واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: علي اصغر زرگر استاد روابط بينالملل دانشگاه در اعتماد نوشت: شهر تاريخي و البته استراتژيك و مهم پالميرا (تدمر) در سوريه با يورش چهار هزار نفر از افراد وابسته به گروه تروريستي داعش اشغال شد. اشغال پالميرا كه تقريبا در مركزيت سوريه قرار دارد، در حالي صورت گرفت كه حدود ٩ ماه پيش، ارتش سوريه به همراه روسيه و حزبالله توانسته بودند اين شهر را از چنگال اين گروه تروريستي خارج كنند كه در زمان خود، اتفاقي مهم و گامي رو به جلو محسوب ميشد.
از طرفي، اشغال مجدد اين شهر نيز در حالي صورت گرفته كه حلب در آستانه سقوط است و احتمالا طي روزهاي آينده، ارتش سوريه و روسيه اين شهر را از دست نيروهاي وابسته به مخالفان بشار اسد خارج ميكنند. همين مساله نيز واكنشهايي شديدي را از سوي غربيها به همراه داشته است. بهطور مثال، جانكري، وزير امور خارجه امريكا گفته بود حلب اگر هم آزاد شود، جنگ در سوريه پايان نميپذيرد. اين سخن، حرف بسيار پرمعنايي است كه خود ميتواند معنيبخش به سقوط پالميرا باشد و نشان ميدهد كه عدم رضايت يك طرف بحران در سوريه از فتح حلب چقدر ميتواند اثراتي با امواج سهمگين در ديگر مناطق سوريه داشته باشد. در واقع، فتح بدون رضايت حلب از سوي روسيه و سوريه و سقوط پالميرا در مقابل آن، نشان ميدهد بدون اينكه قدرتهاي فرامنطقهاي همانند روسيه و امريكا به توافقي درخصوص ميزان سهم و توزيع نفوذ دست يابند و در درجه دوم، قدرتهاي منطقهاي به توافق تن ندهند، نميتوان انتظار پايان جنگ در سوريه را داشته باشيم.
در واقع، هماكنون بحران در سوريه از يك بحران ملي و داخلي ابعاد منطقهاي و بينالمللي هم به خود گرفته است و طرفين ديگر، دولت بشار اسد و مخالفان او نيستند بلكه جنگي است كه قدرتهاي بزرگ آن را هدايت ميكنند و براي دستيابي به سهمشان ميجنگند. تا زماني كه بازيگران فعال در سوريه به توافقي براي توزيع قدرت دست نيابند، جنگ در سوريه ادامه مييابد و اگر حلب آزاد شود، بحران در پالميرا سر باز ميكند و اگر ماجراي پالميرا هم حل شود، احتمالا بحران سلسلهوار ادامه مييابد. حال ممكن است اين سوال مطرح شود، كه چرا اين بحران سلسلهوار ادامه پيدا ميكند؟
در پاسخ به اين سوال بايد گفت اگر ارتش قدرتمندي در سوريه حضور داشت و از توان بسيج عمومي برخوردار بود، ميتوانست از پس مخالفان و گروههاي تروريستي بربيايد اما در ابتداي بحران در سوريه، عدهاي از افسران عاليرتبه سوري از ارتش جدا شده و به صف مخالفان بشار اسد پيوستند و ارتش سوريه به ارتشي ناتوان متشكل از سربازاني روحيه باخته تبديل شد و تا وقتي اين ارتش مجددا سامان بيابد و روحيه از دست رفته پيشين را احيا كند، تروريستها در سوريه ريشه دوانده و بخش اعظمي از خاك اين كشور را اشغال كردند. عمق اين فاجعه به گونهاي است كه اگر كمكهاي ايران و روسيه به دولت سوريه نبود، بيترديد داعش امروز در سوريه حكمفرمايي ميكرد. سقوط پالميرا نشان ميدهد با وجود اين كمكها هنوز ارتش سوريه از ناتواني و ضعف داخلي رنج ميبرد. از طرف ديگر، وقتي داعش با چهار هزار نفر نيرو ميتواند پالميرا را بازپس بگيرد، اين مساله ريشه در قدرتمندي آن گروه و توان بالاي ساماندهي آنها است.
از طرف ديگر، براساس برخي اخبار منتشر شده برخي مقامهاي كشورهاي غربي گفتهاند در صورتي كه حلب سقوط كند، به مخالفان ضدهوايي ميدهند كه اين مساله موجب ميشود تا بحران در سوريه ادامهدار شود و فاز جديدي را تجربه كند. همه اين مسائل نشان ميدهد كه راهكار نظامي به پايان خويش رسيده و نميتوان اميد چنداني به آن از سوي هر يك از طرفين داشت و همين مساله ضروري ميسازد تا طرفين درگير در بحران سوريه، هم در بعد داخلي يعني دولت و مخالفان، هم در بعد منطقهاي يعني ايران، تركيه و عربستان و هم در بعد فرامنطقهاي مانند روسيه و امريكا به صورت جدي به فكر يك راهكار جدي سياسي باشند چرا كه صحنه سوريه، صحنهاي نيست كه هر يك از طرفين قادر بر پيروزي بر طرف مقابل باشند.
فتح حلب و بازپسگيري اين شهر از دست مخالفان ميتواند موجب شود تا دست دولت سوريه را در برابر معارضان در ميز مذاكره بالاتر رود و پرقدرتتر از قبل چانهزني كند و امتياز بگيرد اما سقوط پالميرا هم نشان ميدهد كه تروريستها و مخالفان بشار اسد هم بيكار ننشستهاند و به دنبال موازنهسازي در صحنه سياسي هستند. با اين وجود، اعلام آمادگي براي آغاز مذاكره بدون پيششرط با دولت از سوي معارضان ميتواند بهترين فرصت باشد تا از تداوم اين جنگ فرسايشي جلوگيري شود. البته دولت سوريه هم از قبل آمادگي خود را براي مذاكرات واقعي اعلام كرده بود و اين فرصتي است كه طرفين ميتوانند اراده خود را به حل مساله حداقل در بعد ملي نشان دهند.
با اين وجود، دولت كنوني امريكا آخرين روزهاي خود را تجربه ميكند و ما بايد منتظر استقرار رسمي ترامپ و تيم او در كاخ سفيد باشيم. او در هنگام مبارزات انتخاباتي وعدههايي براي همكاري با روسيه براي مبارزه با تروريسم داده بود و اشغال پالميرا و فرسايشي شدن بحران هم ميتواند زمينه همكاري مسكو و واشنگتن را فراهم كند. البته فضا براي همكاري با روسيه در امريكا بسيار سنگين است و رييسجمهور مستقر در كاخ سفيد تا نامزد در حال مبارزه براي اين منصب حرف و عملش از زمين تا هوا فرق خواهد كرد. بايد ديد برداشتها و منافع هر يك از طرفين به كدامين سو ميرود.
بايد ديد با توافق رسيدن روسيه و امريكا هم بازيگران خرد و منطقهاي هم به اين توافق تن ميدهند؟ من فكر نميكنم راه رسيدن به توافقي مبتني بر بازي برد – برد ميان همه بازيگران بسته شود كما آنكه در موضوع اوپك ايران و عربستان توانستند به صورت غيررسمي به توافقي مطلوب برسند. اين مساله ميتواند زمينه همكاري در ساير موضوعات را فراهم كند و تسهيلبخش صلح در سوريه باشد.
۲۳ آذر ۱۳۹۵ - ۰۷:۳۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 10]