واضح آرشیو وب فارسی:مهر: پیاده تا مشهد در سایه وحدت شیعه و سنی
۱۵روز پیاده روی برای رسیدن به حرم یار/موج عشق از گلستان تا خراسان
شناسهٔ خبر: 3836718 - چهارشنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۵ - ۱۲:۰۰
استانها > گلستان
.jwplayer{ display: inline-block; } استان ها- بیش از هزار و ۵۰۰ گلستانی از شیعه و سنی در قالب ۲۰ کاروان ۱۵ روز برای رسیدن به مشهد راه پیموده اند تا ارادت خود را به حضرت شمس الشموس نشان دهند. خبرگزاری مهر- گروه استان: نه سرمای هوا مانعی بر سر آن ها است، نه مسافت دور. برای زائران ضامن آهو که از گرگان به سمت مشهد مقدس عزم سفر میکنند عدد ۵۶۰ کیلومتری که روی تابلوهای خروجی شهر گرگان خودنمایی میکند نمایانگر شش، هفتساعت راه است که با خودروی سواری طی میشود اما برای زائرانی که در سرمای روزهای برفی پاییز با پای دل به آنجا میروند این فاصله حکم ۱۵ شبانهروز پیادهروی را دارد. نخستین کاروان پیاده گلستان ۲۳ آبان راهی دیار عشق شد. جاده همان جادهای است که خودروهای سنگین و سبک در آن تردد دارند. برای عاشقان دلسوخته که با کولهبار دلتنگیشان راهی سرزمین خورشید میشوند اینکه جاده در چه وضعیتی است و هوا سرد است یا گرم، فرقی ندارد، جایی که پای دل تو را به آنجا بکشاند سردی و گرمی متوجه نمیشوی. این بار موج عشق از گرگان بهسوی مشهد روانه میشود این بار موج عشق از گرگان بهسوی مشهد روانه میشود، مرد و زن، کوچک و بزرگ، پیر و جوان پا درراهی گذاشتهاند که روزی روزگاری مولایشان از این مسیر بهسوی دیار خراسان میرفت، حال این عاشقان با پای پیاده همین مسیر را عزم سفرکردهاند. فلسفه پیادهروی بهسوی مشهدالرضا به زمانی برمیگردد که امام رضا (ع) بهاجبار به ولایتعهدی مأمون انتخاب شد و از مدینه به سمت مرو، مرکز خلافت مأمون حرکت میکند، حالا مدتهاست مردم به یاد امام رضا در همان مسیری که حضرت خود را به مشهد رساندهاند، پیادهروی میکنند. همسفران جاده عاشقی همه نوع قشری هستند. پیر و جوان، کوچک و بزرگ، بانوان میانسالی را میبینم که چادرشان را به کمربستهاند تا مسافت را بهراحتی طی کنند، بعضیها هم با کالسکه کودکان خود را همراه خود آوردهاند، عدهای هم با کمک عصا قدمهای آسمانی تا امام مهربانی را برمیدارند. چشمم به پیرمرد مسنی میافتد که با عصا، مصمم گام برمیدارد، حاج ربیع الله مزیدی پیرمرد ۸۴ ساله از اهالی روستای خارکلای علیآباد است، میگوید ۱۴ سال است که با پای پیاده به زیارت آقا امام رضا (ع) میروم و در این مدت ۱۴ سال به برکت همین پیادهروی هر حاجتی که داشتم برآورده شده است.
