واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: نام آتشنشانان پلاسکو در قلب مردم ميماند
از خودگذشتگيهاي آتشنشــانان در حادثه ساختمان پلاسکو سبب شد مردم هرچه بيشتر با سختيهاي اين حرفه آشنا شوند.
نویسنده : شيوا نوروزي
از خودگذشتگيهاي آتشنشــانان در حادثه ساختمان پلاسکو سبب شد مردم هرچه بيشتر با سختيهاي اين حرفه آشنا شوند. حادثه تلخ پلاسکو يکبار ديگر ثابت کرد، آتشنشانان ايراني براي نجات جان مردم از هيچ خطري نميهراسند؛ حتي اگر به قيمت جانشان تمام شود. در بين اهالي ورزش هم هستند افرادي که لباس آتشنشاني به تن ميکنند و به جنگ آتش ميروند. حميد حاجملک، داور ليگ برتر فوتبال، آتشنشان صومعهسرايي است که اين روزها غم از دست دادن همکارانش را تحمل ميکند. اتفاقي که براي ساختمان پلاسکو افتاد همه نگاهها را متوجه آتشنشانهاي ايراني و جانفشانيهاي آنها براي نجات جان هموطنان کرد. چه زماني اين خبر را شنيديد؟ اين خبر چه بازتابي بين همکارانتان داشت؟ در کشور ما تا اتفاقي ميافتد همه توجهات معطوف آن ميشود، ولي تا قبل از آن نه کسي به ما زنگ ميزند و نه کسي حالمان را ميپرسد. ساختمان پلاسکو ساختماني قديمي بود که بارها به دليل ايمن نبودن از طرف شهرداري و آتشنشاني اخطار گرفته بود و معلوم نيست که چرا توجهي به اين موضوع نشده است. براي بازي سپاهان و نفت تهران به اصفهان رفته بودم. نزديک 9 صبح بود که متوجه اين اتفاق ناگوار شدم و بعد بازي به شهرم برگشتم، چراکه جمعه در ايستگاه شيفت کاريام بود. همه بچههاي آتشنشاني صومعهسرا ناراحت و نگران حال همکاران خود در تهران بودند و همه ما اخبار را لحظه به لحظه پيگيري ميکرديم. به رفقاي آتشنشانمان در تهران زنگ ميزديم تا از اخبار مطلع شويم. مردم هم که در همه جاي ايران و همچنين در صومعهسرا با خانواده آتشنشانان فداکار و مصدومان حادثه ابراز همدردي ميکنند. شايد بتوان گفت که اين حادثه تلخ سبب شد که مردم بيشتر از گذشته با شغل آتشنشاني و سختيهاي اين شغل آشنا شوند؛ ولي اي کاش مردم به گونهاي ديگر ما و شغلمان را ميشناختند. ايکاش صداوسيما و رسانهها نسبت به دشواريهاي حرفه آتشنشاني فرهنگسازي ميکردند. خيليها اصلاً نميدانند آتشنشاني چيست و آتشنشانان چه خدماتي را به مردم ارائه ميدهند، به ويژه در شهرهاي کوچک. حس قلبي شما به همکاران آتشنشاني که در ساختمان پلاسکو از جان خود گذشتند، چيست؟ نامشان براي هميشه در قلب مردم ميماند و اميدوارم ما نيز راه آنها را در خدمت به مردم ادامه دهيم. از مسئولان ميخواهيم که امکانات بيشتري در اختيار آتشنشانان بگذارند. خداوند به خانوادههايشان صبر دهد. اميدوارم ساختمانهايي بسازيم با بالاترين حد ايمني تا ديگر چنين اتفاقاتي را شاهد نباشيم. پايين بودن سطح ايمني از جمله دلايلي است که به فجايع بزرگي چون ساختمان پلاسکو منجر ميشود. قطعاً تأثير فراواني در کاهش حوادث خواهد داشت. به عنوان مثال اگر همه مردم بدانند در استفاده از اجاقگاز، بخاري و مواردي از اين دست چه نکات ايمني بايد رعايت شود بدون شک بسياري از مشکلات حل ميشود، اما متأسفانه خيليها بيخيال نکات ايمني ميشوند و در مواردي هم مسئولان سختگيريهاي لازم را انجام نميدهند. برخي از سازندگان ساختمان هم پس از آنکه مجوزهاي لازم را ميگيرند قيد ايمني را ميزنند. همه تلاش ميکنيم مشکلات را رفاقتي حل کنيم نه قانوني. در حالي که رعايت قانون در دراز مدت به نفع کل جامعه است. چطور شد که آتشنشان شديد؟ شما که قبلاً حرفه داوري فوتبال را انتخاب کرده بوديد چگونه به جمع آتشنشانهاي ايران پيوستيد؟ دو سال پيش بود که به اين حرفه وارد شدم و اول داور فوتبال بودم بعد شغل آتشنشاني را انتخاب کردم. علاقه زيادي به آتشنشاني داشتم و هميشه يکي از آرزوهايم بود که لباس آتشنشاني به تن کنم. به همه مشکلات و خطرات احتمالي آگاه بودم. من در شهر صومعهسراي استان گيلان خدمت ميکنم. متأسفانه شهرهاي کوچک امکانات کافي ندارند در حالي که تعداد آپارتمانها به شدت افزايش يافته است، اما به نسبت ساخت و سازهاي امروزي امکانات افزايش نداشته است. از طرفي قراردادم نيز شرکتي است و حقوق آنچناني هم نميگيريم. قبلاً جاي ديگري مشغول به کار بودم که حقوقش هم بهتر بود، ولي به آتشنشاني علاقه داشتم. از تجربيات حضورتان در عملياتهاي مختلف آتشنشاني برايمان بگوييد و اينکه در راه نجات مردم چه سختيهايي تحمل ميکنيد؟ اتفاقات ناراحتکننده و دلخراش زيادي را تجربه کردهام. خب نميتوان انتظار زيادي داشت، چراکه بحث خدمات ايمني مطرح است. در چند تصادفي که اعزام شدم مورد تصادفي داشتيم و بايد اجساد را از ماشين خارج ميکرديم. نميتوانم بيشتر از اين توضيح دهم چراکه تجربيات واقعاً ناراحتکنندهاي بودند. به نظر ميرسد داوري و آتشنشاني هيچ سنخيت و تناسبي با هم ندارند. به نظر من هر دو شغل هيجان زيادي دارند. قبلاً خودم در تيم سپيدرود بازي ميکردم، اما به خاطر مصدوميت نتوانستم ادامه دهم. در عين حال داوري را هم دوست داشتم و بعد از آنکه فوتبال را نتوانستم ادامه دهم، تصميم گرفتم داوري را در سطح حرفهاي پيگيري کنم. در پنج، شش سال گذشته هم در ليگ برتر فوتبال قضاوت ميکنم. هم داوران و هم آتشنشانان حس جاهطلبي را تجربه ميکنند و از جنبه منفي نيز بايد بگويم فعالان در هر دو حرفه استرس زيادي را تحمل ميکنند. با اين تفاوت که به داوران فحش ميدهند، ولي در آتشنشاني خبري از توهين نيست. البته استرسي که آتشنشانان تجربه ميکنند، قابل قياس با داوري نيست. هر بار که صداي آژير حريق را ميشنوي آدرنالين خون به شدت افزايش پيدا ميکند. از طرفي فوتبال يک ورزش و تفريح است و لذت خاصي دارد. هر دو حرفه استرسهاي خاص خود را دارند و اميدوارم ديگر شاهد چنين اتفاقات تلخي نباشيم. از اينکه آتشنشان هستيد پشيمان نشدهايد؟ به هيچ وجه. باور کنيد شعار نميدهم و حس قلبيام است. فکر ميکنم جاي خوبي آمدهام. هميشه دو شغل را خيلي دوست داشتم؛ معلم ورزش و آتشنشان. عشقم به آتشنشاني از قبل بيشتر هم شده است.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۲ بهمن ۱۳۹۵ - ۲۲:۱۹
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 74]