تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 24 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):آفت دینداری حسد و خودبینی و فخر فروشی است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1829260866




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

پرونده پیچیده زنی که به شوهرش خیانت کرد


واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز: پرونده پیچیده زنی که به شوهرش خیانت کرد
شهریورماه سال ٩٢ مأموران پلیس از طریق زنی در جریان قتل مردی قرار گرفتند که همسرش مدعی بود خودکشی کرده ‌است.
به گزارش نامه نیوز ، وقتی مأموران به محل حادثه رفتند، جسد مردی را پیدا کردند که رشته پارچه‌ای دور گردن او پیچیده شده‌ و روی زمین افتاده بود و برادر و همسر این مرد بعد از انتقال جسد به وسیله مأموران به پزشکی قانونی برای تحقیقات بیشتر به اداره آگاهی برده ‌شدند. زن جوان که جسد شوهرش را پیدا کرده ‌بود، گفت: شوهرم شب‌هنگام از من خواست برایش پتو و بالش بگذارم و گفت می‌خواهد سر کار برود و شب همان‌جا بماند؛ من هم برایش آماده ‌کردم اما صبح زود که بیدار شدم، دیدم همسرم خودش را حلق‌آویز کرده و بلافاصله جسد را پایین آوردم و سعی کردم کمکش کنم اما فوت کرده ‌بود. بعد هم به جاری‌ام زنگ زدم و گفتم چه اتفاقی افتاده است. دقایقی بعد او و برادرشوهرم آمدند.
وقتی برادر مقتول بازجویی شد، جزئیاتی از زندگی برادرش گفت که ظن مأموران را نسبت به همسر متهم برانگیخت. او گفت: موضوع مرگ برادرم را از طریق همسرم متوجه شدم. سر کار بودم که همسرم با من تماس گرفت و گفت همسر برادرم تماس گرفته و گفته است برادرم کامران خودکشی کرده است. من هم بلافاصله به آنجا رفتم. اما فکر می‌کنم موضوعات دیگری هم در میان است و برادرم خیلی مشکلات داشت و با همسرش درگیر بود. او متوجه شده بود لاله همسرش با مردی رابطه دارد و حتی فیلم آنها را دیده بود. می‌خواست او را طلاق دهد و سر این موضوع خیلی کشمکش داشتند اما به خاطر اینکه بچه داشتند، من مخالف بودم و همه اعضای خانواده‌ هم به برادرم می‌گفتند این کار را نکن. قرار بود من همسر برادرم را به مکان مقدسی ببرم و او توبه کند و همه چیز تمام شود و آنها سر زندگی خودشان باشند که این اتفاق افتاد. بازجویی از فرزندان مقتول جزئیات بیشتری از این خیانت را رو کرد؛ یکی از پسران مقتول گفت: پدرم فیلمی را که در آن مادرم با مردی رابطه داشت، دیده بود. آنها هر شب با هم دعوا می‌کردند و پدرم او را کتک می‌زد. شب حادثه هم همان مرد به خانه ما آمد؛ البته من صدای او را شنیدم و از ترس بیرون نرفتم. نمی‌دانم چه اتفاقی افتاد؛ فکر می‌کردم با مادرم کار دارد و نمی‌دانستم ممکن است برای پدرم مشکلی ایجاد کند.
زمانی که لاله بازجویی شد، رابطه با مردی به نام هرمز را قبول کرد و گفت: هرمز از دوستان شوهرم بود؛ او به خانه ما می‌آمد و با شوهرم مراوده داشت. یک ‌بار که شوهرم به مسافرت رفت، او به خانه ما آمد و بعد هم به من تعرض کرد؛ از آن به بعد من را تهدید می‌کرد و برای اینکه با او رابطه داشته باشم، به خانه ما می‌آمد. یک ‌بار شوهرم به من شک کرده و در خانه دوربین کار گذاشته بود؛ وقتی من و هرمز در اتاق بودیم، فیلم دوربین را دیده بود و بعد از آن رابطه من و شوهرم خیلی تیره شد. او نه من را طلاق می‌داد و نه می‌بخشید. مرتب کتکم می‌زد و به من می‌گفت نباید این کار را می‌کردم و می‌گفت آن‌قدر من را کتک می‌زند و روزگارم را سیاه می‌کند تا بمیرم. من به خاطر بچه‌هایم تحمل می‌کردم. تا اینکه یک روز هرمز را به خانه دعوت کرد و او را با روغن داغ سوزاند و گفت این کار را کردم که متوجه شوی نباید با زن رفیفت کاری داشته باشی.  عصبانیتش تمام نمی‌شد تا اینکه برادر شوهرم واسطه شد و ما را آشتی داد. قرار شد شوهرم من را طلاق ندهد اما همچنان ناراحت بود. شب حادثه با هم بیرون رفتیم، وقتی برگشتیم شام خورد و خوابید، صبح که بیدار شدم، دیدم خودش را حلق‌آویز کرده است. او را پایین آوردم و سعی کردم کمکش کنم اما نشد.
