تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 18 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):خداوند عزو جل كه فرموده است: از صبر و نماز كمك بگيريد، صبر، روزه است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1827314843




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

حاشیه های دیدار جمعی از خانواده های شهدای مدافع حرم با رهبر معظم انقلاب؛ شهدا ستاره واقعی اند - روزنامه شهرآرا


واضح آرشیو وب فارسی:روزنامه شهرآرا: جمعی از خانواده های شهدای مدافع حرم اهل بیت علیهم السلام روز دوشنبه اول آذرماه سال جاری با حضرت آیت ا... خامنه ای، رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند. پایگاه اطلاع رسانی KHAMENEI.IR گزارشی از دیدار این هشت خانواده با رهبر انقلاب را منتشر کرده است که در ادامه می خوانید. ﷯ آقا رو به جمع می گوید: -خیلی خوش آمدید برادران و خواهران خانواده عزیز شهید حرم؛ کسانی که داوطلبانه به این میدان می روند، دوسه خصوصیت در این ها هست که ممتاز است. یکی این است که این ها غیرت و تعصب دفاع از حریم اهل بیت(علیهم السلام) را دارند. -این هایی که می روند، یکی از احساسات و روحیه شان همین است که می خواهند از حریم اهل بیت(علیهم السلام) دفاع کنند. پدرها و مادرهایشان هم همین طور. در اظهاراتی که یکی از مادران شهدا خطاب به حضرت زینب(س) داشت، این بود که: «من محمدحسین خودم را دادم به شما!» این خیلی باارزش است؛ آن غیرتی که نسبت به اهل بیت(علیهم السلام) که در هر مؤمنی باید وجود داشته باشد. -دومین خصوصیت، بصیرت است. کسانی که این بصیرت را ندارند، با خودشان می گویند اینجا کجا، سوریه و حلب کجا؟ این بر اثر بی بصیرتی است. [حضرت امیرالمؤمنین، علی علیه السلام] فرمود که فَوَاللَّهِ مَا غُزِیَ قَوْمٌ قَطُّ فِی عُقْرِ دَارِهِمْ إِلَّا ذَلُّوا.»(۱) نباید منتظر ماند که دشمن بیاید داخل خانه آدم، بعد آدم به فکر دفاع از خانه بیفتد. دشمن را باید در مرزهای خودش سرکوب کرد. افتخار جمهوری اسلامی، امروز این است که ما در مجاورت مرزهای رژیم صهیونیستی و بالاسر آن ها نیروهای حزب ا... یا نیروهای مقاومت یا نیروهای اَمَل را داریم. اینکه این ها این قدر ناراضی هستند و می گویند جمهوری اسلامی چرا دخالت می کند، به این خاطر است. این خیلی افتخار بزرگی برای اسلام و جمهوری اسلامی است. جوان هایی که رفتند به سوریه و عراق و عمدتا به سوریه، این بصیرت را داشتند. یک عده ای امروز اینجا نشسته اند در خانه و نمی فهمند که قضیه چیست. نکته سومی که در این ها وجود دارد، شوق شهادت است. بعد از پایان جنگ تحمیلی، مایی که در جریان کار بودیم، احساس می کردیم که یک جاده دوبانده وسیعی جلوی رویمان بود که این بسته شد؛ جاده شهادت! مثل یک دری که ببندند. کسانی که آن موقع، جهاد و شهادت در راه خدا را دوست داشتند، دلشان را غم گرفت. این فرزندان شما غالبا کسانی هستند که آن دوره را درک نکردند؛ در این ها هم آن احساس شوق بود که بلند شدند و رفتند. الان هم [جوان ها] به من نامه می نویسند؛ البته من جواب نمی دهم به این نامه ها. مرتب جوان ها از اطراف کشور نامه [می نویسند]، التماس [می کنند]، خیال می کنند که من باید اجازه بدهم یا من باید دخالت بکنم، که آقا اجازه بدهید ما برویم سوریه برای جهاد. این شوقِ شهادت است و خیلی مهم است. ﷯ خداوند به دل های شما آرامش بدهد اگر در یک ملتی، در یک قوم و جمعیتی، قدرت و قوت چشم پوشی از زندگی باشد، این قوم شکست بخور نیست. ما ها که گاهی اوقات در مقابل حوادث کم می آوریم، به خاطر این است که دودستی چسبیده ایم به زندگی و زیبایی های زندگی. زندگی یعنی چه؟ زندگی فقط نفس کشیدن خود ما نیست؛ زن و بچه و پدر و مادر ما هم زندگی است. پول و عنوان و اعتبار ما هم؛ به این چیزها چسبیده ایم. وقتی به این چیزها چسبیدیم، در مقابل حوادثِ سخت، کم می آوریم؛ اما کسانی که این قوت و اراده در آن ها هست که از زندگی چشم بپوشند، این ها بلند می شوند می روند به میدان شهادت. بچه هایی که شماها دادید، چه همسران، چه فرزندان، چه پدران و مادرانشان، بدانند که واقعا مایه افتخارند. این فقط شعار نیست؛ واقعیت قضیه این است. [این ها] در هر ملتی که باشند -حالا ممکن است شناخته شده نباشند برای فلان شهر، برای فلان روستا. [ممکن است کسی] مشغول یک شغل معمولی است، ستاره نیست، مثل بعضی ها که در جوامع به خاطر هیاهو به توهم ستاره شدن هی دارند کار می کنند؛ اما این ها- ستاره واقعی اند، ستاره در چشم ما نیستند، ما که چشممان نزدیک بین و کوته بین است، در ملأ اعلی این ها ستاره اند. خداوند ان شاءا... درجات آن هایی را که رفته اند، عالی کند. به پدرومادر و همسران و فرزندانشان، صبر و سکینه بدهد و بنده همیشه دعایم این است که خداوند ان شاءا... دل های شما را مشمول لطف و فضل و نورانیت خودش کند و به دل های شما آرامش بدهد. نوبت رسیده به حال واحوال با خانواده های شهدا، همسر شهید، آقا از روی برگه می خوانند: - خانم منیره فخیمی، همسر گرامی شهید مجید مختاربند؛ حال شما خوبه؟ - توفیقی بود حاج آقا که خدمتتون رسیدیم. شما بزرگوارید. ما به فکر مظلومیت شما هستیم. متأسفانه برخی خواص متوجه وظیفه شان نیستند و این شما را زجر می دهد. شما تحت فشار هستید. آقا با خنده جواب می دهند: - حالا خواص را خدا ان شاءا... هدایت کند؛ اما برای مظلومیت من اصلا غصه نخورید، بنده اصلا مظلوم نیستم. فشار [هم] که همیشه تحت فشاریم؛ اما الحمدلله زورشان به ما نمی رسد. جمع می خندند. عروس شهید مختاربند از جایش بلند می شود و از آقا می پرسد: وظیفه من چیست؟ دارم درس می خوانم و هنوز بچه ندارم. تا سؤال عروس شهید تمام شد، آقا با لحنی بسیار جدی و سریع جواب دادند: اولا بچه دار بشوید؛ این یک. این هایی که اول زندگی هی عقب می اندازند و می گویند حالا زود است، این ناشکری است. این ناشکری باعث می شود که خداوند یک جواب سختی به آدم بدهد. عروس که هنوز ایستاده، می گوید: آخه من دارم درسم را پیش می برم! باشه، مشکلی نیست. من کسی را سراغ دارم که با چهار بچه درس می خواند و همه دوره های کارشناسی و ارشد و دکتری را گذرانده. ثانیا درستان را بخوانید. ثالثا زندگی تان را هرچقدر می توانید، شیرین کنید. ﷯ فضای مجازی خوب است؛ منتها در آنجا غرق نشوید مردی که روی صندلی نشسته و ۴۰ساله نشان می دهد، محکم سخن می گوید: - من جانباز ۷۰درصد [جنگ تحمیلی] هستم. قسمت نشد که شهید بشم. - خب شما حالا هم که شهیدِ زنده اید؛ اشکال نداره. - اشکال نداره بیام جلو چفیه بگیرم و روبوسی کنم؟ -بله، حتما، بفرمایید. نزدیک که می شود، آقا با خنده می گویند: «دستت هم که شبیه دست منه !» همین جمله کافی است که عموی جانباز، روی دست آقا بیفتد و به شدت گریه کند. حالا از گوشه و کنار اتاق، صدای گریه ها آرام آرام بلند می شود. محمدعلی فرزند شهید مرادخانی جلو می آید و به آقا می گوید: - ما به دستور شما در فضای مجازی کارهای فرهنگی انجام می دهیم؛ دعا کنید نتیجه خوبی داشته باشد. - «خوب است فضای مجازی، منتها در آنجا غرق نشوید. در فضای مجازی اگر آدم درست وارد بشود، خوب است؛ اما اگر برود غرق بشود، نه؛ خوب نیست. جای خطرناکی است؛ خیلی باید آدم مراقب باشد.» فضای جلسه صمیمی تر شده و خواهر یکی از شهیدان نیز از جای خود بلند می شود و می گوید: - من دو دختر دارم که دوقلو هستند و خیلی دوست داشتند که شما رو ببینند. امسال کنکور دارند و گفتند به آقا بگید برامون دعا کنن. - خدا ان شاءا... به هر دویشان شوهر خوب برساند و ان شاءا... با همدیگر عروس بشوند؛ این بهترین دعاست! و جمع دوباره می خندند. ﷯ زینبیون خوب می جنگند خواهر شهید، طلبه جامعه الزهرای قم بود. به آقا گفت: -بستگان و خواهران مدافعین حرم پاکستانی از دوستان من هستند و گفتند که به شما سلام برسونم. -در قم هستند؟ سلام من را به آن ها برسانید. آن ها هم خیلی خوب کار می کنند. زینبیون خیلی خوب می جنگند، خیلی خوب مجاهدت می کنند. سلام من را به پدرها و مادرها و خانواده هایشان برسانید. یکی از بستگان شهید محمد بلباسی که مسئول بسیج اساتید مازندران است، جلوی آقا می آید و اظهار می کند که انقلاب اسلامی در دانشگاه ها مهجور است. رهبر خطاب به ایشان می گویند: -«شماها که هستین، غریب نیست دیگه! این همه استاد انقلابی، این همه دانشجوی انقلابی، دانشگاه مال شماست! چهار تا آدم ناباب هم ممکنه باشن. یک عده آدم های بی تفاوت هستن؛ عیب نداره. وقتی یک گروه، یک مجموعه انقلابی، در دانشگاه باشن، دیگه غریب نیست. مجموعه باشید، با هم باشید، غریب نخواهید بود.» حالا دیگر دقایق پایانی دیدار است و بعد از یک ساعت و چهل وپنج دقیقه آقا از روی صندلی خود بلند شده و از اتاق خارج می شوند. جمعیت صلواتی می فرستند. همه شاداب و خندان اند.


سه شنبه ، ۱۶آذر۱۳۹۵


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: روزنامه شهرآرا]
[مشاهده در: www.shahrara.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 92]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن