تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایق‌سواری تالاب انزلی؛ تجربه‌ای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکس‌ترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1817507049
خاطراتی که در ذهن پرویز پرستویی مانده+اینستا پست
واضح آرشیو وب فارسی:باشگاه خبرنگاران: خاطراتی که در ذهن پرویز پرستویی مانده+اینستا پست
پرویز پرستویی با یاد اوری از فرهنگهای گذشته خاطرات دوست داشتنی را به مردم گوش زد کرد.
به گزارش هنرمندان در فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان:پرویز پرستویی بازیگر و گوینده صاحب‌نام ایرانی سینما، تئاتر و تلویزیون است. او موفق به دریافت نشان درجه یک گواهی‌نامه هنری گردیده است. پرویز پرستویی با دریافت چهار سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد از این نظر در بین بازیگران ایرانی رکورددار است.
پرویز پرستویی در انتشار پستی در اینستا گرام خود احساسات وفرهنگ گذشته را با مردم زنده کرد.
وی نوشت:
"به رسم قديم به شما سلام مي كنم قديمي كه فقط از آن خاطراتي در ذهن ها مانده . "يادش بخير چقدر خوش بوديم "،كه خوش بودن فكر فردا نكردن ودر حال زندگي كردن است.فكر ذخيره مواد غذايي نبودن فكر درامد بيشتر را نكردن ،فكر هزينه بيماري وخانه را نكردن .قديم هايي كه همسايه حكم نزديك تر از فاميل را داشت وفاميلي كه از همديگر تا دورترين نسب باخبر بود .قديم هايي كه عيدش رنگ وبويي ديگر داشت و سمبلي از شادي كودكان و همبستگي خويشان بود.
عروسي هايش شكل ديگري بود ،حمام رفتن آيين و وسايلي داشت.اعتقادات ريشه دار تر بود ؛ماه رمضان ماه همه بود وكرسي هاي گرم خانه ها را با دور هم جمع كردن ادم ها چه گرم تر مي كرد اسمان هم با سخاوت تر و با مردم رفيق تر بود.
اسمان پرستاره تر بود وشب ها مهمان چشم هاي بي شماري كه روي پشت بام ؛از وسعت اسمان مي اموختند وبه دل مي سپردند وارام مي خوابيدند. اهل خانه اي بود وحوضي وآشپزخانه اي در ته خانه كه مبادا بوي غذا دل رهگذري راببرد و يك راوي ويا يك راديو بهانه هر شب مردم بودبراي با هم نشستن وشب نشيني؛ آه كه بركت در دلهاي مردم بود مردمي كه قدر همه چيز را مي دانستند و غمخوار هم بودند.
گذشته ها در بوي نفت و دود ذغال و عطرِنامه ها تبديل به خاطره ها شد.
آه كه روياي گذشته ارزوي اينده ما گشته."
۲۱ آذر ۱۳۹۵ - ۰۳:۲۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: باشگاه خبرنگاران]
[مشاهده در: www.yjc.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 82]
-
گوناگون
پربازدیدترینها