واضح آرشیو وب فارسی:ورزش سه: فدراسیون، تماشاگر جنگ پرتغال - کرواسی!
معادله رابطهی بین برانکو و کارلوس کیروش با اقدام دیروز سرمربی تیمملی در دیپورت بازیکنان ملیپوش پرسپولیس بسیار پیچیده شد.
به گزارش "ورزش سه"، با این اقدام سوتفاهم بین این دو سرمربی خارجی فوتبال ایران، از حالت اختلاف نظر خارج شده و وارد فاز عملی شد. ضمن اینکه دیگر این اختلاف تنها منحصر به دو مربی نیست بلکه تبدیل به اختلاف تیم ملی و باشگاه پرسپولیس تبدیل شده است. سادهانگاری است اگر با شناختی که از اخلاقیات کیروش در دست است تصور شود که کیروش انتقادات برانکو را منطقی دیده و خواسته با برگرداندن بازیکنان پرسپولیس به ایران، جبران مافات کرده باشد. مطمئناً این اقدام کیروش یک حرکت واکنشی و چه بسا انتقامی از سوی کسی است که سابق بر این نشان داده در برابر انتقادات، موضعی نرم و انعطافپذیر ندارد. او که تا به حال در برابر انتقادات اقدام به صدور بیانیههایی با لحن تند و بیپروا میکرد، این بار متاسفانه دست به اقدامی زد که باید حسرت خورد که کاش یکی از همان بیانیههای معروف خود را صادر میکرد! چراکه با صدور بیانیهها او جواب منتقد خود را میداد اما دیروز در جواب منتقد خود به مقابله نه با یک فرد که با یک باشگاه پرداخت و بازیکنانی را قربانی عصبانیت خود از انتقادات سرمربی پرسپولیس کرد که در این موضوع نقشی ندارند. در سالهای اخیر بارها از قاطعیت کیروش در مخالفت با بینظمیها و بازیکنسالاری تمجید شده است. مثال بارز آن سیدمهدی رحمتی است که پس از اعلام خداحافظی قهرگونهاش از تیمملی دیگر توسط کیروش دعوت نشد و حتی پس از جامجهانی علیرغم گفتهی این مربی در مصاحبهی تلویزیونیاش که بوی مصالحه بود باز هم این دروازبان راهی به تیم ملی نیافت. اما موضوع اخراج بازیکنان پرسپولیس از اردوی تیمملی از سنخ موضوع اخراج رحمتی نیست. در موضوع بازیکنان پرسپولیس، این بازیکنان بیانضباطی خاصی مرتکب نشدهاند بلکه قربانی انتقاد برانکو به عنوان سرمربی آنها در باشگاهشان شدهاند. به عبارتی کیروش برای مقابله با منتقد سرسخت این روزهای خود دست به اقدامی زده که قربانی آن بیگناهانی از جنس بازیکنان بوده تا به عبارتی بتوان این اقدام کیروش را یک انتقام شخصی و نه یک اقدام اصولی در جهت حفظ منافع تیمملی دانست. با شناختی که از کیروش و اخلاقیات او وجود دارد، باید منتظر بحرانی در رابطه بین باشگاه پرسپولیس و تیمملی بود. چرا که مطمئنا اگر این اختلاف حل نشود، در اردوی بعدی تیمملی بازیکنان پرسپولیس دعوت نمیشوند. شکی نیست که در این موضوع هم تیمملی و هم پرسپولیس زیان خواهند دید و چه بسا زیان آن برای پرسپولیس که در کورس قهرمانی لیگ قرار دارد بیشتر هم باشد. در وضعیت فعلی، بازیکنان پرسپولیس با تشویش و استرس از دست دادن تیمملی مواجه هستند و این موضوع بر عملکرد آنها موثر است. ضمن اینکه اگر بدبینانه قضاوت شود، اعتماد شاگردان ملیپوش برانکو به این مربی کاهش مییابد و آنها او را مقصر عدم دعوتشدن خود به تیمملی خواهند دید و این عدم اعتماد تاثیر خود را بر عملکرد فنی تیم خواهد گذاشت. به نفع طرفین است تا این اختلاف خیلی زود و قبل از اینکه کهنه شود، به نوعی حل شده تا تیمملی و پرسپولیس متضرر نشوند. ادامه این اختلاف وجههی کارلوس کیروس را به عنوان مربی حرفهایِ پایبند اصول به مربی کینهای و انتقادناپذیری تغییر میدهد که به دلیل انتقاد