واضح آرشیو وب فارسی:ترنم دشتی: باهنر از آنجایی که می دانند جایگاهی برای پست ریاست جمهوری ندارد، سعی می کند در دهه هفتم زندگی خودش نقش یکی از لیدرهای جریان اصولگرایی را بازی کند و به عنوان بازیگردان این جناح باقی بماند. چون باهنر که سال ها سابقه بازی در سیاست ایران را دارد به هیچ وجه نمی خواهد اتفاقاتی که برای چهره های سیاسی کشور بعد از شکست در رقابت های سیاسی افتاد، برای وی نیز رخ دهد برای همین در تلاش است تا گوشه رینگ بنشیند و بازیکن های خود را به میدان بفرست و آسیب نبیند.به گزارش ترنم دشتی به نقل از؛ چند وقت یکبار، نزدیک انتخابات های مختلف که می شود برخی از شخصیت های سیاسی با کناره گیری از جایگاه خود تلاش می کنند که پرشی جدید برای موفقیت داشته باشند و درعالم سیاست کشور به دستاوردهای جدیدی برسند. به گزارش نامه نیوز، این روند در چندسال گذشته به وفور یافت شده است ولی موضوعی که در این بین بیش از هر چیز تامل برانگیز می شود، اقداماتی است که برخی منتخبان ملت انجام می دهند. ماجرا از این قرار است، افرادی که برای جایگاه هایی مانند مجلس شورای اسلامی و شوری شهر وارد میدان شده اند و ملت نیز برای بهبود امور به آنها رای داده اند و این شخصیت ها را انتخاب کرده اند، رای مردم را نادیده می گیرند وبرای رسیدن به مقامی بالاتر چشم بر انتخاب ملت می بندند. این روند بارها باعث انتقاد جامعه مدنی نیز شده بود و برخی این اقدام را توهین به مردم می دانستند. کیاست انتخاباتی اما از سوی دیگر کمتر مواقعی اتفاق می افتاد که یک شخصیت سیاسی که احتمال موفقیتش در انتخابات وجود داشته است با مصلحت اندیشی، قبل از دوره رقابت خود را کنار بکشد. یکی از این چهره های سیاسی کشور که از این منش استفاده کرد، محمدرضا باهنر است. فردی که بارها در مجلس از وی به عنوان «لابی من پارلمان ایران» نام بردند. باهنر از شخصیت های سیاسی است که هموراه با تدبیر و کیاست خاصی تلاش داشت تا مسیر خود را به گونه ای برود که به هیچ جریان و دسته ای مدیون نباشد و مورد غضب نیز واقع نشود. هنر ایجاد شائبه باهنر در دوران پیش از انتخابات مجلس شورای اسلامی سال 94 انصراف داد و برخی این اقدام را به دلیل ترس وی از شکست در برابر رقبا می دانستد و برخی نیز می گفتند وی رفته است که خود را برای وزرات آماده کند.عده ای دیگر نیز معتقد بودند که وی در سر سودای رقابت با روحانی را برای رسیدن به کرسی ریاست جمهوری دارد. دو فرضیه ترس و وزارت چندان مورد تایید نیست و درباره احتمال کاندیداتوری وی نیز چند نکته وجود دارد که دست ردی بر این توهم می زند. اول اینکه شخص باهنر نیز می داند که برای حضور در انتخابات نمی تواند اجماع تمام جریان اصولگرایی را بر خود داشته باشد. زیرا جریان های رادیکال اصولگرایی مانند پایداری ها، رهپویان و ایثارگران انقلاب از وی دل خوشی ندارند وبدون شک با باهنر در انتخابات همراهی نخواهند کرد. دوم ،باهنر از آنجایی که می دانند جایگاهی برای پست ریاست جمهوری ندارد، سعی می کند در دهه هفتم زندگی خودش نقش یکی از لیدرهای جریان اصولگرایی را بازی کند و به عنوان بازیگردان این جناح باقی بماند. چون باهنر که سال ها سابقه بازی در سیاست ایران را دارد به هیچ وجه نمی خواهد اتفاقاتی که برای چهره های سیاسی کشور بعد از شکست در رقابت های سیاسی افتاد، برای وی نیز رخ دهد برای همین در تلاش است تا گوشه رینگ بنشیند و بازیکن های خود را به میدان بفرست. سوم ، باهنر از نزدیکان ناطق نوری و علی لاریجانی است و از آنجایی که این چهره های سیاسی در انتخابات های مختلف از افراد و لیست های مورد حمایت هاشمی و روحانی حمایت کرده اند به هیچ وجه «لابی من» نمی خواهد رابطه خود را با این مثلث قدرت بر هم بزند و به یک نیروی از دور خارج شده تبدیل شود. چهارم اینکه محمدرضا باهنر می داند اگر در این بازی بتواند کنار اعتدالیون ودر رقابت با محافظه کاران بخشی از گوشه کار را نیز در دست بگیرد، بدون شک در ادامه می تواند سهمی از قدرت را در دست بگیرد ولی اگر در بازی اصولگرایان نقش ایفا کند، همانطور که این روزها وی را چندان در بازی های خود راه نمی دهند، در ادامه نیز به وی توجهی نخواهند کرد. بنابراین بعید است با وجود تمام شائبه هایی که ایجاد می شود، باهنر بخواهد وارد عرصه ای شد که بازی اعتدالیون را به نفع محافظه کاران برهم بزند.
یکشنبه ، ۲۶دی۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ترنم دشتی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 51]