حاجآقا مزیدی بزرگترین حاجت خود را زمانی که چشمش به حرم آقا امام رضا میافتد ظهور آقا امام زمان (عج) میداند و میگوید: در این مدت پیادهرویهای خودم جوانان و نوجوانان زیادی را برای حضور دائم در این مراسم پیادهروی مشاوره دادهام و از آنها خواستهام به خاطر رضای خدا و قربت الی الله این پیادهروی را انجام دهید و در این حالت است که به هر چیز مادی و معنوی که لایقش باشید میرسید. خیلیها شالگردنشان را تا نزدیکی چشمهایشان بالا کشیدهاند، احساس میکنم نوک بین ام از شدت برودت هوا یخزده است، به همراهانم که نگاه میکنم قرمزی گونههایشان نشان میدهد وضعیت برای آنها هم همینطور است این زائر ۸۴ ساله به جوانان ایران اسلامی تأکید میکند: در این راهپیماییها و دفاع از مقام ولایت شرکت کنید چراکه همانند خاری در چشم دشمنان است و خداوند رحمان سعادت دنیا و آخرت را نصیب کسانی که با قصد قربت پای اسلام و ولایت بایستند، میکند. هوا بس ناجوانمردانه سرد است، خیلیها شالگردنشان را تا نزدیکی چشمهایشان بالا کشیدهاند، احساس میکنم نوک بین ام از شدت برودت هوا یخزده است، به همراهانم که نگاه میکنم قرمزی گونههایشان نشان میدهد وضعیت برای آنها هم همینطور است، دستهایم را در جیبم فروکردهام تا از سرمای هوا در امان بماند، حتی همین هوای سرد هم مانع از عکس گرفتن و ثبت لحظات روحانی این فضا نمیشود.
یاد صحن و سرای ملکوتی امام و نوای نقارههایش که میافتم با سرعت بیشتری راه میروم تا زودتر به دیدار حرمش نائل شوم. در طول مسیر موکبهایی از جانب اداره اوقاف استانهای مختلف کشور راهاندازی شدهاند تاکمی از خستگیهای زائران کم کنند، از دور چشمم به موکبی میافتد که نام گلستان رویش حکشده است سماورهای بزرگ در حال جوشی که بخار از رویشان بلند میشود نوید چای گرمی را میدهد که خادمان در حال آمادهسازی آن هستند. کوله باری از جنس دلتنگی برخی زائران که از شهرهای دیگر آمدهاند برای راحتتر پیدا کردن یکدیگر مرد وزنشان کاورهایی به رنگ سبز فسفری به تن دارند، در کنار موکب فضایی درست کرده و تعدادی چوب را به آتش کشیدهاند تا زائران کمی دستهایشان را گرم کنند، اینجا کولهبار اکثر زائران کولهپشتی سبکی است که روی شانههایشان حمل میکنند اما خدا چه میداند کولهبار درد و دلهایشان با امام مهربانیها به چه سنگینی است.
وارد محدوده استان خراسان شمالی که میشویم تابلوهایی به رنگ سبزرنگ با نقوش «سلام علیک یا علی بن موسیالرضا» خودنمایی میکند و به ما یادآوری میکند مهمان چه میزبانی هستیم. برای اسکان شبانهمان در طول مسیرهای پیادهروی طبق هماهنگی مدیر کاروان در مساجد و حسینیهها مستقر میشویم اما برخی از شهروندان شهرها هم ما را دعوت به اسکان در منازلشان میکنند. برای زائران پیاده به مشهد مقدس چهار ورودی وجود دارد و ما از ورودی قوچان و بعدازآن چناران وارد شهر مشهد میشویم. عشق به امام رضا(ع) اکسیری است که قلب ما را، علیرغم تفاوت مذهبی به هم نزدیک می کند وارد شدن به شهر همان و تمام وجود چشم شدن برای دیدن گلدستههای حرم دوست همان، البته اگر ساختمانهای سر به فلک کشیده مشهد اجازه دهند گلدستهها دیده شود، همینکه چشمانم به گلدستههای طلایی میافتند خیال دلم راحت میشود که مسیر را به اتمام رساندهام و چیزی تا وصال به خانه دوست باقی نمانده است. به مشهد که رسیدم هم استانی های اهل سنت را دیدم. پیشتر از ارادات اهل سنت به اهل بیت بخصوص امام رضا (ع) شنیده بودم تا این که با چشم خودم دیدم. عشق به امام رضا(ع) اکسیری است که قلب ما را، علیرغم تفاوت مذهبی به هم نزدیک می کند. به گفته علمای اهل سنت، آن ها به همه اهل بیت و به ویژه امام علی(ع) که همه اهل بیت به نوعی از دامن حضرت علی(ع) رشد کردند و شخصیت گرفتند، نگاه ویژه ای دارند. درباره اعتقاد مردم راجع به این مسأله همین بس که زمانی که در بین مردم ترکمن صحرا افرادی به بیماریهای لاعلاجی گرفتار می شوند و چندین بار به پزشکان متخصص مراجعه کرده و جواب رد از پزشک شنیدند، به حرم حضرت علی ابن موسی الرضا(ع) می شتابند و یا مراسم دعای توسل اجرا می کنند. موارد بسیاری را از بزرگان خود شنیده و یا در منطقه مشاهده کرده ایم با اینکه از نظر پزشکی شفای آنها امکان پذیر نبوده به اذن الله شفا یافته اند. آخوند عبدالرحیم نیازی می گوید: معمولاً مردم ترکمن در شب شهادت امام رضا نذری می دهند. این نذریها گاه شامل غذاهای محلی است و گاه نان های محلی که بین مردم پخش می شود. به ویژه خانواده هایی که توسل جسته اند و کرامتی مشاهده کرده اند و از فیوضاتشان بهره برده اند معمولاً نذری می دهند. ختم قرآن ترکمن ها در روز شهادت امام رضا(ع) او ادامه می دهد: یکی دیگر از عادات ترکمنها این است که وقتی به امامی متوسل می شوند ختم قرآنی به نیت آن امام برگزار می کنند و در کنار ختم قرآن ضیافتی هم برپا می کنند. این مراسمات در ایام محرم و عاشورا هم معمولا برپاست.
در موکب گلستان که در فلکه برق مشهد برپاشده است، علی اسدی، رئیس هیئات مذهبی استان را میبینم، اسدی میگوید بیش از یک هزار و ۵۰۰ نفر در قالب ۲۰ کاروان از گلستان راهی مشهد مقدس شدهاند و تعداد زیادی از زائرین هم بیشتر مسیر را با ماشین طی کرده اما به قوچان که رسیدهاند همراه با سایر زائرین، این مسافت را پیاده طی میکنند. خودم را به چهارراه شهدا میرسانم و از سمت بسط شیخ طوسی قصد ورود به حرم میکنم، اما باید اجازه ورود کسب کنم، رو به حرم میایستم و اذن دخول میخوانم، «أَللَّهُمَّ إِنّی وَقَفْتُ عَلی بابٍ مِنْ أَبْوابِ بُیُوتِ نَبِیِّکَ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَالِهِ ...»، بعد از بازدید بدنی وارد محوطه حرم میشوم به اینجا که برسی چشمبسته هم میتوانی مسیر حرم را پیدا کنی. جمعیت زیاد است، روبه ضریح طلاییاش میایستم اینجا مکانی است که پرده خجالت کنار میرود و تمام اشکهایی که در راه با خود آورده ایی یکدفعه تخلیه میشود، سیل اشک بر روی گونههاست که جاری میشود؛ اینجا در این نقطه دیگر نه خستگی راه حس میشود و نه درد پایی، قلبت مالامال از عشق رضاست و بس، سفره دلتنگیهایت را پهن میکنی و امام رضا را مهمان سفره دلتنگیهایت میکنی. فضا بهشدت شلوغ است، برخیها روبه صحن ایستادهاند و سلام ویژه امام رضا را میخوانند، یادم میآید چند سال پیش در سفری دانشجویی که به مشهد آمده بودم عالمی میگفت هرگاه چشمتان به ضریح مقدس امام رضا افتاد و دلتان شکست، اگر قطره اشکی از چشمتان جاری شد بدانید امام رضا در حال نظاره کردن به شماست و چه زیبا و وصف نشدنی است این لحظه های عاشقی ... .
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 80]