تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 3 دی 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):به خدايى كه جانم در اختيار اوست، وارد بهشت نمى شويد مگر مؤمن شويد و مؤمن نمى شو...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1843325527




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

دخترم بی آبرویی می کند / او با یک پسر تهرانی دوست شده و مدام از خانه فرار می کند - پایگاه خبری و اطلاع رسانی رکنا


واضح آرشیو وب فارسی:رکنا: رکنا: این دختر آبرو و حیثیت خانوادگی مان را بین فامیل و آشنایان برده است. دیگر از رفتارهای خلاف عرف و شرع او خسته شده ام. خیلی تلاش کردم تا او از این کارهای زشت و زننده اش دست بردارد اما موفق نشدم. نمی دانم روش تربیتی من اشتباه بوده که دخترم به جوانی هوسران تبدیل شده است که همه چیز را فدای هوس بازی های خودش می کند. اکنون نیز پس از مدت ها جست وجو او را که از خانه فرار کرده بود، پیدا کردم و به کلانتری آورده ام تا مرا در حل این مشکل یاری کنید... دختر 19 ساله که تا آن لحظه به سخنان پدرش گوش می داد و در گوشه اتاق کلانتری اشک می ریخت، وقتی در برابر نگاه های پرسشگر مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری طبرسی جنوبی مشهد قرار گرفت به تشریح ماجرای دوستی خیابانی خود پرداخت و گفت: در کلاس اول راهنمایی تحصیل می کردم که دچار افسردگی شدم چرا که رفتارهای دلسوزانه پدر و مادرم را نوعی رفتار سختگیرانه می دانستم که آزادی ام را سلب کرده اند. در شرایطی قرار داشتم که می خواستم لباس هایی تنگ و کوتاه و با رنگ های غیرمتعارف بپوشم، اما پدرم از همه کارهایم ایراد می گرفت تا این که با شدت گرفتن بیماری افسردگی ام و به خواست پدر و مادرم تحت درمان روانشناسی قرار گرفتم. در همین ایام بود که برای رهایی از تنهایی بیشتر اوقات خودم را در فضای مجازی می گذراندم و با دوستانم در شبکه اجتماعی وایبر چت می کردم. وقت گذرانی با رایانه و شبکه های اجتماعی جزئی از زندگی ام شده بود تا این که در همین چت کردن ها با پسری آشنا شدم که ساکن تهران بود. مدتی از این آشنایی نمی گذشت که به یکدیگر علاقه مند شدیم و چت های ما رنگ و بوی عاشقانه گرفت. دیگر به چیزی جز ازدواج با «شهباز» نمی اندیشیدم و او تمام روح و روان مرا تسخیر کرده بود. مدتی بعد از این آشنایی رایانه ای، او را دعوت کردم تا یکدیگر را در مشهد ملاقات کنیم. او هم خواسته مرا پذیرفت و ما در یکی از پارک های نزدیک محل سکونتم قرار گذاشتیم، اما آن روز وقتی به منزل بازگشتم فهمیدم که پدرم از ارتباط من و «شهباز» آگاه شده است این گونه بود که سرزنش های خانواده شدت گرفت و آن ها سخت گیری های خود را درباره من بیشتر کردند به طوری که گاهی اگرچند دقیقه دیرتر به خانه می آمدم باید کتک های پدرم را تحمل می کردم. این ماجرا زمانی حادتر شد که دیگر نمی توانستم به خاطر ناراحتی های روحی در کلاس درس حاضر شوم و مدیر مدرسه نیز غیبت های مکرر مرا به پدرم اطلاع داده بود. دیگر در خانه احساس راحتی نمی کردم به همین دلیل تصمیم گرفتم به همراه «شهباز» از خانه فرار کنم. مدتی به شهرستان محل سکونت مادربزرگم رفتم، اما با نصیحت ها و توصیه های اطرافیانم به منزل بازگشتم. با این کار دیگر اعتماد پدرم از بین رفته بود و من نمی توانستم بدون اجازه او حتی برای دقایقی از منزل خارج شوم . تا این که از سر لجبازی و برای اثبات خودم بار دیگر از منزل فرار کردم و نزد یکی از دوستانم رفتم. حالا هم از کارهای ناشایست خودم پشیمانم و دوست دارم به آغوش خانواده ام بازگردم تا ...


یکشنبه ، ۱۴آذر۱۳۹۵


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: رکنا]
[مشاهده در: www.rokna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 96]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن