واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: روزنامه وقايعاتفاقيه: حلب به پايان کار خود نزديک شده است؛ پيروزياي بزرگ براي بشار اسد و همچنين متحدانش، ايران و روسيه که ميتواند معادلات را به کلي تغيير دهد و البته شکستي براي مخالفان اسد و کشورهاي حامي آنها بهويژه عربستانسعودي، قطر و ترکيه باشد.
اگرچه اين نبرد ميتواند تا چند روز ديگر نيز ادامه يابد اما با تسلط 93 درصدي ارتش سوريه بر شرق حلب، منطقه مورد منازعه، ميتوان گفت کار حلب تقريبا تمام شده است. در همين حال، شبهنظاميان کرد و عرب با حمايت هوايي از سوي غرب، عملياتي را براي اعمال فشار و انزواي هر چه بيشتر رقه، پايتخت بالفعل گروه تروريستي داعش آغاز کردهاند.
به گزارش بيبيسي، در عراق نيز عمليات آزادسازي شهر موصل، بهعنوان يکي از پايگاههاي اصلي داعش، همچنان ادامه دارد. نيروهاي ارتش عراق، درحالحاضر، فرايند آهسته و بسيار وقتگير عمليات پاکسازي خانه به خانه اين شهر را آغاز کردهاند. اين سه نبرد که با هدف آزادسازي کامل سه شهر حلب، رقه و موصل در حال انجام هستند، ميتوانند مسير درگيريهاي عراق و سوريه را به کلي تغيير دهند. نتايج اين سه نبرد ميتواند نقطه عطفي در اين بحران که به اصليترين بحران منطقه تبديل شده، بهوجود آورد اما سؤال اينجاست که آيا شکست داعش در موصل و رقه و بازپسگيري شهر حلب از سوی دولت سوريه، میتواند صلح و آرامش را به اين مناطق بازگرداند؟ حقيقت تلخ و دلخراشي که بايد به آن توجه کرد، اين است که اين وقايع فقط نشاندهنده آغاز مرحله ديگري از اين بحران هستند؛ مرحلهاي که به همان شدت و وخامت مراحل قبل خواهد بود.
محدوديتهاي پيش روي بشار اسد
مخمصه بهوجودآمده براي حلب و شهروندان اين شهر، از يکسو، نشانگر بيرحمي بحران سوريه است و ازسويديگر، از ناتواني غرب و بازيگران خارجي براي تأثير بر نبردهاي زميني اين منطقه پرده برميدارد. اگر نيروهاي حامي دولت سوريه کنترل منطقه شرق حلب را بهطور کامل از دست گروه تروريستي داعش خارج کنند، اين پيروزي حاوي پيام مهم و قدرتمندي براي همه خواهد بود و به جهان نشان خواهد داد دولت بشار اسد نهتنها سقوط نکرده بلکه با قدرت همچنان به کار خود ادامه خواهد داد. بهاينترتيب، اسد قادر خواهد بود بر مناطق باقيمانده در غرب سوريه نيز حکومت کند و گروههاي مخالف، روزبهروز مناطق بيشتري را از دست بدهند.
به احتمال زياد، گروههاي وابسته به القاعده يا داعش، همچنان بهعنوان قدرتمندترين گروههاي مخالف در سوريه به فعاليتهاي خود ادامه خواهند داد، درحاليکه گروههاي ميانهروي سوري از همين حالا نسبت به ادامه حمايت آمريکا شک و ترديد پيدا کرده و هنوز نميدانند دولت ترامپ چه کمکهايي را در آينده در اختيارشان قرار خواهد داد؛ اين ترديد بههمراه شکستهاي پياپي، باعث تضعيف کامل آنها در عرصه ميداني سوريه خواهد شد و چهبسا در آخر، کاملا از معادلات سياسي- نظامي حذف شوند.
به نظر ميرسد آشوب، هرجومرج و بينظمي همچنان در سوريه ادامه داشته اما بهبود شرايط در آن تا حدي به اين بستگي دارد که گام بعدي بشار اسد چه باشد؟ آيا همانطور که بشار اسد همواره اعلام کرده، بهدنبال آن خواهد بود تا مناطق و قلمروی ازدسترفته خود را بازگرداند؟ اگر چنين باشد، او از نيروي کافي براي اجراي چنين طرحي برخوردار نبوده و از طرفي تبعات و پيامدهاي حاصل از اين طرح نيز چندان واضح و مشخص نيست.
اهداف مسکو
روسيه، توانسته به هدف استراتژيک خود مبنيبر حفظ بشار اسد در قدرت و در نتيجه، تحکيم و گسترش نفوذ ديپلماتيک خود در منطقه خاورميانه دست يابد. روسيه، با شرکت در عمليات نظامي سوريه، از يکسو، قدرت نظامي خود را به رُخ ديگر کشورها کشاند و ازسويديگر، توانست تبليغات غيرمستقيمي را براي فروش تسليحات نظامي خود به ديگر کشورها ترتيب دهد اما آيا اکنون این کشور بهدنبال آن است که از اين موفقيت خود استفاده و بهرهبرداري کند؟ آيا روسيه ميتواند از شرايط کنوني استفاده کرده و از اين طريق به توافقاتي با دولت ترامپ دست يابد؟ تاکنون حفظ حکومت بشار اسد و منافع استراتژيک مسکو در هماهنگي کامل با يکديگر پيش رفتهاند ولی ممکن است اين موفقيت، پايدار و هميشگي نباشد؛ اگرچه عمليات هوايي روسيه در حفظ جايگاه و قدرت بشار اسد نقش بسياري داشته است.
