تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 18 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هيچ جلسه قرآنى براى تلاوت و درس در خانه‏اى از خانه‏هاى خدا برقرار نشد، مگر اين ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1827085734




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

چاقوکشی روی دختر موردعلاقه در کلاس درس/کارمند اخراجی که با بمب وارد بانک شد/ عکس عامل بمب گذاری انتحاری حله کربلا/ عاملان اسیدپاشی به مدیر بیمارستان/سرقت عجیب دو برادر در پارکینگ - تیتر شهر


واضح آرشیو وب فارسی:تیتر شهر: در بسته حوادث امروز تیتر شهر داستان چاقو کشی روی دختر مورد علاقه در دانشگاه، داستان زندگی کارمندی که برای فرار از سختی های زندگی با بمب وارد بانک شد،عکس عامل جنایت دیروز حله، جریان دستگیری اسید پاشی به مدیر بیمارستان و ماجرای سرقت نافرجام دو برادر را در پارکینگ یک مهمانی می خوانید.به گزارش تیتر شهر: در بسته حوادث امروز تیتر شهر داستان چاقو کشی روی دختر مورد علاقه در دانشگاه، داستان زندگی کارمندی که برای فرار از سختی های زندگی با بمب وارد بانک شد،عکس عامل جنایت دیروز حله، جریان دستگیری اسید پاشی به مدیر بیمارستان و ماجرای سرقت نافرجام دو برادر را در یک مهمانی می خوانید. چاقوکشی روی دختر موردعلاقه در کلاس درس پسری که پس ازشنیدن پاسخ منفی خواستگاری از پدر دختر مورد علاقه اش به دانشگاه محل تحصیل دختر رفته و با ضربات چاقو او را در سر کلاس مجروح کرده بود، توسط پلیس دستگیر شد. به گزارش تیتر شهر: حوالی ساعت ۱۹ روز پنجشنبه خبری مبنی بر وقوع چاقوکشی در دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد اسلامی به کلانتری ۱۰۷ فلسطین اطلاع داده شد، که بلافاصله اکپیی از ماموران به محل رفته و بررسی موضوع آغاز شد. پس از حضور ماموران کلانتری در ساختمان دانشگاه مشاهده شد که پسری ۲۳ ساله در حالی که دستها و لباسش آغشته به خون است توسط عوامل حراست این دانشگاه دستگیر شده و آنان اجازه فرار را به این فرد نداده اند. در بررسی های بعدی ماموران مشخص شد که این جوان قصد ورود به ساختمان دانشگاه را داشته که عوامل حراست مانع از ورود وی شده اند اما به بهانه اینکه می خواهد به یکی از دوستانش جزوه مهمی بدهد وارد ساختمان شده است. در ادامه این پسر خود را به یکی از کلاسهای درس رسانده و پس از ممانعت استاد از ورود وی به کلاس او به بهانه دادن جزوه وارد کلاس شده اما ناگهان با چاقویی که در زیر لباس خود پنهان کرده بود به یکی از دانشجویان دختر کلاس حمله ور شده و سه ضربه چاقو به کتف، شکم و سر وی وارد کرده و متواری شده است، اما پیش از خروج از دانشگاه با سرعت عمل عوامل حراست دستگیر شده است. ماموران کلانتری ۱۰۷ فلسطین اقدام به بازجویی از این فرد کرده و او در اظهاراتش به ماموران گفت: از حدود یک سال پیش به قصد ازدواج با این دختر آشنا شده بودم تا اینکه صبح روز حادثه نزد پدرش رفته و او را خواستگاری کردم ، اما پدر این دختر جواب مشخصی به من نداده و