تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 30 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام سجاد (ع):خدايا ... نيّتم را به بهترين نيّت ها و عملم را به بهترين اعمال برسان، خدايا به لطف خ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816993159




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

بایسته‌های حفظ خاطرات انقلاب


واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: بایسته‌های حفظ خاطرات انقلاب
انقلاب اسلامي ايران در 22 بهمن سال 1357 به پيروزي رسيد و نظام والايي مستقر و نقطه عطف...
نویسنده : پری هاشمی 


 انقلاب اسلامي ايران در 22 بهمن سال 1357 به پيروزي رسيد و نظام والايي مستقر و نقطه عطف يك مسير مبارزه و دوره تاريخي در نيمه زمستان بر صحنه روزگار منقّش شد. ريشه ملموس واقعه عظيم بهمن سال 1357 به وقايع سال 1342 سرآغاز مبارزه با نظام طاغوتي شاهنشاهي به همت علماي عظام به رهبري حضرت آيت‌الله العظمي امام خميني(ره) برمي‌گردد. از آن زمان نهال انقلاب در ضمير دل‌ها كاشته شد و رشد كرد.
دل‌هاي پاك، خداجو و حقيقت‌طلب با شنيدن صداي حق‌طلبي به سوي حق‌طلبان جلب و ضمير آگاه مردم به‌تدريج به سمت آزادي‌خواهي جذب و با رهروان اندك همراه شدند و يك به يك در كنار اين بيرق تجمع كردند و دل به سخنان آن پير حق‌خواه سپردند و از آن روز تاكنون اين نهال آزادي‌خواهي و اسلام‌طلبي رشد كرد و شجره طيبه نظام اسلامي در صحنه جهاني به نام حق و حقيقت استقرار يافت.
نهال حق‌خواهي از سال 1342 با فداكاري، ايثار، شهادت، خون و شكنجه باليد. شاهدان صحنه‌هاي فداكاري، ايثار و شهادت و عاملان فداكاري و ايثارگري در صحنه مبارزه از آن روزگاران تا امروز بهترين تاريخ اين عظمت، شكوه و سربلندي ملت ايران هستند.
هنوز هستند فداكاران و ايثارگران صحنه‌هاي روزهاي آغازين شكل‌‌گيري اين انقلاب شكوهمند كه بايد گفته‌هايشان ضبط و ثبت شود. حاضران در صحنه‌ها بهترين گواه، گوينده و مدرك ايثار و فداكاري هستند، ولي بايد دانست سن اين شاهدان و فداكاران با مرور زمان بالا رفته است و اين بزرگواران در معرض كسالت و موت قرار گرفته‌اند.

  چرا بايد بدانيم؟

اگر در طي تاريخ اتفاقات گسترده‌اي رخ داده و براي انسان‌ها حوادثي پيش آمده كه در رفتار، گفتار و زندگي آنها اثر گذاشته و براي بعضي ديگر شادي و شور آفريده و بعضي را غمگين و غصه‌دار ساخته، تلخ و شيرين، همه گذشته و رفته است. ديگر چرا بايد بدانيم؟ چرا انسان‌هاي دوره‌هاي بعد براي دانستن گذشته خود مشتاقند و با تلاش و زحمت چگونگي حوادث پيشين خود را مي‌يابند؟
ريشه اين دانستن در جوهره انسان نهفته است، همان‌طور كه رفع نياز جسم و دوري جستن از گزند و حفظ جان از ضمير ناخودآگاه بشر سرچشمه مي‌گيرد. دانستن نياز روح و روان و انديشيدن به ديروز و فردا لازمه حيات غير مادي انسان‌هاست.
تقاضا براي دانستن امري دروني و انگيزه‌اي ذاتي و غريزه عميق انساني است. شاهد و دليل اين ادعا اين همه كتاب و نوشته و تلاش براي استخراج حوادث و وقايع گذشتگان است. هم كند و كاو و هم تلاش براي تدوين يافته‌هاي تاريخي و هم خواهان آنها، مطالعه‌كنندگان و مشتري اين آثار در سراسر عرصه گيتي در طي تاريخ و جغرافيا بهترين گواه و عالي‌ترين مدرك براي اثبات اين ادعاست.
انگيزه دانستن منحصر به دانستن حوادث گذشته نيست، بلكه در عصر حاضر نيز انسان‌ها در پي دانستن مسائل دور و بر خويش هستند. براي دانستن مسائل اطراف خود تلاش مي‌كنند و مدت دانستن حوادث از سال، ماه، روز و ساعت عبور كرده است و اينك به يمن وسايل و امكانات جديد ارتباطي در لحظه از وقايع مطلع مي‌شوند. وقايعي كه در شهر، ديار، كشور و بلكه جهان به وقوع مي‌پيوندند.
پس چرا بايد بدانيم به فطرت و ذات انسان برمي‌گردد و اين امر يك انتخاب نيست.
  چه بايد بدانيم؟
انسان جست‌وجوگر در پي يافتن و دانستن چيست؟ چرا تلاش مي‌كند تا بيشتر بداند؟ چرا در تكاپوست تا دقيق‌تر بيابد؟ چرا به خود زحمت مي‌دهد تا عمق حوادث را دريابد؟ اين انگيزه ريشه در جان و روان آدمي دارد، هر چه فراغت از مسائل روزانه و تأمين معاش جاريه بيشتر شود، گويي اين انگيزه فزون‌تر خودنمايي مي‌كند. فراغت و بالاتر از آن احساس فراغت براي انسان يك موهبت الهي است. هر چه انسان از غرايز مادي و جسماني دورتر شود و به هر مقدار كه از جبر تن فاصله بگيرد، فراغت بيشتر خودنمايي مي‌كند. ريشه رشد فكر انسان و شكوفايي انديشه و حيات خلاقيت در فراغت نهفته است تا آنجايي كه مي‌گويند خط، نقاشي، موسيقي و ادبيات زاييده احساس فراغت انساني است. تلاش براي دانستن تاريخ و علم به حوادث امروز و ديروز نيز ريشه در احساس فراغت دارد. اگر گوش از شنيدن مسائل اوليه اطراف و چشم از ديدن مسائل دم دستي محيط پيراموني خلاصي يابد، چيزهاي دوردست را مي‌شنود و مي‌بيند.
پس آنچه بايد بدانيم بستگي به ميزان احساس فراغت ما از مسائل يوميه و جاريه دارد و بي‌شك سن و سال و منطقه جغرافيايي و پيشينه تاريخي، علم و آگاهي و صد عنوان ديگر در «چه بايد بدانيم» نقش دارد و سهم مي‌برد و تنوع خواستن انسان‌ها به اين دلايل متعدد و عناوين گوناگون بستگي دارد. پس «چه بايد بدانيم» درون انسان‌ها ريشه دارد، اگر چه راه دانستن راه هموار و ساده‌اي نيست، بالاخره اين راه هم مانند همه راه‌هاي پيش روي بشر با ناهمواري همراه است. همواري و ناهمواري راه را به مثابه دوستان و غير‌دوستان راه محسوب كنيد آن وقت خواهيد ديد براي طي كردن راه دانستن كساني در كمين نشسته‌اند تا خود آن‌گونه كه مي‌خواهند مسير را ترسيم و جهت را معين كنند و عصاي رونده را بكشانند و طرح و برنامه تنظيم مي‌كنند تا آنچه آنها مي‌خواهند ما بدانيم، ببينيم و بشنويم. شنيده‌ها زياد است، اما اگر شنيدني را با صداي رساتر يا ديدني را پيش چشم بيننده زيباتر و دلرباتر ترسيم سازند، طبيعي است آن شنيدني و آن ديدني بيشتر شنيده و بهتر ديده مي‌شود.
پس كساني با انگيزه نيك و خيرخواهي يا با انگيزه پليد و شيطاني در صددند تا آنچه آنها مي‌خواهند ديده و شنيده شود كه اينها سلطه‌گرانند. سلطه‌گران راه صاف و ساده طبيعي را كه با فطرت انسان سازگار است به هر دليل دگرگون و در مسير طبيعي، صاف و ساده اعوجاج ايجاد مي‌كنند و راه فطرت را با كجي مواجه مي‌سازند و فقط اوليا و انبياي الهي از اين قاعده عمومي مستثني مي‌شوند. اينها از تبار ديگرند و جز خير، صلاح و سعادت بشر چيزي نمي‌خواهند و جز راه راستي و طريق فطري و مشي انساني را نمايان نمي‌سازند.
پس بايد بدانيم حوادث تاريخي تأثيرگذار در سرنوشت بستگي دارد و صورت زيبا و جذاب ترسيم جلوه‌گري مؤثر است.
 
حق‌جويان چه بدانند؟

سلطه‌گران حكومت‌دار و سلطه‌گران فكري در پي آنند تا آنچه را مي‌خواهند و آنچه را مي‌پسندند، زيبا نمايش دهند تا نظر هر خواننده و بيننده را جلب كنند و تنها حق‌جويان پيرو راه انبيا در پي نمايش حق، حقيقت، درستي، پاكي و فداكاري هستند. پس بر رهروان حقيقت و حق‌جويان فرض است تا در پي تلاش براي دانستن حقايق و ارائه صحيح وقايع در انديشه امروز و فرداي ديگران باشند. هم بينديشند و هم تلاش كنند تا در دنياي پر از هياهوي ساخته شده سلطه‌گران پنجره فطرت را باز نگه دارند و چشمان حقيقت‌ياب را تغذيه كنند. افزون‌طلبي سلطه‌گران نتيجه‌اي جز قتل، غارت و ظلم ندارد و اين امر واقع براي هر مميزي قابل تشخيص است و هر فرد رشديافته‌اي بر خبائث فاجعه قتل، غارت و ظلم مهر باطل مي‌زند، اما دريغا كه سلطه‌گران نام اين فجايع را خدمت به انسان و تابلوي آن را حقوق بشر و بيرق خود را دموكراسي و عوام‌فريبي را اطلاع‌رساني مي‌نامند.
در مقابل اين هجمه بي‌امان در طي تاريخ و نماد بارز آن در عصر حاضر بايد پيروان حق و حقيقت و حق‌جويان در ارائه درستي‌ها، پاكي‌ها و فداكاري‌ها منسجم شوند و با انديشه صحيح و انتخاب شيوه‌هاي مطلوب از ويژگي‌هاي شايسته انساني و خلاصه از ايثار و شهادت پاسداري و نمود و نماد ايثار و شهادت را هم در عصر حاضر و هم براي فرداها به زيبايي هر چه تمام‌تر جلوه‌گر كنند. پس حق‌جويان بايد بدانند صرف دانستن آنها از نيكي‌ها كفايت نمي‌كند. بايد نيكي‌ها و درستي‌ها را به شايستگي به امروز و فردا ارائه كنند و موانع را از جلوي ديد بينندگان بردارند تا حقايق ديده و صداي حق شنيده شود.
پس حق‌جويان چه بدانند به نقطه‌هاي اوج و فداكاري رهروان راه اوليا و انبيا بستگي دارد.
  چرا آثار وقايع مي‌ماند؟
وقايع واقع مي‌شود و آثار واقعه مي‌ماند. طرف‌هاي واقعه منافع و مضاري را براي خود متصورند و براي حفظ منافع و دفع مضار خود به انتقال و انعكاس واقعه واحد مي‌پردازند. بنابراين هر واقعه حداقل به دو گونه متناسب با منفعت يا ضرر آنان انعكاس مي‌يابد و لابد هر طرف واقعه براي اثبات ادعاي خود به تبيين منفعت و ضرر در محيطي كه خود مي‌داند و با زباني كه خود مي‌شناسد، مي‌پردازد. تفاوت ديد ناظران از جهتي در بيان نفع و ضرر واقعه ضامن انعكاس آن و به عبارت ديگر سبب ثبت در جريده تاريخ مي‌شود. شايد بتوان گفت رمز و راز ماندگاري آثار حوادث همين تفاوت ديد و نگرش ناظر واقعه و اصرار بر صحت و درستي ترسيم آن از سوي ناظران باشد. اگر ناظران هيچ نقش مادي در واقعه نداشته باشند يا از نتايج آن تأثيري نپذيرند، حداقل به عنوان يك ناظر در صحت ادعاي خود اصرار و براي اثبات صحت ادعاي خود به شاهد و دليل متوسل مي‌شوند و تا آنجا كه از دست و زبانشان برآيد براي اثبات ادعاي خود تلاش مي‌كنند. از اين معنا علت ماندگاري وقايع تاريخي معلوم مي‌شود و نتيجه مهم‌تر اين است كه انسان با كاوش در تاريخ مي‌تواند اصل حقيقت وقايع را بيابد و گويي نقل واحد راه بر كشف حقيقت مي‌بندد و نقل‌هاي متفاوت مقدمه لازم براي دستيابي به حقيقت تلقي مي‌شود.
چرا آثار وقايع مي‌ماند؟ براي آنكه وقايع طرف‌هاي متعدد و متنوعي دارد كه هم مي‌گويند و هم مي‌نويسند.
 
 روايت بيگانگان از واقعه

گفته و شهادت ناظران واقعه كه يك طرف ماجرا نباشند يا ناظران غير مرتبط با طرف‌هاي حادثه بيشتر و بهتر مورد استناد قرار مي‌گيرد. به هر حال انسان در نقل واقعه نمي‌تواند كلاً از منافع و مضار خود جدا شود و لابد منافع و مضار او در بيان واقعه يا شكل و نحوه بيان نقش دارد و به ميزاني كه تحت تأثير منافع و مضار خود قرار مي‌‌گيرد نقل واقعه را از خلوص دور مي‌سازد، ولي اگر ناظري دخلي در نفع و ضرر نتيجه نداشته باشد، سخن و گفته او بيشتر و بهتر براي كشف حقيقت استناد خواهد شد.
پس روايت بيگانگان از واقعه مي‌تواند براي مخاطبان اطمينان‌آورتر محسوب شود.
 
 تهديدهاي تاريخ شفاهي

1ـ تاريخ شفاهي با محدوديت قابل توجهي مواجه است. بيننده و شنونده حوادث و وقايع سند زنده مطمئني هستند كه مي‌توانند با بيان و شهادت خود مستند بودن واقعه را تأييد و ثبت كنند. البته شاهد زنده طبيعتاً با محدوديت زمان، سن و سال و پيري درگير است. به هر حال شاهد حوادث و وقايع سال 1342 اگر در هنگام حدوث حادثه در سن رشد و تمييز عرفي باشد، اينك حداقل 60 تا 65 سال سن دارد و اگر اميد به زندگي را 70 سال محسوب كنيم، پس فرصت چنداني براي ثبت و ضبط گفته‌هاي شاهدان باقي نمانده است و بايد محدوديت سن را تهديد و عامل محدودكننده محسوب كرد و آفت تاريخ شفاهي را سن و سال و عمر شاهدان وقايع دانست.
2ـ تهديد ديگر تاريخ شفاهي اين است كه شاهدان وقايع عموماً تمايل چشمگيري براي بازگويي خاطرات خود دارند و بايد به صد بهانه آنها را به حرف آورد. پس كمبود انگيزه نيز تهديد ديگر تاريخ شفاهي است.
3ـ سومين تهديد دست بردن در حقايق و رويدادهاست. حقايق آن است كه اتفاق مي‌افتد نه آنچه ما برمي‌گزينيم. اگر انگيزه ما خير، صواب و صلاح هم باشد حق دست بردن در آنچه مي‌گويند و مي‌نويسند نداريم. آفت تاريخ دور و نزديك بشر همين به اصطلاح مصلحت‌انديشي است. حال آنكه به شهادت وجدان و به حكم صدق و صفا هيچ مصلحتي بالاتر از امانتداري نيست. اين گفته‌ها و نوشته‌ها مانند يك امانت از گوينده و نويسنده است و حفظ امانت، تكليف الهي و انساني و بلكه الزام وجداني است.
گاهي شنيده مي‌شود كلمات و اسامي از نوشته‌ها و اسناد حذف يا دگرگون مي‌شود. اگر چنين شنيده‌هايي صحت داشته باشد نام اين كار چيزي جز خيانت در امانت نيست.
4ـ واسطه‌ها در تاريخ شفاهي تهديد محسوب مي‌شوند. بايد مراقب بود تا از ناظر مستقيم يا عامل ايثار و شهادت گفته‌ها دريافت شود. اگر واسطه‌ها شنيده‌ها و ديده‌هاي خويش را بيان كنند نبايد ناظر يا عامل اصلي محسوب شوند. خلوص صحت گفته‌هاي واسطه‌ها اگر چه خود صادق باشند محل ترديد و تشكيك است. مگر اينكه واسطه‌ها خود صدا يا دستخط يا نوشته ناظر و عامل را ارائه كنند.
5ـ دسترسي به بيگانگان ناظر يا عامل ايثار و شهادت صحنه‌هاي تاريخ انقلاب اسلامي از سال 1342 تاكنون يكي ديگر از محدوديت‌ها يا تهديدهاي تاريخ شفاهي محسوب مي‌شود. شناسايي و يافتن راويان بيگانه خود پروژه‌اي مستقل و مهم و پرداختن به آن نيازمند تدبير ويژه و ساز و كار جداگانه‌اي است. فارغ از ميزان انگيزه راويان بيگانه براي بيان حقايق و ترسيم جلوه‌هاي ايثار و شهادت اطلاع يافتن آنها بسيار با اهميت است. چه بسا باشند افراد مشتاق گفتن كه مراكز جمع‌آوري را نشناسند و ترتيبات سازماني و جايگاه اين‌گونه مؤسسات را ندانند و خلاصه ما در پي آنها و آنها در پي ما بيگانه از هم هر كدام ره به جايي بپيماييم. شايد اغلب و بلكه اكثريت قاطع راويان بيگانه تاريخ شفاهي ايثار و شهادت در مرز و محدوده ايران اسلامي نباشند و صداي بلندگو، منابر و مراكز ما را نشنوند و نبينند. بنابراين بايد با استفاده از ابزار و امكانات جديد اطلاع‌رساني و مطبوعات بين‌المللي و تشكيلات سازماني وزارت امور خارجه در ساير دولت‌ها اين نداي خواستن را به آنها برسانيم.
 
 ثبت تاريخ شفاهي

راه عملي حفظ تاريخ شفاهي ضبط صدا و تصوير و راه عمومي‌تر آن نوشتن دانسته‌هاي آنهاست. به‌رغم پيشرفت دنياي الكترونيك و وسايل متعدد و متنوع ضبط و پخش صدا و تصوير همچنان كتاب و نوشته كاغذي جايگاه خود را حفظ كرده است.
قطع برق، اتمام شارژ باتري، دوري از شهر و مركز، كمبود تجهيزات و نقص فني، هر كدام تهديدي است كه ذوق خواننده و در هر جا و مكان دور و نزديكي قابل حمل، نگهداري و بهره‌برداري است. بنابراين بايد از همه امكانات و تكنولوژي‌هاي عصر حاضر براي ثبت و ضبط بهره جست، ولي نبايد از كاغذ و كتاب غافل بود. كتاب و نوشته جايگاه ويژه‌اي در حفظ و ارائه تاريخ داشته است و دارد.


منبع : روزنامه جوان



تاریخ انتشار: ۱۴ آذر ۱۳۹۵ - ۱۸:۳۳





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 116]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن