واضح آرشیو وب فارسی:فارس: یادداشت مهمان/ الکساندر کنیازفحمایت از ساختار سیاسی پرچالش قرقیزستان علت سفر مرکل به بیشکک
در میان کشورهای اروپایی، آلمان هیچگاه به قرقیزستان توجه ویژه نداشته به این دلیل نباید سفر «مرکل» را از منظر روابط دوجانبه نگریست بلکه به نظر میرسد صدر اعظم آلمان بیش از هر چیز این سفر را به عنوان نماینده غرب انجام داده است.
«الکساندر کنیازف» کارشناس سیاسی روس در یادداشت اختصاصی که در اختیار خبرنگار خبرگزاری فارس در دوشنبه قرار داد به بررسی اهداف سفر رسمی اخیر «آنگلا مرکل» صدر اعظم آلمان به قرقیزستان پرداخت. در این یادداشت آمده است: در میان کشورهای اروپایی، آلمان هیچگاه نسبت به قرقیزستان توجه ویژهای نداشته است و به این دلیل نباید سفر رسمی مرکل به «بیشکک» را از نگاه روابط دوجانبه قابل بررسی دانست. به نظر میرسد صدر اعظم آلمان بیش از هر چیزی این سفر را به عنوان نماینده غرب انجام داده است. در رابطه با اهداف و مقاصد این سفر میتوان به جنبههای زیر اشاره کرد. بررسی و ارزیابی تعدادی از اقدامات ضد غربی بیشکک، نظیر ورود این کشور به اتحادیه اقتصادی اوراسیا، حمایت رسمی از عملیات نظامی روسیه در سوریه، فاصله گرفتن از بحران اوکراین و غیره. بدون شک، ضمن این ارزیابی نسبت به مشکلات اجتماعی و اقتصادی قرقیزستان و انتظارات برآورده نشده این کشور از عضویت در اتحادیه اقتصادی اوراسیا، چرایی تداوم خط مشی روسیه گرایی و همچنین رشد نفوذ چین در قرقیزستان توجه ویژه صورت گرفته است. ارائه این پیام به بیشکک که در صورت انصراف از خط مشی روسیه گرایی (لزوما نه به صورت مستقیم و علنی)، میتواند از کمکهای مالی کشورهای غربی برخوردار شود. حمایت از وجهه و تصویر مثبت سیاسی غرب در منطقه و اینکه اروپا و غرب شرکای خود در آسیای مرکزی را فراموش نمیکنند. ارزیابی وضعیت سیاسی قرقیزستان در آستانه انتخابات ریاست جمهوری سال 2017 با توجه به احتمال تغییرات سیاسی در این کشور. عجیبترین نکته درباره این سفر این است که به نظر میرسد سفر رسمی مرکل به بیشکک، هیچ گونه برنامه کاری مشخصی نداشته است. محورهای اصلی مذاکرات روشن نبودند و هیچ نوع اسناد همکاری نیز به امضا نرسید که اینها همه دلایل روشنی هستند در تأیید این فرضیه که این سفر نمیتواند در راستای روابط دوجانبه بررسی گردد. جامعه غربی طی بیش از 2 سال گذشته، تاکتیکهای خود نسبت به قرقیزستان را تغییر داده است. پس از خروج پایگاه آمریکایی «ماناس» و مسدود کردن برخی از کانالهای همکاری با آمریکا (نظیر لغو موافقتنامه همکاریهای بین قرقیزستان و آمریکا که در سال 1993 به امضا رسیده بود)، غرب از دنبال کردن اقدامات جدی علیه قرقیزستان فاصله گرفت. برای آمریکا این نکته حائز اهمیت است که در سال 2010 تحت حمایتهای واشنگتن و غرب، قانون اساسی جدید قرقیزستان به تصویب رسید که به دلیل چند دستگی قبیلهای و منطقهای نخبگان سیاسی و جهت گیریهای متفاوت خارجی آنها، شکاف موجود در میان جامعه قرقیز و حضور شبکه قوی سازمانهای غیر دولتی غرب گرا، زمینه تضعیف نهاد دولت در این کشور را فراهم کرده است. در واقع در نظام سیاسی کنونی قرقیزستان، زمینه و مکانیسمهای ایجاد بیثباتی شامل تغییر رژیمهای سیاسی نهفته است. اما از نظر تاکتیکی، در حال حاضر آنچه برای غرب اهمیت دارد این است که انتخابات آتی ریاست جمهوری قرقیزستان در چارچوب قانون اساسی جدید صورت گیرد تا اثربخشی سیستم پارلمانی مورد حمایت غرب به نمایش گذاشته شود و به نحوی، به عنوان الگو برای سایر کشورهای منطقه قابل معرفی باشد. البته رئیس جمهور قرقیزستان و صدر اعظم آلمان در خصوص گسترش روابط دوجانبه و همکاریهای آتی اقتصادی و تجاری نیز گفتوگوهایی داشتند، ولی این صحبتها عملا از اهمیت خاصی برخوردار نمیباشد. با این حال، زمانی میتوان از نتایج مشخص و قابل لمس این سفر صحبت کرد که در کوتاه مدت از سوی آلمان و یا سایر کشورهای غربی اقداماتی (به صورت پروژهها، برنامهها و...) با مزایای مالی و اقتصادی در قرقیزستان به اجرا گذاشته شود. چنانچه این امر اتفاق افتد به این معنا خواهد بود که مرکل، اعتماد و حسن نیت مقامات عالی بیشکک به غرب را به دست آورده است که این اتفاق نه تنها شرایط قرقیزستان بلکه کل منطقه را تحت تأثیر قرار خواهد داد. انتهای پیام/ح
95/04/28 :: 10:23
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]