واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
راسخون : سيدناصر هاشمزاده، فيلمنامهنويس و صاحب چندين مقاله و كتاب و اثر، در جلسه هفتگي هنرجويان دوره «فيلمنامهنويسي پيشرفته» در دفتر مطالعات جبهه فرهنگي انقلاب اسلامي، نكاتي را در باب ضرورت شناخت درست هنر، نقد سينماي غرب و نيز «بايستههاي هنرمند ديني» به هنرجويان متذكر شد. * ابزارانگاري صرف به هنر خطاست وي در اينباره گفت: اگر كسي هنر را درست نفهمد، ورودش به عرصه هنر حرام است و گفته شده «هر كو نكند فهمي، زين كلك خيال انگيز/ نقشش به حرام ار خود صورتگر چين باشد. هاشمزاده تئوري «هنر براي هنر» را به چالش كشيد و گفت: هنر براي هنر معنايي ندارد و وجود ندارد و محقق نميشود؛ هنر براي چيزي است و محتوايي يا مضموني و يا حتي ممكن است يك ايدئولوژي در آن پنهان باشد كه گاهي هنرمند توانايي عجين كردن هنر با آن عقيده را دارد و تاثير خود را ميگذارد و گاهي هم اين هنر با آن اعتقاد در نميگيرد و تاثير نميگذارد. مؤلف رمان «او سلمان شد» ابزارانگاري صرف به هنر را نيز نفي كرد و تاكيد كرد: نگاه ابزاري يعني اين كه هنر را به عنوان ابزاري براي خوشايند كردن يك عقيده و ايدئولوژي مورد استفاده قرار دهيم كه در واقع آنچه را ديگران نميپسندند مورد پسندشان كنيم و اين نگاه در همه اعتقادها و ايدئولوژيها وجود دارد و از اين منظر هم به هنر نگاه كردهاند. وي افزود: اين نگاه پسنديده نيست زيرا به راحتي نميتوان ادعا كرد كه از اين ابزار هر آن گونه كه ميخواهيم و در هر جهتي كه ميپسنديم، استفاده ميكنيم؛ زيرا در مواقعي اين ابزار يا همان هنر است كه در ما تصرف ميكند و ما را تحريك كرده، به سمت و سويي خاص ميكشاند. هاشمزاده ادامه داد: براي اين كه هنر براي ما ابزار شود، ابتدا بايد آن را تصرف كرد، يعني بايد هنرمندبود كه البته آنچه را كه ميخواهيم بگوييم بايد قابليت لازم را داشته باشد و در واقع درست انديشيدن، زيبا انديشيدن و دقيق انديشيدن درباره هستي، خدا و ... با هنرمندي هنرمند عجين و در هنر او متجلي ميشود. وي تاكيد كرد: حضرت زينب(س) هم چون به منشاء زيبايي يعني الله ميانديشد، زيبايي ميبيند و زيبا حرف ميزند؛ همچنان كه شعر حافظ زيباست چون زيبا ميانديشد. اگر در يك عقيده و ايماني قابليت نباشد و آن عقيده و ايمان از زيبايي بيبهره باشد با بازيهاي هنري نميتوان آن را به عنوان يك مطلوب جلوه داد. اين فيلمنامهنويس كشور با بيان اين كه در اين زمينه از ناآگاهي مخاطب سوء استفاده ميشود گفت: گاه توسط هنر بر تن باطل لباس حق پوشانده ميشود كه چون سحر ساحران دوام ندارد. * خنداندن و گرياندن، آن هم به هر وسيله ممكن، هنر نيست سيدناصر هاشمزاده هنر معاصر را از آن جهت كه از حقيقت زيبايي فاصله گرفته دلهرهآور دانست و در نقد آن گفت: هنرمندي كه مردم را ميترساند و اضطراب و دلهره در دل مخاطب مياندازد، هنرمند نيست. وي افزود: خنداندن و گرياندن، آن هم به هر وسيله ممكن، هنر نيست؛ هنرمند ديني وقتي به هنر