واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: Feli28-08-2007, 02:29 PMاگه شما هم مثل من به وقایع جنگ دوم، خصوصا بزرگترین نبرد این جنگ یعنی نبرد روز شش ژوئن نرماندی علاقه دارید (!) توصیه میکنم حتما این مقاله جذاب و خواندنی رو مطالعه کنید. نکات و حقایق بسیار جالبی در این متن نوشته شده. مخصوصا تاکتیک جالب متفقین برای سردرگم کردن ارتش نازی! Feli28-08-2007, 02:30 PMدر ششم ژوئن سال ۱۹۴۴ ميلادی نيروهای متفقين تحت رهبری آمريکا و بريتانيا ، برای آزاد سازی اروپای تحت اشغال آلمان نازی اقدام به اجرای يکی از جسورانه ترين عمليات آبی- خاکی تاريخ بشر کردند. در اين روز که به D-Day شهرت يافته، نيروهای دريايی متفقين با برخورداری از پشتيبانی هوايی، تحت فرماندهی ژنرال دوايت آيزنهاور سربازان خود را به ساحل شمالی فرانسه رساندند. http://i5.tinypic.com/44hz1jp.jpg بعد از آنکه اين سربازان در خاک فرانسه فرود آمدند ژنرال آيزنهاور اين پيام را فرستاد: "مردم اروپای غربی! امروز صبح سربازان نيروی اعزامی متفقين در ساحل فرانسه فرود آمدند. اعزام اين سربازان بخشی از طرح ملل متحد برای آزادسازی اروپاست که با همکاری متحدين روس ما صورت گرفته است.پيام من به همه شما اين است: ساعت آزادسازی شما فرا رسيده است. حتی اگر اين حمله از کشور شما آغاز نشده باشد." ورود نيروهای متفقين به سواحل نرماندی در واقع آغاز عمليات آزادسازی نواحی تحت اشغال آلمان در اروپا بود. سه سال طول کشيد تا طرح اين حمله ريخته شد و حاصل آن عمليات گسترده ای بود که از لحاظ ابعاد بی سابقه بوده است. ژنرال جوليان تامسون که يک مورخ نظامی است، در مورد عمليات D-Day گفت: "عمليات عظيمی بود - فقط در روز D-Day به تنهايی - يکصد و پنجاه و شش هزار سرباز وارد خاک فرانسه شدند. يکصد و سی هزار نفر از طريق دريا و بيست و سه هزار نفر از راه هوا. طبيعی است که برای انتقال اين همه سرباز به کشتی و هواپيمای زيادی نياز است. چيزی حدود شصت هزار ناو و هواپيما در عمليات اين روز شرکت داشت." در حالی که سربازان به همراه خودروهای نظامی شان وارد خشکی می شدند، گروهی از خبرنگاران آنها را همراهی می کردند و از صحنه نبرد گزارش می دادند. http://i9.tinypic.com/4h9j0h0.jpg سربازان بريتانيايی، آمريکايی و کانادايی در نبرد عليه آلمان تحت رهبری هيتلر تنها نبودند و نيروهای لهستانی، نروژی، بلژيکی، فرانسوی و چک نيز از آنها حمايت می کردند. سيدنی گلدبرگ که يکی از افسران اطلاعاتی نيروی هوايی سلطنتی بريتانيا در سال ۱۹۹۴ بود و در آن زمان در يک کشتی جنگی خدمت می کرد، وضعيت موجود را چنين توصيف می کند: "برخی از سربازان درست قبل از آنکه پايشان به خشکی برسد هدف قرار گرفتند. تمام آتشبارها و توپخانه های ساحلی نقش موثری نداشتند اما در عين حال برخی از آنها شديدا موثر واقع شدند. سرانجام سربازان بريتانيايی موفق شدند در بخشی از ساحل استقرار يابند. اين کار ساده ای نبود اما نسبتا سريع انجام شد. واضح است که عده زيادی جان خود را از دست دادند. وضعيت آمريکايی ها در ساحل اوماها بسيار دشوارتر بود زيرا آنها به تمام تجهيزاتی که دردسترس بريتانيایی ها قرار داشت مجهز نبودند. در بعد از ظهر روز D-Day جنگ خونينی در گرفت. برخی از کوماندو های نيروی دريايی سلطنتی که مجروح شده بودند برای درمان و بازگردانده شدن به انگلستان به کشتی من منتقل شدند. برخی از آنها جراحتهای شديدی ديده بودند. از ما هم خواسته شد که برای کمک به اين افراد چيزهايی مثل حوله - جوراب و لباس زير اهدا کنيم." از تعداد مجروحان و کشته شدگان در D-Day آمار رسمی موجود نيست. تخمين زده مي شود که در اين روز حدود سه هزار نفر کشته و هفت هزار نفر مجروح شده باشند. و اين در حالی است که پيش از حمله رهبران نظامی متفقين نگران بودند که ميزان تلفات از اين بيشتر