واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: آیا "طمع"، فوتبال اروپا را نابود می کند؟
در آن زمان حساسیت و تنش قابل لمسی بر بازی ها حکمفرما بود، شاید تیم ها با کیفیت امروزی بازی نمی کردند اما هیچ چیز از قبل تضمین شده نبود.
و با یک آه کسالت بار دور گروهی لیگ قهرمانان اروپا به پایان رسید. اما در میان این کسالت، چند گل و بازی فوق العاده نیز وجود داشت.
به گزارش "ورزش سه"، نبردهای اتلتیکو مادرید و بایرن مونیخ، بارسلونا و منچستر سیتی، دورتموند و رئال مادرید به خودی خود مهیج بودند. تیم هایی مثل لودوگورتس و روستوف کمابیش نبرد های شجاعانه ای داشتند اما همه و همه با بی تفاوتی و یک خمیازه به پایان رسید.
آن جدال های بزرگ اساساً بی فایده بودند چون هر دو سمت ماجرا به دور بعد صعود کردند. لودوگورتس و روستوف نیز پاداششان را با صعود به لیگ اروپا گرفتند. زمان زیادی از روز هایی که تیم های روس و بلغار به مراحل بالای تورنمنت های معتبر می رسیدید، نمی گذرد اما اکنون تمام تیم های کوچک کنار رفته اند.
مرحله گروهی لیگ قهرمانان اروپا خسته کننده شده است!
همیشه افراد بد بین وجود دارند. در کنارشان عده ای هم خوشبینانه می گویند که اگر به گذشته نگاه کنیم همیشه پیروزی های یک طرفه و پرگل وجود داشته است. تا حدی هم درست می گویند چون همیشه تیم های ضعیفی بوده اند که با 10 گل شکست بخورند.
شیوه قدیمی حذفی لیگ قهرمانان از این نمونه ها فراوان داشت، پر از ایراد بود. اما نباید دوران کنونی را با آن زمان مقایسه کرد. قیاس باید در بازه زمانی 10 یا 20 سال گذشته انجام شود و حتی درآینده ای کوتاه تغییرات لیگ قهرمانان بسیار نگران کننده تر هم خواهد بود.
یک لحظه بحث خسته کننده شدن را کنار می گذاریم. اگر پیروزی با 4 گل یا بیشتر را پیروزی یک طرفه محسوب کنیم تا فصل 14-2013 هرگز در هیچ فصلی بیشتر از 10 بازی یک طرفه وجود نداشته است. اما بعد از آن در هر فصل حد اقل 10 بازی یک طرفه برگزار شده و در فصل اخیر این تعداد به رکورد 14 بازی رسید. در مجموع 4 فصل گذشته بیش از مجموع هشت فصل قبل از آن در لیگ قهرمانان بازی ها یک طرفه و با برد تحقیر کننده یکی از طرفین همراه بوده است.
برای اثبات این قضیه که این حجم از بازی یک طرفه از تبعات فوتبال پیشرفته امروزی نیست بهتر است بدانیم تعداد بازی های یک طرفه در لیگ قهرمانان این فصل 27 درصد بیشتر از بازی های یک طرفه تا به اینجای لیگ برتر جزیره است. هرچند تعداد کل بازی های برگزار شده لیگ برتر 46 درصد بیشتر از لیگ قهرمانان است.
فاصله میان تیم های قوی و ضعیف بسیار فاحش است. در رده ملی این اختلاف در بازی ها خسته کننده و آزار دهنده است اما در رده باشگاهی که بازیکنان با هم هماهنگ تر و سیستم های هجومی مرگبار تر هستند، بیشتر شاهد بازی های تحقیر آمیز هستیم و حتی بسیاری از طرفداران از این مساله به وجد می آیند.
طرفداران عام فوتبال که از طریق گیف ها و یوتوب وقایع را دنبال می کنند ترجیح می دهند شاهد یک هت تریک دیگر از لیونل مسی باشند تا یک تساوی خسته کننده از روستوف. اما با وجود این بازی های یک طرفه، مرز بین یک ورزش و یک شوی مجلل کجاست؟
با وجود این عدم تعادل و تعداد زیادی بازی تشریفاتی به استقبال مرحله حذفی لیگ قهرمانان می رویم. فقط 5 بازی از 16 بازی در سرنوشت تیم های صعود کننده تاثیر داشت. در یکی از همین بازی ها با تحقیر بشیکتاش در کیف بعد از نیم ساعت تکلیف مشخص شد. حتی سیاست ترجیح دادن بازی رو در رو به تفاضل گل هم نتوانسته از این نتایج عجیب جلوگیری کند و همانطور که دیدیم در هفت گروه از هشت گروه، دو تیم متمول تر گروه به مرحله بعدی صعود کردند.
تنها استثنا در این میان بایر لورکوزن بود که بالاتر از تاتنهام به دور بعد صعود کرد. اگر عدم صعود تاتنهام را ناکامی فرض کنیم این تنها شگفتی مرحله گروهی بود. این نشانگر قابل پیش بینی شدن این رقابت هاست.
بیست سال پیش در این مقطع روزنبرگ، میلان را حذف کرد و درشب آن سیو معروف اشمایکل، پیروزی یونایتد مقابل راپید وین منجر به حذف فنرباغچه شد و یا اوسر و آژاکس با برتری مقابل رنجرز و گراس هاپرز راهی مرحله حذفی شدند.
در آن زمان حساسیت و تنش قابل لمسی بر بازی ها حکمفرما بود، شاید تیم ها با کیفیت امروزی بازی نمی کردند اما هیچ چیز از قبل تضمین شده نبود.
دیگر جایی برای داندی یونایتد و دینامو کیف یا دیپورتیوو لاکرونیا و دوکلا پراگ وجود ندارد. هر از گاهی سر و کله تیم جدیدی پیدا می شود که دیری نمی پاید که طعمه صدرنشینان هرم قدرت می شود. بزرگ ها کوچک تر ها را می بلعند و نتیجه این می شود که از سال 2010 تا کنون 62.5 درصد از جایگاه های نیمه نهایی متعلق به سه تیم بارسلونا، رئال مادرید و بایرن مونیخ بوده است.
مساله نگران کننده این است که هیچکس اهمیتی نمی دهد. یا حداقل آنان که باید برایشان مهم باشد، اهمیتی نمی دهند.
باشگاه های بزرگ و متمول دوست دارند در مراحل حذفی لیگ قهرمانان جایی که زرق و برق بیشتری دارد حاضر باشند و ساختاری که به آنها اجازه راحت رسیدن به این مرحله را بدهد به سودشان است و تا روزی که حق پخش تلویزیونی وجود داشته باشد به همین نحو پیش خواهد رفت.
عده ای می گویند بینندگان تلویزیونی رو به افول هستند اما این مساله خیلی درست نیست. اینکه فقط 151000 نفر بازی لستر سیتی و بروژ را تماشا می کنند بیانگر تمایل بینندگان به دیدن تیم های بزرگتر است. با ورود کمپانی هایی مثل اسکای اسپرت و دیسکاوری به میدان رقابت با بی تی اسپورت قطعاً صنعت پخش تلویزیونی فوتبال رو به افول نخواهد گذاشت.
در این میان کاری از یوفا ساخته نیست، چون نیاز به عوایدی که باشگاه های بزرگ براش به ارمغان می آورند از یک سو و ترس از تشکیل یک لیگ جداگانه توسط آنها از سوی دیگر، مانع ایجاد تغییرات در فرم کنونی رقابت ها می شود. بی توجهی به مشکل راحت ترین راه است و این حکایت کلاسیک غاز تخم طلاست. طمع و زیاده خواهی در حال نابود کردن فوتبال اروپاست و یافتن راه حل بسیار سخت است. شاید ایجاد تغییرات در فرم برگزاری کمی از این ملال آور بودن بکاهد اما مشکل اصلی نظام اقتصادی ای است که در پس نه تنها فوتبال بلکه تمام دنیای امروز وجود دارد.
توسعه بی رحم جهانی از جیب عده ای کثیر، جیب عده ای قلیل را پر می کند و تا یک شوک بزرگ و یک سقوط ناگهانی باعث ایجاد ضرورت در بررسی و اصلاح نظام اقتصادی فوتبال نشود، نمی توان به حل کوتاه مدت این مشکل خوشبین بود.
غم انگیز تر آن است که حتی عده ای این موضوع را مشکل نیز قلمداد نمی کنند.
جاناتان ویلسون- بلیچر ریپورت
ترجمه: امیر ناصر احمدی
تاریخ انتشار: ۱۱:۰۰ - ۲۰ آذر ۱۳۹۵ - 10 December 2016
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 13]