تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 23 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):مؤمن كم خوراك است و منافق پرخور.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1828934409




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

نقشه شوم پسر همسایه برای دختر 16 ساله در پارک لو رفت


واضح آرشیو وب فارسی:روز نو:



نقشه شوم پسر همسایه برای دختر 16 ساله در پارک لو رفت
روز نو :  دیگر نمی‌توانم به چشمان مادرم نگاه کنم و از این که باعث بی آبرویی خانواده ام شده ام شرمنده ام و خودم را ملامت می‌کنم. غلام رضا می‌خواست آینده ام را تباه کند که توسط ماموران انتظامی دستگیر شدم و...
دختر 16 ساله در حالی که اشک می‌ریخت و از ترس و نگرانی دستانش را به هم گره زده بود، ماجرای فرار Escape از شهر و خانه اش را این طور بیان کرد و به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری احمدآباد مشهد گفت: در یکی از شهرهای خراسان رضوی به دنیا آمدم و همان جا رشد کردم. حدود سه سال پیش یک روز در مسیر مدرسه متوجه نگاه‌های محبت آمیز پسر همسایه شدم. از آن روز به بعد او را در راه مدرسه تا خانه می‌دیدم که به من ابراز علاقه می‌کرد. کم کم با یکدیگر ارتباط برقرار کردیم. غلام رضا یک عدد سیم کارت و یک دستگاه گوشی تلفن همراه را پنهانی به من داد تا بتوانم از طریق تلفن همراه با او صحبت کنم. غلام رضا همیشه به من ابراز علاقه و محبت می‌کرد و مدعی بود که قصد ازدواج با مرا دارد. او با چرب زبانی و حیله گری هر روز برای من از یک زندگی رویایی سخن می‌گفت و ادعا می‌کرد تمام سعی و تلاش اش را برای خوشبختی و سعادت من به کار می‌گیرد.این در حالی بود که مادر غلام رضا مرا به طور غیرمستقیم از مادرم خواستگاری کرده بود اما مادرم که از دوستی ما اطلاعی نداشت پاسخ رد داده و گفته بود که دخترم هنوز موقع ازدواج اش نشده، چرا که او کم سن و سال است و باید درس بخواند تا حداقل دیپلم بگیرد. در پی این دوستی من به غلام رضا اعتماد پیدا کرده بودم و به کسی جز او نمی‌اندیشیدم. در این میان مدتی بود که غلام رضا نقشه فرار از خانه را مطرح می‌کرد. من در انجام این کار تردید داشتم اما آن قدر تحت تاثیر حرف‌های پوچ او قرار گرفتم که یک روز با برداشتن مدارکم و به قصد رفتن به مدرسه از خانه فرار کردم تا به منزلگاه سعادت برسم و به همراه غلام رضا عازم مشهد شدیم. من بدون این که به عواقب این کارم فکر کرده باشم همسفر او شدم. حتی به مادرم فکر نکردم که این همه برای رفاه و آسایش من زحمت کشیده و وقتی متوجه غیبت من در مدرسه شود چه حالی پیدا خواهد کرد؟ من آن موقع در هیجانات دوران نوجوانی غرق شده بودم و بدون فکر و تعقل تنها به حرف‌های غلام رضا گوش می‌کردم. نزدیک ظهر به مشهد رسیدیم. از آن جا که قرار بود به خانه دوست غلام رضا برویم و او در منزلش نبود، به پارکی رفتیم و ساعتی را در آن جا قدم زدیم و بعد از آن جا در خیابان این طرف و آن طرف می‌رفتیم و منتظر تماس دوست غلام رضا بودیم که مورد ظن ماموران انتظامی قرار گرفتیم و دستگیر شدیم. وقتی خبر دستگیری ما به مادرم رسیده بود فوری خودش را به کلانتری رساند. از شرم نمی‌توانستم به چهره خسته و رنجور مادرم نگاه کنم. من تازه در کلانتری متوجه سوءنیت غلام رضا شدم که او با این ترفند قصد سوءاستفاده از مرا داشته است و به لطف خدا با دستگیر شدنمان، او نتوانست به نیت شوم اش برسد.




تاریخ انتشار: ۲۶ دی ۱۳۹۵ - ۲۰:۵۰





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: روز نو]
[مشاهده در: www.roozno.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 121]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن