واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: دیپلماسی ایرانی: در طول مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری، دونالد ترامپ اغلب برجام را به عنوان توافق هسته ای امضا شده بین ایالات متحده و ایران، رد می کرد. نقد او با این که مبهم بود اما محسوس به نظر می رسید. منتقدان اعتقاد دارند برجام تصدیق می کند که غنی سازی ادامه پیدا کند در حالی که لغو تحریم ها، بیش از حد سخاوتمدانه است. بالاتر از همه، کاخ سفید در برنامه پرداخت و لغو، به عنوان مثال پرداخت پول در ازای گروگان ها، بیش از حد زیاده روی کرده است.
سخت است که ببنید چگونه با سیاست محتاطانه ایران، امکان همزیستی با برجام به مانند امروز ممکن است. آمریکا برای مقابله با سیاست ایران نیاز دارد که به تهران برای کنترل اسلحه و جلوگیری از جاه طلبی هایش در خاورمیانه، استرس وارد کند. دولت آینده ترامپ در حال حاضر فرصتی برای توسعه چنین سیاست جامعی در برابر ایران در اختیار دارد.
از آنجا که برجام توسط مجلس سنا تصویب نشده است، اجرای آن برای هر دولتی الزام آور نیست. مهم است که توجه کنیم مجلس نمایندگان در واقع این توافق را رد کرد، جایی که 56 سناتور آمریکایی به طور یکسان مخالفت خود را اعلام کردند. دولت ترامپ در نتیجه می تواند به سادگی باطل شدن برجام را اعلام کند. اما اعلام لغو این توافق، از نظر ترامپ به تمایل برای مذاکره برای یک توافق قوی تر، دلالت دارد.
به همین دلیل دولت جدید محتاطانه در اولین اقدام درباره احکام کنترل تسلیحات صحبت خواهد کرد. در روند توافق ناقص موجود تیم رئیس جمهور باراک اوباما بسیاری از استانداردهای خود را کنار گذاشت و حالا زمان آن است که به اصول شایسته خود به عنوان اساس شرایط تازه برای توافقی جدید بازگردیم. یعنی این که محدوده برنامه هسته ای جمهوری اسلامی باید بر اساس نیازهای ملی تعریف شود. با توجه به غنی بودن ایران از نفت، آنها به انرژی هسته ای نیازی ندارند به این معنی که در بهترین حالت فعالیت های آنها باید بسیار کم و نمادین باشد. دولت اوباما تخلفات گذشته ایران را پاک کرد، بر این اساس که جمهوری اسلامی آزمایش های قبلی خود با فن آوری های سلاح های هسته ای را فاش نکرده بود. این موضوع حالا باید قاطعانه حل وفصل شود و ایران باید فعالیت های سابق و تدارکاتی اعلام نشده خود، برای راه اندازه برخی دستگاه ها را توضیح دهد. از آن جا که تنها راه قابل قبول برای حصول اطمینان از انطباق کامل هر گونه توافق کنترل تسلیحات، اعطای اجازه بازرسی و دسترسی نامحدود به همه سایت ها و دانشمندان است، برنامه بازرسی هسته ای ایران باید «هر جا در هرزمان» باشد. درحالی که در برجام برخلاف این نیاز، دسترسی تنها به مدیریت و همکاری ایران متکی است. در نهایت، موشک های بالستیک به عنوان جنبه مهمی در هر برنامه سلاح هسته ای، نیز باید بخشی از توافق باشند.
این ها اصول جدیدی نیستند بلکه سیاست دوره اول دولت اوباما و موضع رسمی گروه 5+1 شامل چین، روسیه، آلمان، فرانسه و انگلستان در قبال ایران نیز همین بودند. بنابراین تیم ترامپ می تواند از شرکای بین المللی خود برای پذیرش این ایده عاقلانه درخواست کند، ایده ای که زمانی خودشان آن را تایید می کردند. در حالی که در دور دوم ریاست جمهوری اوباما، اشتیاق برای رسیدن به توافق و برجا نهادن یک میراث باعث شد استانداردها در نظر گرفته نشود.
با این حال تجدید نظر در برجام و رسیدن به موافقت بین المللی برای این کار نیاز به مدیریت با مهارت متحدین دارد. ترامپ می تواند از این واقعیت که کشورهای اروپایی مشتاق یک شروع مثبت با دولت جدید هستند بهره مند شود. علاوه بر این، یکی از مزایای بالقوه رابطه ای گرم بین واشنگتن و مسکو که ترامپ در آرزوهای خود آن را دنبال می کند، این است که روسیه می تواند نقشی سازنده تر در مذاکرات مجدد ایفا کند.
دیپلماسی ترامپ و تهدیدهای موثق او در استفاده از زور عیله ایران نیز عامل دیگری است که دولت جدید می تواند از آن بهره ببرد. در حالی که هیچ کس در تهران تهدیدهای اوباما را که می گفت همه گزینه ها روی میز است، جدی نمی گرفت. با حضور دولتی که مشتاق اقدامات قهری است حاکمان ایران می دانند که نمی توانند از پیامدهای نظامی مصون بمانند. آنها نمی توانند همان شرط بندی سابق را که در قبال اوباما انجام می دادند در دولت جدید انجام دهند. تاکید رئیس جمهور جدید در تجدید قدرت آمریکا و رفتار غیرقابل پیش بینی او می تواند به بی قراری ایران منجر شود.
سوابق تاریخی در مورد اثرات احتمالی بسیار روشن است. در سال 2003 ایران تمام فعالیت های هسته ای خود را به حالت تعلیق درآورد چرا که جسارت دولت جورج دبلیو بوش، از حمله شوک آور و هراس انگیز به عراق مشخص بود و ایران می توانست هدف بعدی باشد. در حالتی مشابه حالا دولت به احتمال زیاد به دست افرادی جنگ طلب خواهد افتاد.
دولت ترامپ و مشاورانش تنها خود را محدود به معاهدات سلاح نخواهند کرد با این حال، به راه هایی برای ترساندن ایران در خانه و در خاورمیانه تمرکز خواهند کرد. به موازات تمدید مذاکرات هسته ای، کاخ سفید و کنگره جمهوری خواه باید روی تحریم دقیق ایران برای جداکردن دوباره این کشور از اقتصاد جهانی همکاری کنند. تجربه گذشته قدرت ایالات متحده را در همراه کردن بازارهای مالی بین المللی و شبکه بانکی جهانی نشان داده است. اگر ایران از تامین مالی تجارت خود و فروش موثر نفت ناتوان شود، این محرومیت از منابع مالی و نیازهای داخلی، ماجراجویی های آنها را محدود می کند.
دستور کار آمریکا باید تضعیف مدام اقتصاد ایران و منزوی کردن آنها در سطح جهان باشد. هرچه ایران تضعیف شود، چشم انداز بهتری برای آمریکا وجود خواهد داشت. با فشار متوالی به ایران، دولت این کشور به سمت اصلاحات و اعتدال در خانه و خارج از مرزها پیش خواهد رفت.
۲۶ آبان ۱۳۹۵ - ۰۹:۰۲
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]