واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > سینما - کوثر آوینی سیزدهمین دوره جشنواره فیلم فجر (1373) مضرات فیلم بد از صندلی بد کمتر است! ■ جشنواره سیزدهم، بر خلاف جشنواره دوازدهم پر شد از آثار فیلمسازان باسابقه و صاحبنام، و تعداد فیلمهای اول هم کاهش یافت. تعداد تولیدات سینمایی سال 73 بیشتر از سالهای گذشته بود و به همین نسبت، تعداد آثار ضعیف و نازل زیادتر از سالهای پیش. در این دوره اکثر فیلمسازانی که نامشان توقع ایجاد میکرد حضور داشتند: مسعود کیمیایی (تجارت)، علیرضا داوودنژاد (خلع سلاح)، مسعود جعفریجوزانی (دل و دشنه)، کامبوزیا پرتوی (دو خواهر)، بهروز افخمی (روز شیطان)، رخشان بنیاعتماد (روسری آبی)، کیومرث پوراحمد (زخم کهنه)، عزیزالله حمیدنژاد (ستارگان خاک)، احمدرضا درویش (کیمیا)، شهریار بحرانی (حمله به H3)، علیرضا رئیسیان (سفر)، محسن مخملباف (سلام سینما)، تهمینه میلانی (کاکادو)، داریوش مهرجویی (پری) و نامهای دیگری که امروز برای ما شناختهشدهتر هستند: داوود میرباقری (آدم برفی)، جعفر پناهی (بادکنک سفید)، محمدرضا هنرمند (دیدار) و شهرام اسدی (روز واقعه). ایرج قادری هم پس از ده سال دوری از سینما و ممنوعبودن فعالیتش، در این جشنواره میخواهم زنده بمانم را به نمایش گذاشت. در بین اینها، فیلمهای روسریآبی، پری، کیمیا، آدمبرفی ـ با جنجالهایی که برانگیخت ـ بادکنک سفید و روز واقعه، به آثاری مهم و بهیادماندنی تبدیل شدند. ■ در سیزدهمین جشنواره فیلم فجر باز هم به تعداد بخشها افزوده شد: «بزرگداشت کنجی میزوگوچی»، «مرور آثار سرگئی آیزنشتاین»، «فیلمهای بزرگ، فیلمسازان بزرگ»، «سینما و ادبیات آلمان و چین»، «فیلمسازان کشورهای اسلامی»، «گزیدههای مستندهای سینمای فرانسه»، «سینما و هنرهای دیگر: ارمنستان»، به اضافه بخشهای ثابت جشنواره مانند «جشنواره جشنوارهها»، «نمایش ویژه» و «رهآورد اصفهان». ■ فیلمهایی مانند مالکوم ایکس (اسپایک لی)، سال اسلحه (جان فرانکن هایمر)، بودای کوچک (برناردو برتولوچی)، سکوت طولانی (مارگارت فون تروتا)، میزری (راب راینر) و برکت (ران فریک)، در کنار دهها فیلم دیگری که برای چندمین بار در بخشهای مختلف جشنواره نمایش داده میشدند ـ مانند فیلمهایی از باستر کیتن، یاسوجیرو ازو، ژان پییر ملویل، آلن رنه، ژان کوکتو، پازولینی، مورنائو و... ـ از جمله فیلمهای سینمای جهان بودند که در این دوره حضور داشتند. ■ داوری این دوره از جشنواره فجر یکی از نمونههای مثالزدنی پخش جایزه بین فیلمها بود: سیمرغ بلورین بهترین فیلم به روز واقعه، جایزه ویژه هیئت داوران به کیمیا، دیپلم افتخار به حمله به H3، بهترین کارگردانی به داریوش مهرجویی، بهترین فیلمنامه به رخشان بنیاعتماد، بهترین فیلم اول به بادکنک سفید و بهترین فیلم دوم به روز واقعه. ■ مشکلات شدید سالن مطبوعات از این دوره شروع شد: اکثریت حاضر در سالن، نه منتقد فیلم بودند و نه خبرنگار سینمایی، و در شرایطی که فیلمهای ضعیفی پخش میشد، در انتهای فیلم معلوم نبود چه کسانی و با چه انگیزهای با صدای بلند تشویق میکردند. از طرف دیگر، در زمان نمایش آثار کنجکاویبرانگیزی مانند پری و سلام سینما، آن قدر سالن پر شد که منتقدان مجبور شدند ایستاده فیلمها را تماشا کنند. مشکلاتی که حالا میتوان گفت سیزده سال است ادامه پیدا کرده و دوره به دوره هم بدتر شده است. ■ خسرو دهقان با زبان کنایی خاص خودش در مطلب مربوط به جشنواره سیزدهم در مجله «نقد سینما» نوشت: «دوستمان داود... معتقد است که فیلمسازها بهتر است بروند و شغل دیگری دستوپا کنند (یا چیزی در همین حدود و نقل به معنی). اما تجربه امسال نشان داد که خیر داود جان. شایسته است فیلمسازان همچنان فیلم بسازند، چون اگر قرار باشد کار دیگری بکنند، مثلاً میروند و نجار میشوند و صندلی درست میکنند. صندلی را میخری و میآوری منزل و جلوی عیال و بچهها پز میدهی و رویش مینشینی، بهناگاه زهوار صندلی از هم درمیرود و همهچیز منقرض میشود و تو آنوقت نقش زمین میشوی و کاسه یک جایی عیب میکند و عمری لنگ میزنی. خیر. واقعاً بهتر است فیلمسازها همان فیلمشان را بسازند. مضرات فیلم بد از صندلی بد بسیار کمتر است.» چهاردهمین دوره جشنواره فیلم فجر (1374) گذار از کویر خشک و آدمیخوار ابتذال! ■ چهاردهمین جشنواره فیلم فجر در اوایل اسفند برگزار شد. در این دوره هیئت انتخاب به شصتوسه فیلم از هفتاد و چند فیلم مجوز شرکت در جشنواره را داد؛ رقمی که باز هم رکورد تعداد فیلمهای تولیدی سال و تعداد فیلمهای نمایش دادهشده در جشنواره را شکست. تشکیل صفهای طولانی در برابر سینماها با شدت هرچه بیشتر ادامه داشت، و شایعات توقیف یا سانسورشدن فیلمها در زمان اکران بر تبوتاب تماشاگران افزود. البته اتفاقی که برای فیلم عاشقانه (علیرضا داوودنژاد) افتاد زمینه منطقی برای شیوع چنین شایعاتی را فراهم کرد؛ نمایش عاشقانه در سینما استقلال تنها چند دقیقه پس از شروع فیلم قطع شد، و نسخه کوتاهشده آن فقط در سینما فرهنگ به نمایش درآمد! ■ در این دوره اگرچه بر تعداد فیلمها افزوده شد، اما با افزایش کمیت، کیفیت آثار نهتنها بهتر نشده، بلکه پسرفت هم کرده بود. تعداد فیلمسازانی که با فیلم اول یا دومشان در جشنواره حاضر بودند بیش از پنجاه نفر بود، و جالب اینجاست که امروز از اغلب آنها هیچ نامونشانی در سینمای ایران باقی نمانده است. سیروس الوند، کیومرث پوراحمد، جمال شورجه، مجید مجیدی، حسن برزیده، کیانوش عیاری، سیفالله داد، علیرضا داودنژاد، حسینعلی فلاح لیالستانی، مجتبی راعی، عزیزالله حمیدنژاد، ابوالفضل جلیلی، ابوالقاسم طالبی، مسعود کیمیایی، کمال تبریزی، همایون اسعدیان، فرامرز قریبیان، محسن مخملباف، ابراهیم حاتمیکیا و رسول ملاقلیپور (سه نفر آخر هریک با دو فیلم در جشنواره چهاردهم حضور داشتند. ■ با این که بخشهای مختلف خارجی چهاردهمین جشنواره فیلم فجر اسامی متفاوتی با دورههای پیشین داشت، اما آثاری که زیرمجموعه این بخشها قرار گرفت باز هم همان فیلمهایی بود که بارها در دورههای گذشته نمایش داده شده بود. بخشهایی مثل «بزرگداشت فریتس لانگ» (که در آن برای چندمین مرتبه به مرور آثار این سینماگر پرداختند)، «ادبیات و سینمای هند»، «ادبیات و سینمای انگلستان» (که اکثر فیلمهایش پیش از این بارها نمایش داده شده بود)، «سینمای یک سرزمین: گرجستان»، «سینمای مستند»، «مردانی پشت دوربین فیلمبرداری» و «سینمای هنرهای رزمی» (که برای چندمین مرتبه آثار کوروساوا را در آن نمایش دادند که البته معلوم نبود این فیلمها چه ارتباطی با عنوان این بخش داشتند) از برنامههای این دوره بود. البته در بخش «جشنواره جشنوارهها» فیلمهایی مانند رستگاری در شاوشنک (فرانک دارابونت) و نورث (راب راینر) برای اولین مرتبه نمایش داده شدند. ■ ابوالقاسم طالبی یادداشتی پیش از شروع جشنواره درباره ویرانگر نوشت: «فکر میکنم حقم باشد که جایزه بهترین فیلمنامه را به دست آورم... متأسفانه ما اکشن را از سینمای غرب تقلید کردهایم ولی پیام خودمان را در آن نمیگذاریم. این است که اکشنهایمان بیمحتواست. بدون توهین به شخص خاصی باید بگویم در سطح کارگردانان، مطالعه را کم میبینم... تهیهکننده با اندوخته علمی هم کم داریم. آنها نمیدانند که یک فیلم، هم میتواند پیام ارزشمند داشته باشد و هم فروش کند. من اصلاً به همین دلیل فیلم ساختم. نه بیکار بودم، نه عاشق کارگردانی. احساس کردم که نیاز است این مسئله حل شود و آمدم تا آن را حل کنم.» ■ عزتالله ضرغامی در سخنرانی مراسم اختتامیه گفت: «اینک سینمای ایران با گذار از کویر خشک و آدمیخوار ابتذال، به باغهای پرطراوت "سلامت" در رسیده است و با پالودن خویش از شوخ ناراستی به یکی از رسانههای کوشا در رشد و تعالی جامعه همانند شده... سینمای ایران فرصتی فراهم کرده است که نقطه توجه سینمای جهان از دامنزدن به خواستهای مادی انسان به نهاد پاک آدمی گردش کند و بر آن شود تا در دریای زلال معرفت آسمانی و فطرت پاک انسانی تنشویه کند. همچنین همه وجود خویش را فریاد کرده است تا از تداوم نیستانگاری و وهماندیشی که بخش زیادی از پیکره سینمای جهان را در خویش گرفته است، جلوگیری کند و هستیباوری و زیبادیدن و زیبایی دوستداشتن را به آن بباوراند.» ■ بدخواه و مشکوک دانستن هر آن کس که در پیشرفت و تکامل روزانه سینمای ایران شک کند از همین دوره آغاز شد؛ به بخشی از بیانیه هیئت داوران توجه کنید: «معدود افرادی که در داخل و خارج کشور به خود جرئت میدهند تا در چشم بینا و عقل سلیم مردم ایران و جهان تردید کنند و منکر جریان تکاملی سینمای میهن اسلامی ما باشند، کسانی هستند که سایر دستاوردهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی امت ما را نیز به صور گوناگون مورد تشکیک قرار میدهند و با جنجالآفرینی جاهلانه و هوچیگری مذبوحانه برای متاع بیارزش بازار کساد خود مشتری میجویند.» این جملات توهینآمیز در شرایطی گفته شد که هر سال از تعداد تماشاگران ایرانی سینمای ایران کاسته و بر تعداد فیلمهای مبتذل و کمقدر آن افزوده میشد. ■ داوران این دوره هم جوایز را بین فیلمها پخش کردند و جایزه بهترین فیلمنامه را هم نه به ویرانگر، بلکه به لیلی با من است اهدا کردند. و اما باقی جوایز: سیمرغ بلورین بهترین فیلم به پدر (مجیدی)، جایزه ویژه هیئت داوران به بازمانده (داد)، دیپلم افتخار به دایره سرخ (شورجه) و بهترین کارگردانی به پوراحمد (خواهران غریب).
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 470]