واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: دونالد ترامپ رئیسجمهور منتخب آمریکا در گفتوگو با شبکه فاکسنیوز، پایبندی کاخ سفید به سیاست چین واحد را در گرو همکاری پکن در حل مسائل تجاری و رفع دیگر اختلافات دو کشور دانست و تاکید کرد واشنگتن موظف نیست موضع پیشین را مبنی بر این که تایوان، بخشی از «چین واحد» است ادامه دهد. همین موضوع باعث شد تا با محسن جلیلوند، استاد دانشگاه و کارشناس روابط بینالملل درباره سیاست ترامپ در برابر چین به بحث و گفتوگو بپردازیم.
آیا ترامپ میتواند به این حرفها عمل کند و در برابر چین که یک شریک تجاری مهم محسوب میشود، به تایوان نزدیک شود؟ در راهبرد امنیت ملی که سال 2011 توسط رئیسجمهور وقت یعنی باراک اوباما درخصوص سیاست آمریکا در حوزههای شرق آسیا انتشار یافت، بر مهار چین تاکید شد. لذا این راهبرد ارتباطی با ترامپ ندارد و مهار چین و حوزههای مختلف را در بر میگیرد. چینیها اگر همچنان در روندهای دموکراتیک خود مشکل دارند و از نظر اقتصادی از سرمایه خارجی استفاده میکنند، اما معتقدند که شیوه استفاده از این سرمایه را محدود کرده و از نظر نظامی و اقتصادی تا سال 2030 قدرت اول جهان میشوند و به رشد در برابر آمریکا میرسند. ورود آمریکا به شرق آسیا تا چه حد میتواند برای سیاست خارجی این کشور اولویت داشته باشد؟ آمریکا از پایان جنگ جهانی دوم در شرق آسیاست و قدرتهای شرق آسیا از نظر نظامی و اقتصادی با آمریکا در ارتباط هستند؛ بنابراین فکر میکنم آمریکا بخواهد برتری خود را در شرق آسیا حفظ کند و طرح مهار چین یک امر طبیعی است. آیا این ورود با استقبال کشورهای منطقه در شرق آسیا روبهرو شده است؟ این کشورها دو دسته هستند؛ یک دسته دوستان چین یعنی کره شمالی که هم اکنون اوضاع بر وفق مراد پیونگ یانگ نیست. اما دسته دوم دوستان آمریکا یعنی ژاپن و کره جنوبی که از این موضوع استقبال میکنند. آمریکا در راه مهار چین، چه چالشهایی را پیش رو دارد؟ با توجه به وضعیتی که چین دارد، اختلافات پکن ـ واشنگتن راهبردی است. آمریکاییها از اواسط دهه 70 میلادی به نحوی چین را از اتحاد با شوروی خارج کردند و به عنوان یک قدرت مطرح ساختند تا در قبال شوروی یک نیروی مخالف را به وجود آورده باشند . چین اما از نظر کیفی در بخش نظامی در حدی نیست که با قدرتهای غربی بخصوص آمریکا مقابله کند و تاکنون به پای ایالات متحده نرسیده و نخواهد رسید. اما واشنگتن نگرانیهایی دارد و هماکنون مهار چین را آغاز کرده تا این کشور در قرن 21 پا نگیرد. چالش این است که قدرت چین به طور فزاینده افزایش مییابد و از نظر اقتصادی رابطه تنگاتنگی را با آمریکا دارد، بنابراین ایالات متحده باید به نحوی عمل کند که نهتنها لطمه نبیند، بلکه بتواند چین را نیز مهار کند. فشار آمریکا بر چین تا چه حد میتواند سبب نزدیکی پکن و مسکو شود ؟ آیا این اقدام آمریکا سبب قطببندی جدیدی در منطقه شرق آسیا نخواهد شد؟ آمریکاییها دریافتند که اختلاف چین و روسیه استراتژیک است و فکر نمیکنم این دو کشور آنقدر به هم نزدیک شوند که در برابر آمریکا قرار بگیرند؛ زیرا در شرق آسیا با هم اختلاف گستردهای دارند و حتی زمانی به مرز جنگ با یکدیگر رسیدند. معصومه زارع جامجم
سه شنبه 23 آذر 1395 ساعت 02:00
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 84]