باشد. http://i9.tinypic.com/2u3ziar.jpg در طی سه ماه بعد، دويست هزار نفر از نيروهای متفقين و دويست و پنجاه هزار نفر از نيروهای آلمانی کشته و يا مجروح شدند. پانزده هزار شهروند فرانسوی نيز در اثر اين درگيريها جان خود را از دست دادند. فرماندهان متفقين که نگران تلفات بالای احتمالی بودند در طرح ريزی عمليات خود دقت زيادی به خرج دادند. يکی از عوامل کليدی که به موفقيت آنها کمک کرد غافلگير شدن آلمانيها بود. متفقين با حقه ای حساب شده آلمانيها را به گونه ای فريب دادند که آنها تصور کردند حمله نه در نرماندی، بلکه در منطقه کاله که در شمال آن واقع است، صورت خواهد گرفت. جان کيگان که متخصص امور نظامی است در شرح ترفند متفقين گفت: "پيش از آغاز حمله متفقين ارتش مجازی ای را در قسمت باريک کانال مانش در جنوب انگلستان ايجاد کردند. يعنی در قسمتی که درست مقابل منطقه "کاله" در خاک فرانسه قرار ميگيرد. آلمانيها فکر می کردند که نيروهايی در اين منطقه مستقر شده اند. اما اصلا چنين چيزی واقعيت نداشت. متفقين موفق شدند تا با ايجاد ترافيک راديويی در اين منطقه آلمانيها را فريب دهند. آلمانی ها تصور مي کردند که يک ارتش عظيم به فرماندهی مارشال پتن در آنجا استقرار يافته. بعد هم در شب D-Day متفقين با ايجاد اخلال در امواج رادار و روشهای ديگر تظاهر کردند که ناوگانی از نيروهای آنها بريتانيا را ترک کرده و از طريق کانال مانش عازم منطقه کاله شده است. به اين ترتيب اين علائم مجازی صفحه رادار آلمانيها را پوشاند و آنها متوجه نزديک شدن ناوگان واقعی نيروهای متفقين نشدند." http://i5.tinypic.com/4c96kqt.jpg به اين ترتيب حقه متفقين موثر واقع شد. آلمانيها پر قدرت ترين واحد نظامی خود را به کاله فرستادند و يک واحد نظامی ضعيفتر را مسئول محافظت از نرماندی کردند. مورخان می گويند اگر روند رويدادها در D-Day به گونه ای ديگر بود، ممکن بود يک فاجعه به وجود آيد. شرايط بد آب وهوايی هم به نفع متفقين عمل کرد. زيرا آلمانی ها تصور نمی کردند که متفقين در چنين آب وهوای بدی اقدام به حمله کنند. از سوی ديگر بسياری از افسران ارشد آلمانی در حال انجام تمرينات جنگی بودند و فيلد مارشال "اروين رومل" که کارآمدترين فرمانده نظامی آنان بود برای جشن تولد همسرش به آلمان رفته بود. علاوه بر اين، سيستم ارتباط آلمانيها در اثر بمباران به شدت مختل شده بود. http://i15.tinypic.com/2wgekxh.jpg ژنرال آيزنهاور، فرمانده ارشد متفقين با استفاده از اين فرصت مناسب آلمانی ها را غافلگير کرد. هانس فون لوک که از افسران يک واحد نظامی آلمان در نرماندی بود به خاطر دارد که ضعف ارتباطی آلمانيها تا چه حد به ضررشان تمام شد. او گفت: "ما آنقدر به ساحل نزديک شده بوديم و آنقدر آماده ، مجهز و آشنا به منطقه بوديم که حتی در تاريکی شب نيز می توانستيم حرکت کنيم. اما با اين حال به ما دستور اکيد داده شده بود که حرکت نکنيم و اين مايه دلسردی فراوان بود. شايد باور نکنيد اما علاوه بر اين، به ما دستور داده شده بود که در صورت وقوع حمله هوايی تمام واحد نظامی ما بايد فورا اقدام به حمله متقابل کند. اما بنا به دلايل نامعلوم ما از اين فرمان اطلاعی نداشتيم. اگر می دانستيم، در شب پنجم و ششم ژوئن که نيروهای بريتانيايی به ساحل نزديک شدند می توانستيم دست به ضد حمله بزنيم. اين مساله خيلی مايوس کننده بود. ما تنها در اوايل بعد از ظهر ششم ژوئن اجازه عمل يافتيم و توانستيم ضد حمله خود را ساعت شش آغاز کنيم. اما ديگر دير شده بود." درگيریهای سنگين تا پايان ماه ژوئيه ادامه داشت. اما سرانجام قدرت آلمانيها فروپاشيد و متفقين موفق شدند آزادسازی فرانسه و اروپای غربی را آغاز کنند. هر چند جنگ جهانی دوم ماهها پس از D-Day ادامه يافت اما ترديدی نيست که اين روز نقطه عطفی برای پيروزی متفقين بود. موفقيت اين عمليات تضمين کرد که هيتلر نتواند متفقين غربی، و ارتش سرخ را که از سمت شرق پيشروی می کرد؛ شکست دهد. Feli28-08-2007, 02:31 PMhttp://upload.wikimedia.org/wikipedia/en/1/13/Vintorez-Sniper-Rifle.jpg ساكت ترین دوربین دار جهان http://www.oblivion-lost.net/smarty.templates/shared_images/weapons/vintorez.jpg كاليبر : 9 در 39 م م مهمات زیر سرعت صوت SP-5 & SP-6 عمل : اتوماتیك با قابلیت انتخاب حالت آتش . عمل با فشار گاز طول : 894 م م طول لوله : 200 م م وزن : خالی 2600 گرم ... پر با دوربین PSO-1 ش 3410 گرم خشاب : 10 یا 20 تیره VSS كه مخفف Vintovka snaiperskaja spetsialnaya می باشد و به معنی تفنگ دوربین دار مخصوص است برای عملیات های ویژه طراحی شد. این اسلحه كه در TSNIITockMash یا انستیتو مركزی طراحی ماشین آلات دقیق توسط تیمی به رهبری پتر سردیوكوف طراحی شد قرار است جایگزین بعضی از كلاشنیكف ها و آكا-ام هایی شود كه به ساكت كننده مجهز می شدند تا در عملیات های ویژه شركت كنند از جمله عملیات های SpetNaz و كی جی بی و ام وی دی. برای بدست آوردن قدرت نفوذ به جلیقه های ضد گلوله سازنده سلاح می بایست از گلوله هایی با سرعت زیر صوت و همانند گلوله ی 7 ممیز 62 صدم در 39 م م منتها با كالیبر 9 م م استفاده كند. گلوله های جدید مورد استفاده در این سلاح بلند و سنگین هستند ( حدود 16 گرم ) و در دو مدل معمولی SP-5 و ضد زره SP-6 استفاده می شوند. جدیدترین مرمی های ساخته شده برای این سلاح دارای یك هسته از جنس فولاد فشرده هستند كه از فاصله های حتی بیش از 300 یا 400 متر می توانند از تمامی انواع جلیقه های ضد گلوله عبور كنند. این سلاح از سال 1980 به خدمت گرفته شده و به طور بسیار گسترده در چچن بر علیه جدایی طلب ها استفاده شد. معروفیت VSS بیشتر به خاطر قابلیت های پنهان كاری اش در عین قدرت نفوذ عالی با مرمی های سنگین است. اما برد مفیدش به 400 متر محدود شده است. اسلحه VSS با فشار گاز مسلح می شود و قابلیت انتخاب حالات شلیك را دارد. پیستون گاز بلند این سلاح بر روی لوله قرار گرفته و گلنگدن چرخشی دارای گیره ها و قفل هایی در دریافت كننده است ( بالای محل اتصال خشاب ) كه برای مقاومت بیشتر به روش ماشین كاری ساخته می شوند. سیستم ماشه سلاح مستقیما از اسلحه AK-47 برداشته شده است. كلید ضامن و دسته مسلح كننده سلاح شبیه به اسلحه های سری AK هستند ولی برگه ناظم آتش یك دكمه اهرم صلیبی است كه در محافظ ماشه در پشت ماشه قرار دارد. لوله در قسمت جلو دارای مجموعه ای از سوراخ های ریز است كه در داخل شیارها مته كاری شده اند و مستقیما به ساكت كننده سلاح میرسند. ساكت كننده یك قسمت اصلی سلاح شناخته می شود و برای نگهداری و یا حمل می توان آن را از سلاح جدا كرد. شلیك با سلاح بدون ساكت كننده به قطعات سلاح آسیب شدیدی می رساند... به همین دلیل حتی وقتی كه نیاز نیست باید با ساكت كننده آتش كرد.سیستم استاندارد هدف گیری آن شامل ریل های جانبی در كنار دریافت كننده است كه معمولا دوربین چهار ایكس مدل PSO-1 را بر روی آن سوار می كنند كه مخصوص شلیك با مهمات 9 در 39 م م است. هر نوع دوربین یا تجهیزات دید در شب دیگر هم بر روی این ریل ها سوار می شوند. مگسك های آن هم كه برای مواقع اضطراری مانند نبودن یا شكستن دوربین و غیره بر روی سلاح نصب شده اند شامل مگسك شكاف دار در عقب و تیغه ای در جلو است. مگسك عقبی برای فواصل تا 400 متر درجه بندی شده است. قنداق چوبی اسكلت مانند آن ( تو خالی ) دارای تكه های لاستیك در ته آن است و می توان برای حمل یا نگهداری به صورت فشرده در فضای كم آن را از سلاح جدا كرد. تغذیه سلاح هم از خشاب های 10 یا 20 تیری است كه از جنس پلیمر ساخته می شوند. منبع : ستاد مبارزه با امریکای جهان خوار... ;) سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 362]