واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: رابطه عقيم كردن بيخانمان با ليبراليسم
نویسنده : محسن معينفارساني
اظهارنظر چندي پيش معاون رئيسجمهور در امور زنان و خانواده آن هم درست چند روز پس از انتشار تصاويرگورخوابهاي پايتخت كه اصل حضورشان محصول عملكرد نادرست، ضعيف و غيرانسانمدارانه نهادهاي مسئول در حوزههاي مختلف است، باعث شد بار ديگر دمل چركين تقابل هميشگي ليبراليسم با انديشههاي ناب انقلاب اسلامي در يك مسئله كاملاً اجتماعي و انساني سر باز كند.
موضوع شايد در ابتدا خيلي ساده بيان شد، معاون رئيسجمهور كه وظيفهاش بهبود وضعيت زنان و ارتقاي تواناييهاي آنان براي شكوفايي و تحقق استعدادهايشان در جهت تعالي و توسعه جامعه اسلامي است، از قطع كردن ريشهها و جلوگيري از تولد نوزادان معتاد و عقيم كردن زنان بيخانمان گفت تا به همه نشان دهد مسئولي كه در جمهوري اسلامي وظيفهاش ارتقاي سلامت خانواده به عنوان كوچكترين اجتماع بشر است بيش از آنكه به اصالت اجتماع (كه مورد تأييد اسلام است) فكر كند به فردگرايي و اصالت فرد(مورد توجه ليبراليسم) توجه دارد اما همين موضوع ساده يكي از چالشهاي اصلي ميان ليبراليسم و اسلام است تا بدانجا كه امام خميني(ره) از اين تقابل به «جنگ حق و باطل، جنگ فقر و غنا، جنگ استضعاف و استكبار و جنگ پابرهنهها و مرفهين بيدرد» تعبير ميكنند.
ليبرالها در ابتدا و در شعار بر هماهنگي منافع در اقتصاد بازار آزاد تأكيد داشتند، بهطوري كه افراد با تعقيب و دنبالهروي منابع فردي خودشان، بهترين منافع را براي جامعه بهوجود خواهند آورد اما در عمل اين حق را فقط براي سرمايهداران و سرمايهسالاران قائل شدند و تا بدانجا پيش رفتند كه در سال 1965درصدد حذف فقرا از نظام سياسي و اجتماعي برآمدند. بر اساس اين ديدگاه فقرا به جز نفس كشيدن حق ديگري از جمله حقوق اجتماعي و سياسي و اقتصادي و... را ندارند. نمونه عيني اين ديدگاه را ميتوان در بيسواد خواندن رانندگان تاكسي و نداشتن حق اظهار نظر توسط آنها يا مقطوعالنسل كردن كارتنخوابها به وضوح مشاهده كرد، آن هم در جامعهاي كه«...، رفع فقر و محروميت، در شمار هدفهاى تراز اول - نظام اسلامي - است و پايبندى به اصول انقلاب، بدون مجاهدت در راه نجات مستضعفان و محرومان، سخنى بىمعنا و ادعايى پوچ است.(1)»
در اسلام اصل بر اين است كه انسان اشرف مخلوقات است و مقام و ارزش آن بالاتر از يك منبع و كالاي مورد بهرهبرداري براي سرمايهداران است. در حالي كه ليبراليسم تلاش دارد مقررات بازار را بر زندگي انساني حاكم سازد و همه آن چيزهايي را كه براي زندگي ضروري وحياتي هستند كالايي ميكند. اين سيستم استبداد مطلق پول را بر تمامي ابعاد زندگي انسانها حاكم ميسازد و حتي اندوه و شادي انسانها را با دلار سنجش ميكند. در ليبراليسم انسانها به پرههاي ماشينآلات توليدي تبديل ميشوند و زندگي كالايي ميشود. در اين ديدگاه قطعاً انساني كه زنده بودن و زندگي او براي جامعه(سرمايهداران) هزينه تلقي شود و سود و منفعتي را براي آنها توليد نكند به عنوان يك كالاي فاسد يا به قول استاندار تهران متجاهر(آن كس كه آشكارا فسق ميكند)، معيوب و ازكارافتاده تلقي ميشود كه بهترين شيوه برخورد با آن دور انداختن آن كالاي زيانده است.