آنچه مسلم است اينکه بشار اسد درحالحاضر از نيرو و قدرت نظامي لازم براي بازپسگيري و حفظ کل مناطق ازدسترفته خود برخوردار نيست. درعينحال، قدرت و نفوذ ايران نيز در سوريه بهطور اجتنابناپذيري در حال افزايش است؛ البته اين افزايش نفوذ تنها به سوريه محدود نيست، ما در عراق نيز شاهد هستیم اقدامات ايران در راستای مقابله با داعش به تقويت هر چه بيشتر جايگاه آن منجر شده است؛ بنابراين اگر دولت جديد آمريکا بهدنبال آن است تا در موضوع سوريه به نوعي توافق با روسيه دست يابد، بايد در ارزيابيهاي خود ايران را نيز مدنظر قرار دهد.
ميراثي از ويراني
همه نشانهها و شواهد موجود، حاکي از آن است که اصليترين نگراني دولت جديد آمريکا، بحث مقابله با تروريسم است اما آيا دولت ترامپ در موضوع سوريه همان رويکرد رئيسجمهوري قبلي را در پيش خواهد گرفت و در عين اينکه بهدنبال دستيابي به تفاهمي با مسکو در زمينه مقابله با تروريسم است، از گروههاي مخالف ميانهرو در سوريه نيز حمايت و پشتيباني خواهد کرد؟ پس از آزادي و پاکسازي کامل شهر حلب، درباره ديگر مناطق تحت کنترل دولت چه اقدامي انديشيده خواهد شد؟ در اين مدت، بسياري از شهرها و زيرساختهاي سوريه بهطور کامل نابود شدهاند و دولت براي بازسازي شهرها و احياي دوباره زيرساختهاي خود به بودجههاي کلاني نياز دارد. نبود بودجه و منابع مالي، تنها يکي از مشکلات پيش روي دولت اسد است. او در سوريه، با معضل کمبود سرمايه انساني نيز روبهرو است. در مدت جنگ داخلي سوريه، بسياري از شهروندان، این کشور را ترک کرده و به ديگر کشورها پناه بردهاند. شهرونداني که در سوريه باقي ماندند نيز در داخل اين کشور آواره شدهاند؛ بنابراين حتي اگر در سوريه اندکي صلح هم برقرار شود، باز هم دولت این کشور براي بازسازي دوباره آن از سرمايه انساني لازم برخوردار نيست.
نگرانيهاي ترکيه
يکي ديگر از بازيگران خارجي درگير در بحران سوريه، کشور ترکيه است. درحالحاضر، ترکيه مناطق قابلتوجهي از شمال سوريه را به اشغال خود درآورده و در حقيقت، اين منطقه به سرعت در حال تبديلشدن به پايگاه امني است که ترکيه همواره در مدت اين سالها رؤياي ايجاد آن را در سر داشت. همچنين، ترکيه مقامات سوري را تهديد کرده است در عمليات نظامي شهر رقه دخالت خواهد کرد. درحالحاضر، نيروهاي شورشي تحتالحمايه ترکيه با مبارزان کُرد تحت حمايت آمريکا درگير هستند و اين موضوع، براي واشنگتن چندان خوشايند نيست زيرا ميتواند عمليات نظامي رقه را بهطور خطرناکي از مسير اصلي خود منحرف کند. به نظر ميرسد انگيزههاي ترکيه براي شرکت در اين جنگ، بسيار پيچيده است.
يکي از اصليترين دغدغهها و نگرانيهاي ترکيه، ازبينبردن وحدت ميان کُردها و ميل استقلالطلبي آنها در داخل خاک اين کشور است اما گذشته از اين موضوع، به نظر ميرسد رئيسجمهوري ترکيه علاقه دارد به جهان يادآوري کند شهرهايي همچون رقه و موصل زماني تحت کنترل امپراتوري عثماني قرار داشتهاند. اگرچه اين اظهارات اردوغان، به آن معنا نيست که او در تلاش است تا کنترل اين مناطق را امروز به دست گيرد اما بدون شک، نشان از تمايل بسيار ترکيه براي کسب کنترل اين مناطق بهشدت استراتژيک دارد.
جدا از رقابتهاي بهوجودآمده ميان ترکها و کُردها، ميتوان گفت جنگ سوريه زمينه و شرايطي را براي رقابت ميان آنکارا و تهران بهمنظور کسب قدرت و نفوذ هر چه بيشتر در سوريه بهوجود آورده است. اگرچه حضور کُردها در ميانه اين بحران، همه معادلات را بههم ريخته است اما قطعا دو کشور ايران و ترکيه، بهدنبال يک هدف مشترک هستند و آن اينکه بهعنوان يکي از نيروهاي اصلي، در عمليات زميني سوريه سهم داشته باشند.
اگرچه موصل بهزودي آزاد خواهد شد و کنترل شهر رقه هم ممکن است از دست داعش خارج شود اما اين به معناي پايان کار داعش نخواهد بود. درحالحاضر، ميان قدرتهاي غربي، بحث و گفتوگوهاي زيادي درباره خطرات بازگشت نيروهاي جهادي به اروپا و ساير نقاط جهان و انجام حملات تروريستي در اين مناطق وجود دارد. آنچه مسلم است اينکه حتي در صورت شکست داعش، عناصر اين گروه تروريستي در سوريه و عراق باقي خواهند ماند و به فعاليتهاي خود ادامه خواهند داد.
۲۲ آذر ۱۳۹۵ - ۰۷:۵۲
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 14]