ميانديشد، درست و زيبا ميانديشد و حتي موقعي كه از خدا ميگويد هنرمندانه ميگويد؛ شعر مولانا را كه پر از نشاط است، در مقابل شعر امروز بگذاريد و ببينيد كه چگونه ابتذال، غمناكي و نوميدي جانشين نشاطي شده است كه در شعر كهن بود هرچند البته به زور بنگ و دود و دم ميتوان خود را سرحال نشان داد و در عالم توهم به تلذذ هنري هم رسيد! سينما از ديدگاه مشاور فيلمنامه «زير نور ماه» مجموعهاي از هنرهاست و بايد با تامل بيشتري درباره آن بحث كرد، وي در اينباره ميگويد: در واقع بيشترين تكيه سينماي امروز، بهويژه سينماي غرب، به ادبيات داستاني و مخصوصا به رمان است و علت اينكه سينماي غرب قدرت ميگيرد اين است كه به كوهي از رمان و ادبيات داستاني تكيه دارد اما در عين حال، اين سينما دلهرهآور است. وي با اشاره به فيلمهاي هيچكاك تاكيد كرد: استاد سينماي جهان هيچكاك است، او استاد دلهره و اضطراب است و البته او راوي اين دلهره است كه در ذات تمدن غرب است اما آيا هنري كه با دين عجين است، اضطراب و خوفناكي و نوميدي به بار ميآورد؟ هاشمزاده افزود: طبق آيه شريفه "ولاخوف عليهم و لاهميحزنون "، جواب اين سوال منفي است چرا كه «اگر غم لشگر انگيزد كه خون عاشقان ريزد/ من و ساقي به هم سازيم و بنيادش براندازيم» سيدناصر هاشمزاده با نقد آفت موجود در سينماي غرب گفت: سينماي امروز قباحتهاي اخلاقي را عادي كرده است و تماشاي اين قباحتها امري روزمره شده است؛ فضايي ايجاد شده است كه گويي نميشود فيلم اخلاقي ساخت و در واقع سينماي امروز سحر است و سحر توهمي بيش نيست اگرچه توهم سحر حتي موسي را نيز ترساند، اما خداوند به او فرمود كه "الق عصاك ". * نتوانستهايم سرزمين سينما را فتح كنيم نويسنده فيلم سينمايي «سيب و سلما» در نقد سينماي ايران گفت: سرزمين سينماي فعلي متعلق به ما نيست و ما نيز نتوانستهايم آن را فتح كنيم و به همين علت هر آنچه ميگوييم به نفع آنها برداشت ميشود؛ مثلا ما با معيارهاي سينماي امروزي ميخواهيم بگوئيم دروغگويي بد است اما به اين نتيجه ميرسيم كه همه اين ملت دروغ ميگويند و بعد جايزه توهين به يك ملت را ميگيريم. وي افزود: در فيلمنامه دختري را مومنه نشان ميدهيم، وفادار به شوهر است، راستگو است، از پول به خاطر همسرش ميگذرد ولي همه تصميماتش براي رسيدن به يك زندگي پر از لجبازي و حماقت است، باران مصيبت را بر سر مخاطب ميريزيم. يك مصيبت تمام نشده، مصيبتي ديگر پديد ميآيد و غمي پايان نيافته، غمي ديگر؛ اين توهم نويسنده است كه فكر ميكند اين مردم شب و روزشان پر است از بدبختي، فلاكت، سياهي و... توهم ما سينمايي را به ارمغان آورده است كه اين سينما راوي زندگي ما نيست، با ما فاصله دارد. هاشمزاده خطاب به هنرجويان گفت: چگونه ميخواهيد شيطاني را كه از هر منفذي وارد شده است، دفع كنيد. آيا طرحي براي تصرف هنري كه سرزمين معيارها و تعاريف آن در دست دشمن است، داريد؟ اصلا ميدانيد كه فتح اين سرزمين چگونه ميسر است. * سادهترين راه ورود به فتح سرزمين سينما انس با قرآن است وي انس با قرآن را راهي براي ورود به اين ميدان دانست و گفت: سادهترين راه اين است كه با قرآن مانوس شويد و از مواجهه با آن نترسيد كه اگر با قرآن مانوس باشيد، دنيا را طور ديگري خواهيد ديد هاشمزاده در عين حال تاكيد كرد :يك هنرمند ديني بايد ادبيات غرب را بشناسد، رمانهاي موفق دنيا را بخواند و فيلمهاي خوب دنيا را هم ببينيد اگرچه اين توصيه به معني انس با آنها نيست بلكه آنچه مهمتر است پيامي است كه ميخواهيد بدهيد و اينجاست كه بحث انس با قرآن و خدا اهميت مضاعفي پيدا ميكند كه متاسفانه الان در اثر غفلت، ياد گرفتن فن اصالت پيدا كرده است در حالي كه ياد گرفتن تكنيك و فن مشكلي را حل نميكند آنچه ميخواهيد بگوئيد مهمتر است. نويسنده مقاله «رهايي(تاملي در انديشه فرديد)» در باب نحوه ورود هنرمندان قديم به عرصه هنر گفت: در قديم هنرمند بايد مدارجي از معارف را ميپيمود تا بتواند وارد عرصه هنر شود؛ سنت ما به خطاط هم اجازه نميداد كه زود بنويسد و خط خودش را منتشر كند زيرا هنرمند بدون معرفت تنها خودش را در هنرش تجلي ميدهد و به همين دليل هنرمند بايد اهل معرفت باشد. از نظر هاشمزاده هنرمند ديني عوالمي را ادراك ميكند كه ديگران قادر به درك آن نيستند و مي گويد: اگرچه راه درك اين عوالم براي فقيه هم باز است اما هنرمند ديني در سايه انس با قرآن و معرفت نسبت به عالم معنا ميتواند تخيل كند كه تخيل پايه هنر است و در اينجا تخيل بالاتر از عقل است و هنرمند سوار بر تعقل پرواز ميكند. * در تخيل، هنرمند كاشف است اما در توهم، جعل ميكند وي تخيل را از توهم متفاوت دانست و گفت: تخيل مبتني بر دانش است و از عالم عقل عبور كرده است اما توهم مبتني بر وهم است و پايگاه آن حس است و در تخيل، هنرمند كاشف است اما در توهم، جعل ميكند. هاشمزاده در ادامه با اشاره به سمبوليسم در غرب با بيان اين كه در غرب شما يك مفهومي داريد و نشانهاي جعل ميكنيد تا شما را به ياد آن مفهوم بياندازد، افزود: در انديشه توحيدي گفتهاند تا چيزي را درك نكردهاي قبول نكن؛ ابتدا بايد در عقل تو پذيرفته شده باشد و در اين حالت اگر از عالم عقل به عالم خيال بيايد و شما حرفي هنري بزنيد بر مدار عقل است كه در واقع مجنون ما مجنون است اما صد عاقل بايد در پيشش لنگ بيندازند. وي افزود: به ما گفتهاند كاشف سرزمين معنا باشيد و هنرمند مسلمان بايد سعي بكند كه سرزمينهاي عالم معنا را كشف كند و تا نديد و نچشيد و نچيد، مدعي نشود؛ يعني ادعا همان و رانده شدن همان. سيدناصر هاشمزاده ويژگي هنرمند مسلمان را تبيين كرد و گفت: هنرمند مسلمان هنرمندانه پيام ميدهد و پيام اخلاقياش مانند گلستان سعدي ريزبافت است، مانند تلويزيون نيست كه پيام اخلاقي را مستقيم به گوش مخاطب ميخواند. وي افزود: در هنر ديني ريا نيست و براي همين هنرمند ديني رك حرف خود را ميزند و هنرمندانه ميگويد و در واقع هنرمند با آنچه مينويسد و با آنچه ميسازد، در حال تكثير خودش است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 256]