تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 23 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):قرآنى كه بر پيامبر نازل شد... عزتى است كه هوادارانش شكست نمى خورند... .
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1828969856




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

جزییات ٩ روز شکنجه در باغ شهریار و فومن


واضح آرشیو وب فارسی:ایلنا: جزییات ٩ روز شکنجه در باغ شهریار و فومن ایلنا: ١١ اسفند ماه‌ سال ٩٤ مرد ٦٥ ساله‌ای به نام سالار خود را به مقر پلیس رساند و ادعا کرد که ٩ روز پیش ٥ مرد او را ربوده‌اند و تحت شکنجه قرار گرفته است.
جزییات ٩ روز شکنجه در باغ شهریار و فومن

به گزارش ایلنا، روزنامه شهروند نوشت، چهار مرد خشن که با ربودن پیرمرد ثروتمند ٩ روز او را شکنجه و به او مواد‌مخدر تزریق کردند، صبح دیروز در مقابل قضات جنایی دادگاه کیفری سناریوهای عجیبی را مطرح کردند. این مردان تبهکار با ربودن پیرمرد ٢٠٥‌میلیون تومان از حساب وی خالی کردند. این در حالی است که یکی از متهمان در بازداشت به سر می‌برد و به دادگاه منتقل نشد. ١١ اسفند ماه‌ سال ٩٤  مرد ٦٥ ساله‌ای به نام سالار خود را به مقر پلیس رساند و ادعا کرد  که ٩ روز پیش  ٥ مرد او را ربوده‌اند و تحت شکنجه قرار گرفته است. این مرد به مأموران پلیس گفت: از مدتی پیش با مستأجرم سر نپرداختن اجاره‌بهای آپارتمانم درگیر بودم. آرش تنها اجاره ماه اول را پرداخت کرده بود و ١١ ماه اجاره‌اش را نپرداخته بود که از او شکایت کردم و پرونده‌ای در شورای حل اختلاف تحت رسیدگی قرار گرفت و سر این موضوع مستأجرم با من درگیر شد. دوم اسفند ماه بود که در خیابان قیطریه یک پژو مقابل پایم توقف کرد و دو مرد جوان که کت و شلوار بر تن داشتند، خودشان را مأمور وزارت اطلاعات معرفی کردند. به زور  مرا سوار خودرو کردند. در حالی ‌که سوار خودرو می‌شدم، آرش  را  دیدم. راننده و دو مرد جوان به سمت اتوبان آزادگان حرکت کردند و یک‌باره در مسیری خلوت سرم را زیر صندلی بردند. چون مقاومت کردم یکی از آنها شوکر به من زد و دیگری سرنگی به من تزریق کرد که بیهوش شدم. وقتی به هوش آمدم، خودم را در اتاقکی متروکه دیدم. آنها چشم‌ها و دست و پایم را بسته بودند و درباره اموالم از من سوال می‌کردند. طی ٩ روز شکنجه‌ام می‌دادند، دست‌و‌پایم را با چسب به صندلی بسته بودند، آب و غذا نمی‌دادند. مرا در صندوق عقب یک خودرو حبس کرده بودند و ماده بیهوشی تزریق می‌کردند؛ شکنجه می‌دادند تا برگه‌های سفید را امضا کنم. کارت‌های عابربانک و رمزهایش را از من گرفتند. بعد از ٩ روز بود که  به من گفتند به خاطر مسائل امنیتی دیگر نباید در  ایران بمانم و  برای زندگی باید به دوبی بروم. سرانجام مرا آزاد کردند تا به خانه بروم و وقتی برایم یک خودرو گرفتند، تازه فهمیدم که در شهرستان فومن هستم و آدم‌ربایان مرا به شمال کشور منتقل کرده‌اند. در خانه بود که متوجه شدم از حساب‌های بانکی‌ام ٢٠٥میلیون تومان برداشت شده است.  