ضمن مخالفت اعلام کرد که اگر نظرشان تغییر کرد با من تماس خواهند گرفت، من هم که به شدت از رفتار پدر این دختر احساس حقارت می کردم با یک چاقو به دانشگاه محل تحصیل دختر مورد علاقه ام رفته و تصمیم گرفتم که از او و پدرش انتقام بگیرم. مرکز اطلاع رسانی پلیس پایتخت، اعلام کرد: دختر جوان پس از انتقال به بیمارستان تحت درمان قرار گرفته و گزارش های بعدی حاکی از بهبود نسبی وضعیت اوست. بنا بر اعلام پلیس، متهم دانشجو نبوده و دارای شغل آزاد است که پس از تشکیل پرونده ، برای ادامه روند رسیدگی به جرم روانه دادسرا شده است. وقتی کارمند اخراجی با بمب وارد بانک محل کارش شد / خواسته های شوم زنم نابودم کرد تا جایی که خودش مرا ترک کرد و ... به گزارش تیتر شهر:  کارمند بانکی که بخاطر اختلاس زندانی و باز آزاد شده بود این بار در بانک بمب گذاری کرد تا سرقت کند. وقتی کارمند اخراجی با بمب وارد بانک محل کارش شد / خواسته های شوم زنم نابودم کرد تا جایی که خودش مرا ترک کرد و ... جمشید می گوید همه بلاهایی که به سرش آمده زیر سر همسر طمعکارش است: از کجا شروع کنم؟! بدبختی که تعریف نداره. زندگی من سرشار از ندانستن بود. سرشار از حقارت. کاش از روز اول زاده نشده بودم! جمشید اندکی سکوت کردو با چشمانی که قطرات اشک درآن جا خوش کرده بود، با نگاهی عمیق، تنها بر زمین خیره شد. مدّتی بعد با صدایی بغض آلود، بسیارآهسته،چنین لب به سخن گشود: جوانی شاداب و تندرست بودم ، تحصیلات و خدمت سربازی رو به پایان رسونده و با مدرک فوق دیپلم در بانک مشغول به کار شده بودم. خانواده ام بسیار اصرار داشتند تا هر چهزودتر ازدواج کنم وپیوسته به من می گفتند که دیگر تمام شرایط ازدواجت آماده است. به راستی این گونه بود؟ نمی گم شرایطم خیلی آرمانی بود. ولی خب شرایط یک زندگی حداقلی رو که برای هر ازدواجی لازمه داشتم. خودت مایل به ازدواج بودی؟ بله، مثل هرجوا نی آرزو داشتم که زود تر ازدواج کرده و سرو سامون بگیرم. امّا همیشه نگران بودم که مبادا اون کسی رو که همیشه ایام برای زندگی مشترک در ذهن داشتم، نتونم بیابم. چگونه همسری مورد پسند شما بود؟ همسری که می تونست من رو ازهر جهت درک کنه. به هدفتون رسیده و ازدواج موفقی داشتید؟ به ظاهر بله، امّا در با طن نه؟ چرا؟ قصّه اش درازه؟ تعریف کنید هر چند تلخ ولی باید جالب و درس آموز باشه! از طریق یکی از دوستان خانوادگیمان به هنگامه معرفی شدم. هنگامه پرستار بود و در بیمارستان کار می کرد. پس از چند جلسه آشنایی و صحبت با او، تصمیم گرفتیم که با هم ازدواج کنیم. زندگی خوبی داشتیم و بسیار در کنار هم خوشبخت بودیم تا اینکه با گذشت زمان صاحب دو فرزند به نام های نسترن و پرستو شدیم و با تولّد فرزندان گرمی و خوشبختی خانواده ما، صد چندان شده و بسیار از زندگی خود خرسند و راضی بودیم. به راستی که بچّه ها به زندگی ما شادابی وصف نا شدنی بخشیده بودند. پس مشکل از کجا شروع شد؟! مشکل از آن جا شروع شد که همسرم رفتارش کم کم تغییر پیدا کرد. یعنی چی؟!منظورتون رو نفهمیدم! با گذشت زمان همسرم رنگ عوض کرده و مدام من رو تحقیر کرده و زندگی مرفّه دیگران رو به رخ من کشیده و پیوسته زندگیمون رو با دیگران مقایسه می کرد وهیچگاه به پایین تر از خودمون توجّهی نداشت. از من انتظارات خیلی زیادی داشت که من هرگز با حقوق اندک کارمندی قادر به انجام آنها نبودم. با بزرگ شدن دخترانم نسترن و پرستو، روز به روز انتظارات خانوده از من بالاتر می رفت . حرف حسابشون چی بود؟ هیچ! فقط همیشه دوست داشتند همه چیز داشته باشند. آنها همیشه می گفتند مدل ماشینمون از دیگران پایین تره، یا خونمون پایین شهرو بی ارزشه. آنها شخصیت آدم ها رو به اموالشون می سنجیدند و دیگر هیچ! دخترام می گفتند که وضع مالی پایین ما، باعث حقارت و سرشکستگی آنها در پیش دوستانشون میشه. روزها همچنان می گذشت تا اینکه برای نسترن، دختر بزرگم ، خواستگار آمد و پس از اندک زمانی ازدواج کرد.اما ازدواج او باز هم زمینه ای برای تحقیر هرچه بیشتر من شد. همسرم باز شروع کرد. اگه پول بیشتری داشتیم، می تونستیم برای نسترن جهیزیۀ بیشتری بزاریم. بازهم آبرومون رفت و..... به راستی که حقارت وتحقیر همسرم را هیچگاه پایانی نبود.دیگربه راستی تحمّل حقارت های همیشگی آنها را نداشتم و باید به هر شکلی که بود، کاری می کردم. چه کاری؟! هر کاری که باعث می شد وضع زندگیم بهتر ازآنچه بود، می شد. منظورتون کار و تلاش بیشتر بود! نه! پس چی؟! من حسابدار مالی بانک بودم و هر روز چشام به پول های زیادی می افتاد. پول های که می تونستم با اون پول ها خوشبخت شده و برای همیشه از تحقیر نجات پیدا کنم. سرانجام یک روز تصمیم خود رو گرفتم! چه تصمیمی؟! وام گرفتید! نه! با شگردهای مختلف موفّق شدم مقدار زیادی پول از پول های بانک به جیب بزنم و با پول های بدست آمده وضع زندگیمان به کلّی دگرگون شد. از پایین شهر به بالای شهر رفته و چند تا آپارتمان در شهر های مختلف با خودرو های گران قیمت گرفتم. اکنون دیگر خانواده ام به تمام خواسته ها یشان رسیده و زندگی باب میلشون بودو فقط من بودم که ترس سر تا پای وجودم رو گرفته بود. ترس از چی؟! شما که به هر چه می خواستید رسیده بودید. آره ولی مهّم تراز همه آرامش بود که نداشتم، زیرا هر لحظه می ترسیدم که سرانجام همه از ما جرای دزدی theft با خبر شده و دستگیر شوم گرچه همسرم همیشه دلداریم داده و پیوسته می گفت که نترس هر گز چیزی نشده و کسی از ماجرا با خبر نخواهد شد. امّا هزاران افسوس که این خواب خیالی خیلی زود به پایان خود نزدیک شد. سرانجام بازرسان بانک مرزی به اختلاس من پی برده و دادگاه من رو به پرداخت غرامت و هفت سال زندان و اخراج از کار محکوم کرد. به راستی که دیگر دنیا برایم چیزی جز جهنم نبود. هر چه داشتم فروختم و جریمه نقدی رو پرداخت کرده و راهی زندان شدم. در زندان که بودم خانواده ام روز به روز رابطه اشان با من کمتر شد تا این که دیگر هیچگدام به دیدارم نیامده و به تمامی من را ترک کردند. سرانجام با سختی های بسیار در بستر گذر روزگار، مدّت هفت سال سپری شد واز زندان آزاد و به دلیل تنهایی شدیّد و احساس ناامیدی زیاد به سوی مواد مخدّر گرایش پیدا کرده و معتاد Addicted شدم. همه فامیل، همۀ اونهای که یک روزی شیفته ما بودند با ما قطع رابطه کردند و دیگر هیچکس حاضر به برقراری ارتباط با ما نبود و دیگر مگسان گرد شیرینی اموال رویایی ما همه ما را ترک کرده بودند! همسرم نیز رفیق نیمه راه شد وپس از مدتی از من جدا شد. چرا؟!مگر نه این که هرکاری که کردید به خاطر سرزنشهای همیشگی او بود! نمی دونم! شاید تحمّل این همه انزوا و تنهایی رو نداشت. چند بار برای این که همسرم ازم جدا نشه به محل کارش رفته و او رو در برابر همکارانش تهدید کردم که اگر از من جدا بشه او را خواهم کشت! ولی هیچگاه تهدیدهایم فایده ای نداشت و او کار خود را کرد و از من طلاق گرفت. دختر کوچکترم پرستو نیز من رو رها کرد و پیش مادرش رفت. دیگر گذشت روزگار برایم بسان زهر، بسیارتلخ و رنج آور شده بود و همه من رو ترک کرده بودند. منی که هر کاری که کردم تنها به خاطر توقّعات نا بجای اعضای خانواده ام بود. نمی توانستم این شرایط رو تحمّل کنم و شرایط حتّی از زمانی که در زندان بودم نیزبرایم سخت تر ودرد آورتر شده بود. زیرا در زندان راحت تر بوده واین قدرتنها نبودم و پیوسته از سوی جامعه واطرافیان سرزنش نمی شدم. به همین دلیل بود که تصمیّم گرفتم دوباره به زندان برگردم. چرا زندان؟ باز هم اشتباه؟ چاره ای نداشتم. می خواستم از این تنهایی خلاص شوم. چه کار کردید؟! یک روز چیزی شبیه به یک بمب که قابلیّت انفجار نداشت، درست کرده و به داخل بانک بردم وکارکنان بانک رو تهدید کردم که اگه همه پول ها رو به من ندهند. بمب را منفجر خواهم کرد! بعد چی شد؟! هیچی ماجرا را آنقدر کش دادم تا سرانجام پلیس Police آمد و من را دستگیر کرد و من نیز به خواسته ام که چیزی جز، رفتن دوباره به زندان نبود، رسیدم. ولی این بار به زندان افتادم، یک تفاوت اساسی داشت وآن این بود که این بار با میل خود راهی زندان شده و از تنهایی نجات پیدا کرده بودم. فکر نمی کنی که روزی بار دیگر از زندان آزاد خواهی شد؟ چندان فرقی ندارد زیرا من تا ابد اسیر اعمال نابخشودنی خود و خانواده ام هستم و چه بیرون از زندان و چه داخل زندان، همواره اسیر خواهم بود! نظر کارشناس روانشناسی، مشاوره ومدد کاری اجتماعی: بی گمان آدمی در پی آرامش است و در این راه از همه چیز خود مایه می گذارد. بسیاری از مردمان با آن که برخوردار از آسایش هستند ولی به جهت منش و خوی آزمندی، رنگ آرامش را نمی بینند و همواره در رنج و عذاب روحی به سر می برند. حرص و آز و آرزوهای بلند، همچون بنزینی است که به آتش نا آرامی های درونی فرد طماع فرو می ریزد. دامنه آتش، ذهن و زندگی او را در برگرفته و حاصلی جز خاکستر شدن روح و روان بیمار برجای نمی گذارد. فزونی خواهی و حرص بیش از اندازه و طمع موجب می شود که آنان از آن چه دارند لذت نبرند و همواره در جست وجوی آن چه دور از دسترس ایشان است، تلاش بیهوده کنند و از آن چه دارند به خوبی بهره مند نگردند. این گونه است که انسان آزمند ذلت و خواری را به خود می پذیرد و از عزت و کرامت و شرافت دور می شود. در روایات مذهبی نیز بسیار براهمیّت انتخاب همسر قانع تاکید شده است . زیرا همسری که خدمات زیاد شریک زندگی خود را کم به شمار آورد و خدمات کم او را نپذیرد، از جمله زنان شایسته برای گزینش به عنوان همسر نیست و ازدواج با کمتر به آرامش و سازگاری خواهد رسید. بنابراین، مهم ترین اقدام در این جهت، انتخاب همسر قانع و قدر شناس است. بدیهی است که همواره باید قناعت و ساده زیستی به عنوان پادزهر و اصلی ترین فضیلت در برابر رذیله طمع، به عنوان فرهنگ و تقوای معشیت، در کانون خانه و خانواده مورد عنایت والدین قرار بگیرد تا فرزندان بتوانند به راحتی روح و روان خود را از رذیله طمع دورنگه دارند. عکس عامل بمب گذاری انتحاری حله کربلا به گزارش تیتر شهر: عکس عامل بمب گذاری انتحاری در پمپ بنزین حله کربلا از سوی گروه داعش منتشر شد. این عکس متعلق به یک پسر جوان است که عضو گروه داعش بوده است. نام و مشخصات این جوان اعلام نشده است. برخی منابع وابسته به گروه تروریستی داعش، تصویر عامل حادثه تروریستی روز گذشته در جنوب عراق را منتشر کردند. این عملیات تروریستی منجر به شهادت و زخمی شدن شماری از زائران کربلا شد. کیفرخواست سنگین برای عاملان اسیدپاشی به مدیر بیمارستان +عکس به گزارش تیتر شهر: کیفرخواست عاملان اسیدپاشی به مدیر بیمارستان ضیائیان تهران از مدت ها پیش صادر شده و در نوبت ارسال به دادگاه است. وکیل مدافع مدیر سابق بیمارستان ضیائیان که آذر سال ۹۴ مورد حمله اسیدپاشی قرار گرفته بود از صدور کیفرخواست برای دو متهم این پرونده خبر داد. هشتم آذر سال گذشته بود که رسانه ها از اسیدپاشی دو مرد موتورسوار به «سیامند انوری» مدیر بیمارستان ضیائیان تهران خبر دادند. به دنبال وقوع این حادثه Incident و انتقال دکتر انوری به بیمارستان، موضوع با دستور بازپرس حسین پور قاضی Judge کشیک دادسرای جنایی تهران، در دست بررسی اداره 16 پلیس Police آگاهی تهران قرار گرفت. تنها یک روز پس از وقوع این حادثه یعنی نهم آذر ماه، فرمانده انتظامی پایتخت از دستگیری عاملان اسیدپاشی به مدیر بیمارستان ضیائیان خبر داد و گفت: یک پزشک عمومی و یک دانشجو عاملان این اسیدپاشی هستند. ساجدی نیا، انگیزه اسیدپاشی را موضوعات صنفی عنوان کرد. با توجه به اعتراف دستگیرشدگان مبنی بر اسیدپاشی به مدیر بیمارستان ضیائیان، بازپرس شعبه پنجم دادسرای جنایی تهران، قرار بازداشت موقت عاملان اسیدپاشی را به منظور انجام تحقیقات بیشتر صادر کرد. متهمان پرونده به قرار بازداشت صادر شده اعتراض کردند تا موضوع مورد بررسی شعبه 1142 دادگاه کیفری دو استان تهران قرار گیرد؛ دادگاه، اعتراض متهمان را وارد دانست و پرونده دوباره به شعبه پنجم دادسرای جنایی بازگشت و در نهایت شعبه دادسرا برای عاملان این اسیدپاشی، قرار وثیقه 500 میلیون تومانی صادر کرد و متهمان پرونده با تودیع مبلغ وثیقه، آزاد شدند.  وکیل مدافع مدیر بیمارستان ضیائیان پس از گذشت نزدیک به یک سال از وقوع این حادثه اظهار کرد: کیفرخواست این پرونده صادر شده اما هنوز به دادگاه ارسال نشده و در شعبه بازپرسی قرار دارد. این وکیل دادگستری افزود: به علت اینکه حجم پرونده های موجود در شعبه بازپرسی زیاد است، این پرونده به رغم صدور کیفرخواست هنوز به دادگاه ارسال نشده و پرونده های قدیمی تر در دستور ارسال به دادگاه قرار دارند. برای متهمان این پرونده به اتهام «اسیدپاشی»، کیفرخواست صادر شده و متهمان همچنان باقرار وثیقه آزاد هستند. نوید هنگام بازگشت از میهمانی در پارکینگ با صحنه عجیبی روبرو شد / پلیس شبانه 2 برادر را دستگیر کرد + عکس به گزارش تیتر شهر: 2 برادر که دست به سرقت های شبانه می زدند وقتی پلیس را روبروی خود دیدند نتوانستند انها را فریب دهند. مرد جوانی به نام نوید همراه همسر و فرزندش برای دیدن پدربزرگ خود به مهمانی Party رفتند، عقربه های ساعت ۲۱:۳۰را نشان می داد که آنها از پدر بزرگ خداحافظی کردند و به راه افتادند تا به خانه خود بروند. مرد جوان در حالی که فرزندش را در آغوش داشت وارد پارکینگ شد. اما او مرد غریبه ای را داخل پارکینگ دید که وسایل صندوق عقب خودروی ال نود را برداشته و از خانه بیرون رفت. نوید که باورش نمی شد چه می بیند فرزندش را ی زمین گذاشت و به دنبال سارق شب رو دوید. اما متهم و همدستش با یک خودروی پژو ۲۰۶ سفید به سرعت از محل گریختند. نوید که نمی توانست پای پیاده خودروی متهمان را تعقیب کند با پلیس Police ۱۱۰تماس گرفت و دقایقی بعد ماموران کلانتری هفت تیر مشهد برای بررسی موضوع در محل مورد نظر که بلوار هنرستان مشهد بود حاضر شدند. تحقیقات پلیسی آغاز شد. متهمان که می دانستند مالباخته احتمالا چهره آنها را دیده و مشخصات خودروی شان را در اختیار دارد انتظار می کشیدند تا هر لحظه پلیس سربرسد و آنها را دستگیر کند. دو برادر ۲۷ و ۳۰ ساله فکری به سرشان زد. آنها تصمیم گرفتند پیش دستی کرده و با اعلام سرقت Stealing خودروی شان وانمود کنند در هنگام سرقت وسایل داخل خودروی ال نود ، خودروی پژو ۲۰۶ آنها در اختیار سارقان بوده است. ساعت یک بامداد بود که مشخصات پژو ۲۰۶به عنوان خودروی مسروقه به پلیس ۱۱۰ اعلام شد. ماموران کلانتری هفت تیر مشهد که به این موضوع مشکوک شده بودند به منزل دو متهم مراجعه کردند. آنها با تیزهوشی خودروی پژو ۲۰۶را در پارکینگ خانه متهمان مشاهده کردند. رییس پلیس مشهد در پی گیری این پرونده به رکنا گفت:با مشاهده خودروی اعلام شده به عنوان خودروی مسروقه در پارکینگ خانه مرد جوان ماموران انتظامی هماهنگی های لازم با مقام قضایی به عمل آورده و خانه را مورد بررسی قرار دادند. سرهنگ محمد بوشتانی افزود:در این عملیات با کشف خودروی پژو ۲۰۶ که در سرقت ها مورد استفاده متهمان بود ۲۱حلقه لاستیک، ۱۵حلقه رینگ و دیگر وسایل سرقتی کشف شد. وی خاطر نشان کرد: ماموران انتظامی دو برادر را به عنوان متهم به سرقت دستگیر و تحقیقات درباره این پرونده ادامه دارد.


یکشنبه ، ۷آذر۱۳۹۵


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تیتر شهر]
[مشاهده در: www.titreshahr.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 146]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن