واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: بازيهاي رايانهاي كودكان را باهوشتر نميكند
از سؤالاتي كه ذهن بشر را همواره درگير كرده اين است كه انسان تحت تأثير محيط است يا وراثت؟ اين ژنتيك است كه...
نویسنده : مترجم: بهنام صدقي
از سؤالاتي كه ذهن بشر را همواره درگير كرده اين است كه انسان تحت تأثير محيط است يا وراثت؟ اين ژنتيك است كه ميتواند رفتار و شخصيت فرد را شكل دهد يا فرد خودش به تنهايي ميتواند سبك زندگياش را تغيير دهد؟ جان لاك، فيلسوف انگليسي معتقد است ذهن انسان مانند لوح سفيد و پاكي است كه هنگام تولد هيچ چيز روي آن نوشته نشده و انسان در طول عمرش، با تجربياتش آن را پر ميكند. اما چه چيز باعث ميشود كه يك كودك در يك خانواده با پدر و پدربزرگش تفاوت داشته باشد؟ چرا كودكي از همان نسل تفاوت بسياري در ظاهر، هوش، هيجانات، احساسات، رفتار و حتي شخصيت با پدر و پدربزرگش دارد؟ ممكن است برخي خصوصيات اخلاقي و ظاهري مشترك با پدربزرگش داشته باشد اما اين خصوصيات در برابر تفاوتهايش ناچيز است.
آيا زماني كه پدربزرگش 10 ساله بود به همين اندازه قدرت تحليل مسئله و تفسير محيطش را داشت؟ شايد بتوان گفت زماني كه پدربزرگش كودك بود به جز پدر و مادرش فقط بچههاي همسايه و فاميل را ميشناخت. به خيالش دنيا همان محلهشان بود و نهايت خواستهاش از زندگي اين بود كه روزي بتواند مثل پدرش مرد شود و تشكيل خانواده دهد. نه ميدانست آفريقا كجاست، نه سياست را ميفهميد و نه مفهوم عشق و تكنولوژي را درك ميكرد. كودك امروز سؤالاتي در ذهن دارد كه خيلي از ما جوابش را نميدانيم. مفاهيمي مثل مرگ، خدا، بقا، جاودانگي و روح در ذهن كودك امروز ميگنجد. حال بايد پرسيد كه آيا كودك امروز با اين همه دانشش، سالمتر است يا كودك 50 سال قبل كه كلاس اول دبستان را مردود ميشد؟ سلامت روان در كداميك بيشتر است؛ در كودك امروز كه با فناوريهاي ارتباطي بازي ميكند يا در كودك ديروز كه در كوچه و خيابان بزرگ ميشد و قد ميكشيد؟
كسي براي كودك وقت ندارد
يكي از معضلات جوامع امروز استفاده بيش از حد كودكان از بازيهاي كامپيوتري است كه والدين را به شدت نگران كرده است. كودك امروز نه خواهر و برادر دارد كه سرش را با آنها گرم كند و نه حياطي دارد كه با بچههاي محله بازي كند. نه پدرش حوصله سر و كله زدن با او را دارند و نه مادرش وقتي براي او ميگذارد. در اين شرايط آسانترين راه براي والدين خريدن لوازم بازيهاي كامپيوتري است كه كودك را براي ساعتها سرگرم كرده و با خودش تنها بگذارند.
كودك بيشتر اوقات روز را مينشيند و بازي ميكند و هر روز در آن بازي خبرهتر ميشود و اطرافيانش هم او را براي اين استعداد و توانايي تشويق ميكنند. اين كودك اطلاعات مغزش و دادههاي ذهنش روز به روز بيشتر ميشود اما در عين حال آثار سوئي متوجه اوست كه شايد به زودي خودش را نشان ندهد.
سبك زندگي كودك امروز دوريگزيني است
كودك به دور از همسالان، فاميل، همسايه و جامعه در تنهايي خودش سير ميكند. از تعامل به دور است و در روابط بين فردي و اجتماعي با مشكل روبهرو بوده و كمكم شخصيت دوريگزين و اجتنابي ميگيرد. آلفرد آدلر، روانشناس اجتماعي معتقد است كه سبك زندگي از عوامل مهم شكلدهنده شخصيت است و يكي از عواملي كه باعث شكلگيري سبك زندگي ميشود ترتيب تولد است كه معمولاً خانوادههاي امروز تك فرزند هستند. سبك زندگي كودك امروز دوريگزينی است.
فرد دچار شخصيت اجتنابي هيچ تلاشي براي رويارويي با مشكلات نميكند و خود را از شكستهاي متوالي دور ميسازد. ياد ميگيرد كه خودش است و خودش و بعدها در آينده ميتواند دچار اختلال شخصيت دوريگزين شود. افراد دچار اختلال شخصيت دوري گزين داراي خودكمبيني و عدم اعتماد به نفس هستند و با وجود علاقه به اجتماعي شدن نميتوانند با ديگران ارتباط برقرار كنند. مشاغل حاشيهاي انتخاب ميكنند و به دليل ترس از طرد شدن به سختي وارد رابطه عاطفي ميشوند. از تماس چشمي و رابطه مستقيم پرهيز ميكنند و به قول معروف نميتوانند با ديگران چشم تو چشم شوند.
بازيهاي كامپيوتري و انزوا
كودكي كه مدام سرش با بازيهاي كامپيوتري گرم است شايد در بعضي ابعاد رشد كند اما نه روابط با ديگران را ياد ميگيرد و نه عضو گروهي ميشود. به هر حال اين كودك تا ابد در خانه نميماند و پدر و مادرش به يكباره او را وارد جامعهاي ميكنند كه نه علاقهاي به آن دارد و نه آن را ميپذيرد.
فرد نياز دارد كه با حضور در گروههاي مختلف، اجتماعي شود، يعني هنجارها، قوانين و فرهنگ جامعهاش را بشناسد و آنها را دروني كند، با همسالان ارتباط برقرار كند، معناي تعامل و همكاري را بفهمد و بتواند قبول مسئوليت كند.
كودكان با اطلاعات به روز نخبه نميشوند
كودك امروز بر خلاف آنچه اكثر مردم فكر ميكنند باهوشتر از كودكان ديروز نيست. كودك امروز اطلاعات بيشتري در اختيارش است تا بتواند پيرامونش را تفسير كند. اين اطلاعات را اگر به كودك 50 سال پيش ميداديم، شايد خيلي بهتر عمل ميكرد. ما كودك را با دنيايي از اطلاعات تنها ميگذاريم و به خيال خودمان هر روز نخبهتر ميشود اما كوچكترين اثر سوء آن تنهايي، انزوا و به دور از جامعه بودن است كه بعدها ميتواند باعث به وجود آمدن اختلالات شخصيتي، رفتاري و به طور كلي عدم سلامت روان وي نيز شود.
كودك وقتي وارد جامعه ميشود تازه متوجه ميشود كه جامعه با آنچه در دنياي ذهنياش و در غالب شخصيتهاي كارتوني و كامپيوترياش شكل گرفته تفاوت دارد و بايد با زندگي و جامعهاي مواجه شود كه اصلاً دوستش نداشته و نميتواند آن را بپذيرد. نتيجه اين امر چيزي جز گوشهگيري، انزوا، خجالتي بودن، ترس از جامعه و دوري از مشاغل و تعاملات گروهي نخواهد بود.
منابع:
personalityresearch.org
lib.dr.iastate.edu
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۳ آذر ۱۳۹۵ - ۲۱:۰۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 100]