واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: جوان نوشت: همان تصوير لباس خونآلود بلند كرده بر سر دست در آشوبهاي تيرماه 78 كه به لطف رسانههاي غربي شهره گشت و برايشان تبديل به نماد اعتراضات دانشجويي عليه جمهوري اسلامي شد، حالا امضايش پاي نامهاي است كه از دونالد ترامپ ميخواهد «ضمن تجديد نظر در توافق هستهاي، تحريمهاي تازهاي عليه ايران وضع كند.»
او قبلاً با جرج بوش هم دست دوستي داده بود؛ همان رئيسجمهور امريكا كه ايران را محور شرارت ميدانست.
بوي تعفن خيانت به ملت دوباره ميپيچد؛ تعدادي از فعالان ضدانقلاب به رئيسجمهور جديد امريكا نامه نوشتهاند تا او را تشويق به زدن زير ميز برجام كنند. در اين نامه ضمن سرزنش دولت فعلي امريكا بهخاطر عدم حمايت از «فتنه 88»، داعش و جمهوري اسلامي ايران به عنوان دو روي يك سكه معرفي شدهاند و تأكيد شده داعش و جمهوري اسلامي هر دو بايد «جايگزين» شوند. اين نامه حملاتي را متوجه نيروهاي جبهه انقلاب اسلامي كرده و از ترامپ خواسته تا در توافق هستهاي 23 تيرماه 94 بازنگري كند. تحريمهاي سختتر عليه بخشهايي در ايران، عدمتعامل با جمهوري اسلامي ايران و استفاده از تمام ابزارهاي موجود براي مقابله با فعاليتهاي منطقهاي ايران از جمله خواستههاي امضاكنندگان نامه است.
اين روزها سالگرد عمليات كربلاي 4 است كه مردم ايران آن را با غواصهاي دستبستهاي مي شناسند كه سال 94 پيكرهايشان در تهران تشييع شد؛ تاوان خيانت منافقيني كه عمليات را از قبل لو داده بودند. پاي همين امريكاييها هم وسط بود. خائنها از بين نميروند، يك روز اميركبير را ميكشند، يك روز دولت مصدق را سرنگون ميكنند، يك روز كربلاي 4 را لو ميدهند، يك روز رئيسجمهور و نخست وزير ترور ميكنند، يك روز اطلاعات محرمانه هستهاي ايران را ميفروشند، يك روز مجري ترور هستهاي ميشوند، يك روز با امريكاييها دست رفاقت عليه كشور ميدهند، يك روز نامه مينويسند كه تحريمهاي مردم كشورم را تشديد كن!
به قول ديالوگي از فيلم سينمايي يتيمخانه ايران «وطنفروشي در اين مملكت نوبر نيست». فقط خيليها خيانت را پنهان ميكنند، يعني هنوز ذرهاي شرم از ملت ايران دارند كه باعث شود علني نامه ننويسند، آن هم با چنين شروع مشمئزكنندهاي: «دونالد ترامپ شريف عزيز...»
امريكا معطل نامه اين 30 نفر مانده بود؟
خائنها اصولاً آدمهاي باارزشي تلقي نميشوند؛ كسي كه ميتواند سرزمين و مردمش را بفروشد، هر چيز ديگري را هم ميتواند معامله كند. دولت امريكا هم معطل نامه اين 30 نفر باقي نمانده بود. دولت امريكا در همه سالهاي گذشته تمامي تلاشش در جهت تضعيف و از پا درآوردن ايران را انجام داده و از هيچ تحريم و كارشكني و اعمال فشاري فروگذار نكرده است. اگر كاري بيشتر نكردهاند، اگر ديگر صريحاً دم از براندازي نميزنند، از نخواستن نيست، از نتوانستن است.
از طرفي امريكا گرچه اين جماعت را در ظاهر مورد توجه قرار ميدهد اما سياستهايش را حسب نامه اين 30 نفر و ادعايشان مبني بر همراهي ميليونها ايراني با آنها تنظيم نميكند. ايالات متحده حالا و خصوصاً پس از آزادي حلب و خيلي پيشتر از آن دريافته كه ايران يك قدرت منطقهاي است و بيحضور ايران در تصميمگيريهاي كلان منطقهاي، نميتوان امور را پيش برد. شايد فراتر از برجام، درخواستهاي امريكا براي همكاري نظامي با ايران در منطقه يا نامهنگاريهاي رئيسجمهور امريكا به رهبر انقلاب، بتواند تصوير روشنتري به خائنان از قدرت ايران بدهد؛ تصويري كه حتماً با كاريكاتوري كه رفقاي مجاهدينيشان برايشان وصف ميكنند، تفاوتهاي فاحش دارد و مبناي تصميمگيري دولت امريكا هم همين تصوير واقعي است و نه كاريكاتورهايي كه خائنان ميكشند.
پايان تجديدنظرطلبي كجاست؟
نامه اين 30 نفر به ترامپ بايد براي بسياري از اصلاحطلبان و تجديدنظرطلبان تلنگري باشد. آنهايي كه در سال 78 براي دفاع از دولت اصلاحات يقه ميدريدند و وسط خيابان فرياد جامعه مدني سر ميدادند، حالا همه مدنيتشان شده اينكه به رئيسجمهور منتخب امريكا نامه بنويسند و درخواست تشديد تحريمها عليه مردم را كنند. آنهايي كه سال 88 فرياد جانم فداي ايران سر ميدادند و از آزادي و مليگرايي و دموكراسيخواهي دم ميزدند، حالا همه دموكراسيخواهيشان شده نامهنويسي به ترامپ تا زير ميز برجام بزند؛ برجامي كه ديگر چيزي هم از آن باقي نمانده و از همه روح و جسمش لاشهاي روي زمين است.
جنبش سبز، اگر خود را يك جريان ميداند كه از دل اصلاحطلبي ايران برخاسته، بايد اين رد خيانت را بگيرد و ببيند به كجاها ميرسد، ببيند با چه كساني يك جريان شده است!
پايان تجديدنظرطلبي همين خيانتهاست كه البته اصلاحطلبان علاقهاي ندارند به اين مسائل فكر كنند و ميخواهند با سكوت بگذرانند اما سكوت تنها تأييد انحراف در جرياني است كه حتي قدر يك مقاله و يادداشت هم خودانتقادي و نقد درونگروهي را برنميتابد.
اين دو روز گذشته از انتشار نامه خائنانه اين 30 نفر، توئيتر از اعتراض لبريز شده، حتي ضدانقلابي هم كه به جمهوري اسلامي تعلق خاطر ندارد، پاي ثابت اعتراض به نامه خائنانه شده است. بايد ديد آيا جرياني كه خائنان از آن برخاستهاند، تن به آسيبشناسيهاي درونگروهي خواهند داد يا همچنان فقط به انتقاد از ديگران مشغول و غافل از عيب خويش خواهند بود.
۰۶ دی ۱۳۹۵ - ۰۸:۴۸
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]