تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 30 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):ميان حق و باطل جز كم عقلى فاصله نيست. عرض شد: چگونه، اى فرزند رسول خدا؟ فرمود...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816910482




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

مرد بنگاهدار با چرب زبانی مرا فریب داد و خانه مجردی برایم گرفت/ شوهرم ارتباط های پنهانی داشت و من هم ... - پایگاه خبری و اطلاع رسانی رکنا


واضح آرشیو وب فارسی:رکنا: رکنا: حالا که با وجود بیماری لاعلاج دخترم نیاز به حمایت همسرم دارم او مرا رها کرده و نفقه و هزینه های زندگی را تقبل نمی کند؛ چرا که می گوید خودت کار می کنی و باید خرج و مخارج زندگی ات را تامین کنی! او بدون توجه به گرفتاری های من به منزل همسر اولش رفته و...زن 44 ساله ای که غم و اندوه فراوانی بر چهره رنجور و خسته اش نشسته بود، آهی سوزناک کشید و سفره دلش را مقابل مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری سپاد مشهد گشود و گفت: زمانی که 20 بهار بیشتر از عمرم نگذشته بود با پسرعمویم ازدواج کردم. خانواده عمویم در شهرستان زندگی می کردند و من شناختی از پسرعمویم نداشتم. بعد از گذشت مدتی از ازدواجمان متوجه اعتیاد «رئوف» به موادمخدر شدم. او کار نمی کرد و به خاطر اعتیادش هر روز یک تکه از لوازم منزل را می فروخت تا هزینه مواد مخدر مصرفی اش را تامین کند. با دیدن وضعیت «رئوف» مجبور به کار در خانه های مردم شدم و از صبح تا غروب در بیرون از منزل به سر می بردم. در غیاب من، همسرم نیز معتادان دیگر را به خانه دعوت می کرد تا جایی که منزلم به پاتوق مصرف کنندگان مواد مخدر تبدیل شده بود. در این میان متوجه ارتباط همسرم با یک زن معتاد نیز شدم که این موضوع برایم غیرقابل تحمل بود. به همین خاطر با داشتن یک فرزند از «رئوف» جدا شدم. مدتی گذشت و با کارگری و هزار بدبختی و مشقت خودرویی خریدم تا با آن در تاکسی تلفنی بانوان کار کنم. چون از خدمتکاری خسته شده بودم. سال ها از پی هم می گذشت و در کنار دخترم روزگار می گذراندم. با پس اندازی که داشتم، برای آن که بتوانم در آینده سرپناهی داشته باشم تصمیم به خرید قطعه زمینی در نزدیکی منزل خواهرم گرفتم. این گونه بود که به یک بنگاه املاک مراجعه کردم تا از موقعیت و شرایط زمین آگاه شوم. با مراجعات مکررم به بنگاه، متصدی آن جا متوجه شد که من زنی مطلقه هستم و او با داشتن همسر و فرزند از من درخواست ازدواج کرد. من هم بیماری دخترم را بهانه کردم و جواب رد دادم اما او هر بار با چرب زبانی و دادن وعده و وعیدهای زیادی تلاش می کرد نظر مرا تغییر دهد. تا این که مدعی شد دخترم را همانند فرزند خودش بزرگ و حمایت می کند و مثل یک پدر پشتیبان او خواهد ماند. این گونه بود که من هم بدون تعیین هیچ مهریه ای با صابر ازدواج کردم و به خانه ای که برایم گرفته بود رفتم .مدتی از ازدواجمان می گذشت که کم کم صابر از دادن خرج و مخارج زندگی و هزینه های دارو و درمان دختر بیمارم سرباز زد و از این رو مشکلات و اختلافاتی پیش آمد. در این میان درگیری ها و اختلاف افکنی های فرزندان صابر نیز باعث به هم خوردن نامزدی دختر 17 ساله ام شد چرا که آن ها از ازدواج من و صابر ناراحت بودند و این موضوع مرا به شدت عذاب می داد. با گذشت 11 سال از زندگی مشترکمان با صابر، هنوز فرزندانش مرا به عنوان زن پدرشان نپذیرفته اند تا جایی که پسر صابر برای انتقام از من خودروام را مقابل مغازه پدرش تخریب کرد. اما همسرم نه تنها برخوردی در مقابل این عمل زشت فرزندش نکرد، بلکه باعث تحقیر من شد و باز هم طبق معمول از پسرش حمایت کرد. دیگر از این وضعیت خسته شده ام و نمی توانم این همه تحقیر را تحمل کنم چرا که وعده های صابر همه پوچ بود و...


یکشنبه ، ۵دی۱۳۹۵


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: رکنا]
[مشاهده در: www.rokna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 31]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن