اهداف آن است.
در بخش نخست این گفت و گو می خوانیم: تعریف نقشهای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی برای دانشگاهها به تنهایی گویای آن است که آموزش عالی فقط یک نهاد آموزشی نیست و از این رو هر نوع اختلال در سطح دانشگاهها، پیامدهای منفی بسیاری را در سطح کشور به دنبال دارد. از سویی، پیش فرض ایفای نقش در هر یک از زیر نظامهای گفته شده، توجه به چگونگی پذیرش دانشجو و نوع آموزش آنان در دانشگاههاست، موضوعی که در سالهای اخیر تحت تاثیر کمّیگرایی دچار نابسامانیهایی شده که بیش از همه هشدار اساتید صاحب نام و صاحب نظر دانشگاهها را در پی داشته است و بازنگری در نظام دانشگاهی کشورمان را بیش از هر زمان، ضروری کرده است.دکتر حمیدرضا خانکه ـ معاون پژوهشی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی در گفتگو با گزارشگر روزنامه اطلاعات با بیان اینکه ابتدا باید دید نهاد آموزش عالی با چه منطقی تاسیس شده است، میگوید: وظیفه اصلی آموزش عالی تربیت نیروهایی متخصص به منظور کمک به توسعه کشور و در راستای تحقق اهداف آن است. به این معنی که هر کشور برای توسعه برنامههای کلان دارد و نسبت به امکانات، منابع، فرصتها و تهدیدهای خود آگاه است و میداند متناسب با آنها چه نقشی و چه جایگاهی در دنیا میخواهد داشته باشد. از این رو متناسب با این برنامههای کلان، نسبت به تربیت نیروهای متخصص اقدام میکند. این وظیفه به عالیترین بخش جامعه یعنی آموزش عالی محول شده است تا در کنار آموزش نیروهای یادشده برای تولید سرمایه در راستای نقشه جامع راه، به طراحی فعالیتهای پژوهشی که اصیلترین اقدام انسانی است و تربیت دانشجویان تحصیلات تکمیلی، اقدام کند. پژوهش و دانش نیز در نهایت 2 دستاورد دارد؛ یکی فراهم آوردن زندگی بهتر برای مردم و دوم، تولید سرمایه برای توسعه کشور.به باور این استاد دانشگاه، فقط با تولید محصولات علمی میتوان رفاه عمومی و توسعهیافتگی کشور دست یافت. که برای تحقق آن هم ابزارهای متعددی در اختیار دانشگاهها قرار شده که مهمترین آنها، نیروی انسانی متخصص است، به این معنی که برجستهترین افراد یعنی نخبگان جامعه در دانشگاهها حضور دارند و به آموزش، پژوهش، تولید علم و در گروههای پزشکی به ارائه خدمت هم میپردازند.**هرم تربیت دانشجویان در دانشگاههای خارجیدکتر خانکه که همزمان در دانشگاههای کارولینسکا سوئد، لایپزیک آلمان و دانشگاهی در لهستان تدریس میکند، با توجه به تجربیات خود در این دانشگاهها، پیرامون هرم دانشجویی و چگونگی پذیرش دانشجویان در آن کشورها میگوید: در دانشگاههای یادشده هرم تربیت دانشجویان در مقطع به گونهای است که بیشترین تعداد آنان را دانشجویان کارشناسی تشکیل میدهند، چرا که باید بدنه عملیاتی و اجرایی کشورهایشان را در دست بگیرند و خدمات تخصصی ارائه دهند و از اینرو درصد خیلی کمتری از دانشجویان در مقطع کارشناسی ارشد درس میخوانند و کارشناسی ارشد به نوعی واسطه تحصیلات کارشناسی و دکتری است. در تعریف دانشگاه در این کشورها، کارشناسی، زمینههای عملیاتی و دکتری، زمینههای علمی ایجاد میکند و کارشناسی ارشد واسطه رسیدن دانشجوی کارشناسی به زمینههای علمی است و در مرحله آخر تعداد بسیار کمتری از دانشجویان دکتری میخوانند. کسی که دکتری رشتهای را میخواند، باید به فلسفه رشته خود مسلط و توان تولید علمی را داشته باشد، نقد علمی انجام دهد و نسبت به شناسایی چالشهای کلان تخصص خود واقف باشد و به منظور رفع آن، پژوهشهای عالی انجام دهد. ضمن آنکه توانایی نقد پژوهشهای عالی و شواهد علمی گذشته را هم داشته باشد و نسبت به حوزه عمل خود احاطه داشته باشد. بهطور مثال، من که در حوزه حوادث، بلایای طبیعی و سلامت دکتری دارم، باید قادر به خواندن شواهد علمی آنها باشم و بگویم کدامیک از آنها در ایران میتواند کاربرد داشته باشد، چون هر توصیهای از کشورهای دیگر لزوما در کشور ما کاربرد ندارد. یا اینکه باید بتوانم شواهد علمی را کنار هم بگذارم و شواهد قویتری را برای توسعه حوزه عملکردی در سرزمین خود، ایجاد کنم. باید توجه داشت فرایندی که درباره آن صحبت شد، کاملاً کیفی است و به هیچ وجه کمّی نیست. در این فرایند باید افراد شاخص، علاقهمند و عاشق تحقیق انتخاب شوند، افرادی که در حوزه تخصصی شان کار کرده و ضعفهای آن را شناسایی کرده باشند. در تمامی مسیری که دانشجوی دکتری طی میکند، عشق، علاقه و انگیزه اصل است، چون فرایند تحصیل، فرایند سختی است، اما زمانی که در همه مراحل پذیرش دانشجو در کشورمان از کیفیت به کمیت روی آوردیم، فرایند تحصیل هم در این جا آسان شد. در ایران برعکس روال آن در تمامی دنیا، هرکس وارد دانشگاه میشود، بدون طی این مراحل سخت، دکتر است! اگر ما هم در مقام اساتید بخواهیم کیفیت آموزش در دوره دکتری را افزایش دهیم، از سوی گروههای آموزشی این فشار هست که دوره تحصیل را طولانی نکنید، پولش را نداریم، بدهیم. یا اگر بگوئیم کسی صلاحیت تحصیلات دکتری را ندارد، پاسخ میشنویم، کنکور داده و آمده است دیگر، چرا نگذاریم ادامه دهد، شما سخت میگیرید! من وقتی در دانشگاه سوئد، دکتری خود را دریافت کردم، یکی از اساتید به من گفت، حالا من میتوانم شما را دکتر حمید خطاب کنم. در آن لحظه من هم احساس کردم که عنوان دکتری چهقدر اهمیت دارد و به عالیترین مقام زندگیام رسیدم.**تعیین نیازهای تحقیقاتیعضو فرهنگستان علوم پزشکی ایران معتقد است، روشی که دانشگاهها در نوع پذیرش دانشجوی دکتری پیش گرفتهاند، کشور را به توسعه رهنمون نمیکند. او اظهار میدارد: ما به دنبال این هستیم که هر ایرانی یک دکتری داشته باشد و هر خانوادهای هم به دنبال آن است که فرزندش با قبول شدن در کنکور پزشکی، دکتر شود یا در مسیر دانشگاه، سریع بالا برود و دکتری بگیرد! در حالی که اصلیترین سئوال این است که ما چهقدر ظرفیت تربیت این حجم از دانشجویان دکتری را داریم؟ واقعیت امر این است که برای گرفتن دکتری در حوزههای تخصصی باید نیازهای لازم تحقیقاتی پیشبینی شده و حوزه آموزش و خدمت هم مهیا باشد. اکنون سوال میکنم دانشگاههای ما برای این تعداد از فارغالتحصیلان دکتری، نیازهای تحقیقی استخراج کردهاند و آیا منابع مالی لازم برای آن پیشبینی شده است؟ من الان استاد تمام دانشگاه هستم، ظرفیت من برای تربیت دانشجوی دکتری، حداکثر 2 تا 3 دانشجو است، ولی وقتی تعداد دانشجویان دکتری محول شده به من، 10 نفر میشود، زمان، تخصص، سختگیری و انضباط من هم میان آنان تقسیم میشود و من فقط میتوانم تکالیف آنان را ببینم. نکته اینجاست که بر موازات این مسیر بسیار بد در کمی کردن پذیرش دانشجویان، برای فارغالتحصیلی دانشجویان و ارتقاء اساتید هم مسیر بدتری را پیشبینی کردهاند که آن تاکید بر داشتن مقاله است. در حالی که مقاله یعنی چکیده یک تحقیق که محقق مایل است آن را با دیگران به اشتراک بگذارد که یا دیگران از آن استفاده کنند یا آن را نقد کنند. مقالهنویسی، روشی است برای به اشتراک گذاشتن یافتههای تحقیقی، مقاله نوشتن، ابراز دیدهشدن و شنیده شدن است. تا 10 سال پیش شرکت در کنگرههای علمی جایگاه بهمراتب بالاتری نسبت به مقالهنویسی داشت. بعد جامعه جهانی به سمت مقاله اقبال بیشتری نشان داد،، اما باز هم به میزانی که مقاله نوشتن در ایران حائز اهمیت است، در هیچ کشور در جهان به این اندازه مهم نیست. چون تحقیقی که مقاله حاصل آن است، مهمبه شمار میآید. ما تحقیق را برای آن انجام میدهیم که مشکلی را حل یا آن را شناسایی کنیم. اخیراً دانشگاهی در آلمان به من پیشنهاد داد به عضویت هیأت علمی آن دانشگاه در آیم. مقامات دانشگاه در صحبتهای خود، ارتباطات مناسب بینالمللی، تأثیرگذاری قابل توجه و پژوهشهای مؤثر برای اصلاح مشکلات را از جمله عوامل این دعوت، ذکر کردند و اصلاً تعداد مقالههای من را نشماردند، در حالی که اینجا جلوی دانشگاه ما، هر روز یک اطلاعیه فروش مقاله و پایاننامه روی در و دیوار نصب میشود.**ابتذال علمی و بینالمللی شدن علمدکتر جبار رحمانی ـ عضو شورای مرکزی انسانشناسی و فرهنگ در گفتگو با فرارو از وضعیت فروش علم و تخلفات علمی بهعنوان ابتذال در دانشگاهها یاد میکند و میگوید: هنجارهای نهاد علم و قواعد مدیریت نهاد علم و دانشگاه در ایران به هر چیزی شبیه باشد، به اصول علمی و دانشگاهی مطلوب شبیه نیست، چرا که استانداردهای دانشگاهی را اموری غیرعلمی و هنجارهای غیراخلاقی و با منطق رانتی تعیین میکند.وی با اشاره به گذشته علم در ایران تاکید میکند: روزی در ایران زمین، در حدود قرن پنجم هجری، اگر استادی نقلی به غلط میکرد یا حتی حدیثی را نادرست استناد میداد، تمامی اعتبار عمر علمیاش از دست میرفت، ولی امروزه تقلبهای علمی فاحش انجام میشود و متقلبان نه فقط اعتباری از دست نمیدهند، بلکه ارتقا هم میگیرند! به همین دلیل میتوان از نوعی بحران اخلاق در برخی از دانشگاههای ایران صحبت کرد که ریشه بحران علمی نیز در همین جا است. مساله بودن یا نبودن محقق توانا مطرح نیست، بلکه فضایی است که در نهاد آموزش عالی ایران رانت و فساد ایجاد میکند و کنشگران علمی را به بیماری فساد، دچار میسازد. تقلبهای علمی و ارتقاهای زودرس در سلسله مراتب دانشگاهی و همچنین صدور نامحدود مدارک دانشگاهی، بیانگر وضعیت ناهنجاری است که خرده فرهنگ دانشگاه دچار آن شده است.به باور او، هنوز جامعه دانشگاهی تصمیم جدی برای اتخاذ رویهای بنیادین برای مواجهه با این فسادهای داخلی نگرفته است. ایدههای گوناگونی در این ارتباط مطرح شده است. برخی میخواهند تولید علم را در بیرون نهاد دانشگاه جستجو کنند و برخی معتقد به مهاجرت کنشگران علمی از نهادهای دانشگاهی به نهادهای پژوهشی خصوصی هستند و برخی هم از فروپاشی و شکست روند جریان علم در ایران حرف میزنند.وی راه چاره را بینالمللیشدن علم میداند و میگوید: فارغ از همه ابعاد مثبت آن برای تولید علمی در ایران، راهی است برای درمان این وضع نابسامان درونی در دانشگاههای ایرانی. حضور در عرصههای بین المللی و حضور آنها در ایران، دیگر فرصتی برای رانتخواریها و ابتذالهای علمی باقی نخواهد گذاشت یا حداقل این فرصتها را اندک خواهد کرد. به همین دلیل در آینده بیش از آنکه به دنبال احیای تولید علمی باشیم (البته نه به شیوه مبتذل مقالات سفارشی و خریداری شده)، باید به دنبال احیای اخلاق علمی و اخلاق دانش باشیم. اگر بحران اخلاقی نهادهای علمی رفع شود، قطعاً بحران دانشگاهها هم راحتتر حل خواهد شد.**قربانیان سیستم دانشگاهیدکتر عباس کاظمی ـ عضو هیات علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، ورای همه نظراتی که نویسندگان? مقالات سفارشی را مورد هجوم قرار میدهد، به بیکاری فارغالتحصیلان اشاره میکند و با نگاهی به وضعیت آنان در سمینار «نهاد دانشگاه در ایران» میگوید: افرادی که برای دیگران پایاننامه مینویسند، قربانی سیستم دانشگاههای کشور هستند. 70درصد استادان در دانشگاهها حقالتدریسی هستند و وقتی بیشتر دقت میکنیم، دانشجویان تحصیلات تکمیلی را میبینیم که برای استادانشان و برای دیگران، کتاب، مقاله و پایاننامه مینویسند، اما خودشان هیچ جایگاه و هویتی در نظام دانشگاهی ندارند، هیچجا اسمشان نمیآید و جایی دیده نمیشوند. این چیزی است که من نام آن را پرولتاریای دانشگاهی میگذارم. گروههای بسیاری از میان دانشجویان تحصیلات تکمیلی در ایران تشکیل شدهاند که وضعیت نابرابر و متزلزلی را در جامعه به وجود آوردهاند.وی ادامه میدهد: کسانی که وارد دانشگاه شدهاند، به این امید آمدهاند که حداقل بعد از چند سال بتوانند وارد بازار کار شوند. مساله بیکاری امر مهمی است که از ابتدا هم وجود داشته است. سه دهه پیش هم، مساله بیکاری حاد بود، ولی توسعه دانشگاهها برای دولتها به عنوان یک مسکن عمل میکرد و برای افرادی که وارد دانشگاه میشدند، امید واهی فراهم میکرد. فرض بر این است که دانشگاهها تا حد زیادی از این نابرابری در بازار کار را کم کنند، اما آنچه مشاهده میشود این است که بعد از چند دهه نه فقط بیکاری کم نشده است، بلکه نابرابری در بازار اشتغال نیز حادتر شده است. ما باید بین 3 مفهوم سرقتهای علمی، سایهنویسی و پرولتاریای دانشگاهی تفاوت قائل شویم. از یک سو کارخانهای به اسم دانشگاه وجود دارد که باید کتاب، مقاله و پایاننامه تولید کند و چه بازاری بهتر از این که سرمایهداران و فرصتطلبان به سوی این کارخانه بیایند و تلاش کنند سودی از آن کسب کنند و در نهایت تعداد مقالات رشد فزایندهای پیدا میکند و ما نیز به رتبههای علمیمان افتخار میکنیم. در حالی که متوجه نیستند چرخهای این همه مقالات، کتابها و پایاننامهها را کسانی میچرخانند که هیچ اسمی از آنها نیست و به اسم کسانی است که هیچ از آن طرحها نمیدانند.**تحصیلکردگان بیکارکاظمی به عوامل ظهور پرولتاریای دانشگاهی اشاره و تصریح میکند: 2 عامل اصلی باعث ظهور این پدیده شده است. اولین عامل، گسترش زیاد آموزش است که جامعه را بیش از حد درگیر کرده است. از یک سو تعداد دانشگاهها بعد از انقلاب توسعه پیدا کرده است. همه واحدهای علمی -کاربردی و همه واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی خود یک دانشگاه محسوب میشوند و به این صورت بدنه نهاد دانشگاه متورم میشود که یکی از پیامدهای آشکارش هم این است که یک جابهجایی در مساله بیکاری رخ داده و تغییراتی در ساختارهای فرم بیکاری در ایران، ایجاد شده است. کما این که با بیکارانی مواجه هستیم که همگی تحصیلکرده و دانشگاهی هستند.به اعتقاد وی، در این صورت دعوا از طبقات فرودست اقتصادی کمدرآمد به سوی طبقات متوسط میرود که تحصیلکرده هستند و میشود به آنها «پرولتاریای یقهسفید» گفت!عضو هیات علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی با اشاره به عامل دیگر ظهور پرولتاریای دانشگاهی، میافزاید: این عامل، مفهوم عدالت آموزشی و عدالت در دستیابی به اشتغال است. اگر ما منابع آموزشی را به صورت عادلانه توزیع کنیم، نابرابری در دستیابی به منابع کمیاب هم کاهش مییابد. ما همیشه سمتی را به شدت میبندیم و سمتی را آزاد میگذاریم. میگوییم همه باید درس بخوانند، ولی همه از سهم برابری در دستیابی به اشتغال برخوردار نیستند. مفهوم پرولتاریاییشدن دانشگاهیان برای اولین بار در هلند مطرح شده است و در آمریکا و انگلیس این مفهوم بیشتر به استادان حقالتدریس ارجاع داده میشود، کسانی که نمیتوانند موقعیت ثابت و مشخصی پیدا کنند. به این ترتیب یک قشربندی در نظام دانشگاهی ایجاد شده است؛ استادانی که تماموقت هستند و استادانی که حقالتدریس و پارهوقت هستند. این استادان در حالی که بیشتر از استادان تماموقت تدریس میکنند، اما در جایگاه فرودست دانشگاهی قرار دارند.او میگوید: من 2 نوع پرولتاریا را از هم تفکیک میکنم. «پرولتاریای آموزشی» که همان استادان پارهوقت و استادان حقالتدریس هستند. از سال 1387 به بعد آمار نشان میدهد تعداد استادان تماموقت 3 برابر و استادان پارهوقت 20 برابر شده است. حقالتدریسی در ایران در حال تبدیلشدن به یک شغل ثابت است و این استادان در حقوق و مزایا، دستمزدی مانند کارگران غیرماهر دارند.کاظمی نوع دیگر پرولتاریا را پژوهشی میداند و میگوید: در این زمینه تحقیقی انجام دادهام و با افراد زیادی که برای دیگران کتاب، مقاله و پایاننامه مینویسند، گفتگو کردهام. ابتدا نگاهی مثبت به آنها نداشتم و میگفتم چرا باید چنین کارهایی را انجام دهند؟ اما بعد از گفتگو نگاهم به آنان عوض شد. افرادی که برای دیگران پایاننامه مینویسند، قربانی سیستم دانشگاههای کشور هستند. این نوع پرولتاریا نسبت به پرولتاریای آموزشی وضع بسیار اسفبارتری دارد. اینها برای استادان تماموقت و برای همه کتاب و پایاننامه مینویسند، آنها ارتقا مییابند اما خود بیهویت میشوند. در کلاس درس هویت مشخصی دارند و درس به اسم آنهاست، اما بیرون که میآیند، هیچ جایگاهی ندارند. منبع: روزنامه اطلاعات، 1395.10.25 **گروه اطلاع رسانی**9165**9131**انتشار دهنده: شهربانو جمعه
25/10/1395
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 11]
صفحات پیشنهادی
برگزاری نشست دانشگاههای بزرگ ایران و روسیه در تهران - ایسنا
قائممقام وزیر علوم در امور بینالملل از گسترش تعاملات علمی و فناوری بین دانشگاههای ایران و دانشگاههای روسیه خبر داد و افزود در راستای گسترش تعاملات علمی و فناوری بین دانشگاههای ایران و روسیه در پایان مهر جاری نشست بزرگ 12 دانشگاه بزرگ روسیه و 12 دانشگاه بزرگ ایران با مسئولیتتبیین اهداف انقلاب اسلامی در دانشگاههای کشور ضروری است
رئیس دانشگاه علوم پزشکی استان البرز تبیین اهداف انقلاب اسلامی در دانشگاههای کشور ضروری است شناسهٔ خبر 3868860 - چهارشنبه ۱۵ دی ۱۳۹۵ - ۱۵ ۵۱ استانها > البرز jwplayer display inline-block; فردیس - رئیس دانشگاه علوم پزشکی استان البرز بر ضرورت تبیین اهداف انقلاب اسلامی دربرگزاری مسابقات ورزشی همزمان با دهه فجر در دانشگاههای لرستان
در ستاد دهه فجر مطرح شد برگزاری مسابقات ورزشی همزمان با دهه فجر در دانشگاههای لرستان شناسهٔ خبر 3867932 - سهشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۵ - ۱۷ ۵۸ استانها > لرستان jwplayer display inline-block; خرم آباد - برگزاری مسابقات ورزشی در رشته های مختلف در دانشگاههای مختلف لرستان از جمله براستاد دانشگاههای بندرلنگه: رویکردهای ورزشی میتواند در زیرشاخه اردوهای جهادی قرار گیرد
استاد دانشگاههای بندرلنگه رویکردهای ورزشی میتواند در زیرشاخه اردوهای جهادی قرار گیرد استاد دانشگاههای بندرلنگه گفت فعالیتهای ورزشی میتواند در زیرشاخه عملکردی اردوهای جهادی قرار گرفته و به سلامت و بهداشت جامعه روستایی کمک بسزایی کند روحالله میرزائی امروز در گفتولزوم گسترش تعاملات علمي بين دانشگاههاي داخلي
لزوم گسترش تعاملات علمي بين دانشگاههاي داخلي روزنامه آفرینش با اينكه فرهنگ كار تيمي و گروهي يكي از مهمترين مولفههاي پيشرفت جوامع محسوب ميشود در كشور ما هرگز آن گونه كه بايد و شايد جدي گرفته نشده است و به همين دليل ما اصولا در زمينه كار جمعي ضعيف هستيم يكي از مصاديق اين مسأ21 تا 28 مردادماه جاری صورت میگیرد اصفهان؛ میزبان دوازدهمین المپیاد ورزشی دانشجویان پسر دانشگاههای علوم پزشک
21 تا 28 مردادماه جاری صورت میگیرداصفهان میزبان دوازدهمین المپیاد ورزشی دانشجویان پسر دانشگاههای علوم پزشکی دوازدهمین المپیاد ورزشی دانشجویان پسر دانشگاههای علوم پزشکی کشور از 21 تا 28 مرداد ماه جاری به میزبانی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان برگزار میشود به گزارش خبرگزاری فارس ایزد میزبان المپیاد ورزشی اساتید دانشگاههای فنی و حرفهای کشور
۲۶ دیماه یزد میزبان المپیاد ورزشی اساتید دانشگاههای فنی و حرفهای کشور شناسهٔ خبر 3872017 - یکشنبه ۱۹ دی ۱۳۹۵ - ۱۷ ۴۲ استانها > یزد jwplayer display inline-block; یزد ـ رئیس دانشگاه فنی و حرفهای استان یزد از میزبانی این دانشگاه از نهمین المپیاد ورزشی کارکنان و اساتیدواحد علوم و تحقیقات جایگاه ۵۸۱ دانشگاههای جهان را کسب کرد
واحد علوم و تحقیقات جایگاه ۵۸۱ دانشگاههای جهان را کسب کرد براساس جدیدترین رده بندی موسسه نوآوری و فناوری سیامگو اسپانیا در سال 2016میلادی واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد در رده ۵۸۱ جهان قرار گرفت به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری فارس به نقل از روابط عمومی واحد علوم و تحقیقات حرئیس دانشگاه یاسوج عنوان کرد رتبه 24 دانشگاه یاسوج در میان دانشگاههای کشور
رئیس دانشگاه یاسوج عنوان کردرتبه 24 دانشگاه یاسوج در میان دانشگاههای کشور رئیس دانشگاه یاسوج گفت دانشگاه یاسوج رتبه 24 دانشگاههای کشور را به خود اختصاص داده است به گزارش خبرگزاری فارس از گچساران محمودرضا رحیمی پیش از ظهر امروز در جلسه ستاد تدوین و برنامه پیشنهادیدبیر المپیاد ورزشی دانشجویان پسر دانشگاههای علوم پزشکی خبر داد حضور 2700 دانشجو در المپیاد ورزشی دانشگاههای
دبیر المپیاد ورزشی دانشجویان پسر دانشگاههای علوم پزشکی خبر دادحضور 2700 دانشجو در المپیاد ورزشی دانشگاههای علوم پزشکی به میزبانی اصفهان دبیر المپیاد ورزشی دانشجویان پسر دانشگاههای علوم پزشکی کشور از حضور 2700 دانشجو در این المپیاد خبر داد به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان جلا-
گوناگون
پربازدیدترینها