شکایت پیرمرد کافی بود تا آرش،  مستأجر وی و چهار همدستش بازداشت شوند. مامور قلابی وزارت اطلاعات همراه همدستانش  در بازجویی‌های پلیسی  به آدم‌ربایی، تهدید و سرقت اعتراف کردند. با صدور قرار مجرمیت در دادسرا متهمان صبح  دیروز در حالی در شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستادند که یکی از آنها که بازداشت بود از زندان به دادگاه اعزام نشده بود.  در ابتدای جلسه پیرمرد ٦٥ ساله در جایگاه ایستاد و  بار دیگر  از مستأجرش و همدستان وی شکایت کرد. سپس آرش که خودش را به دروغ به عنوان مامور وزارت اطلاعات معرفی کرده بود، در جایگاه ویژه ستاد و منکر آدم‌ربایی و سرقت شد.  سپس متهم ردیف دوم که اکبر نام دارد، جزییات جدیدی پیش روی قضات فاش کرد و گفت: آرش همیشه ادعا می‌کرد که کارمند وزارت اطلاعات است. بیکار شده بودم به همین خاطر از آرش کمک خواستم. او هم به من گفت پیرمردی را می‌شناسد که به اتهام جاسوسی چند ماه است تحت تعقیب وزارت اطلاعات قرار دارد. او به من وعده داد اگر پیرمرد را دستگیر کنیم و به وزارت اطلاعات تحویل بدهیم، استخدام می‌شوم و پاداش خوبی دریافت می‌کنم. به همین خاطر قبول کردم. من و دو مرد جوان دیگر با خودرو پیرمرد را تعقیب کردیم و من برگه‌ای را به او نشان دادم و گفتم حکم جلبش را دارم. او هم سوار خودرو شد و همراه ما آمد. ما او را به باغی در شهریار بردیم و سه روز از او نگهداری کردیم. بعد هم او را به صندوق عقب خودرو منتقل کردیم و او را به فومن بردیم. بعد از ٩ روز بود که متوجه شدیم فریب خورد‌ه‌ایم و همه اینها یک بازی بوده است به همین خاطر  پیرمرد را آزاد کردیم و برایش خودرو گرفتیم تا به خانه‌اش برگردد. متهم بعدی هومن ٣٠ ساله بود که ادعاهای مشابه‌ای با اکبر داشت: آرش  که خود را کارمند وزارت اطلاعات  معرفی می‌کرد، ادعا داشت دو سالی است که روی پرونده پیرمرد کار می‌کند. چون قبلاً دوره‌های امدادگری گذرانده بودم آرش از من خواست تا به پیرمرد آمپول مسکن تزریق کنم. من هم به او مسکن تزریق کردم تا آرام بخوابد. از آنجا که متوجه شده بودم که پیرمرد دیابت دارد به او سرم تزریق می‌کردم تا از گرسنگی نمیرد. شوکر و اسلحه را هم یکی از دوستان آرش به ما داده بود. اظهارات این مردان در حالی بود که پیرمرد  ادعا می‌کرد که وقتی برای آزمایش به پزشکی قانونی رفتم،  در خونم مقدار زیادی موادمخدر پیدا شد. این نشان می‌دهد که در ٩ روز  متهمان به من موادمخدر تزریق می‌کردند. چهارمین متهم نیز گفت: من ساکن شمال کشور هستم و آرش هر وقت به خانه‌ام می‌آمد، همراهش بی‌سیم و اسلحه داشت. او می‌گفت که کارمند وزارت اطلاعات است. به همین خاطر همیشه برایش احترام قایل بودم. او گفت پول زیادی  دارد که می‌خواهد سکه بخرد. من هم به مبلغ ٢٠٥‌میلیون تومان برایش سکه خریدم. اما از ماجرا بی‌اطلاع بودم. در پایان این جلسه هیأت قضائی وارد شور شد تا رأی صادر کند.

۱۳۹۵/۱۰/۲۸ ۰۹:۵۰:۵۵





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایلنا]
[مشاهده در: www.ilna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 9]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن