تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایق‌سواری تالاب انزلی؛ تجربه‌ای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکس‌ترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1817125414
آیا استاد ربانی یک لیبرال بود؟ - پیام آفتاب
واضح آرشیو وب فارسی:پیام آفتاب: نشر عکس های فاطمه ربانی، دختر برهان الدین ربانی در یک مجلهٔ آمریکایی با صورت آرایش کرده و سربرهنه، در شبکه های اجتماعی خیلی بازتاب یافت. از آن جایی که پدر فاطمه ربانی یک سیاست مدار بنیادگرا از تبار اخوان المسلمین مصر بود، عکس و شغل او تعجب کاربران شبکه های اجتماعی را برانگیخت. حتی برخی از کاربران لیبرال شبکه های اجتماعی از عکس های فاطمه ربانی شگفت زده شدند. سؤال آنان این بود که چگونه دختر یک رهبر بنیادگرای مذهبی می تواند با ظاهراً آراسته و مدرن و بدون حجاب در یک مجلهٔ «مُد» ظاهر شود. شماری دیگر فاطمه ربانی را به خاطر عبور از افکار سیاسی و مذهبی پدر، ستودند. فکر و سبک زندگی لزوماً میراثی نیست. هر کسی توانایی این را دارد که از افکار و سبک زندگی پدر عبور کند و برای خودش فکر نو و سبک زندگی جدید بگزیند. بدون تردید که فاطمه ربانی مدرن تر از پدرش است و این یک امر بهنجار است. در دنیای امروز چیزی که خیلی طبیعی و هنجارمند به نظر می رسد، مدرن بودن فرزند نسبت به پدر است. فاصله بین نسل ها یک بحث خیلی جذاب در علوم اجتماعی است. فاطمه ربانی هم یک مورد شاذ نیست. فرزندان برخی از چهره های مشهور دیگر اسلام گرا هم، فکر و سبک متفاوت از پدران شان اختیار کردند. به عنوان نمونه مصعب حسن یوسف، فرزند شیخ حسن یوسف، یکی از رهبران معروف حماس، راه و روش پدر را نادرست تشخیص داد، حماس را رها کرد، به اسراییلی ها پیوست و بعد سر از ایالات متحده درآورد. او بعد به کیش مسیحیت گروید و زندگی نامهٔ خود را زیر عنوان «فرزند حماس» در سال ۲۰۱۰ منتشر کرد. مصعب یوسف در این اثر برخی از رازهای حماس را افشا کرده است. او نوشته است که در سال ۱۹۹۷ تشخیص داد که حملهٔ انتحاری بر شهرها و کشتن زنان و کودکان روش قابل دفاع نیست و به همین دلیل بود که با دشمنان پدرش همکاری کرد تا جلو حمله های انتحاری را بگیرد. عمر بن لادن، یکی از پسران اسامه بن لادن هم در سال ۱۹۹۷ از پدرش برید. او که در سال ۱۹۸۱ از نجوا بن لادن، همسر اول بن لادن به دنیا آمد، در سال ۱۹۹۶ همراه با پدرش از سودان به افغانستان آمد، اما به زودی متوجه شد که با افکار و روش پدرش موافق نیست. به همین دلیل بود که کوه های توره بوره را که پدرش در سال ۱۹۹۷ در آن می زیست، ترک کرد. به قطر رفت و به تجارت مشغول شد. مادر عمر بن لادن هم بعداً از همسرش اسامه بن لادن طلاق گرفت و به پسرش ملحق شد. نجوا و عمر، کتابی منتشر کردند. آنان در این کتاب داستان زندگی شان را قصه کرده اند. فرق فاطمه ربانی با این موارد در این است که بانو ربانی با افکار پدرش اعلام فاصله نکرده است. او در مصاحبه با بی بی سی گفته است: «مگر پدرم برای آزادی بیان، حقوق زن و آزادی بیان نجنگید؟» این سؤال استفهامی نشان می دهد که بانو ربانی فکر می کند پدرش یک لیبرال بود و برای ارزش های لیبرال می جنگید. بانو ربانی به رغم سنت شکنی و مستقل اندیشی اش، هنوز معلومات کافی در بارهٔ تبار فکری و مبارزاتی پدرش ندارد. او نمی داند که پدرش یکی از بنیان گذاران جریان اسلام گرایی افغانستان و شیفته افکار سید قطب بود. برهان الدین ربانی بخش هایی از تفسیر «در سایه های قرآن» سید قطب را به فارسی ترجمه کرد. این کتاب یکی از مانیفیست های اسلام گرایی معاصر است. بیشتر گروه های شبه نظامی اسلام گرا این کتاب را می خوانند. اسلام گرایان قتال باور از این کتاب یکی پشت دیگر در سخنرانی ها و نوشته های شان نقل قول می کنند. برای آشنایی با افکار برهان الدین ربانی در دهه هشتاد و در زمان مقاومت علیه شوروی، باید به آرشیف مجلهٔ «میثاق خون» و دیگر نشریات تنظیمی آن زمان مراجعه کرد. جنگ علیه شوروی جنگ لیبرال ها علیه سوسیالیست ها نبود، بلکه جنگ اسلام گرایان علیه ارتش سرخ و ایدیولوژی لنینیستی بود. کسانی که فکر می کنند مقاومت ضد شوروی در افغانستان، یک جنگ میهنی و وطنی برای استقلال بود، نیز دروغ می گویند. جنگ دههٔ هشتاد افغانستان، بنیاد ایدیولوژیک داشت. جنگجویان ضد شوروی و رهبران شان اسلام گرا بودند. آنان حکومت شرعی می خواستند. حجاب یا همان پوشش مو و بخش هایی از صورت زنان، نماد اسلام گرایی ضد روسی بود. «حجاب شرعی عفت ما است» یکی از شعارهای تنظیم استاد برهان الدین ربانی بود. تعریف حجاب هم از نظر آنان پوشش موی و سر زنان بود. آرایش زنان موردی است که سید قطب در نوشته هایش به آن حمله کرده است. سید قطب فرزندآوری را وظیفه و مسوولیت اولی زن می داند. او در رسالهٔ «نشانه های راه» که کتاب مورد علاقهٔ تمام اسلام گرایان خشونت طلب است، می نویسد که کارمندشدن و شاغل شدن زن و روی گردانی از فرزندآوری، خواست «تمدن جاهلی» است. بیشتر رهبران مقاومت ضد شوروی از این فکر پشتی بانی می کردند. آنان دانشگاه های جداگانه برای زنان ساختند و همین متون را در آن درس می دادند. تردیدی نیست که عکس های فاطمه ربانی یک دهن کجی آشکار به این افکار است. فاصله گیری از این افکار و خوانش متفاوت از دین، امتیاز بانو ربانی است، اما ایشان باید به واقعیت ها اذعان کنند. درست است که برهان الدین ربانی در مقایسه با مولوی خالص، مولوی نبی، ملا نصرالله منصور، ملامحمد عمر و دیگران متفاوت می اندیشید و مخالف آموزش دختران در دانشگاه و مکتب نبود، اما به هیچ وجه نمی توان حکم کرد که رئیس جمهور پیشین افغانستان، یک لیبرال بود و برای حقوق زن و آزادی بیان می جنگید. نگارنده به عنوان یک شهروند معتقد به ارزش های لیبرال، باور دارم که حقوق بشر، دموکراسی، حق انتخاب سبک زندگی، فکر و حقوق برابر زن و مرد، برساخته های عاقلانه و عادلانهٔ عصر ما است. اما رهبران مقاومت ضد شوروی، برای تحقق این ارزش ها نمی جنگیدند. در عصر اطلاعات، هیچ کسی نمی تواند واقعیت ها را انکار کند. رئیس جمهور پیشین افغانستان، برهان الدین ربانی و آقای عبدرب الرسول سیاف، در دهه هشتاد با اسامه بن لادن هم دوست بودند. این طور نبود که این ها از همان آغاز دشمن بوده باشند. اسامه بن لادن در ماه می سال ۱۹۹۶ در زمان ریاست جمهوری برهان الدین ربانی، با هواپیمای شرکت هوایی آریانا، از خرطوم پایتخت سودان به جلال آباد آمد. روایت مشهور این است که فرماندهان طالبان، پس از تسخیر شهر جلال آباد به بن لادن گفتند که اگر می خواهد به کابل نزد دوستانش برود، آنان حاضراند او را همکاری کنند. اما بن لادن کابل نیامد و همان جا نزد طالبان ماند. این ها واقعیت های تاریخی اند. کسی نمی تواند این واقعیت ها را انکار کند. اگر این واقعیت ها را پژوهش گران و روزنامه نگاران وطنی افشا نکنند، خارجی ها افشا می کنند. روزنامه نگاران خارجی کتاب ها و مقاله های زیادی در مورد نحوهٔ روابط رهبران اسلام گرای افغان با بن لادن و دیگر جنگجویان عرب نوشته اند. در این تردیدی نیست که افکار سیاسی و مذهبی برخی از رهبران اسلام گرای افغانستان آهسته آهسته تغییر کرد. تغییر فکر به صورت تدریجی یک امر طبیعی است، اما اعضای خانواده های رهبران، باید روایت صادقانه از زندگی و تغییر فکری آنان به دست دهند. اگر آنان صادقانه قصه نکنند، دیگران قصهٔ آنان را روایت می کنند. این قصه ها هیچ گاه ناگفته نمی ماند. - فردوس --- * این مقاله تلخیص شده است
چهارشنبه ، ۲۴آذر۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پیام آفتاب]
[مشاهده در: www.payam-aftab.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 14]
-
گوناگون
پربازدیدترینها