عاملان اجراي ليبراليسم در سالهاي گذشته و دقيقاً از زمان دولت هاشميرفسنجاني بر خلاف نظر و ديدگاه بنيانگذار منش اسلامي اداره جامعه كه ميفرمود: « خدا نياورد آن روزى را كه سياست ما و سياست مسئولان كشور ما پشت كردن به دفاع از محرومان و رو آوردن به حمايت از سرمايهدارها شود و اغنيا و ثروتمندان از اعتبار و عنايت بيشترى برخوردار شوند. معاذ الله كه اين با سيره و روش انبيا و اميرالمؤمنين و ائمه معصومين- عليهم السلام- سازگار نيست.(2)»
تمام تلاش خود را به كار بستهاند تا از سر تا پاي ايران و نظام اسلامي را ليبراليزه كرده و همچون گذشته سرمايهداران را بر فقرا كه ولينعمتان اين كشور هستند مسلط كنند، اين طيف به جاي تلاش در جهت اجرايي شدن ديدگاههاي انقلاب اسلامي، گوش به فرمان سازمانهاي جهاني كه توسط سرمايهداران (كه غالباً يهوديان هستند) و براي حفظ منافعآنها تأسيس شدهاند اقدام ميكند.
اين قبيل تحركات و موضعگيريها در راستاي يك برنامه ازپيشطراحيشده و هضم هرچه بيشتر نظم نوين جهاني است كه هر روز در قالب طرح و نظري متفاوت از ديروز بيان ميگردد؛ يك روز ميشود توسعه اقتصادي و سياسي و طبيعي بودن آنكه ضعفا زير چرخهاي توسعه له شوند، يك روز در قالب شعار فرزند كمتر زندگي بهتر خودش را نشان ميدهد و يك روز در قالب عقيم كردن ضعفا به بهانه آنكه بار مالي بر دولت و مردم ايجاد نشود خودنمايي ميكند، البته بايد به اين نكته توجه داشت كه اين حركت فقط مختص ايران و مردم كشور ما نيست بلكه يك رويه جهاني در زمينه اجرايي كردن سياستهاي سرمايهداران جهان است كه اعتقاد دارند كره زمين حداكثر براي جمعيتي بالغ بر 200 تا 300 ميليون نفر مطلوبيت دارد و ديگران نبايد در آن حضور داشته باشند اگر به سياستهاي گذشته و امروز در حال پيادهسازي در جهان خصوصاً كشورهاي عقب نگه داشته شده(جهان سوم) نگاه كنيم، اشتراكات جالبي را در همه آنها مشاهده ميكنيم كه از جمله آنها ميتوان به كاهش دادن برنامهريزي شده كل جمعيت جهان به خصوص جهان سوم از طريق كشتارهاي بزرگ به بهانههاي مختلف، ايجاد تخاصمهاي جهتدهي شده منطقهاي، شيوع عوامل بيماريزاي جديد و عقيمسازي از طريق برنامههاي گسترده واكسيناسيون اشاره كرد. اما طبق فرمايش گرانقدر امام خميني(ره) «ما براى احقاق حقوق فقرا در جوامع بشرى تا آخرين قطره خون دفاع خواهيم كرد.(3)»
منابع:
1- پيام به مناسبت اولين سالگرد ارتحال حضرت امام خمينى(ره)، 10/03/1369
2- (صحيفه امام، ج20، ص: 341)
3- (صحيفه امام، ج21، صص: 86 و 87)
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۷ دی ۱۳۹۵ - ۲۱:۱۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 108]