یک مربی، یک باشگاه را قربانی میکند. هوادار پرسپولیس میتواند تحت تاثیر این اقدام کیروش تصور کند که کیروش برای انتقام از برانکو، میخواهد شاگردان او را در مقابلش قرار دهد. متاسفانه در این مورد سابقهی اختلاف کیروش و مانوئل ژوزه سرمربی سابق پرسپولیس و مصاحبهی این مربی در مورد تحریک شاگردانش در اردوی تیمملی برای مخالفت با او، موجود است و به این جو بدبینی علیه کیروش دامن میزند. برانکو در مصاحبه اخیر خود گفته بود که مقصر عدمقهرمانی پرسپولیس در لیگ کیروش است. اما کمتر رسانهای اشاره کرد که برانکو این سخن را در واکنش به سوال خبرنگاری داد که از او پرسید نمیترسد که کیروش مثل دفعه قبل او را مقصر ناکامی احتمالی تیم ملی بداند و برانکو در جواب او با عصبانیت گفته که در اینصورت کیروش هم مقصر ناکامی پرسپولیس است. اما حذف سوال خبرنگار و انتشار جواب برانکو جو را بین این دومربی بدتر کرده است. این نشان میدهد که رسانهها میتوانند نقش مهمی در تلطیف فضا بین این دو مربی داشته باشند. در این شرایط باید با موضوع اختلاف کیروش و برانکو به عنوان یک موضوعی در ابعاد ملی نگاه کرد و قبل از اینکه دیر شود باید کاری کرد. حتی قبل از شروع مجدد لیگ و کشیده شدن این اختلافات به سکوها و بروز واکنشهای احساسی هواداران و مسئولان پرسپولیس و تیمملی. گذر زمان حل این موضوع را سختتر میکند. متاسفانه در این موضوع یکبار دیگر فقدان مدیریت در تیمملی مشاهده میشود. تیمملی بهکل به دست کیروش سپرده شده و هیچ مدیریتی ناظر بر رفتارهای او وجود ندارد. اگر مدیران فدراسیون و تیمملی مرعوب و تحتتاثیر کیروش نبودند، قبل از هرگونه اقدام انتقامی که منجر به بروز بحران در رابطه تیم ملی با پرطرفدارترین باشگاه ایران شود، او را از عواقب این اقدام آگاه کرده و حتی به او تذکرات لازم را میدادند تا این مربی در اوج عصبانیت دست به واکنشی انتقامی نزند. اما متاسفانه باید گفت تیمملی به امان خود رها شده است. مدیرانی که قادر به تدارک یک بازی دوستانه نیستند پای خود را از این مسائل بیرون کشیده و با عافیتطلبی نظارهگر خلق بحران در اوضاع تیمملی هستند. آنها که نمیخواهند بار دیگر مورد نوازش انتقادات آتشین کیروش در مورد ناتوانی خود در تهیه تدارکات و امکانات لازم قرار گیرند، ورودی مدبرانه به این موضوع ندارند و در نهایت خود با اظهارنظرهای غیر مسئولانه بیشتر به اختلافات دامن میزنند. ریشهی بروز چنین بحرانهایی را باید در ضعف مدیرانی جست که طی سالها به دلیل عملکرد ضعیف خود همواره در مقابل انتقادات کیروش در موضع ضعف قرار داشتهاند و به همین دلیل و به تدریج جایگاه مدیریتی خود در تیمملی را از دست دادهاند تا کیروش تبدیل به تنها تصمیمگیرنده در مورد امور تیمملی شود. مدیرانی که به جای پاسخ منطقی به انتقادان برانکو، مسائل داخلی باشگاه پرسپولیس نظیر جدایی ساسان انصاری از این تیم را پیش میکشند از حداقل تدبیر و مدیریت برای حل بحرانهای اینچنینی عاجزند. مدیرانی که تبدیل به مجیزگوی کیروش شدهاند و ابزار مدیریتی خود را برای اعمال نظارت بر سرمربی تیمملی از دست دادهاند. بحران در رابطه تیمملی و پرسپولیس را در وهلهی اول باید به پای مدیران فدراسیون و تیمملی نوشت. نویسنده: حجت شفیعی
08:44 1395/10/15
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ورزش سه]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]