وقتی مأموران به این زن گفتند پسرش صدای هرمز را شنیده که وارد خانه شده است، این بار به همدستی در قتل با هرمز اعتراف کرد و گفت: هرمز بعد از اینکه به وسیله شوهرم سوزانده شد، از او کینه به دل گرفت و به من گفت کامران را می‌کشد. گفت برایت خانه می‌خرم و بچه‌هایت را هم بزرگ می‌کنم؛ من هم که از شوهرم کینه به دل داشتم و به خاطر اینکه هر شب از او کتک می‌خوردم ناراحت بودم، قبول کردم کمکش کنم. آن شب هرمز پودری به من داد و من هم آن را به شوهرم دادم؛ البته در غذایش ریختم؛ بعد از اینکه شوهرم غذایش را خورد، خوابید؛ هرمز آمد و شوهرم را که تقریبا بیهوش بود به قتل رساند.
مأموران با توجه به این اعترافات بود که هرمز را بازداشت کردند. او از ابتدا قتل را انکار کرد و گفت: من نه به خانه کامران رفتم و نه او را کشتم و این حرف‌هایی که علیه من گفته شده، دروغ است.
او گفت: من با لاله رابطه داشتم؛ البته رابطه جنسی نبود و ما فقط تلفنی با هم صحبت می‌کردیم. وقتی این موضوع اتفاق افتاد من در جریان نبودم و اگر هم قتلی اتفاق افتاده، كار من نبوده است و من او را نکشتم و دارویی هم به لاله ندادم که به شوهرش بدهد. البته به خاطر رابطه‌ای که با لاله داشتم، کامران از من ناراحت بود که بعد از فهمیدن کامران، ما دیگر رابطه‌ای با هم نداشتیم.
وقتی پرونده به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد، قضات متهمان را پای میز محاکمه فرا خواندند. بعد از اینکه کیفرخواست خوانده شد، اولیای ‌دم نیز درخواست قصاص خود را مطرح کردند و پدر مقتول اظهار کرد با توجه به صغیربودن نوه‌هایش از سوی آنها هم درخواست قصاص دارد. پس از آن هرمز متهم ردیف اول در جایگاه حاضر شد؛ او گفت: من اتهام را قبول ندارم و از اول هم گفتم که نقشی در آن نداشتم؛ من به خانه مقتول نرفتم، پسر او کوچک است و ممکن است تحت‌تأثیر دیگران این حرف را زده باشد، مادرش هم درباره من دروغ می‌گوید.  وقتی نوبت به متهم ردیف دوم رسید، او هم گفت نقشی در قتل شوهرش نداشته و او خودکشی کرده است. در پایان هیأت قضات وارد شور شدند و متهم ردیف اول را به قصاص و متهم ردیف دوم را به تحمل ١٥ سال حبس محکوم کردند.  هرمز و وکیل مدافعش به رأی اعتراض کردند. در لایحه‌ای که به دیوان عالی کشور فرستاده شد، آمده است، پزشکی قانونی نتوانسته به طور دقیق تشخیص دهد دیگرکشی اتفاق افتاده یا خودکشی؛ ضمن اینکه دارویی که گفته می‌شود به مقتول داده‌اند هم در محتویات معده مقتول پیدا نشده و هرمز از ابتدا نیز منکر قتل بوده است.
شعبه هفت دیوان ‌عالی کشور بعد از بررسی دقیق پرونده ایرادات را وارد دانست و حکم قصاص هرمز را نقض و پرونده را برای بررسی دوباره به شعبه هم‌عرض ارسال کرد و با توجه به اینکه متهم ردیف دوم تسلیم به رأی شده بود در این خصوص اظهارنظری صورت نگرفت؛ به‌این‌ترتیب هرمز دوباره محاکمه می‌شود.




منبع: روزنامه شرق


۲۰ آذر ۱۳۹۵ - ۰۹:۳۴





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نامه نیوز]
[مشاهده در: www.namehnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 12]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن