واضح آرشیو وب فارسی:فارس: فارس گزارش میدهدروایت زندگی تلخ جوان 28 ساله خرمآبادی/ تکهای از جانم را چند میخرید؟
جوان 28 ساله خرمآبادی به دلیل فقر، ناچار به فروش تکهای از جانش است.
به گزارش خبرگزاری فارس از خرمآباد، «فروش فوری کلیه»، تعجب نکنید، بازار فروش کلیه نیز همانند سایر بازارها است و برای خودش مشتریان ثابت و پروپا قرصی نیز دارد که در برخی از موارد حاضر به پرداخت مبالغ کلانی در ازای خرید این تکه گوشت قرمز رنگ هستند، شوخی که نیست پای مرگ و زندگی درمیان است، تفاوت این بازار با بازارهای دیگر این است که خریدار پول زندگی خود را میپردازد. اما تردیدی نیست که اذهان عمومی از وجود چنین بازاری به نام بازار کلیه غافل است، متاسفانه در این بازار پای دلالان نیز به میان کشیده شده است که به دلیل نبود سیستم نظارتی قوی و فشارهای مالی و اقتصادی فراوان در خلوت تنورشان حسابی داغ شده است. فروشندگان کلیه چه کسانی هستند؟ اگر از بحث دلالی در خرید و فروش کلیه بگذریم این سوال در ذهنمان نقش میبندد که چه کسانی حاضر به فروش تکهای از جانشان به نام کلیه هستند؟ طبق بررسیهای صورت گرفته بیشتر فروشندگان کلیه به دلیل فقر، مشکلات مالی، اعتیاد و بیکاری دست به چنین اقدامی میزنند و آخرین تیر برای نجات زندگیشان را در گرو فروش این عضو از بدن خود میدانند، به عبارت دیگر وجه مشترک و یا علت اصلی تمام فروشندگان کلیه «مشکلات اقتصادی» است، البته در این میان افرادی هستند که به دلیل انجام کار خوب و به نیت نیکوکاری چنین کاری را انجام میدهند که این اشخاص از مسیرهای مرسوم و استاندارد اقدام میکنند.
تکهای از جانم مال شما اما آبرویم را حفظ میکنم در پیادهرو جلو یکی از بیمارستانهای شهر خرمآباد قدم میزنم که یک کاغذ افتاده در گوشه پیادهرو نظرم را جلب کرد، با برداشتن و نگاه به نوشته روی این کاغذ دل هر آدمی را میلرزاند و ریش میکند، «فروش کلیه» جملهای است که به تازگی روی برخی از دیوارهای بیمارستانهای شهر خرمآباد نقش بسته است مانند سایر تبلیغات. با شماره نوشته شده در کاغذ تماس میگیرم، بعد از کلی حرف زدن و صحبت کردن فروشنده کلیه به شرط محفوظ ماندن نامش حاضر به گفتوگو با خبرنگار فارس شد. (ا.ب) فروشنده کلیه گفت: 28 سال سن دارم و بعد از ازدواجم صاحب یک فرزند شدهام. وی ادامه داد: شغل من کارگری ساختمان است که در روستا همراه با خانوادهام زندگی میکردم. (ا.ب) افزود: چند سال گذشته به تشویق دوستانم مقداری پول را قرض گرفته و در یک شرکت به اصطلاح سرمایهگذاری کردم که متاسفانه شرکت ورشکست شد. این فروشنده کلیه از بدهیهای انباشته شده خود میگوید: با ورشکسته شدن شرکت من ماندم و طلبکارهایم که روز به روز به میزان بدهیام اضافه میشد. وی اضافه کرد: خانه روستاییم را به نام یکی از طلبکارهایم درآوردهام و بخشی از بدهیهایم را خانوادهام که آنها نیز شرایط مالی خوبی ندارند پرداخت کردهاند. (ا.ب) که فروش یکی از کلیههایش را تنها راهحل برای نرفتن به زندان و پرداخت مابقی بدهکاریش میداند، گفت: طلبکارهایم چندین پرونده در دادگستری برایم تشکیل دادهاند که در صورت ندادن پولشان من را به زندان میاندازند.
تکهای از جانم را چند میخرید؟ این جوان 28 ساله که به نوعی تمام امید خود را از دست داده است با صدایی لرزان و سراسر نگرانی از زندگی تباه شدهاش سخن میگوید، او که یک کارگر ساده ساختمان است برای فرار از فقر و بیپولی با گرفتن قرض در یک شرکت سوری سرمایهگذاری کرده است و به نوعی قربانی شرایط بد اقتصادی شهر و استان خود شده است. او حاضر به فروش یکی از کلیههای خود شده است و آن را به ازای 30 میلیون تومان به حراج گذاشته است، حراجی که حتما جان یک نفر را از مرگ نجات خواهد داد، اما چه بر سر خودش خواهد آمد معلوم نیست، باید گفت که بیکاری و فقر مالی از شایعترین عوامل فروش کلیه است. این حکایت تلخی است که بیشتر متقاضیان فروش کلیه در سنین 20 تا 30 سال قرار دارند و بسیاری از آنها نیز متاهل هستند و زیر بار زندگی کمرشان آنقدر خم شده است که میخواهند جانشان را حراج بگذارند.
بیماری نارسایی کلیه در ایران بسیار زیاد است متاسفانه بیماریهای کلیوی در ایران و خرمآباد زیاد است، از اینرو افراد بسیاری در نوبت پیوند کلیه هستند که امید است با اجرای بخشنامه مذکور که هیچ بیمارستانی حق پیوند کلیه در صورت عدم تایید انجمن خیریه حمایت از بیماران کلیوی را ندارد، حداقل دست دلالان در فروش کلیه کوتاه شود. چرا فروش کلیه؟ هر چند که مسؤولان فروش کلیه و جود دلالانی در این زمینه را انکار کنند و بگویند که فروش این عضو قرمز رنگ با قیمت نجومی وجود ندارد، کمکی به رفع مشکلات این جوانان که گرفتار فقر و بیکاری هستند نمیکند و روز به روز به تعداد آنها جهت فروش کلیه بیشتر میشود. حل معما اینجاست که چرا اصلا جوانان خرمآباد دیوارهای بیمارستانهای این شهر را با شمارههایشان برای فروش جانشان رنگین کنند؟ ------------------------------ گزارش از: سوسن ولیپور ------------------------------ انتهای پیام/2304/ر20/
95/04/29 :: 00:05
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 107]