واضح آرشیو وب فارسی:روز نو:
دفاع جنجالی سرمربی سابق مسعود شجاعی از وی
روز نو : مسعود شجاعی حرف های مهمی مطرح کرده. او فارغ از حرف هایش درباره مسائل اجتماعی که البته باید در نهادهای مربوط رسیدگی شوند، نکاتی درباره فوتبال گفته که همین حالا رخ دادن شان در فوتبال انگلستان به جنجالی بدل شده و رسوایی به بار آورده است. او درباره فوتبال پایه نکاتی را گفته که همواره درباره شان شایعات زیادی وجود داشته است. این بار اما یک چهره رسمی، یک بازیکن تیم ملی اینها را رسانه ای کرده است. آن هم نه رسانه ای در داخل کشور که با یکی بیرون از مرزهای ایران. او از این گفته که در مدارس فوتبال پایه به نونهالان مردم تعرض می شود. او حتما برای چنین گفته ای مستند دارد. خیلی از اسمی های این فوتبال این روزها مدارس فوتبال دارند. آن هم نه فقط در تهران که در نقاط مختلفی از کشور. خیلی از مردم به امید همین ستاره های اسمی فوتبال است که بچه های شان را می فرستند و کلی پول می دهند تا شاید روزی بختشان بزند و ستاره شوند. حالا اینکه خیلی های شان چیزی نمی شوند، اگر برای شان چنین تبعات سنگینی داشته باشد، جنایت است. اینکه یکی مثل مسعود شجاعی در این باره اطلاعاتی داشته و درباره اش سخن گفته، باید بیاید و توضیحات تکمیلی دهد تا سرآغازی باشد برای برخورد با فاسدها. برای نجات قربانیانی که به زعم او اسیر شیاطین می شوند و تا ابد آثار روحی این اتفاق تلخ در زندگی شان می افتد. حالا او احضار شده و در خبر اولیه احضارش گفته شده به خاطر مصاحبه اش با کسی که روزی با یکی از تیم های ملی از کشور خارج شده و برنگشته و حالا در رسانه های فارسی زبان آن طرفی کار می کند، باید پاسخگو باشد. مجتبی تقوی که در سایپا سرمربی مسعود شجاعی بوده در واکنش به این موضوع به حمایت تمام قد از شاگرد سابقش پرداخته و حتی سایت هایی که به انتقاد از او پرداخته اند را به شدت محکوم کرد. وی عنوان کرد: «نمی دانم چه اتفاقی دارد برای ما میافتد. ظاهرا فاصله بعضی مسئولان از مردم دارد سر به فلک می کشد تازه حرف هم که می زنی باید کمیته انضباطی برای پاسخگویی بروید. مسعود شجاعی بازیکن من بوده و او را بزرگ کرده ام او را خوب می شناسم. او انسانی بزرگ است و از همان جوانی رفتارش اینگونه بود. فردی که مردمش و کشورش برایش اولویت است او عاشق ایرانی و آب و خاک این مملکت است. در زمان جنگ تحمیلی خود و خانواده اش آواره جنگ شدند و از شرقی ترین نقطه تهران به کرج برای تمرین تیم سایپا می آمد. چند سال همین کارش بود. وقتی به تیم ملی دعوت شد یک جوانی بود که می بایست زودتر اینها دعوت می شد. چقدر سختی و مرارت کشید در طول سالیان متوالی تا به نقطه رسید که شما الان می بینید. بزرگترین شادیش خوشحالی مردم است و بزرگترین غمش اندوه و غصه مردم است. پسری که با درد و رنج مردم بزرگ شده است ولی غم هایش را برای خودش نگاه می داشت به خصوص وقتی بشدت مصدوم شد و به جای اینکه مسئولان فوتبال کشور به فکر او و امثال او باشند به میزهای خودشان چسبیده بودند. بگذارید حرفش را بزند تا این وضعیت فوتبال و زندگی مردم نباشد. او پسر دوست داشتنی و فوق العاده ایست، حتی اخلاق و مرامش از بازی کردنش هم بهتره و من او را به اندازه پسرم دوست دارم چرا که او زنده است و حرف حساب می زند. ما همه چیزمان را دادیم و باز هم می دهیم تا باز هم بتوانیم حرف بزنیم شاید بعضی از آقایان کمی به خود بیایند.مرسی مسعود. تو زیباترین گل زندگیات را به ثمر رساندهای. این هیاهوى زودگذر از سایت های رانتخواری است که دروازهشان باز شده، قصد جرزنی دارند! فردا که داد و قال فرونشست، با انگیزهتر از همیشه در خدمت باشگاه و کشورت خواهی بود.»
تاریخ انتشار: ۱۵ آذر ۱۳۹۵ - ۱۵:۴۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: روز نو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 10]