واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: نصرالله تاجیک در خبرآنلاین نوشت: سوتیتر: تیم گسترش سلاح؛ تیم ضد جنگ ، سیاست خارجی دموکرات ها در هشت سال گذشته دست تیم ضد جنگ بود، تبِ رخداد انتخاب ترامپ همچنان بر جریان خبری رسانه ها حاکم است، ترامپ نه در چهارچوب دموکرات ها می گنجد نه جمهوری خواهان، ترامپ می گوید هرکس باید هزینه اقداماتی که از آن منتفع می شود را تقبل کند، سیاست خارجی محافظه کاران بر اساس گسترش سلاح و احتمالا" تخریب اوضاع مناطق دنبال خواهد شد، برخی کارشناسان مسائل آمریکا دوران وی را تا حدی با دوران نیکسون در دهه 70 میلادی در سیاست خارجی شبیه سازی می کنند.
اگرچه حتی پایان ماجرای حلب، انتهای قضایای سوریه نیست ولی آمریکائیها هم سرگرم مسائل داخلیشان هستند و ترامپ هم شاید سیاست گیج خوردن را با کمی چراغ سبز و تفاهم با روسها دنبال کند. ما بدلیل سرمایه گذاری سنگین خیلی باید از جهت سیاسی و تعاملات منطقه ائی و فرامنطقه ائی حواسمان جمع باشد که کلاه سرمان نرود!
اشاره: نصرت الله تاجیک سیاست مدار، دیپلمات، نویسنده، فعال و زندانی سیاسی پیش از انقلاب است. وی مسئولیت های متعددی به عهده داشته است. ستاره صبح گفتگویی را با ایشان در رابطه با سیاست های آمریکا به سکّان داریِ ترامپ انجام داده است که در پی می خوانید:
باتوجه به شعارهای انتخاباتی ترامپ سیاست آمریکا در قبال سوریه چه خواهد بود؟
در زمان تسلط دموکرات ها بر عرصه قدرت ایالات متحده آمریکا، متأسفانه چهره ژئوپلیتیکی خاورمیانه دچار چالش های جدی شد که دلیل آن عدم شناخت تحولات، فقدان شفافیت، نداشتن ابزار و اهرم های مناسب در بعضی کشورها همچون سوریه و تا حدی بی عملی حزب دموکراتِ آمریکا در این عرصه ها بود. به نظر می آید شعارهای انتخاباتی ترامپ که باید به مسائل داخلی آمریکا توجه بیشتری شود به ناکارآمدی دموکرات ها در عرصه داخلی آمریکا مربوط است، به همین خاطر طبیعی است که سرمایه گذاری مادی و معنوی در سیاست خارجی و مخصوصا خاورمیانه از سوی ترامپ مورد نقد قرار می گیرد.
نکته حائز اهمیت دیگر در شعارهای انتخاباتی ترامپ اشاره او به تعامل و همکاری با روس ها در رابطه با از بین بردن داعش و ایجاد ثبات در سوریه است که نباید این مساله باعث شود به اشتباه فکر کنیم آمریکا سوریه را رها خواهد کرد. لذا به نظر می آید تعامل دو ابرقدرت جهان در رابطه با مسأله سوریه بیشتر می شود، این شرط ممکن است لازم باشد، اما کافی و نهایی برای حل مساله سوریه نخواهد بود و نیاز است در این همکاری قدرت های منطقه ای نیز حضور داشته باشند، پس باید دید که این تفاهم با در نظر گرفتن نقش و میزان دخالت و سرمایه گذاری قدرت های منطقه ای صورت خواهد گرفت یا قرار است با حذف این سرمایه گذاری ها و قدرت های منطقه ای این تفاهم حاصل شود؟
فکر می کنید این تفاهم چقدر احتمال دارد به تحقق بپیوندد و در صورت تحقق چه تأثیری بر منافع ملی ایران خواهد داشت؟
اگر قرار به حذف قدرت های منطقه ای باشد و تنها دو قدرت جهانی با هم به تفاهم برسند و منافع قدرت های منطقه ای را نادیده بگیرند، این به زیان کشور ما خواهد بود و به عقیده من چنین تفاهمی چندان عملی نیست. لذا ما از هم اکنون باید همه سناریوهای احتمالی را مد نظر داشته باشیم و نه تنها خود را برای آنها آماده کنیم، بلکه تلاش کنیم از طریق یک دیپلماسی فعال زمینه سناریوهای زیان آور برای منافع و سیاست خارجی ما از بین برود.
پس از انتخاب ترامپ جریان های راست اروپا برجسته تر شده اند. با تضادهایی که اخیرا میان اروپا و آمریکا در موضواع ارتش واحد اروپا و پرتاب ماهواره های اروپایی رخ داده است، آینده حضور و نقش اروپا در منطقه خاورمیانه را شما چگونه ارزیابی می کنید؟
به اعتقاد من ترامپِ نامزد انتخابات با ترامپِ منتخب تفاوت های زیادی دارد. این یک اصل اساسی در سیاست و حکومت است که نامزد پیروز بعد از انتخاب اگر فکر حکومتی نداشته باشند سریع در سرازیری ناموفق شدن قرار می گیرند. سخنان، شعارها و سیاست های ترامپ مسیر متفاوتی را از مواضع پیش از انتخابش طی خواهد کرد. در حال حاضر شاید نشود نظریه پردازی دقیقی در این رابطه انجام داد، چراکه تبِ رخداد انتخاب ترامپ همچنان بر جریان خبری رسانه ها حاکم است.
ترامپ نه در چهارچوب دموکرات ها می گنجد نه جمهوری خواهان، ترامپ ابتدا باید چالش های خود با حزب جمهوریخواه را حل و فصل کند و سپس به مسائل سیاست داخلی و خارجی ایالات متحده آمریکا بپردازد و مواضعش را تبیین کند. برخی کارشناسان مسائل آمریکا دوران وی را تا حدی با دوران نیکسون در دهه 70 میلادی در سیاست خارجی شبیه سازی می کنند. لذا تا زمانی که او کارش را شروع نکند، نباید تیمش را مشخص کند، باید مسائلش را با حزبش حل کند و آنگاه اقدامات اجرایی اش را شروع کند، لذا بعید است بشود گمانه زنی های واقعی یا نظریه پردازی های مناسبی در مورد ترامپ کرد.
در رابطه با اروپا مساله کمی حادتر است. ترامپ نمی خواهد به میزان گذشته در سیاست خارجه یا دنیای خارج سرمایه گذاری کند، به همین خاطر ترامپ می گوید هرکس باید هزینه اقداماتی که از آن منتفع می شود را تقبل کند. این بدین مفهوم است که ترامپ می خواهد سرمایه گذاری های سیاسی و اقتصادی خود را بیشتر روی مردم آمریکا، وضعیت اقتصاد، معیشت و رفاه آنها صورت دهد، لذا به نظر می آید هم اکنون ایجاد یک تصویر روشن درمورد ایشان زود باشد. سفر اوباما به کشورهای اروپایی برای جلوگیری از قضاوت های زودهنگام اروپاییان بود. به اعتقاد من باید منتظر آغاز به کار ترامپ در مسند ریاست جمهوری آمریکا بود، من فکر می کنم مقداری از تصورات ما از ترامپ ناشی از تخریب های رسانه ائی غرب بوده ولی تاثیر بوروکراسی بر روند تصمیم سازی و تصمیم گیری، واقع گرائی، مشاوره های افراد تیم جدید، نظام اداری سازمان های اجرائی و برنامه ریزی به تحقق مسیر عقل گرایی و خردورزی ناشی از وجود سیستم در سیاست و حکومت آمریکا کمک نموده است، لذا واقع گرائی در سیاست داخلی و خارجی آمریکا فارغ از شعارهای ترامپ در پیش گرفته خواهد شد.
سیاست خارجی دموکرات ها در هشت سال گذشته دست تیم ضد جنگ بود، اما نتوانست از فرصت استفاده کند و با روش نا صحیح برخوردش با تحولات دنیا و مخصوصا "خاورمیانه منفعل ماند. سیاست خارجی محافظه کاران بر اساس گسترش سلاح و احتمالا" تخریب اوضاع مناطق دنبال خواهد شد. نحوه تعامل روس ها و آمریکا در سوریه مهم و تعیین کننده است.
۰۹ آذر ۱۳۹۵ - ۱۰:۵۸
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 48]